بخشی از مقاله
كنترل باد يا جريان هوا
جريانهاي باد تاثير مستقيم بر ميزان تحمل درجه حرارت و رطوبت محيط زيست انسان دارد. نسيمي ملايم در روزهاي گرم و مرطوب تابستاني لذتبخش است، ولي بادهاي شديد و دائمي محيط نامطلوب ايجاد ميكند. قرنهاست كه از گياهان براي كاستن شدت (بادشكن) باد استفاده ميشود. ميزان كاهش و تغيير جهت باد، بستگي به ارتفاع و تراكم و فرم و پهناي گياهان كشت شده دارد، ولي ارتفاع گياه مهمترين عامل تعيين كننده ميزان حفاظت است.
استفاده از گياهان و ايجاد بادشكن
با كشت درختان در مكان مناسب، از انعكاس اين نور زننده به چشم ناظر ممانعت ميشود.
تابش آفتاب بر پنجره
پنجرهها كه ساختمان در تغيير دماي هواي داخلي آن تاثير فراواني دارند، مخصوصاً وقتي آفتاب به طور مستقيم به داخل بتابد، اثر حرارتي پنجره خيلي بيشتر از ديوارها بوده و فضاب داخلي بلافاصله پس از دريافت تابيش مستقيم آفتاب گرم ميشود. در صورتي كه ساختمان از مصالح ساختماني سبك ساخته شده باشد، اين افزايش گرما بيشتر محوس خواهد بود.
يكي از ويژگيهاي معماري مدرن، استفاده زياد از سطوح شيشهاي در ساختمان است. اين موضوع و همچنين استفاده روزافزون از مصالح ساختماني سبك، باعث گرديده تغيير قابل ملاحظهاي در رابطه بين وضعيت هواي داخلي يك ساختمان و هواي محيط اطرافش بوجود آمده و در تابستان گرماي بيش از حد در فضاي داخلي اكثر ساختمانها حتي در مناطق معتدل و سرد ايجاد شود.
مقدار اشعهاي كه بهطور مستقيم از شيشه عبور مينمايد، به زاويه برخورد اشعه به سطح شيشه بستگي دارد. هرچه اين زاويه از 45 درجه بيشتر شود، مقدار اشعه عبور يافته از شيشه كاهش مييابد و وقتي زاويه برخورد از 60 درجه بيشتر باشد، كاهش زيادي در مقدار اشعه عبور كرده از شيشه رويي داده ميشود و مقدار اشعه منعكس شده از سطح شيشه افزايش مييابد.
تاثير جهت پنجره
تاثير جهت پنجره در دماي هواي داخلي يك اطاق به مقدار زيادي به وضعيت تهويه طبيعي در آن اطاق و وضعيت سايهبان بستگي دارد.
موقعيت پنجره و تاثير آن در وضعيت تهويع طبيعي
موقعيت پنجره نسبت به جهت وزن باد تاثير قابل ملاحظهاي در وضعيت تهويه طبيعي در داخل يك اتاق ميگذارد. اصل براي ايجاد يك تهويه موثر و قابل استفاده، اين است كه قسمتهاي بازشو در دو سمت رو به باد و پشت به باد قرار داشته باشد. نتيجه آزمايشات و مشاهدات نشان داد كه بدون تغيير تمام نقاط اتاق تحت تاثير جريان هوا قرار گرفته و باد با يك حركت دايرهاي شكل در طول ديوارها و گوشههاي اتاق به جريان ميافتد. در صورتي كه پنجرههاي اتاقي در ديوارهاي مجاور هم قرار داشته باشد، وضعيت تهويه طبيعي، زمان مطلوب خواهد بود كه جهت وزش باد عمود بر سطح پنجره رو به باد باشد.
مشخصات اقليمي گرگان
معدل
سال درجه حرارت هوا رطوبت نسبي
دي 5/12 4/3 8/7 79 64 5/71
بهمن 5/13 2/4 9 79 62 5/70
اسفند 1/15 1/6 7/10 5/82 65 75/73
فروردين 4/20 4/10 4/15 80 63 5/71
ارديبهشت 4/27 9/15 7/21 5/77 53 25/45
خرداد 1/31 8/19 5/25 75 50 5/42
تير 5/32 5/22 6/27 76 52 64
مرداد 9/32 5/22 7/27 76 52 64
شهريور 6/29 3/19 5/24 77 55 66
مهر 7/24 1/14 4/19 81 5/57 25/69
آبان 6/19 7/8 8/13 5/81 60 75/70
آذر 2/14 2/5 8/9 79 64 5/71
تابش آفتاب
بطور كلي تابيش آفتاب با ساطع شدن پنج نوع اشعه، يك ساختمان را تحت تاثير قرار ميدهد. اين پنج نوع اشعه به ترتيب اهميت عبارتند از:
1. اشعه مستقيم با طول موج كوتاه
2. اشعه پراكنده شده از آسمان با طول موج كوتاه
3. اشعه منعكس شده از سطوح اطراف با طول موج كوتاه
4. اشعه ساطع شده از زمين و اجسام گرم شده با طول موج بلند (بازتاب حرارتي)
5. اشعه ساطع شده از ساختمان به آسمان با طول موج بلند (بازتاب حرارتي)
تابش آفتاب و تاثير آن بر ساختمان و محيط اطراف
نور خورشيد هميشه براي ايجاد روشنايي طبيعي در يك ساختمان مورد نياز است، اما از آنجا كه اين نور سرانجام به حرارت تبديل ميشود، بايد ميزان تابش مورد نياز براي هر ساختمان با توجه به نوع آن ساختمان و شرايط اقليمي محل آن تعيين گردد.
انرژي خورشدي جذب شده در ديوارها
مقدار انرژي خورشدي جذب شده در ديوارهاي خارجي ساختمان، به رنگ خارجي آن ديوارهاي بستگي دارد. سطوح سفيد و براق تنها حدود 15درصد انرژي خورشيد دريافت شده را جذب مينمايد. رنگهاي معمول روشن مانند: كرم يا خاكستري روشن حدود 40 تا 50درصد، رنگهاي تيره مانند خاكستري تيرهف سبز و قرمز 60 تا 70درصد و رنگهاي سياه 80 تا 90 درصد انرژي خورشيدي دريافت شده را جذب مينمايند.
ديوارهاي جنوبي
ديوارهاي جنوبي بيشترين مقدار تابش آفتاب را در آذرماه و كمترين مقدار آن را در خردادماه دريافت مينمايند. اين ديوارها از شهريور تا اسفند، تابش آفتاب را از طلوع تا غروب دريافت مينمايند. ديوارهاي جنوبي در اواسط تابستان از ساعت 9 صبح تا 3 بعدازظهر مورد تابش آفتاب قرار ميگيرند.
