بخشی از مقاله

چکیده:

امروزه مسئله حجاب به معنای پوشش اسالمی زنان نه تنها در کشور های اسالمی بلکه در غرب نیز از بحث انگیز ترین مسائل بوده است. بحث پوشش اندام و ستر عورت از جمله مسائل مهم و مورد توجه انسان از ابتدای خلقت بوده، زیرا امری فطری و نهادینه در وجود انسان و جزئی از حقوق طبیعی و بشری اوست، که هیچ گاه بصورت قاعده ای وضعی و خالف طبیعت، به انسان تحمیل نشده است.

بر همین اساس رعایت حجاب اسالمی که دستور صریح قرآن و مورد اجماع مسلمانان است، به معنای محدودیت و خانه نشینی زن نیست، بلکه فلسفه اصلی آن، ورود زن به عرصه اجتماع به همراه حفظ ارزش و کرامت اوست. با تبیین اهمیت مسئله حجاب، به ارتباط دو مسئله اجتماعی یعنی حجاب و جوانان و نیز بحث حقوق و تکالیف ناشی از آن به عنوان یک ضرورت اسلامی و اجتماعی پرداخته می شود. زیرا جوانان به عنوان سرمایه های اصلی جامعه، ظرافت روحی و روانی و حساسیت غریزی و فطری باالیی دارند که نیازمند توجه و دقت نظر است.

لذا بر اساس قرائن فلسفی و کالمی موجود حجاب تکلیف شخصی  نیست بلکه تکلیفی شخصی _ اجتماعی است، به این معنا که در ارتباط با مسئله حجاب در جامعه به طور مسلم حقوق و تکالیف متناظر یکدیگر مفروض است. که در مورد حقوق مرتبط با مسئله حجاب جوانان منشأ برخی از حقوق را باید در حقوق طبیعی و بش ری انسان جست و منشأ برخی دیگر را در حقوق وضعی و شهروندی جامعه که بر اساس ارزش ها و عقاید حاکم بر اجتماع حاصل می شود، دانست که متناظر با این حقوق تکالیفی مفروض است.

به هر حال در این باره دو حق کلی که متناظر آن تکالیفی در نظر گرفته می شود، مطرح می باشد: اول حق برخورداری از آرامش روانی و مهیا بودن شرایط اجتماعی رعایت حجاب در سطح جامعه و تکایف متناظر با آن؛ و دوم حق انتخاب و تنوع بر پوشش و استفاده از مدها و مدل های جدید جهت امروزی شدن و تکالیف متناظر با آن.

از نظر اسلام جامعه از وحدتی برخوردار اس ت كه صالح و فساد هر یك از اعضای آن به اعضای دیگر سرایت می‏كند، لذا نظام اسالمی که برخاسته از اراده اكثر مردم در جامعه می باشد، بر اساس حقوق شهروندی مجاز است پیرامون رعایت حداقل حجاب اسلامی که مندرج در منابع دینی می باشد قانون وض ع نماید و کمتر از آن جایز نیست، زیرا متعلق آن حق افراد متدین جامعه است، که نظام اسلامی مکلف به پاس داری از آن بوده و کسی نباید متعرض آن گردد. اما حق انتخاب و تنوع در سبک پوشش در اجتماع براساس قوانین جمعی، جزئی از حقوق و تکالیف شهروندی افراد جامعه و به ویژه جوانان محسوب می ش ود.

با این حساب افراد جامعه و به خصوص جوانان تا جایی که تعارض با ارزش ها و عقاید حاکم بر جامعه وجود نداشته باشد، در انتخاب سبک پوشش آزاد هستند زیرا سبک پوشش جزء حقوق بشری انسانی نیست که در حالت عادی تخلف بردار نباشد. لذا مراعات این حقوق و تکالیف متناظر، از جانب افراد جامعه و نظام اسالمی ضروری و ضامن رشد و تعالی اجتماع است.

واژگان کلیدی: جوانان، حجاب اسلامی، حقوق طبیعی «بشری»، حقوق وضعی «شهروندی»، حق و تکلیف، نظام اسالمی

-1 مقدمه

انسان موجودی تک بعدی و نیست، بلکه خلقت انسان بصورت ترکیبی و با ابعاد مختلف صورت پذیرفته است؛ در یک نگاه کلی سه بعد برای انسان متصور است: بعد طبع، بعد غریزه و بعد فطرت، و این سه بعد در کنار قوه عقالنی که مرکز هماهنگی ابعاد وجودی انسان برای نیل به تعادل است، طبیعت انسان را تشکیل می دهند. طبیعت وجه مشترک انسان ها بوده که بر همین اساس در هر زمان و مکان حقوق مشترکی برای انسان ها ثابت و مستقر است، که از آن به حقوق طبیعی و یا حقوق بشری یاد می شود که قابل انکار و تحدید نیست. مانند حق حیات، حقوق آزادی، حق پوشش و... - جاوید، - 15 :1387 -

اما از آنجایی که انسان موجودی مدنی الطبع بوده و ناگزیر از حضور در اجتماع است، با توجه به شرایط محیطی و اجتماعی، ارزش ها و اصول اعتقادی در اجتماع پدیدار خواهد شد؛ که زمینه ساز پیدایش حقوق وضعی است یعنی حقوقی که از توافق افراد جامعه بر اساس ارزش ها اصول حاکم ایجاد می شود، که از این حقوق به حقوق وضعی و یا حقوق شهروندی تعبیر می شود.

حق پوشش به عنوان یکی از مصادیق حقوق طبیعی و بشری افراد در نظر گرفته می شود، لذا انکار و تحدید این حق میسر نیست. اما نحوه و سبک پوشش جزء حقوق وضعی و شهروندی افراد جامعه بوده که معیار آن، ارزش ها و اصول اعتقادی اجتماع است. اکنون با توجه به این توضیحات مسئله پوشش و حجاب اسالمی مطرح می شود؛ لذا با توجه به خأل موجود در بررسی بحث حق و تکلیف در مسئله حجاب، ضروری می نماید که این بررسی انجام گیرد.

لیکن با توجه به اهمیت بحث مسئله حجاب جوانان این بررسی با این رویکرد خاص صورت می پذیرد. هر چند در ظاهر تفاوتی میان بررسی بحث حق و تکلیف در مسئله حجاب بصورت مطلق و این بررسی با رویکرد خاص جوانان وجود ندارد، اما در حقیقت بدلیل این که جوانان از لحاظ قوای غریزی و معنوی و نیز ظرافت طبع و احساس در در حد اعالیی قرار دارند، نیازمند اهتمام و دقت نظر بیشتری است.

از سوی دیگر اگر دوران جوانی بین دوران کودکی و دوران سالخوردگی فرض شود؛ یعنی از بعد سن بلوغ جنسی تا قبل از سن بازنشستگی جنسی در زنان دوران جوانی در نظر گرفته شود، آنگاه می توان با مسامحه مسئله حجاب اسالمی را مختص جوانان دانست. چرا که قبل از سن بلوغ جنسی تکالیف شرعی متوجه انسان نبوده بعد از سن قاعدگی و بازنشستگی جنسی نیز مطابق قرآن کریم مسئله حجاب اسالمی مورد استثناء واقع شده است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید