بخشی از مقاله
مسئله حجاب
مقدمه
مطمئناً تا بحال چنين سئوالاتي براي همهي ما نه فقط براي زنان بلكه براي برخي از مردان هم به وجود آمده است. اينكه چرا زنان بايد حجاب داشته باشند؟ اصلاً كجاي قرآن نوشته شده كه زن بايد حجاب داشته باشد؟ چرا مردان هر كاري كه دلشان ميخواهد ميكنند و همهي محدوديتها براي زنان در نظر گرفته شده است؟
چرا نميگذارند همه آزاد باشند تا موضوع طبيعي و عادي شود و هيچ حساسيتي وجود نداشته باشد؟ مردم آنقدر سخت گرفتهاند كه حتي اگر زني در خانهاش تنها باشد و بخواهد نماز بخواند ميگويند بايد حجاب داشته باشد، مگر خدا مرد است كه از او هم بايد حجاب گرفت؟ اصلاً بيحجاب بودن من چ ضرري براي ديگران دارد؟ من هر طور كه دلم بخواهد لباس ميپوشم و آرايش ميكنم اين به ديگران چه ربطي دارد؟ من كه به قصد ايجاد انحراف و فساد آرايش نميكنم از اين گذشته چرا به مرد نميگويند نگاه نكنيد تا زنان مجبور نباشند خود را بپوشانند؟
اگر قرار است كسي از بيحجابي من منحرف شود و به دامن گناه بيفتد به فرض كه من رعايت كنم آنقدر بيحجاب هست كه باز هم او به گناه بيافتد پس چه فرقي ميكند من با حجاب باشم يا بي حجاب؟ چرا اينقدر سختگيري؟ چرا حتي يك تار موي زن هم نبايد ديده شود آخر يك تار مو چه ضرري دارد؟ چه فسادي ايجاد ميكند؟ حالا من اين زمينه تحقيق ميكنم تصميم دارم به اين سئوالات پاسخ دهم.
اولين كار: تقسيم بندي سئوالات
1ـ بي حجابي خانمها چه ضرري براي ديگران دارد؟
2ـ آيا لزوم پوشش بانوان در قرآن مطرح شده؟
3ـ چه انگيزهاي ميتواند براي حفظ پوشش وجود داشته باشد؟ به عبارت ديگر فلسفه و حكمت پوشش چيست؟
4ـ چرا به مردها نميگويند نگاه نكنيد تا زنها مجبور نباشند خود را بپوشانند؟
5ـ چرا مردان مجازند هر كاري كه ميخواهند بكنند و هرگونه ميخواهند لباس بپوشند اما زنان بايد خود را بپوشانند؟
6ـ درست است كه من پوشش را رعايت نميكنم و با آرايش و لباسهاي شيك بيرون ميآيم اما قصه ترويج انحراف و فساد ندارم.
7ـ با بودن بيحجابهاي فراوان كه در هر حال اثر خود را ميگذارد رعايت كردن و نكردن من چه تفاوتي دارد؟
1ـ بيحجابي خانمها چه ضرري براي ديگران دارد؟
پاسخ اين سئوال را با سخن يكي از بزرگان آغاز ميكنيم كه ميگويد:
اسلام ميخواهد انواع التذاذهاي جنسي، چه بصري و لمسي و چه نوع ديگر، به محيط خانوادگي و در كادر ازدواج قانوني اختصاص يابد. اجتماع منحصراً براي كار و فعاليت باشد. برخلاف سيستم غربي عصر حاضر كه كار و فعاليت را با لذتجوييهاي جنسي به هم ميآميزد. اسلام ميخواهد اين دو محيط را كاملاً از يكديگر تفكيك كند.
به نظر شما اگر محيط كار، درس، تحقيق، آزمايش و توليد كالاهاي مختلف محيطي خالي از زمينههاي وسوسهي شيطان و دور از نگاههاي آلوده و سخنهاي غرضآلود باشد ميزان موفقيت بيشتر است، يا هنگامي كه توجه هر كسي در اين محيطها به جنس مخالف باشد؟
نداشتن پوشش مناسب بانوان و مهار نكردن نگاه آقايان و اختلاط زن و مرد در محيطهاي مختلف فعاليتهاي اجتماعي به قدري آثار زيانبار دارد كه اگر كمي در آنها دقت شود، قطعاً هيچ زن و مرد متعهد و دلسوز جامعه حاضر نيست به چنين وضعي راضي شود.
خواهرم، من يقين دارم تو هم اگر در آنچه برايت مينويسم دقت كني و متوجه شوي با عدم رعايت پوشش مناسب چه صدمات جدي و مهمي به افراد و جامعه وارد ميشود، هرگز حاضر نيستي در اين جرائم سهيم باشي. من به طور خلاصه برخي از ضررهاي رعايت نكردن پوشش بانوان را برايت مينويسم:
الف ـ برهم خوردن آرامش رواني
هنگامي كه مردان و زنان در جامعه با حالتي برانگيزاننده ظاهر و هر لحظه با صحنهاي وسوسه انگيز مواجه شوند، هوسها و اميال نفساني در افراد جامعه بيدار شده و از آنجا كه نفس انسان با رسيدن به يك هوس سير نميشود و اين هوسبازي همچون شعلهي آتشي ميماند كه هر چه هيزم به آن برسد فروزانتر ميشود، و از طرفي همهي هوسها پاسخ خود را نمييابد و نميتواند بيابد، فشارهاي عصبي و هيجانات روحي كمكم زياد ميشود و نتيجهي آن در شكل استرس، نگراني، تفرق حواس، بداخلاقي و .... ظاهر ميشود.
ب ـ سست شدن بنياد خانواده:
مردي كه هر روز دهها زن آرايش كرده و بيحجاب را ميبيند و در محيط كار و در مسير حركت با آنان مواجهه ميشود، بويژه هنگامي كه لبخند و سخنان صميمي و دلنشين آنان را ميبيند و ميشنود، وقتي به خانه ميرسد از مشاهدهي همسر خود كه از زحمات كار روزانه خسته و غبار گرفته است لذت نميبرد. در اين صورت كافي است كه از تعهد و تقوي هم كم بهره باشد تا همسر خود را با آن بانوان مقايسه كند و در نتيجه از زندگي خود دلسرد گردد و زمينهي انحراف و كژروي و احياناً جدايي فراهم شود. بارها در جرايد خوانده يا از اشخاص شنيدهايم كه آقايي با خانمي كه در محيط كار يا تحصيل اوست ازدواج كرده و به تقاضاي او همسر قبلي خود را طلاق داده است.
افزايش طلاق، افزايش تعداد كودكان فراري و خياباني، كثرت فرزندان نامشروع كه ناشي از اختلافات خانوادگي و بيميلي زن و شوهر نسبت به ادامه زندگي است قابل انكار نيست، و بيشتر اين موارد ريشه در توجه به زنان و مردان كوچه و خيابان و محل كار دارد.
دوست من؛
تو تصور ميكني چرا جوانان امروز كمتر ميل به ازدواج دارند؟ در قديم كه محيط عمومي از خودنمايي زنان محفوظتر بود، شيرينترين آرزوي جوانان ازدواج بود و در سنين ابتدايي بلوغ، جوانان به سراغ ازدواج ميرفتند. اما متأسفانه امروز ميبينيم برخي از جوانان زماني كه نشاط و شور دارند به كامجويي از دختران و زنان بيحجاب مشغولاند و زماني ازدواج ميكنند كه زن را تنها براي خدمتكاري و خلاصي از اصرار والدين به ازدواج ميخواهند و نشاطي براي زندگي ندارند.
راستي اگر اين همه صحنههاي برانگيزاننده و چهرهها و آرايشهاي گوناگون را نميديدند باز هم چنين بود؟
چه كسي بايد خسارت از همپاشيدگي خانوادهها، دربدري فرزندان، افزايش اضطرابها و فشارهاي عصبي و تبعات اين وضع را بپردازد؟
آيا خانمي كه با عدم رعايت پوشش لازم و با لباسها و زينتها و آرايشهاي مهيج در كوچه و خيابان و محل كار ظاهر ميشود متوجه آثار عمل خود هست؟ و آيا ممكن است عامدانه چنين كند؟
ج ـ تضعيف فعاليتهاي اقتصادي و فرهنگي در جامعه
خواهرم، از تو ميپرسم:
در كارگاهي كه همه مرد باشند يا همه زن، كارها بهتر و با دقت بيشتر انجام ميشود، يا آنجا كه دائم توجه مردي معطوف قيافهي خانمي آراسته باشد و بالعكس؟
آيا در كلاسي كه پسر و دختر در فكر ارتباط با يكديگر و مشاهدهي طرز لباس پوشيدن و راه رفتن و حرفزدن يكديگر هستند بيشتر تحصيل علم و كمال ميشود يا آنجا كه افراد همجنس در يك كلاس هستند و تمام توجه معطوف درس و استاد است؟!