ديوارهاي جنوب شرقي و جنوب غربي
اين ديوارها در زمستان بيشتر از تابستان مورد تابش آفتاب قرار ميگيرند. در تابستان حداكثر تابش جنوب شرقي بين ساعت 9-8 صبح بوده و بر ديوارهاي جنوب غربي بين ساعت 4-3 بعدازظهر صورت ميگيرد. در زمستان اين ساعات به ترتيب 10-9 صبح و 3-2 بعدازظهر است.
سطوح افقي
سطوح افقي و بامهاي مسطح در تابستان بيشترين و در زمستان كمترين مقدار تابش را دريافت مينمايند. اين مقدار در زمستان حتي از مقدار تابشي كه ديوارهاي جنوب شرقي و جنوب غربي در اين فصل دريافت مينمايند، كمتر است.
نور شمالي
در نيمكره شمالي، فضاهايي كه رو به شمال هستند، نور مستقيم دريافت نميكنند، بلكه در آنها نوري پراكنده، بدون سايه يا انعكاس ايجاد ميشود. اين نور براي نقاشي كردن، تماشاي تلويزيون و ... مناسبتر است. براي اين منظور براي به دست آوردن حداكثر نور ممكن بدون هراس از نور مستقيم خورشيد، ميتوان از پنجرههاي بزرگ در جهت شمال استفاده كرد، اما نور مستقيم در اتاقهايي مانند: غذاخوري، نشيمن و ... ميتواند ايجاد سلب آسايش كند.
نور جنوبي
حركت دوراني ظاهري خورشيد نسبت به زمين در بين دو مدار ايجاد ميشود. به همين دليل، اگرچه خورشيد هميشه از شرق طلوع ميكند و در غرب غروب ميكند، براي كشورهاي نيمكره شمالي، خورشيد يك خط سير جنوبي دارد و براي آنها كه در نيمكره جنوبياند، خط سير دارد و به همين دليل خورشيد در نيمكره شمالي و در قسمت جنوب با انحراف بيشتر و شدت گرمكنندگي كمتر در زمستان است و بر عكس آن در تابستان ميباشد.
كاربرد گياهان در معماري
1. عناصر معماري
2. تقسيم فضا
3. ايجاد فضا
4. كنترل و ايجاد محوطههاي خصوصي
كاربرد گياهان براي كنترل شرايط اقليمي
1. كنترل اشعه نور خورشيد
2. كنترل باد
3. كنترل باران
4. كنترل درجه حرارت
با گياهان ميتوان به صورت انفرادي يا جمعي، ديوار و كفپوش به ارتفاعات و تراكمهاي مختلف ايجاد نمود.
يك معمار براي ايجاد حفاظ از سرما و گرما و مكاني امن، از چوب و فرآوردههاي چوبي، آجر، سيمان و فلز استفاده ميكند و به اين ترتيب مسير و حركت افراد را نيز هدايت كرده و فضاي مورد پسند را نمايان ميسازد. گياهان ميتوانند حفاظي خوب ايجاد كرده و مهمتر از آن، ميتوان به كمك گياهان ديد را هدايت كرد و يا به كلي مكاني ناپسند را پوشاند.
كاهش صدا
شرايط اقليمي بر شدت و كاهش صوت تاثير ميگذارد. شدت باد و درجه حرارت در انتقال صدا موثر است. المانها يا اجسامي كه بين منبع صدا و شنونده قرار ميگيرند، چون صدا را جذب كرده يا منكسر يا منحرف مينمايند، در كاهش و شدت صدا نيز موثرند.
گياهان براي كاهش تشعشع و انعكاسها
نور انعكاسي از نتيجه تابش نور زننده به سطحي صاف و تابش مجدد آن صورت ميگيرد. براي تعديل يا ممانعت از رسيدن اين نور به مكاني خاص ميتوان گياهاني را قبل از اينكه نور به سطح صاف منعكس كننده بخورد، يا اينكه گياه را در مكاني كه مانع نور انعكاسي است، بكارد. استخرها و حوضها منعكس كننده نور ميباشند. براي جلوگيري از انعكاس نور مزاحم به داخل ساختمان از درختان و گياهان در جلوي استخرها و حوضها استفاده ميكنيم.
كنترل تابش نور خورشيد و درجه حرارت
نور خورشيد مهمترين عامل موثر بر اقليم است. وقتي زاويه تابش نور خورشيد به زمين تغيير ميكند، اختلاف فصول را باعث ميشود. اختلاف تابش نور در مدت روز توسط پخش اشعه توسط جو يا اتمسفر بوده و انعكاس مجدد آن توسط ابرها ميباشد. جنس و نوع خاك و پوشش گياهي، مقدار اشعه منعكس شده را مشخص ميكند.
استان گلستان در شمال ايران بامساحتي در حدود 46460 كيلومتر مربع، يازدهمين استان ايران از نظر وسعت است. اين استان تقريباً 3% از كل كشور را شامل ميشود و بين َ47 و ْ35 تا َ8 و ْ38 عرض شمال از استوا َ16 و ْ50 تا َ10 و ْ56 طول شرقي از نصفالنهار گرينويچ قرار گرفته است. حد شمالي آن درياي خزر و كشور شوروي و حد شرقي آن استان خراسان و حد جنوبي آن،
استانهاي سمنان، تهران و زنجان و حد غربي آن استان گيلان ميباشد.
گرگان واقع در شمال ايران، از شمال به درياي خزر، از جنوب به جنگلهاي انبوه شاهكوه و از شرق به گنبد متصل است. فاصله اين شهر تا تهران 7 ساعت است. گرگان داراي آب و هواي معتدل و مرطوب است كه ميزان رطوبت وجود آنقدر زياد است كه اين شهر را در رديف شهرهاي مرطوب قرار داده است. بخاطر شرجي بودن هوا، ميزان تعرق بدن زياد است كه اين امر باعث ناراحتي اهالي گرگان، بخصوص مسافرين و مردم غيربومي ميشود.
در اين شهر بادهاي شديد وجود ندارد و اغلب بادها از سرعت كمي برخودارند كه جهت حركت بادها معمولاً از غرب به شرق ملموستر است. بعد از بادهاي غربي، بقيه بادها به ترتيب شدت عبارتند از: بادهاي جنوب غربي و بادهاي شمالي و از جبهههاي ديگر نيز باد ميوزد، ولي آنقدر كم است كه ميتوان آن را بحساب نياورد.
ميزان بارش باران در اين شهر نسبتاً زياد است، مخصوصاً در زمستان و بهار ميزان بارش باران زياد و با شدت است، بطوري كه در اولين دقايق بارش، تمام سطح زمين خيس ميشود. اين ميزان در بهار و پاييز كمتر از زمستان است و در تابستان به صورت رگبارهاي درشت لحظاتي چند ميباشد و سپس متوقف ميشود.
زواياي تابش خورشيد به زميتدر چهار فصل (گرگان)
بهار تابستان
پاييز زمستان
خاك
از نظر خاكشناسي در منطقه گرگان و دشت، به علت مختلف جنس خاك و تخلخل آن متغير بوده كه اين عدم يكنواختي در خاكهاي منطقه گرگان به علت تفاوت علت تفاوت حد ميزان بارندگي و دوري و نزديكي از سلسله كوههاي البرز و نيز اختلاف فاصله از دريا ميباشد.
مناطق حنگلي كه تقريباً حدود 483000 هكتار از اين منطقه را دربر گرفتهاند، روي هم رفته به علت بارندگي زياد باعث شدهاند كه هيچگونه شوري در خاك وجود نداشته باشد و با بهترين وضعي جهت امور كشاورزي از آن بهرهبرداري گردد. خاكهاي جنگلي در اين نواحي هوموسدار بوده و در قسمتهايي كه جنگل وجود ندارد، با حداكثر توان بهرهبرداري از آن صورت ميپذيرد.
بعد از مناطق جنگلي، تشكيلات پاي دامنه وجود دارد كه تماماً از لس بوده و محلهاي مناسبي براي چراگاههاي حيوانات ميباشد. اين خاكها شور نيستند و عمق خاكهاي زراعتي آن به يك متر ميرسد و 155000 هكتار وسعت دارد.
پس از اين تشكيلات، به دشتهاي آبرفتي ميرسيم كه از بقاياي روخانههاي سيلابي تشكيل يافته است و خاكهاي آن در بعضي نواحي داراي رس ميباشد. شوري در اين ناحيه به تدريج ازدياد رفته و توليدات كشاورزي به صورت آبي صورت ميگيرد. شيب اين اراضي كمتر از 1درصد بوده و مساحتي برابر 200000 هكتار را تشكيل ميدهد.
انواع خاكهاي منطقه گرگان:
1. خاكهاي سنگي و خاكهاي كمعمق دامنه
2. خاكهاي قهوهاي ناحيه جنگل
3. خاكهاي قهوهاي در تراسهاي قديم
پوشش گياهي
به علت آب و هواي مساعد و تنوع جنس خاك در منطقه گرگان، چندين گروه رستني تشخيص داده ميشود و با وجود وسعت كم منطقه، پوشش گياهي آن فوقالعاده متنوع است. جنگلهاي اين منطقه به دو قسمت شمالي و جنوبي تقسيم ميشوند:
1. جنگلهاي قسمت شمالي خطالراس سلسله جبال البرز كه به دو منطقه كوهستاني و دشتي تقسيم ميگردد.
2. جنگلهاي كوهستاني و ييلاقي واقع در جنوب البرز كه در ارتفاع بيش از 800 متر از سطح دريا قرار دارند.
به طور عموم، نوع رستنيهاي جنگلهاي گرگان عبارتند از:
راش، توسكا، ممرز، نمدار، بزيرك، افرا، ملچ، آزاد ارس، انجيلي، سرخهدار، آلوترش، زرشك، كندس، تمشك، وليك، خرمالو، مازو (بلوط)، تغر، لوك، انار، درختان جنگلي و ... .
برخي از گياهان اطراف و حومه شهر گرگان عبارتند از: گردو، سيب، انجير، انار و مركبات، گوجه، اوكاليپتوس و ... .
بر اساس وضعيت خاك اكولوژيكي حوزه آبخيز زيارت گرگان، تامين كننده منابع آبي قابل شرب شهر گرگان است و نقش بسيار مهمي در تعديل آب و هواي محيطي جهت توسعه شهري، صنعتي و غيره را ايفا مينمايد.
قسمت اعظم اراضي كشاورزي و حاصلخيزي در قسمت شمال شرقي و جنوب غربي شهر گرگان قرار دارد كه متاسفانه اين اراضي مرغوب به تدريج توسط ادارات و شركتهاي مسكن، تبديل به واحدهاي مسكوني گرديده و هر روز بر تعداد آن افزوده ميگردد. ادامه اين برنامهها، موجب تخريب و نابودي كشاورزي و منابع طبيعي منطقه و عدم كشاورزي مطلوب در اراضي شهر گرگان ميگردد.
زيستشناسي ساختمان
تمام لولهكشيها (سردوگرم)، فاضلاب آب يا گاز به اطراف خود پرتوافكني ميكنند و ميتوانند اعضاء و اندام موجودات زنده و همانطور گياهان را تحت تاثير قرار دهند. بنابراين، اطاقهايي كه براي دورههاي طولاني توسط انسان يا حيوانات مورد استفاده قرار ميگيرد (مانند اطاق خواب يا نشيمن)، بايد تا حد امكان، از بخشهاي لولهكشي دور باشند. در نتيجه، توصيه ميشود كه نصب اين لولهها در قسمت مركزي محل مسكوني متمركز شوند يا در قسمت آشپزخانه يا حمام قرار گرفته و يا جمع شده و در يك ديوار سرويس قرار گيرند.
مشكل مشابهي با سيمكشي برق متناوب وجود دارد. حتي اگر برق جريان نداشته باشد، ميدان الكتريكي با اثرات زيانآور آن وجود دارد و هنگامي كه برق جريان پيدا ميكند، ميدان
الكترومغناطيسي، كه حتي زيانآورتر است، به وجود ميآيد. دكتر هارتمان يك راه معالجه سريع با قطع برق كه جريان آن به دو قسمت سر تخت بيمار ميچرخيد، براي آن بيمار پيدا و بهبود بخشيد. در يك مورد ديگر، ناراحتي مشابهي با برداشتن كابل برق كه بين هيتر و ترموستات آن از بالاي سر يك تختخواب دو نفره عبور مينمود، بهبود يافت. كابلهاي برقي كه محكم نشدهاند، به خصوص ايجاد مزاحمت مينميايند، زيرا يك ميدان الكتريكي 50hz با اثرات سوء بيشتر ايجاد مينمايد. به
علاوه، لوازم برقي مانند هيتر، ماشين لباسشويي، ماشين ظرفشويي، ديگ شوفاژ و بخصوص مايكروفر با لاستيك آببندي ناقص، كه نزديك يا پشت اطاقخواب قرار گرفته باشد، تشعشعات زيانآوري را از كف و ديوار عبور ميدهد، به طوري كه يك نفر از سكنه ممكن است در منطقه تاثير چندين ميدان قرار داشته باشد. اين تشعشعات را در ساختمانهاي جديد، ميتوان با عايق كردن
خاص كابلها و سيمها حذف نمود. در ساختمانهاي موجود، بايد سيمكشي جديد انجام داد و يا جريان برق را از كنتور قطع نمود. براي اين منظور، هماكنون ميتوان از كليدهاي اتومات براي خاموش كردن برق (زماني كه مصرف وجود ندارد) استفاده نمود. در اين مورد، ميتوان از سيمكشي جداگانه براي دستگاههايي كه بايد همواره در حال كار باشند، استفاده كرد (مانند فريزر، يخچال، شوفاژ و...)
