بخشی از مقاله

نقش آموزش و پرورش در خودباوري جوانان
انسان ها موجوداتي بسيار متفكر هستند و همين مسئله نه تنها باعث تمايز آنان از ساير مخلوقات شده بلكه باعث پيشرفت سريع وي در طول قرن ها است.
سيستم وجودي انسان به نوعي است كه هميشه براساس باورهاي شخصي خود عمل مي نمايد و اين باورها از بدو تولد از محيط اطراف در ذهن بشر نقش مي بندد و آينده او را ترسيم مي نمايد.

بايد اعتراف كرد كه تمام آموزش هاي برنامه ريزي شده يا برنامه ريزي نشده كه از آغاز تحت تاثير آنها قرار مي گيرد از خانواده و محيط اطراف آغاز شده و جامعه و رسانه ها و همه و همه را در بر مي گيرد، براي ايجاد و سازماندهي باورهاي ذهني مي باشد.


نظام آموزشي و پرورشي كه نهاد فعال در امر ايجاد و تقويت بخشي از باورهاي ذهني نوجوانان فعال است در جنبه هاي اجرايي هميشه با مشكلاتي مواجه است كه اعم آن تئوريك بودن بسياري مسائل آموزشي بويژه در مقطع متوسطه است و هنوز همه آنها به مرحله تجربه نرسيده اند.
در مدارس شيوه آموزشي هنوز معلم مداري است و دانش آموزان در مدارس به فكر فرار از مسئله يادگيري تئوريك مي باشند. معلم ها هميشه دنبال روش هاي نوين هستند تا باورهاي منطقي و سازگار با فرهنگ كشورما ايجاد نمايند ولي مشكل بعدي اعمال سلايق در اجراي اين نظام آموزشي تئوري مي باشد و در بيشتر موارد نتيجه برعكس آنچه كه قبلاپيش بيني شده به دست مي آيد.
نهاد مقدس آموزش و پرورش وقتي در ايجاد باورهاي استاندارد موفق خواهد بود كه مطالب آموزشي كاملابه دانش آموزان انتقال يافته و اين بستگي به باورهاي ياددهنده و يادگيرنده دارد، بنابراين بايد بيشتر به توانمندي و قابليت هاي جسمي و رواني آموزش پذيران و آموزش دهندگان بپردازيم و براساس اين مرحله مهم تعادل بيشتر بين اين دو ايجاد نماييم.
براي آموزشي بهتر و توسعه روند آموزشي در گروه هاي سني مختلف و از جمله نوجوانان كه در مراحل آغاز استفاده از توانايي هايي اجرايي خود مي باشند شناخت كامل توانايي ها و ق

ابليتهاي اين گروه بسيار مهم به نظر مي رسد.
يكي از طرح هاي مفيد آموزش و پرورش ايجاد مدارس فني و حرفه اي و يا كار و دانش است كه دانش آموزان در اين مدارس علاقه مندي خود را به يادگيري مهارتي خاص نشان مي دهند و بدين ترتيب خودباوري آنها تقويت مي شود و نتيجه آن بسيار خوب توصيف شده زيرا در اين مراكز كه وابسته به آموزش و پرورش مي باشد يا مراكز نظير اينها دانش آموز كه از تئوري بودن درس ها رنج نمي برد توانايي ها و قابليت هاي خود را به كار مي برد و سيستم آموزش و پر

ورش با روش هاي تشويقي و تلقيني مثبت مجموعه باورهاي نوجوان را تقويت و اعتماد به نفس و خودباوري فرد را در اجراي موارد آموزشي افزايش مي دهند و اين روشي كاملامستقيم ا

ست. بنابراين با تجهيز مراكز آموزش و پرورش به وسايل آزمايشگاهي براي درس هاي تئوري مي توان كيفيت آموزش را بالابرد و خودباوري علمي دانش آموزان را تقويت نمود و هميشه خودباوري علمي براي همه دانش آموزان كارساز نيست گاهي اين خودباوري در اجراي يك تئاتر مدرسه يا شركت در گروه سرود و يا ساير فعاليت هاي فوق برنامه ايجاد و تقويت مي شود و اين مسئله باعث مي گردد تا دانش آموزي كه ممكن است هدف درس خواندن برايش تحميل شده باشد تغيير مسير داده با جديت بيشتر به آموزش اهميت دهد و آينده متفاوت كه مناسب فرهنگ جامع

ه ايراني است بيابد.
از همكاري اوليا دانش آموزان در انجمن هاي اوليا و مربيان نبايد غافل شد.
روش هاي صحيح ايجاد خودباوري در دانش آموزان را مي توان به اوليا آموزش داد و همين در جامعه گسترش مي يابد. گفتن جملات مثبت و تشويق كننده و همچنين محبت آميز در روحيات نوجوانان بسيار تاثيرگذار است.
و سرانجام اگر پاي صحبت هركدام از فرهيختگان جامعه بنشينيم حتما اعتراف خواهند كرد كه در زندگي شان يك نفر و يا چندين نفر با همكاري هم و يا مدرسه اي در ايجاد باورهاي ماندگار و مثبت نقش مهمي داشته كه هرگز از ياد اشخاص نخواهد رفت و خود اين افراد به عنوان نمايندگان گذشتگان اين باورهاي سرنوشت ساز را به نسل آينده انتقال مي دهند. باورهاي شما شيوه برخوردتان را با مسائل تعيين مي كند اگر باور داشته باشيم كه شيوه هاي ما موثرند و براساس اين باور عمل كنيم احتمال موفقيت در به كارگيري روش هاي درست بيشتر مي شود.براي ايجاد و تقويت خودباوري در نسل نوجوان و جوان بايستي همه نهادهاي دست اندركار همكاري نمايند كه شكل صحيح شخصيت مناسب شان يك فرد كامل و عاقل است حاصل شود.
براي اطمينان از روند شكل گيري خودباوري در درجه اول خانواده و سپس ساير افرادي كه با نوجوان در ارتباط هستند با او بايستي صحبت نمايند تا گره كوري در نهاد آنها ايجاد نشود و يا اگر تحت تاثير عوامل مخرب اجتماعي مانند تهاجم فرهنگي و ساير آسيب هاي اجتماعي مشكل پيش آمده در اثر گفتگو شناسايي و برطرف شود زيرا همين باورهاي اوليه باعث نفوذ در شخصيت فرد شده و تصميمات بعدي براساس اين باورهاي نادرست گرفته مي شود. لذا هركدام از نهادهاي اجتماعي مانند خانواده و مدرسه و مراكز ورزشي و غيره ابتدا بايد در مورد نوجوانان و كودكان مطالعه نمايند و با استفاده از شيوه هاي صحيح تربيتي، باورهاي صحيح را آموزش دهند تا نوجوان در طي م

راحل رشد خود به اعتماد به نفس كامل دست يابد و بدين ترتيب جامعه اي با انسان هاي منطقي با باورهاي صحيح و عملكرد هاي استاندارد داشته باشيم

خلاقیت و ابتکار عمل برای رشد و ارتقای علمی کشور از اهمیت بسزایی برخوردار است.

جامعه ای که بتواند خلاقیت نسل جوان و به خصوص دانش آموزان را فراهم سازد به طور حتم از رشد و شکوفایی علمی بهره مند خواهد شد.
سازمان آموزش و پرورش به عنوان متولی این بخش می تواند بستر مناسبی برای رشد فکری دانش آموزان ایجاد کند اما به گفته معاون پژوهشی و برنامه ریزی سازمان آموزش و پرورش برای حمایت از دانش آموزان خلاق و مبتکر منابع مالی و حمایتی کافی وجود ندارد که این امر می تواند مانعی برای پرورش خلاقیت دانش آموزان محسوب شود. معلم خلاق می تواند با به کارگیری روش های نوین تدریس تأثیر به سزایی در پرورش خلاقیت دانش آموزان داشته باشد.
برخی از معلمان حتی انگیزه ای برای درس دادن به دانش آموزان ندارند با این حال چگونه می توان توقع داشت زمینه لازم برای رشد خلاقیت را در دانش آموزان فراهم کنند. بعضی از دانش آموزان طرح ها و ایده های جدیدی دارند که متأسفانه آموزش و پرورش برای به ثمر رساندن آن ها حمایتی از دانش آموزان خلاق و مبتکر نمی کند و از کمترین امکانات برای این منظور برخورداریم.
مکان مناسبی برای گردهمایی دانش آموزان خلاق و تبادل نظرات و افکار وجود ندارد. در صورت تأمین تجهیزات و تشویق این دانش آموزان، تعداد زیادی از آن ها در مراکز تحقیقاتی جذب خواهند شد.