بسيار روشن است كه اختلاط زن و مرد و عدم رعايت پوشش لازم از سوي برخي زنان و نيز روحيهي هوسراني برخي مردان، ذهنها را مشغول ميكند و بازده كار را كاهش ميدهد.
مشاهدهي زنان و دختران جواني كه بدون پوشش صحيح و با خودنمايي و جلوهفروشيهاي مسموم در جامعه ظاهر شدهاند تحريك شده و به وادي هرزگي و پوچي در غلتيده و درس و كار را رها كرده و سر از زندان يا مراكز فساد و اعتياد درآورده است. آيا جبران خسارت ضايع شدن عمر اين جوانها كار سادهاي است؟ و آيا ضرري كه از اين ويرانگريهاي فكري و فرهنگي متوجه جامعه ميشود خسارتي ناچيز و قابل جبران است؟
دـ افزايش ناامني و خيانت:
سارقان هميشه در پي سرقت و تصاحب اموال ديگران هستند، اما هنگامي كه شخصي بي احتياطي ميكند و مثلاً در خودرو خود را باز ميگذارد يا درب منزل را نميبندد و يا طلا، جواهرات و پول خود را در معرض ديد قرار ميدهد بيشتر در معرض دستبرد قرار ميگيرد چرا كه سارقان زمينه را براي فعاليت خود مهياتر ميبينند.
همين طور افراد بيماردل و كساني كه دنبال هوسراني و كامجويي هستند، وقتي خانمي را ميبينند كه پوشش لازم را ندارد و يا در مكانهاي عمومي با آرايش و لباسهاي برانگيزاننده حضور پيدا كرده، بيشتر تحريك ميشوند، به او تعرض ميكنند و با ايجاد مزاحمتهاي مختلف به اذيت و آزار ميپردازند تا آنجا كه آبرو و حتي جان چنين خانمهايي بارها به دست اينگونه افراد به خطر افتاده است.
اگر پروندهي جانياني كه با عنوانهاي نظير خفاش شب، گروه عقرب، گروه باغآلو، و ... محاكمه شدهاند را مرور كنيد ميبينيد تقريباً تمام كساني كه به دام اينان افتاده و پس از تحمل آزارهاي فراوان جان خود را از دست دادهاند، خانمهايي بودهاند كه پوشش لازم و خداپسندانه را نداشتهاند. و متأسفانه اينگونه قربانيان حوادث ناگوار كم نيستند و شك ندارم كه اكثر آن قربانيان هرگز نه قصد ايجاد ناامني در جامعه داشتهاند و نه از جان خود سير شده بودند، بلكه به گمان خود ميخواستند با لباس و آرايش مورد علاقهي خود در كوچه و خيابان ظاهر شوند. غافل از اينكه اين كار چه نتايج تأسفباري به دنبال دارد. تداوم چنين مسائلي باعث افزايش ناامني و فساد در جامعه و از بين رفتن آسايش فردي و اجتماعي خواهد شد.
ه ـ كم شدن ارزش و احترام زن در خانواده و جامعه:
هنگامي كه زنان در جامعه خودآرايي و خودنمايي نكنند و زينت و آرايش و دلربايي را به محيط خانواده محدود كرده ويژهي همسران خود قرار دهند، هر مردي براي همسر خود ارزش و احترام لازم را قائل است و نعمت زيبايي وسيلهاي براي گرمي زندگي و حفظ حرمت همسران ميشود. اما زماني كه اين كار همگاني شود و هر مردي براحتي از دهها زن در كوچه و خيابان با نگاه و ارتباط نادرست بهره برد، ديگر حرمت جايگاه زنان و نقش اصلي و امتيازات واقعي آنان به فراموشي سپرده خواهد شد و زنان تنها وسيلهاي ميشوند براي كامجويي مردان. و در چنين شرايطي است كه ممكن است مردي در كمال بيانصافي و نمكنشناسي به همسر خود بگويد: « زن، هر چه بخواهم در كوچه و خيابان ريخته است»