توصيههاي مربوط به شرايط اقليمي داخلي
درجه حرارت هوا بين 24-20 درجه سانتيگراد براي زمستان و تابستان مناسب است. سطح محيط اطراف نبايد بيش از 3-2 درجه نسبت به هوا تفاوت داشته باشد. تغييرات درجه حرارت هوا را
ميتوان با تغيير درجه حرارت سطوح جبران نمود (به عنوان مثال، با پايين آمدن درجه حرارت هوا، درجه حرارت سطح زياد ميشود). اگر تفاوت زياد بين درجه حرارت سطح و هوا بوجود آيد، حركت و جابجايي هوا ايجاد خواهد شد. سطح حساس بحراني اصلي، سطوح پنجرهها هستند.
براي راحتي، از تبادل حرارتي از كف پا به كف اطاق بايد دوري جست (به عنوان مثال، درجه حرارت كف اطاق بايد 17 درجه يا بيشتر باشد). درجه حرارت سقف اتاق به ارتفاع اطاق بستگي دارد. درجه حرارتي كه به وسيله انسان احساس ميشود، تقريباً نزديك به ميانگين درجه حرارتهاياي اتاق و سطوح اطراف آن است.
تا حد امكان، بايد جريان هوا و رطوبت كنترل شود. اين حركت به عنوان جريانهاي هوا احساس ميشود و اين امر احساس خنك شدن در بدن ايجاد ميكند. رطوبت نسبي بين 50-40 درصد براي انسان راحت است. در حالت رطوبت نسبي پايينتر (مانند 30%) ذرات گرد و غبار در هوا حركت مينمايد.
براي حفظ كيفيت هوا، تهويه كنترل شده ايدهآل است. پس بايد ميزان دياكسيد كربن توسط اكسيژن جايگزين شود. مقدار دياكسيد كربن نبايد از 1/0% حجمي بيشتر شود، بنابراين در اطاقهاي نشيمن و خواب در هر ساعت بايد دو تا سه بار هوا عوض شود. ميزان نياز انسان به تعويض هوا، 4/0-8/0 برابر حجم اطاق براي هر نفر در ساعت است.
نياز به هوا
مقدار دياكسيد كربن بين 1 و 3/0% ميتواند تنفس عميقتري را بوجود آورد. بنابراين هوا در محل سكونت تا حد امكان نبايد بيشتر از 1/0% دياكسيد كربن داشته باشد. يعني اگر در ساعت يك بار هوا عوض شود، هر فرد بزرگسال و 12-8 مترمكعب براي بچهها كافي خواهد بود، با ضريب تعويض هواي بيشتر (به عنوان مثال: خوابيدن با پنجره باز يا تهويه با كانالكشي)، حجم فضاي مورد نياز هر نفر در اطاق نشيمن تا 5/7 مترمكعب و در اطاق خواب تا 10 مترمكعب براي هر تخت كم ميشود.
هنگامي كه كيفيت هوا به دليل نور مستقيم، بخاي يا آلايندههاي ديگر (مانند بيمارستانها يا
كارخانجات)، خراب ميشود، در فضاهاي بسته (مثل آن كه در يك سالن سخنراني باشيد)، ضريب تعويض هوا بايد به طور مصنوعي تقويت شود تا كمبود اكسيژن تامين و مواد زيانآور خارج گردد.
گرم كردن فضا
درجه حرارت اطاق براي انسانهاي در حال استحراحت، بايد در مطبوعترين حالت و بين 20-18 درجه سانتيگراد و براي محل كار، بايد بين 18-15 درجه باشد كه به نوع فعاليت بستگي دارد.
يك انسان، به هر كيلوگرم وزن در ساعت، 5/1 كيلوكالري توليد انرژي گرمايش مينمايد. بنابراين، يك فرد بزرگسال با وزن 70 كيلوگرم، در روز 2520 كيلوكالري انرژي گرمايش ايجاد مينمايد. مقدار انرژي در شرايط مختلف متغير است، به عنوان مثال: هنگامي كه درجه حرارت اطاق پايين آمده باشد، مصرف انرژي اشافه ميشود، مثل شرايطي كه فردي به ورزش مشغول است.
هنگامي كه يك اطاق را گرم ميكنيد، بايد دقت نمائيد كه گرما با درجه پايين براي گرم كردن هواي طرف سرد اطاق بكار رود. با گرماي سطحي بيش از 70 تا 80 درجه سانتيگراد، ممكن است تجزيه انجام شود كه به سوزش مخاط غشاي حلق و دهان منجر خواهد شدو احساس ميگردد كه هوا زياد خشك است. به همين دليل، گرمايش با بخار و اجاقهاي فلزي با درجه حرارت بالا، براي مجموعههاي آپارتماني مناسب نيستند.
چشم، مشاهده
اتاقي كه سقف آن را سريع نگاه ميكنيم، احساس امنيت بوجود ميآورد و از طرف ديگر، اتاقهاي طويل احساس دلتنگي ايجاد ميكنند. اتاق با سقف بلند، كه چشم در ابتدا با نگاه دقيق ميتوان تشخيص دهد، به نظر آزاد و پاك شده ميآيد، به شرط آن كه فاصله ديوارها تنظيم شده، در نتيجه تناسبات اصلي، در هماهنگي قرار داشته باشد. پس طراحان در اين مورد بايد دقت نمايند، زيرا چشمها مستعد اشتباهات مربوط به ديد هستند. چشم ميتواند گسترش عرض را به
تر از عمق و ارتفاع تشخيص دهد و در مورد اخير، هميشه بزرگتر به نظر ميرسد.