معلمان با رفتار خلاقانه، می توانند محیطی را برای ارتقای خلاقیت در دانش آموزان به وجود آورند.نوروزپور با اشاره به این که معلم در ابتدای امر آموزش در نظر دانش آموز، الگوی قابل اعتمادی است می افزاید: اگر معلم با اتخاذ روش های نوین و کاربردی آموزش در راستای بروز خلاقیت دانش آموزان گام بردارد ولی الگوی عملی مناسبی در این خصوص نتواند ارائه کند تأثیری در رشد

 

و شکوفایی دانش آموزان نخواهد داشت.
ارائه برنامه های آموزشی به معلمان و بسترسازی مناسب برای پرورش خلاقیت در بالفعل کردن خلاقیت دانش آموزان و معلمان بسیار مؤثر خواهد بود. شوخ طبعی از شاخص های مهم خلاقیت به شمار می رود و وجود حس شوخی و شوخ طبعی در فضای خانواده بسیار مهم است.نوری می افزاید: حس شوخ طبعی به طور مستقیم به رشد خلاقیت دانش آموزان کمک می کند و در خانواده هایی که فضای زندگی آنان خشک و رسمی است بسیاری از خلاقیت ها در آنان بروز نمی کند.وی ادامه می دهد: ناآگاهی برخی از والدین از فرآیند رشد خلاقیت در کودکان و مطالعه نکردن آن ها در این زمینه سبب می شود هیچ گاه نتوانند برای پرورش و شکوفایی خلاقیت فرزند خود برنامه ریزی کند.
بیهوده شمردن تخیلات دانش آموزان، نشناختن علایق درونی فرزندان، تحمیل علاقه از موانع خلاقیت دانش آموزان در خانواده است.
یک کارشناس علوم اجتماعی در این باره می گوید: تقویت حس اعتماد به نفس و خودباوری در دانش آموزان، ترغیب آن ها به حدس زدن مسائل درسی، اهمیت جدی به امر آموزش ابتکار عمل و خلاقیت، ترتیب دادن سخنرانی برای شخصیت های خلاق دانش آموز از روش های کاربردی پرورش خلاقیت است.
به عقیده شایان یزدان پناه ایجاد حس خودباوری و اعتماد به نفس از شاخصه های اساسی تفکر خلاق، به شمار می رود.
اگر خواهان داشتن دانش آموزانی خلاق و مبتکر باشیم باید اصول ابتکار و خلاقیت را به صورت منسجم و هدف دار به دانش آموزان ارائه کنیم تا خلاقیت در آنان بروز و ظهور پیدا کند.وی یادآور می شود: با ترتیب دادن برنامه های سخنرانی برای دانش آموزان خلاق می توان، اندیشه های مبتکرانه آن ها را در اختیار سایر دانش آموزان قرار داد. سایر دانش آموزان نیز با الگوبرداری از چنین ش

خصیت هایی تلاش خواهند کرد که خود نیز خلاق و مبتکر شوند تا بتوانند الگویی برای سایر هم کلاس های خود باشند.وی می افزاید: اندیشه های خلاق زمانی بروز خواهند کرد که شرایط برای بروز آن فراهم شود و بهره گیری از روش حدس زدن در شرایط مختلف نیز عاملی برای شکوفایی استعداد و تجلی خلاقیت است.این کارشناس علوم اجتماعی بیان می کند: هر دانش آموزی در برابر مسائل و رویدادها واکنش منحصر به فردی خواهد داشت که بیان آن واکنش ها می تواند زمینه ای برای تجلی خلاقیت در سایر دانش آموزان ایجاد کند.وی ایجاد فضا و بستر طبیعی و آرام برای بیان واکنش ها و احساسات دانش آموزان و دور کردن فضاهای خشن و پر التهاب را اقدامی مؤثر در پرورش خلاقیت دانش آموزان ذکر می کند.
یکی از روش های مؤثر در پرورش خلاقیت حذف عوامل منفی و تحقیر آمیز از فراروی دانش آموزان است. تحقیر، تمسخر، تنبیه و شرمنده کردن از مدارس است که مانع شکوفایی استعدادها و خلاقیت ها می شود. هر دانش آموزی، دارای توانایی های منحصر به فرد است که در امر پرورش خلاقیت، توجه به این اصل، ضروری است.
نباید تمامی دانش آموزان را با یکدیگر یکسان بدانیم، اطلاع از این تفاوت ها در تحقق و شکوفایی استعدادهای بالقوه آن ها مؤثر است.وی بیان می کند: خلاقیت زمانی به اوج خواهد رسید که انتقادات درست و سازنده مطرح شود.وی خاطر نشان می کند: در انتقاد سازنده می توان به درستی به ارزیابی عملکردها پرداخت و مشکلات و معایب کار را دریافت.
انتقاداتی که تنها از روی غرض ورزی باشد و از هیچ پشتوانه درستی برخوردار نباشد جایگاهی در توسعه پرورش خلاقیت نخواهد داشت.


