بخشی از مقاله
نقش هنر و معماری اسلامی در مسجد جامع ورامین
مسجد مهمترین فضای معماری در سرزمینهای اسلامی است كه علاوه بر كاركرد دینی و مذهبی و معنوی همواره از نقش اجتماعی سیاسی نیز برخوردار بوده است.اهمیت نقش دینی و اجتماعی مسجد موجب شده است كه معماران و برخی دیگر از هنرمندان در همه دورههای تاریخی تلاش خود را در راه خلق فضایی مناسب و شایسته برای نیایش صرف كنند.
به همین جهت است كه مساجد هر دوره را میتوان نمونه اعلای معماری و هنر آن دوره به شمار آورد. تقدیس مساجد را میتوان مهمترین عامل حفظ و بقای ساختمان مسجدهای تاریخی دانست. ایرانیان پس از گرایش به اسلام فرهنگ مقدس اسلام را با فرهنگ غنی ایرانی عجین كردند و این شامل تمامی زمینهها و از جمله معماری است.
همانطور كه گفته شد تنها چند نمونه مسجد در ایران وجود دارد كه به سبك اولین مسجد اسلامی كه به دست پیامبر اسلام(ص) ساخته شده، بنا شده است و پس از آن معماری ایران در مسیری شروع به حركت كرد كه زاییده آن حركت امروزه در جایجای ایران به شكل بناهای عظیم و زیبای مسجد خودنمایی میكند.
تاریخچه مسجد جامع ورامین:
بنای مسجد جامع ورامین در زمان سلطنت سلطان محمد خدابنده آغاز میشود. در این جا قسمتی از سفرنامه مادام دیولافوا را كه در هنگام بازدید از ورامین در عهد ناصرالدین شاه قاجار به رشته تحریر كشیده شده است
را نقل میكنیم:«... باری پس از چهار ساعت راهپیمایی و پایمال كردن محصول مزارع و شنیدن ناملایمات از زارعین بام مخروطی شكل و گنبد مینای مسجدی كه در میان مزارع سر برآورده بود از دور پدیدار شد. این دهكده ورامین است. كمی بعد به آنجا میرسیدیم و در میان باغها كه دیوارهای گلی داشتند. داخل شدیم. در این باغها درختان میوه از قبیل گیلاس و زردآلو و گوجه و هلو، جنگل انبوهی تشكیل میدادند.
خوشبختانه نظر به توصیهای كه دكتر تولوزان به كدخدا نوشته بود ما توانستیم در خانه او فرود آییم. پس از تعارفات معموله و كمی استراحت به تماشای مسجد جامع ورامین رفتیم. این بنا در قدیم بسیار عالی و باشكوه بوده ولی اكنون ویرانهای بیش نیست. مومنین هم از ترس فرود آمدن طاق برای عبادت به آنجا نمیروندو بنابراین سیاحت آن مانعی ندارد و هر كس میتواند آزادانه و بدون اشكال به تماشای این خرابه بپردازد.
هنر و معماری در مسجد جامع ورامین:
مدخل مسجد دروازهای ورودی است كه تشكیل ایوان را میدهد كه سرتاسر ضلع شمالی مسجد است و صحن مسجد حیاطی مستطیل شكل است وسط آن حوضی است كه شبیه حوضهای وسط قلعههای مسكونی و رباطها است.
ایوان شبستان بلند و زیبای مسجد جامع دارای كتیبههایی ارزشمند است كتیبههای سوره جمعه در متن و در حاشیه كتیبههای كوفی آن از نمونههای خوب كتیبههای گچبری این عصر است. انواع طرحهای اسلیمی و خطهای عربی، كوفی و فارسی را دارا است.مادام دیولافوا در سفر نامه خود از گنبد مینایی مسجد جامع یاد كرده است. این مسجد دارای چند كتیبه جالب است
اولین كتیبه در سر در صحن مسجد واقع شده است. این كتیبه كاشیكاری بوده. كتیبه سر در حرم یا شبستان اصلی مسجد «یا ایها الذین امنو اذا نودی...» كتیبه بالای محراب و دور تا دور حرم «یسبح لله ما فی السموات و ما فی الارض...» كتیبههای بالای سر در ورودی از حرم به شبستانهای شرقی و غربی ... اما كاشیكاری مسجد در قسمتهای زیر دیده میشود.