انسان و رنگ
رنگها بر انسانها داراي قدرت تاثيرگذاري هستند. به عنوان مثال، ميتوانند احساس آسودگي، ناراحتي، فعاليت يا بيحركتي ايجاد كنند. رنگآميزي در كارخانهها، شركتها يا مدارس، ميتوانند عملكرد افراد را بهبود بخشيده يا كاهش دهند؛ در بيمارستانها، ميتوانند اثر مثبتي بر سلامتي بيماران داشته باشند. اين تاثير، بهطور غيرمستقيم، با ظاهراً عريضتر يا باريكتر شدن اتاقها صورت گرفته و بدين صورت برداشتي از فضا ايجاد ميشود كه احساس آزادي يا محدوديت به وجود ميآورد.
همچنين از طريق عكسالعملهاي مستيم فيزيكي يا تحريك ايجاد شده توسط بعضي رن
گها عمل مينمايند. قويترين اثر تحريكآميز، از نارنجي بوجود ميآيد و به دنبال آن زرد، قرمز و سبز و بنفش و ضعيفترين اثر نيز از رنگ آبي، سبزآبي و بنفش كمرنگ حاصل ميگردد (رنگهاي سرد و بيتحرك).
رنگها با اثرات تحريكآميز قوي، فقط براي قسمتهاي كوچكي از اتاق مناسبند و بر عكس، از رنگهاي با تحريكهاي ضعيف ميتوان براي قسمتهاي بزرگ استفاده نمود. رنگهاي گرم داراي اثرات فعالكننده و محرك هستند كه در موارد خاصي ميتوانند مهيج باشند. رنگهاي سرد اثر
بيتحركي داشته، حس آرامكننده و معنوي ايجاد ميكنند. رنگ سبز نيز خود ايجاد تمدد اعصاب ميكند. ناگفته نماند اثرات ايجاد شده توسط رنگها، به روشنايي و محل نيز بستگي دارد.
وقتي از پايين به رنگهاي گرم و روشن نگاه شود، اثر معنوي محركي بوجود ميآورد، با نگاه از پهلو، اثر جذب كردن پديد ميآيد و هنگام نگاه كردن از بالا به اين رنگها، اثر روشنيبخش و بالابرندهاي ايجاد ميگردد.
هنگامي كه به رنگهاي تيره و گرم در بالاي سر نگاه شود، احاطه كننده يا با وقار فراهم ميكند. ديد از پهلو داراي اثري جاذب بوده و هنگام نگاه كردن از بالا به اين رنگها، ايجاد محلي امن براي قدم گذاشتن و وارد شدن مينمايد.
رنگهاي سرد و روشن در بالا، محيط را روشن و شاد نموده، احساس آرامش ايجاد مينمايد، از پهلو كه ديده شوند، به نظر منحرفكننده و در پايين، صاف به نظر آمده به قدم گذاشتن در آن جا تشويق مينمايند.
رنگها سرد و تيره در بالاي سر، ترسناك به نظر ميرسند، از پهلو غمانگيز و هنگام پايين بودنشان، به نظر سنگين آمده، ببينده را به طرف پايين ميكشانند.
سفيد، رنگ خلوص كامل، تميزي و نظم است. سفيد در طراحي رنگ اتاقها نقش اساسي دارد. اين رنگ و گروههاي ديگر رنگها را خنثي نموده، بدين ترتيب ايجاد روشني فرحبخش مينمايد. رنگ سفيد، به عنوان سطح مشخص، در انبارها و محلهاي نگهداري كالا، در خطكشي خيابانها و علايم ترافيك به كار ميروند.
اطلاعات در مورد صاحب كار
1. وضعيت مالي چگونه است؟ كل سرمايه بكار رفته، منبع اطلاعات؟
2. شغل و حرفه چگونه هدايت ميشود؟
3. فرد اصلي براي گرفتن تماس؟ نايب او كيست؟ تصميمگيرنده
نهايي؟
4. صاحب كار درخواستهاي مشخصي براي طراحي دارد؟
5. آيا علاقه خاصي به هنر دارند؟ (خصوصاً نسبت به روش طراحي و چگونگي برخورد).
6. چه نكاتي در مورد ديد شخصي صاحب كار لازم است درنظر گرفته شود؟
7. چه افرادي ممكن است مشكل ايجاد كنند و چرا؟ اثرات آن چيست؟
8. آيا مشتري علاقمند به انتشار اطلاعات ساختمان خود در آينده است؟
9. آيا لازم است نقشهها توسط افراد عادي نيز قابل درك باشند؟
فاكتورهاي اصلي طراحي
1. اطراف سايت چگونه است؟ آيا لازم است منظره و درختها نيز درنظر گرفته شوند؟ آيا لازم است منظره و درختها نيز درنظر گرفته شوند؟ آب و هوا، ديد، دسترسي و براي باد غالب چطور؟
2. معماري ساختمانهاي موجود چيست؟ چه مصالحي بكار رفته است؟
3. آيا تصاويري از محله و نقاط مشخص علامتگذاري شده روي پلان موجود است؟ و يا اگر نيست، سفارش داده شده است؟
4. چه عوامل ديگري لازم است در طراحي درنظر گرفته شود؟
5. در حال حاضر، ارتفاع بين كفها و ارتفاع ساختمانها چيست؟ موقعيت از نظر جادههاي دسترسي، خطوط بر ساختمان، جادههاي آينده، درختها (نوع و اندازه) چگونه است؟
6. براي آينده چه نوع توسعهاي بايد درنظر گرفت؟
7. آيا مطلوب است براي پلان منطقه برنامهريزي شود؟
8. آيا مقررات يا محدوديتهايي در مورد نماسازيها در محل وجود دارد؟
9. نوع برخورد مسئول يا كميته برنامهريزي شهري نسبت به معماري چگونه است؟ آيا لازم است طرحهاي اوليه با ايشان قبل از ادامه كار بحث و بررسي شود؟
10. آيا در صورت اختلاف و تقاضاي رسيدگي، آيا اطلاعاتي در مورد زمان صرف شده و تصميم وزاتخانه در موارد مشابه در محل در دست ميباشد؟
مصالح سنگي
سنگهاي طبيعي استخراج شده از معدن، بايد به همان صورت طبيعي اوليه در محل مورد نظر نصب گردد تا زيبايي خاص و طبيعي را بوجود آورد. همچني با درنظر گرفتن روش سازهاي، استفاده از حالت طبيعي سنگها، باعث ايجاد فشاري عمومي مابين رگهها خواهد شد. سنگهاي آذرين، براي نصب رندوم بدون رگه مناسب ميباشد. طول سنگها حداكثر بايد 4 تا 5 برابر ارتفاع آنها باشد.