معاون پژوهش برنامه ریزی سازمان آموزش و پرورش خراسان شمالی با اشاره به این که خلاقیت مفهومی پیچیده و در بر گیرنده ابعاد مختلف علمی، فرهنگی، سازمانی است می گوید: اگر در جامعه ای بخواهد این مفهوم توسعه یابد و پایدار بماند، باید در درجه اول شرایط علمی، فرهنگی و سازمانی و فردی آن به وجود آید.


اگر شرایط لازم و مناسب علمی فراهم نشود هر نوع کوشش از نظر کیفیت و محتوا بی نتیجه خواهد ماند.
اگر نتوانیم شرایط فرهنگی و سازمانی تحقق و توسعه خلاقیت را ایجاد کنیم ، هر چه بکوشیم و توان علمی خود را افزایش دهیم باز هم نمی توانیم به توسعه ای پایدار دست یابیم. اولین گام در پرورش خلاقیت کودکان به وجود آوردن شرایط مناسب در محیط خانوادگی، آموزش است
گرچه در تکوین شخصیت و پیشرفت آدمی، برخورداری از همه فضیلت‏های اخلاقی و خصلت‏های شایسته انسانی نقش مؤثری دارند ولی برخی از این خصلت‏ها، بویژه در قسمتی از دوره‏های زندگی بسیار سرنوشت‏ساز هستند. به عنوان مثال، در دوره جوانی به دنبال شکوفایی استعداد و توانایی‏های بالقوه فرد، ضرورت تصمیم‏گیری‏های بسیار مهم، که گاهی مسیر زندگی نهایی انسان را در طول زندگی او مشخص می‏کند، پیش می‏آید. در چنین شرایطی، برخورداری از خصلت والای خودباوری زمینه سعادت و موفقیت او را در تمام عرصه‏های زندگی تضمین می‏کند. چه، جوان در سایه تحقق خودباوری است که به این اطمینان می‏رسد که اگر از مجموعه استعدادها و توانمندی‏هایی که دارد به طور مناسب بهره‏برداری نماید; به اهداف و آرزوهایی که دارد می‏تواند دسترسی

پیدا کند. این احساس توانمندی و خودباوری، از او شخصیتی فعال و خلاق و امیدوار و... می‏سازد. و او را در برخورد با مشکلات و گرفتاری‏ها از دچار شدن به یاس و ناامیدی رهایی می‏بخشد. برای روشن شدن اهمیت این موضوع به اختصار ابعاد مختلف مساله خودباوری در این مقال مورد بررسی قرار می‏گیرد:
الف. خودباوری چیست؟
خودباوری اصطلاحی است که امروزه در جامعه‏شناسی، روان‏شناسی و علوم تربیتی به

کار می‏رود و منظور از آن یک حالت مثبت روحی و روانی است که در نتیجه احساس ارزشمندی در نفس انسان پدید می‏آید و او را آماده می‏سازد تا از طریق بهره‏گیری از لیاقت‏ها و توانمندی‏هایی که دارد به انجام وظایفی که برعهده اوست قیام نماید و در این راه، از مشکلات و موانعی که پیش می‏آید هراسی به دل راه ندهد. از این حالت روحی در فرهنگ اسلامی با تعابیری چون علو همت، مناعت طبع، اعتماد به نفس، عزت نفس و... یاد می‏شود. در واقع، خودباوری، باور به استعدادها، توانایی‏ها و نیروهای نهفته فطری درونی است که با اتکاء به آن، می‏توان به اهداف موردنظر در زندگی رسید و به آنان جامه عمل پوشاند. و مرحله عالی خودباوری، شکوفایی همه استعدادهای بالقوه فرد است.
روشن است که اولا، این کیفیت نفسانی با نفس محوری فرق دارد. چون در نفس محوری، انسان خود را تابع گرایش‏های نفسانی می‏سازد و از طریق تبعیت از خواست‏های حیوانی نفسی، گرفتار امراضی چون کبر و غرور و نخوت می‏شود و در نتیجه، هستی خویش را به پرتگاه سقوط می‏کشاند و از طریق غرق‏شدن در شهوات، به مرتبه حیوانیت‏بلکه پایین‏تر از آن سقوط می‏کند. اما در خودباوری، از طریق خودشناسی و کشف استعدادها و توانمندی‏های خود، به احساس عجز و ناتوانی در مقابل سختی‏ها و گرفتاری‏ها غلبه می‏کند و پله‏های پیشرفت و تعالی را یکی پس از دیگری پشت‏سر می‏گذارد.
ثانیا، هرگز خودباوری برخلاف نفس محوری، در برابر و در عرض اعتماد و توکل به خدا واقع نمی‏شود. بلکه این امر در طول اعتماد به خدا و در مقابل اعتماد به غیر است. به اصطلاح، یک ارزیابی واقع‏بینانه از توانایی‏های خود است تا با آگاهی و شناخت کامل از آنها، در مسیر تعالی و پ