در قسمت سر در اصل مسجد، در زیر قوس اصلی سر در مسجد، همچنین دو ستون تزیینی كه از دو طرف قوس تا بالا و راس آن ادامه پیدا كرده و در سر در حرم نیز زیر قوس نیم گنبد كاشیكاری از پایه قوس تا راس آن از دو طرف به طور كامل و همانند سردر اصلی مسجد وجود دارد.
بالای محراب، تا گوشوارها هیچ كاشیكاری وجود ندارد. در قسمت پایین حرم در كتیبه ۳ در ورودی به شبستانهای شرقی و غربی كه قبلا در مورد آنها صحبت كردیم نیز كاشیكاری زیبایی خودنمایی میكند.
شگرفترین گچبریهای این مسجد در بالا و اطراف محراب مسجد وجود دارد. این گچبریها با نقشهای اسلیمی گل و بوته به شكل برجسته و كاملا زیبایی ایجاد شدهاند پیچیدگی این طرحها به قدری است كه انسان به راحتی نمیتواند باور كند كه قدرت دست یك هنرمند خالق آن بوده است.در حال حاضر به دور ساختمان دیواری كشیده شده كه نقش حفاظ را به عهده دارد البته در گذشته این حصار وجود نداشته است.
پس از گذشتن از این در دو راه برای ورود به صحن مسجد وجود دارد. یكی از ایوان شمالی و یا همان سردر ایوان شمالی مسجد كه طی دهلیزی به صحن میرسد. دیگر از طریق ایوان شرقی كه در وسط این ضلع دارای دری رو به همان سمت (مشرق) است.
صحن مربع شكل مسجد مانند یك فضای تقسیم عمل میكند به طوری كه فردی كه وارد صحن میشود پس از وضو ساختن در حوض وسط صحن میتواند محل نشستن خود را در هر یك از چهار ایوان انتخاب كند. محور طولی مسجد جامع ورامین منطبق بر عكس مسیر خیابانی به همین نام است كه به میدان قدیمی شهر منتهی میشود. در كنار این میدان كه همگان قدمت آن را تصدیق میكنند برج علاالدوله با قدمت هشتصد ساله خودنمایی میكند.
در انتهای خیابان، نگاه ما به سردر و گنبد مسجد گره میخورد و ابهت مسجد حواس انسان را معطوف به خود میسازد تا جایی كه هنگام قدم زدن در این خیابان به سمت مسجد تا چند لحظه ای فرد از اطراف خود غافل میشود و اگر هشدار بوق اتومبیلی به صدا در نیاید چه بسا كه اتفاقی برای انسان رخ دهد. اینكه این مسجد دقیقا در محور طولی این معبر واقع شده مسلما اتفاقی نبوده است. به دلیل اینكه ورامین بر یك دشت هموار واقع است در گذشته كه ارتفاع ساختمانها خیلی كمتر بوده گنبد مسجد جامع راهنمای خوبی برای مسافرانی بود كه به سوی این شهر میآمدند.
ایوانهای شرقی و غربی دارای پنجرههایی هستند و باز آنچنان كه در شرح جغرافیای ورامین آوردیم بادهای این ناحیه از شرق به غرب و یا عكس آن میوزند. با توجه به اینكه سرعت وزش این بادها، جز در مواردی خاص از حالتی متوسط و نسیم گونه بیشتر نمیشود این پنجرهها عمود بر جهت وزش باد ایجاد شده اند. ابعاد مناسب این پنجرهها و طاقهای بلند ایوان باعث میشود
هوا به راحتی از بیرون توسط پنجرهها به داخل هدایت شده و پس از تماس باكف ایوان كه فرشی از آجر است و در سایه خنك ایوان قرار گرفته، گرمای خود به كف داده و خنك میشود و در فضای مسجد شروع به گردش میكند.
این عمل از داخل صحن مربع شكل مسجد نیز تكرار میشود و تمامی ایوانها دارای هوای خنك و تازه هستند.به طور كلی به این دلیل كه مساجد جامع تنها در روز مورد استفاده بوده اند، آن هم در روشنترین زمان روز، بیشترین استفاده از نور طبیعی در آنها به كار رفته شده است. در ایوانهای شرقی و غربی پنجرههایی وجود دارد. ۱۱ پنجره در ایوان غربی و ۱۰ پنجره در ایوان شرقی مسجد تعبیه شده است. از جمله مصالح به كار رفته در ساختمان مسجد جامع ورامین، آجر و ملات و ساروج است:
آجر: آجر از مصالح با ارزش دوره مغول و تیموری بوده است. این نوع آجرها از گل رس معمولی تهیه میشدهاند و نكته حایز اهمیت استفاده از مصالح محلی در این دوره و در مسجد جامع ورامین است. ابعاد این آجرها cm۵/۴ در ۲۲ در ۲۲ است.
ملات ساروج: ساروج ملاتی است كندگیر و تشكیل شده از ۱۰ پیمانه گرد آهك شكفته + هفت پیمانه خاكستر الكی + یك پیمانه خاك رس + یك پیمانه ماسه بادی + سه تا پنج كیلوگرم لویی (در هر مترمكعب ملات ساروج) + آب.با ورز دادن و كوبیدن مخلوط ساخته میشد. مخلوط كردن لویی (گل جگن) برای آن بود كه ملات پس از به مصرف رسیدن، هنگام گرفتن جمع نشود و نتركد. در مناطق مختلف بعضی از مواد كه نقش تقویت كننده را ایفا میكنند با توجه به دسترسی آن، به آن ملات اضافه و بعضی از مواد كمیاب از آن حذف میشده است. در ملات ساروج مسجد جامع از وجود شیره انگور و تخم پرندگان صحبت به میان آمده است.
حال آنكه در قرن هشتم، ورامین دارای باغهای انگور فراوان بوده كه این محصول را به راحتی در اختیار معماری قرار داده است. همچنین تهیه هزاران تخم پرنده از پرندگان مهاجری كه در اطراف كویر سیاه كوه و مسیر رودخانه شور نجف آباد و دیر كویر تا قصر بهرام وجود داشته اند. كار مشكلی نبوده است.
گنبد و نقش های اسلیمی
گنبد یا آسمانه همانطور که از نامش بر می آید، شباهتی رمزی با آسمان و عرش را بیان می کند. گنبد مظهر آسمان و فضای مکعبی شکل زیر آن مظهر زمین و ماده ، و قوس مقرنس کاری شده آن همچون حلقه واسط زمین و آسمان تلقی می گردد.
حضرت رسول در روایت معراج، گنبد عظیمی را وصف می کند که از صدف سفیدی ساخته شده و بر چهار پایه در چهار کنج قرار گرفته و بر این چهار پایه ، این چهار کلام «بسم الله الرحمن الرحیم» از فاتحة الکتاب را نوشته اند و چهار جوی آب، شیر، عسل و شراب طهور که مظهر سعادت ابدی و سرمدی است از آنها جاری است.
پوشش گنبد در ایران سابقه ای دیرینه دارد و به دوره اشکانیان می رسد . کمبود چوبهای استوار و کشیده که در حقیقت عنصر اصلی پوشش مسطح تخت است، سبب شده است که پوشش سغ و گنبد رواج پیدا کند و به خصوص در دهانه های وسیع تر جای پوشش تخت را بگیرد.
گنبد مسجد جامع یزد - قرن هشتم هجری
کهن ترین شکل های منحنی، در پوشش زیرین چغازنبیل (هزاره دوم ق.م.) دیده شده است. در متون موجود، قدیمی ترین گنبدی که به آن اشاره می شود، مربوط به دوران اشکانی و اوایل ساسانی است . این گنبد در شهر فیروزآباد و به قطر 16.1 متر بنا شده است. در دوران ساسانی گنبد سازی رواج می یابد. پس از اسلام، شوق پیامبر برای نماز زیر آسمان باز و توصیه های ایشان، ایرانیان هوشمند را بر آن داشت که برای جامه عمل پوشاندن به این توصیه ها، آسمانه یا گنبدی شبیه آسمان را بر فراز سر مسلمین برپا دارند.
روش گنبد سازی چه در دوران ساسانی و چه در دوره اسلامی آن چنان با استفاده از نظم دقیق ریاضی در شکل بندی و ساختمان و با کاربست شیوه های صحیح صورت می گیرد که در همه انواع ، گنبدها بدون احتیاج به گاه بست به خوبی مقاومت می کنند. گنبد سازی در دوران سلجوقی به نهایت پیشرفت خود می رسد و در عصر صفوی، آمیزه ای از قدرت و زیبایی می شود.
گنبد در معماری رومی نیز جایگاه ویژه ای داشته و تصادفی نیست که در مهمترین بنای مذهبی رومی، پانتئون، گنبد مرکز توجه بوده است. البته تداعی شکوه و عظمت که خاص گنبد بود، مانع از این شد که رومی ها از گنبد برای بنا های پیش پا افتاده تری استفاده کنند. در معماری بیزانسی نیز از گنبد در کلیساها و صومعه ها به وفور استفاده شده است.
قبة الصخره - بیت المقدس
گنبد مسجد النبی - عربستان (مدینه)
گنبدخانه مسجد قرطبه - اسپانیا - قرن دوم هجری
گنبدخانه مسجد شیخ لطف الله - اصفهان - قرن یازدهم هجری
گنبدخانه مجتمع سلطان احمد - استانبول - قرن یازدهم هجری
گنبدهای دوپوش (دوجداره(
گنبد از عناصر شاخص معماری مساجد٬ مقابر و گاه عمارتهای باشکوه بوده است.گنبد دوپوش گنبدی است که دارای يک گنبد درونی و يک گنبد بيرونی است مانند گنبد مسجد امام اصفهان.
دو پوش بودن گنبد موجب می شود در گنبد داخلی ابعاد انسانی فضای گنبد خانه رعايت شود (ارتفاع بسيار زياد ممکن است مناسب نباشد)وگنبد بيرونی بتواند به اندازه دلخواه ارتفاع گرفته و تبديل به يک عنصر شاخص بيرونی شود.
انبساط و انقباض گنبد در مقابل شرايط محيطی - که از آن به نفس کشيدن گنبد تعبير می شود - موجب به وجود آمدن ترکهايی در آن و مخدوش شدن تزيينات زير فضای گنبد خانه -در صورت یک پوش بودن آن - می شود. دو پوش بودن گنبد از خراب شدن اين تزيينات نيز جلوگيری می کند.
يکی از فلسفه های مهم معماری ايرانی مرمت پذير بودن اجزا آن است.دو پوش بودن گنبد موجب می شود دسترسی به تزيينات فضای زير گنبدخانه و نقشبندی روی گنبد بيرونی بسيار راحتتر و بهتر انجام گيرد
دوجداره بودن گنبد و نقش آن به عنوان يک عايق نيز جالب توجه است.
نقش های اسلیمی در برج تاريخي گنبد كاووس
اين برج يكي از آثار باستاني كشورمان كه در اعداد بزرگترين مفاخر معماري قرن چهارم هجري است در شمال شرقي ايران در شهر گنبد كاووس قرار دارد .
اين بناي معروف كه يكي از بلند ترين آثار تاريخي جهان بشمار مي آيد بر فراز تپه خاكي كه قريب 15 متر از سطح زمين بلند تر است قرار دارد اين بنا در سال ( 397 ه. ق. 375 ه. ش) و در زمان سلطنت شمس المعالي قابوس ابن و شمگير و در شهر جرجان كه پايتخت پادشاهان آن ديار بوده ، بنا گرديده است بنايي كه از هزار سال پيش تا كنون بر فراز تپه اي خاكي استوار است
در عين سادگي يكي از غرور انگيز ترين بناهايي است كه نه تنها در خاك ايران بلكه در سراسر جهان شناخته شده است و مورد توجه بسياري از جهانگردان و باستان شناسان است .
پروفسور ارتورافام پوپ در مورد اين بنا چنين نوشته است : در زير سمت شرق كوههاي البرز و در برابر صحراهاي پهناور آسيا يكي از بزرگترين شاهكارهاي معماري ايران با تمام شكوه و عظمت خود قد بر افراشته است . اين بنا گنبد قابوس بقعه آرامگاه قابوس بن و شمگير مي باشد و ? برج آرامگاه از هرگونه آرايش مبراست .
جنگنده اي بانيروي ايمان در قتال رو در روي ، پادشاهي شاعر در نبرد با ابديت ، آيا آرامگاهي چنين عظيم و مقتدر وجود دارد ،محمد علي قورخانچي نيز تحقيقي در مورد گنبد قابوس داشته و در كتاب نخبه سينيه خود گنبد قابوس را در نيم فرسخي خرابه هاي شهر جرجان دانسته و نظيري را براي اين گنبد در ايران زمين موجود ندانسته است
در معماري سنتي ايران به چنين بناهاي عظيم و كشيده اي كه ( ميل نيز ناميده مي شوند ) در طول راهها براي راهنمايي و تعيين مسير كارونها احداث مي شده زياد بر مي خوريم ولي هيچكدام آنها به پاي عظمت گنبد قابوس نمي رسند .
مشخصات بنا : گنبد قابوس شامل 2 قسمت است :
1- پي يا پاي بست بنا و بدنه
2- گنبد مخروطي
پي سازي بنا از زمين سفت شروع و تا ارتفاع حدود 15 متري با آجر و مصالح مشابه خود بنا انجام شده است . درون پاي بست سردابي وجود داشته كه پا كار طاق آن هنوز بر جاي است ولي بر اثر كاوشهاي پياپي كاوشگران كه در پي گنج بوده اند آثاري از كف آن بر جاي نمانده است
بدنه مدور خارجي گنبد قابوس داراي 15 ترك ( دندانه نود درجه ) مي باشد ( همانند ستاره ده پر ) اين تركها كه در اطراف آن و به فواصل مساوي از يكديگر قرار دارند ، از پاي بست بنا شروع و تا زير سقف گنبدي ادامه مي يابد و ميان اين تركها با كوهه اي آجري پر شده است 0 به جز درب ورودي ) راس اين تركه ها به اندازه يك مترو سي چهار سانتي متر از يكديگر فاصله دارند .
قطر داخلي گنبد به طول نه متر و هفتاد سانتي متر و قطر آن از قاعده تركها بطول چهارده متر و شصت و شش سانتي متر و طول قطر آن از رأس تركها يا به عبارتي قطر ارباب يا پاي بست آن هفده متر و شش سانتي متر مي باشد ضخامت ميل از پايين به بالا كرنش كمي دارد و در ارتفاع 37 متري گنبد مخروطي بناي برج را تكميل مي كند . اين گنبد كه با آجرهاي مخصوص دنباله دار كفشكي ساخته شده است دو پوسته است .
گنبد دروني مانند گنبدهاي خاكي به شكل نيم تخم مرغي و از آجر معمولي است و پوسته بيروني با آجر دنباله دار ، و ارتفاع اين گنبد مخروطي 18 متر است در بدنه شرقي روزنه اي تعبيه شده كه ارتفاع آن يك متر و نود سانتيمتر است عرض روزنه در قسمت بالا 73 و در وسط 75 و در پايين 80 است . در ضلع جنوبي آن يك ورودي مي باشد كه 5/1 متر عرض و 55/5 متر ارتفاع دارد . در درون طاق هلالي سر در آن ، مقرنسي است كه به نظر مي رسد در مراحل نخستين پيشرفت اين نوع تزئينات معماري و گچ بري است .
شايد اين مقرنس ساده و در عين حال زيبا از اولين نمونه هاي مقرنس سازي در بناهاي اسلامي مي باشد كه بتدريج تكميل شده است دكتر ويلسن آمريكايي نماينده دانشگاه پنسيلواني نيز در بازديد و تحقيقاتي كه از اين بنا داشته راجع به اين مقرنسها چنين نوشته است : بالاي در ، داخل هلال مدخل گيلوئي مقرنسي است
كه در مراحل اوليه ترقي مي باشد و اين يكي از نمونه هاي تزئيني است از اصول يك معماري كه بعد اهميت پيدا كرده است در رديف كتيبه كوفي بصورت كمر بند وار بدنه را آرايش كرده است كه يك رديف آن در 8 متري پاي آن و ديگري بالا در زير گنبد مخروطي قرار دارند نوع نوشته كوفي كتيبه ها ساده و آجري است حروف آن آرايش ندارند . بر جسته و خوانا مي باشد و حاشيه دور آنها قاب مستطيلي شكلي است از آجر .