اندازه سنگها، تاثير زيادي در مقياس ساختمان دارد و دقت در اتصالات هر دو طرف سنگ، لازم ميباشد. اتصالات در استفاده از سنگهاي طبيعي، بايد نمايانگر مهارت سنگكار در تمام مقطع باشد.
هدفهاتي زير را بايد درنظر داشت:
1. در هيچ كجا، تعداد درزها در نماي جلو و عقب نبايد از سه درز به هم پيوسته بيشتر باشد.
2. درزهاي عمودي روي هم در بيشتر از دو رگه وجود نداشته باشد.
3. حداقل بايد يك رگه كله روي دو رگه راسته قرار داشته، يا رگههاي كله راسته، بايد يك در ميان باشند.
4. عمق هر كله، بايد تقريباً يك برابر و نيم ارتفاع هر رگه و كمتر از 300 ميليمتر نباشد.
5. عمق هر راسته بايد تقريباً برابر ارتفاع هر رگه باشد.
6. روي هم قرار گرفتن درزهاي عمودي بايد >100 ميليمتر و در سنگهاي تراشيده شده و منظم برابر 150 ميليمتر باشد.
7. سنگهاي بزرگ، در گوشهها استفاده شوند و سطوح قابل رويت، گوشهدار باشند. در فواصل 5/1 تا 2 متر ارتفاع، براي تحمل بار، سنگهاي مصرفي بايد مسطح شده باشند. ملات اتصالات بر مبناي زبري و سطح تمام شده بايد ضخامتي برابر يا كمتر از 30 ميليمتر داشته باشد. چون ملات سيماني خالص، باعث بيرنگ شدت برخي از سنگها ميشود. بايد از ملات سيماني آهكي يا آهكي استفاده نمود. در مواردي كه نوع سنگها متفاوت است، ميتوان از لايه رويي و بيروني
سنگ (در سطح مقطعهايي كه متحمل نيرو ميباشند) استفاده نمود، به شرط آنكه ضخامت آن، برابر يا بزرگتر از 120 ميليمتر باشد. نماهاي بيروني، در ضخامتهاي بين 50-25 ميليمتر و سنگهاي از قبيل (تراورتن، سنگهاي آهكي، گرانيت و...) كه براي نصب آنها در نما، بايد از بستهاي ضدزنگ با فاصله 2 ميليمتر از مصالح ديگر كمك گرفت. در مقطع قسما باربر ديوار منظور نشده است.
مصالح بنايي
آجرها و بلوك
بر اساس استاندارد BS 6100 بخش 5.3 سال 1984، براي مصالح ساختماني اصطلاحات مختلفي وجود دارد: واحد (مخصوص، شكلدار، شكل استاندارد پخدار، ازاره، گرد شده، چپ، سخت، خانه خانه و سلولي، توخالي، متخلخل، معمولي، نما، نماي دو قسمت شده، سردر، بتني، داراي تركيبات سيليكات كلسيم، سنگ آهكي، رس پخته، سفالي، فاينس، كلهگي، راسته، پركننده (شاه و ملكه) و آجر هوايي).
آجر يك مصالح ساختماني است كه طول آن از 338 ميليمتر، عرض آن 235 ميليمتر و ارتفاع آن، 113 ميليمتر بيشتر نيست. آجرها، داراي انواع مهندسي، پرسي، دستساز، انباري، سيمبرش (ماشيني)، روستايي، لاستيكي، كاشي و آجرهاي به كار برده شده براي عايقهاي رطوبتي ميباشند.
بلوك، يكي از مصالح ساختماني است كه ابعاد آن بالاتر از ابعاد آجر بوده و داراي انواع بتن سبك وزن سنگدانهاي، نوع عايق حرارتي بتن با مواد فوم، كلينكر، خشكهچيني، بلوكهاي مخصوص بستن حفرهها و بلوكهاي مصرفي است. تمام مصالح ساختماني، بايد داراي سطوح افقي و عمودي مسطح باشند و طبق استاندارد و ضوابط چيده شوند. سقفها و كفهاي ساختمان، بايد فقط روي جداره داخلي قرار گيرند. مصالح ديوار دو جداره بايد با حداقل 5 مهار استنلس به قطر 3 ميليمتر در هر مترمربع به هم متصل شوند. اين مهارهاي فلزي در فاصلههاي عمودي 250 ميليمتري و افقي 750 ميليمتري از يكديگر قرار ميگيرند.
ديوارهاي خارجي
ساخت و ساز بناهاي با مصرف انرژي كم
مشخصات عايقهاي حرارتي بكار برده شده در ديوارهاي خارجي ساختمان، يكي از مهمترين عناصر در صرفهجويي مصرف انرژي گرمايي است.
كارآيي عايق بكار برده شده در ساختمانهاي
با مصرف انرژي كم، مستقيماً به چگونگي اتصالات اجزاي مختلف ساختمان بستگي دارد.
مقدار قابل توجهي از حرارت داخل ساختمان، از طريق اين اتصالات ميتواند از بين برود. مقاطع استاندارد نمايش داده شده، نمايانگر انواع مختلف مصالح ساختماني و ارزش عايقبندي است كه بر اثر مصرف عايق بدست ميآيد.
انواع مختلفي از مصالح ساختماني وجود دارد، مانند بتن، بلوك و آجر، چوب، مواد عايقكننده، گچ، چوبپنبه، ني و سفال. استفاده از سفال، هزاران سال است كه به عنوان مصالح ساختماني، بكار برده شده و يكي از متداولترين و آزمايش شدهترين مصالح در دنيا بوده كه از نظر بيولوژيكي، محيط زيستي، يك نمونه و مثال ميباشد. هم اكنون محصولات مختلفي از عايقهاي سفالي موجود بوده كه با فنآوري امروزي متناسب است.
شومينهها
هر شومينه بايد داراي دودكشي مجزا بوده و اگر دو شومينه در كنار هم باشند، بايد دودكشهاي آنها درست در كنار هم قرار گرفته باشد. سطح مقطع هر دودكش، بايد متناسب با اندازه شومينه باز باشد. ارتفاع موثر از سطح هود تا نوك دودكش، بايد بزرگتر يا مساوي 5/4 درنظر گرفته شود. زاويه اتصال دودكش فرعي (از شومينه) به دودكش اصلي، بايد 45 درجه باشد. در اطاقهاي به
مساحت كمتر از 12 مترمربع، نبايد شومينه نصب شود. چوبهايي كه براي سوزاندن در شومينه مورد استفاده قرار ميگيرند، بايد از چوبهاي بدون ضمغ يا كمصمغ مثل بلوط، غان، يا چوب درختان ميوه با گرههاي كم باشند. در رابطه با شومينههاي گازسوز، بايد به قوانين مربوطه مراجعه شود.
هواي لازم براي احتراق، بايد از بيرون ساختمان تامين شود. در مواردي كه در و پنجرههاي ساختمان نيز غيرقابل نفوذ باشند، دريچههاي ورودي هوا را ميتوان در زير و يا جلوي شومينه و همچنين كانالهايي كه هواي درون را به طرف و نزديك شومينه هدايت ميكنند، تعبيه كرد.
قسمت باز شومينه، بايد حداقل 800 ميليمتر از جلو اطراف، با مواد قابل اشتعال و لوازم منزل فاصله داشته باشند. شومينهها بايد از مصالح نسوز كه از نظر قوانين ايمني مور تاييد هستند، ساخته شده و از نظر سازهاي نيز مستحكم باشند. كف، ديوارها و هود شومينه بايد از آجرهاي نسوز شومينه، بتن ضدحريق و يا چدن ساخته شده باشد (پنجره فلزي شومينه و هود آن معمولاً فلزي ميباشد). آجر و سنگهاي به كار برده شده در ساخت دودكش، بايد از نوع مخصوص بوده و براي هود شومينه ميتوان از صفحات مسي يا استيل برنج بخه ضخامت 2 ميليمتر استفاده نمود.
سرويسهاي بهداشتي: اتصالات
در خانه هايي كه يك يا دو خانواده در آن ساكن هستند، نياز به وجود اطاق تاسيسات نيست.
طراح اتاق تاسيسات بايد با هماهنگي و همكاري تامينكنندگان اصلي خدمات تاسيساتي صورت گيرد. اطاق تاسيسات، بايد در محلي باشد كه به راحتي براي همه قابل دسترسي باشد (براي مثال، در كنار راهپلهها، راهرو انباري و يا مستقيماً قابل دسترسي درخارج از ساختمان) و در محلي نبايد قرار گيرد كه از آن به عنوان راهرو استفاده ميشود. اطاق تاسيسات بايد در كنار ديوار خارجي ساختمان قرار داشته باشد، به شكلي كه اتصالات اصلي مستقيماً صورت گيرد.
ديوارهاي اين اطاق، بايد داراي عايقهاي ضدآتش به ميزان حداقل F30 (دقيقه) باشد و حداق
ل ضخامت درهاي آن برابر 1950/650 ميليمتر درنظر گرفته شود. در مواردي كه از آب مركزي منطقهاي استفاده ميشود، درهاي اطاق تاسيسات بايد قابل قفل شدن بوده و براي اين موارد، زهكشي در كف اتاق تعبيه گردد.هواي اطاق تاسيسات بايد با هواي آزاد تهويه شود. دماي داخلي
اين اتاق نبايد بالاتر از 30 درجه و درجه حرارت آب آشاميدني در آن، نبايد از 25 درجه بيشتر بوده و امكان يخزدگي نيز در آن وجود داشته باشد. ابعاد اين اطاق در ساختمانهاي تا حد 30 واحد و يا در مواردي كه از آبگرم مركزي منطقهاي در حد 10 واحد استفاده ميشود، به شرح زير ميباشد:
عرض مفيد بالاتر از 8/1 طول، طول 2 متر و ارتفاع 2 متر، براي ساكنين حدوداً 60 واحد يا مواردي كه از آبگرم مركزي منطقهاي استفاده ميشود و حدود 30 واحد، ابعاد اطاق تاسيسات به شرح زير است: عرض 8/1 متر، طول 5/3 متر و ارتفاع 2 متر.
كفسازي
كفسازي، بر اساس احساس كلي حاكم بر اتاق، كيفيتهاي سكونت و هزينههاي نگهداري اثري قطعي دارد.
كفسازي با سنگ طبيعي: سنگهاي آهكي به صورت رسوبي يا سنگهاي ماسهاي ميتوانند به صورت زبر و خشن، در حالت طبيعي قرار گيرند و يا با لبههاي نرم پوليشن شده نصب شوند. سطوح كاشيهاي تراش داده شده، سنگ آهكي (مرمر)، سنگ ماسهاي و تمام سنگهاي آذرين ميتوانند در هر حالت قرار بگيرند، در هر حالت خواسته شده،اجرا شوند. اين نوع سنگها ميتوانند در بستري از ملات قرار بگيرند و يا با چسب به لايه زيرين كف چسبانده شوند.
كفهاي موزائيكي: سنگهاي متنوع رنگي (شيشه، سراميكها و سنگهاي طبيعي) در ملات سيماني قرار گرفته و يا با چسب بكار ميروند.
كفهاي با كاشي سراميكي: سراميك، موزائيك و كاشيهاي پخته شده، شكلهاي گلهاي رنگي هستند كه درون يك كوره پخته ميشوند. بنابراين به سختي آب را جذب ميكنند. اين كفها، مقاوم در برابر يخزدگي، مقاومت نسبي در برابر اسيد و مقاومت بالا در برابر ساييدگي مكانيكي دارند، اما با اين حال، هميشه در برابر روغن و نفت مقاوم نيستند.
كفسازي با كفپوش چوبي (پاركت) كه از چوب در شكل نوارهاي كفپوش، كفها، بلوكها و تختهها اجرا ميشود. لايه بالايي اجزاي كفپوش تكميل شده كه شامل چوب بلوط يا ديگر كفپوشهاي چوبي است كه در سه نوع مختلف نصب ميشود: چوب كاج يا روسي، براي تختهبندي كف بكار ميرود. الوارهاي كام و زبانه شده، از كاجهاي اسكانديناوي، كاج قرمز آمريكايي و انواع ديگر كاج ساخته ميشود.
چوب كف با بلوط چوبي (چوب تاردار) كه مستطيل يا دايرهاي است، روي بتن قرار دارد.
تخليه هوا و تهويه مطبوع
سيستمهاي تهويه فشار بالا
براي رسيدن به حرارت مناسبل در زمستان و برودت لازم در تابستان، مقاطع بزگر هوادهي با فشار پايين نياز است، كه براي تخليه هوا نيست. سيستمهاي تهويه مطبوع با فشار بالا، حدود يك سوم مقدار هواي معمول را احتياج داشته و براي تهويه، به هواي خارج نيازمندند، در حالي كه گرما و سرما را از طريق لولههاي آب ننتقال ميكنند.
هواي مطبوع و آب خنك يا گرم پر شده است. رگلاتور فقط در مبدل گرمايي قرار ميگيرد. هرچه فضاي اتاق كوچكتر باشد، براي كنترل آن، به مقدار كمتري از هوا نياز است. هواي خارجي، با استفاده از يك پيشفيلتر و يك فيلتر نرم، تميز و صاف ميشود. كل ساختمان، داراي يا حالت فشار (كم) مثبت نسبت به هواي بيرون است. بنابراين وجود شكاف درون مصالح ساختماني به صورت مجازي، تاثير آنچنان جالبي نخواهد داشت.
تبديل كنندههاي تهويه هوا
احتياجات عمومي: شدت صوت >33-30 فون؛ فيلتر هوا براي تميزكردن ثانويه هوا، مبدل گرمايي براي تضمين گرماي كامل در اتاق براي هر هوايي، حتي بدون سيستم تهويه هوا؛ دماي آب سرد در تابستان بايد 16-15 درجه سانتيگراد باشد، در غير اينصورت، كاربرد خنك كنندهها غيراقتصادي بوده، روي سيستم پنجرهها، ميعان اتفاق ميافتد (خاكي شدن سطوح خنككننده). براي بهترين حالت
جريان تهويه بدون ارتعاش، مجراهاي هوا با فشار بالا، بايد تا حد امكان، داراي مقاطع دايرهاي باشد.
با تنظيم لولههاي عمودي و فضاهاي پنجره در حدود 2-5/1 ميليمتر، ستونهاي سازه را ميتوان تبديل به محل عبور كانالهاي هوا و لولههاي آب گرم كرد. مجاري هوا براي بالارفتن هوا در ساختمانهاي با هفت طبقه، قطري حدود 255-175 ميليمتر دارند. براي ساختمانهاي بلندتر، خطوط لوله جداگانهاي براي هر 7 تا 10 طبقه نياز است و يك طبقه نيز بايد به نصب دستگاههاي
گرمايي و تهويه اختصاص داده شود.
يك شكل گران قيمت تهويه، شامل يك مجراي هواي اصلي با توزيع افقي در طول راهروها و انشعاب مجاري هوا به سمت خارج (از طريق سوراخهاي سقف) در بالاي اتاقهاست كه مستقيماً در پشت نما و در بالاي پنجرهها و يا در سطح كف در اتاقهاي بالاي اين سوراخها كه در سازه كف قرار گرفته، خاتمه مييابند. حداكثر عمق يك دفتر كار براي دستگاههاي با فشار بالا 6m است كه در عمق بيشتر، براي خنك كردن هوا به يك سيستم تهويه مركزي اضافي نياز دارد. عمق حداكثر ساختمان بدون سيستم مركزي، 6*2=12m به علاوه راهروست. هوا ميتوان از طريق مجاري، در تخته فيبرهاي ذخيره ديوار راهرو، يا مجاري بالاي راهرو و داخل و توالتها جابجا شود. در سيستمهاي با فشار بالا، هوا دوباره جريان نمييابد (جرم هوا تا مقدار مورد نياز تهويه كاهش مييابد). براي كاربردهاي محدود، جريان هواي ابتدايي ميتوان در اتاق دستگاه كاهش يابد.
سيستمهاي تهويه براي آشپزخانهها
براي آشپزخانههاي بزرگي (ارتفاع 5-3 متر) كه مقاطع بالاي ديوارها و سقفها از گچ متخلخل است (نه رنگ روغن)، 30-15 مرتبه تعويض هوا، با تغيير فشار به اتمسفر و جريان هوا از اتاقهاي مجاور به سمت آشپزخانه انجام گيرد. از رادياتورهاي بزرگ، اگر مناسب باشند، استفاده شود. در ديگهاي گروهي، سرخكنندهها و دستگاههاي پخت، فراهم كردن خروج هوا با استفاده از يك فيلتر پهن، تميزكردن سالانه مجاري هوا، تميز و گرم كردن هواي داخل شده در زمستان به هيچ سيستم جريان هوايي، مگر گرماي موضعي و عايقبندي شيشهها نياز نيست.
عايقهاي صوتي
صداي حاصل از خدمات
صداي حاصل از خدمات، ميتواند شامل صداي لوازم لولههاي آب، صداي لوازم لولهكشي، سروصداي پركردن يا تخليه باشد.
براي كاهش صداي لوازم لولههاي آب، شيرهاي عايقبندي شده صوتي با علائم بازرسي فراهم شده است (آزمايش گروه I با حداكثر 20dB(A) در سطح صداي كلي، آزمايش گروه II در حداكثر 30dB(A) كه فقط براي ديوارهاي داخلي و اتاقهاي سرويس مجاز هستند). در ميان تمام مقادير، اصلاح تجهيزات به وسيله خفه كننده صداي هوا صورت ميگيرد.
براي كم كردن صداي لولهكشي، به علت شكل پيچها در لولهكشي، استفاده از اتصالات شعاعي به جاي اتصالات راست گوشه، ابعاد كافي و تعليق خفه كننده پيشنهاد شده است.
براي جلوگيري از صداي پر شدن حاصل از آب در ديوارهاي حمام و غيره، چاره كار در پيچيدن پارچههاي مخصوص به دور لولهها، محكم كردن لولههاي هوادار ا قلابهاي محكم و نشاندن وان حمامها روي پايهها با خفه كننده صدا (و استفاده از مفاصل در اطراف لبهها) است.
براي كاهش صداي خالي كردن (شرشر) اندازهگيري درست و تهويه لولهها زهكشي، راه حل مناسبي به شمار ميآيد.
سطح صداي مجاز حداكثر به علت خدمات در واحدهاي متصل به يكديگر، 35dB(A) است. اجزاي سرويسها و ماشينها كه توليد صدا مينمايند (مثل لولههاي آب، زهكشي، گاز، تخليه فاضلاب و آسانسورها)، نبايد در اتاقهايي كه فعاليتهاي روزانه ساكت و آرامي در آنها صورت ميگيرد (مانند نشيمن و خواب)، قرار بگيرد.
عايقبندي صوتي براي ديگهاي بخار با تجهيزات خفه كننده صدا (شالودههاي مجزا زيرسازههاي جاذب صدا)، دريچههاي خفه كننده صدا براي اجاقها، ارتباط به محفظه با ورودي خفه كننده صدا و ارتباط با لولهكشي آب داغ، با استفاده از اتصالات لاستيكي انجام ميشود.