یشرفت، بهره‏برداری لازم به عمل آید و این‏گونه نباشد که انسان در برآوردن نیازها و انجام وظایفی که برعهده اوست، چشم به دیگران دوخته و از توانمندی‏های خود غافل شود. به تعبیر اقبال لاهوری:
همچو آیینه مشو محو جمال دگران...
از دل و دیده فرو شوی خیال دگران
در جهان بال و پر خویش گشودن آموز


که پریدن نتوان با پر و بال دگران
ب. انواع خودباوری
از دیدگاه‏های مختلف خودباوری به اقسامی تقسیم می‏شود از جمله آنهاست:
1. خودباوری انسانی: اولین گام در خودشناسی، دست‏یافتن به این باور است که هر فردی به لحاظ این‏که انسان آفریده شده است، فراتر از سایر موجودات از یک سلسله ویژگی‏های برتر نظیر استعداد و ظرفیت و زمینه رشد فراوانی برخوردار است که اگر او به عنوان انسان از توانمندی‏هایی که دارد به نحو صحیح استفاده کند، می‏تواند به مقام خلیفة‏اللهی برسد مسجود ملائکه واقع شود. در مقابل، اگر در اثر غفلت‏ها و غرق شدن در لذائذ دنیوی و فراموش کردن منزلت واقعی خویش، دچار خودباختگی شود و از ارزش‏های انسانی و گرایش‏های متعالی تهی گردد، ماهیت‏حیوانی یا پست‏تر از آن پیدا می‏کند. (1)
2. خودباوری اعتقادی: هر فردی در زندگی با یک سلسله اعتقادات قلبی و ایمانی زندگی می‏کند که این اعتقادات هویت فکری و فرهنگی او را شکل می‏دهند. بر این اساس، نظام زدگی هر فرد مسلمانی در چارچوب آموزه‏های دین مبین اسلام معنی و مفهوم می‏یابد. چرا که ما معتقدیم دین اسلام کاملترین برنامه‏ای است که از طریق به کار بستن آن، انسان به سعادت دنیوی و اخروی دست می‏یابد. بنابراین، یک جوان مسلمان موظف است پس از کسب آگاهی‏ه

ای لازم، از کم و کیف این برنامه انسان‏ساز و نیز یقین پیدا کردن به حقانیت آن زندگی خود را به گونه‏ای تنظیم کند که تمام تلاش‏های او در بستر دین سامان پیدا کند و در نهایت، به این باور برسد که رشد و کمال واقعی او جز در بستر احکام و مقررات دینی میسر نیست.
3. خودباوری ملی: هر ملتی دارای فرهنگ و تمدن خاصی است که در طول قرون متمادی در سایه تلاش‏های نخبگان آن شکل می‏گیرد. خودباوری ملی، در مقابل از خودبیگانگی و خودباختگی ملی مطرح می‏شود. گاهی افراد یک جامعه در اثر ناآگاهی و یا تحت تاثیر تبلیغات سوء و جذاب دشمنان، به سنت و باورهای ملی و فرهنگی خود پشت می‏کنند و از نمادها و ارزش‏های رایج در جوامع دیگر پیروی و تقلید می‏کنند. این کار به تدریج، راه نفوذ و تسلط همه جانبه بیگانگان را در عرصه‏های مختلف آن جامعه هموار می‏سازد. در نهایت، کیان و استقلال آن جامعه را با خطر جدی مواجه می‏سازد. در تاریخ جوامع اسلامی به نمونه‏های زیادی از این‏گونه جامعه‏ها برمی‏خوریم. ترکیه دوران آتاترک و حتی ترکیه امروز در مقابل غرب، و ایران دوره رضاخان و بسیاری از جوامع دیگر، مصدا

ق روشنی از مردمی هستند که به خودباختگی ملی گرفتار آمده‏اند.
منابع :
هويت ديني وانقطاع فرهنگي، تاليف حميد نگارش، انتشارات نمايندگي ولي فقيه در سپاه.
فرهنگ مهاجم، فرهنگ مولد، تاليف جلال رفيع، انتشارات اطلاعات.
فرهنگ استقلال و توسعه، تاليف جواد منصوري، انتشارات موسسه چا

پ و انتشارات.
مردم شناسي فرهنگي، تاليف محمود رنجبر، انتشارات دانش آفرين.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید