بخشی از مقاله

ارديبهشت ماه 1382

مدير مسئول :
حسن رضاييان
زهره مجيدزاذه

طرح روي جلد :
نگارستان گرافيك

صفحه آرايي:
مسعود هدايت

چاپ :
نگارستان گرافيك

با همكاري :
مسعود هدايت ، ميرعليجاني
ريحاني ، مهرابي ، صاحبكاري

نشاني :
سرخس ـ جنب شهرداري هلال احمر
سرخس

هيئت تحريريه :
مسعود هدايت
هلال سرخ

به نام خدا
در سال 1381 بنا بر درخاست جمعيت ، طرح اصلاح موادي از اساسنامه جمعيت
هلال احمر جمهوري اسلامي ايران در جلسه علني روز چهارشنبه 24 ارديبهشت ماه 82 در مجلس شوراي اسلامي با اصلاحاتي مشتمل بر شش ماده و شش تبصره تصويب و در تاريخ 7 خرداد ماه 1382 به تأييد شوراي نگهبان رسيد . در تاريخ 20مرداد ماه 1382 طي نامه شماره 12997 از جانب رئيس جمهور جهت اجرا به جمعيت هلال احمر ابلغ شد. و نيز طبق ماده 8 اساسنامه وظايف و اختيارات مجمع عمومي و مجامع استان و شهرستان تعيين شده است. كه از جمله مهم‌ترين آن تعيين سياستهاي كلان جمعيت تصويب برنامه و بودجه آئين نامه‌ها، انتخاب 7 نفر از اعضاي شوراي عالي و هيات مديره استان و شوراي اجرايي شهرستان است و در مورخ 10/10/82 قرار بر انتخابات مجامع شهرستانها بود ولي فاجعه زلزله بم انتخابات مجامع شهرستانها به تعويق افتاد و در نهايت روز جمعه مورخ 21/1/83 محل سينماي قدس شهرستان از اعضا و داوطلبان دعوت به عمل آمد اولين دوره انتخابات جمعيت هلال احمر و شركت داشته باشند و پس از سپري شدن مدت زمان مقرر اولين جلسه مجمع به

حد نصاب نرسيده و بر اساس بند 31 دستور العمل اجرايي عدم حصول حد نصاب مجمع
اعلام و بر اساس تبصره 7 قانون اساسنامه برگزاري انتخابات به نوبت دوم در روز جمعه
مورخ 28/1/83 موكول شد . و در موعد مقرر اعضاء در محل سينما قدس حضور داشتند پس از تلاوت قرآن كريم و اعلام برنامه انتخابات و اسقرار هيأت رئيسه در جايگاه آقاي رضاييان رئيس ستاد انتخابات شهرستان پس از خوش آمد گويي و قرائت پيام آقاي دكتر نور بالا رئيس جمعيت هلال احمر رأي ريزي توسط اعضا آغاز شد ، درنهايت اعضاي شوراي اجرايي و بازرسي و اعضاي علي البدل به شرح ذيل تعيين گرديد :
الف ) اعضاي شوراي اجرايي به ترتيب :
1ـ آقاي فيروز يزداني
2ـ آقاي غلام علي نادري
3ـ آقاي عباس شهركي
4ـ آقاي عبدالرضا سپهري
و اعضاي البدل :
1ـ آقاي جمشيد سندگل
2ـ آقاي مسعود معتمدالشريعتي
ب) بازرسي
1ـ آقاي احمد كريمي فرد اصلي
2ـ علي البدي
3ـ خانم شهناز صانعي

 

پس از وقوع زلزله‌ي عزيزم شهرستان بم كه موجب شد بر اثر اين زلزه شهر بم دچار تخريب و نيز هموطنانمان در اين حادثه زير آوار بمانند و كشته شوند. پس از تشكيل ستاد حوادث غير متقربه در شهرستان و جمع آوري از تمام نقاط شهرستان به اين جمعيت ارسال و پس تفكيك اقلام به صورت بسته بندي در كمترين زمان ممكن توسط كاركنان و امدادگران جمعيت با كاميون‌ها بارگيري شد. در روز دوم حادثه دو كاميون كمكهاي مردمي ديگر به منطقه حادثه ديده بم از امدادرساني به مدت دو هفته تداوم پيدا كرد و به دليل تشكيل ستادهاي معين استانها در شهرستان بم كه قسمتهايي را به طور مشخص جهت امدادرساني به مردم حادثه ديده به عهده اين استانها گذارده شد . در اين راستا كمك رساني جمعيت استان خراسان در ستاد معين استان در آن منطقه استقرار يافت .

در تقسيم بندي كه در شهرستان به منظور امدادرساني به مردم حادثه ديده انجام شده بود در منطقه حضور پيدا كند پس از هماهنگي با مركز استان از تاريخ 28/12/82 به محل حادثه ديده با تعداد پانزده نفر پرسنل و امدادگر و يك دستگاه آمبولانس كه در گذشته نيز آمبولانس با راننده كه مأموريتي را در آنجا داشتند امدادگران در همان تاريخ به مدت پانزده روز در آن منطقه حضور فعال داشتند كه اين حضور مصادف با توضيح دفترچه‌‌هاي كامپيوتري امداد به زلزله زدگان ،ضمن اينكه علاوه بر دفترچه توزيع اقلام ديگر ادامه داشت كه اكثريت مردم در چادر‌هاي امدادي زندگي موقت مي‌كردند.


با توجه به گسترش و حجم تخريب اين حادثه عزيم و امكانات موجود منطقه و محدوديتهاي فضاهاي فعاليتي و همچنين فرهنگ مردم منطقه و نيز مشكل بودن تشخيص بومي منطقه از غير بومي چالشهاي جدي فرا روي سازمانهاي امدادرساني بود كه نيز به كندي روند امدادرساني و بازسازي منطقه كمك مي‌كرد البته از نظر دور داشت كه تلاشها و كوششهاي بسيار زيادي توسط مسئولين مربوط انجام شده است و نيز اين روند ادامه دارد و اميد است با توجه به برنامه زمان بندي شده وضعيت مردم آسيب ديده از اسكان موقت و استراري به اسكان مطمئن و دائمي تغيير شكل دهد . در ايان از تمام هموطنان نو دوست و ايثارگران اسلامي به خصوص شهرستان سرخس و همچنين تمامي مسئولين و امدادگران عزيز و مخصوصاً امدادگران فداكار شهرستان سرخس تقدير و تشكر مي‌گردد و اميدواريم با فراگيري آموزشهاي امدا و كمكهاي اوليه ضمن آمادگي در مقابله با حوادث و بلاياي طبيعي شاهد كاهش تلفات انساني در اين گونه موارد باشيم.

تعريف بهداشت روان :
تأمين ، حفظ و ارتقاء رواني فردي و اجتماعي، پيشگيري از ابتلا و درمان مناسب بيماريهاي رواني و توان بخشي بيماران رواني.
بطوريكه فرد بتواند:
1ـ فعاليتهاي روزمره خودش را بخوبي انجام دهد.
2ـ با افراد خانواده و محيط خود، ارتباط مناسبي برقرار نمايد.
3ـ از زندگي‌اش لذت ببرد.
4ـ توانايي برخورد با مشكلات و شكستها را داشته باشد.
5ـ واقعيتها را بپذيرد و خود را با محيط سازگار كند.
6ـ در جهت شكوفا ساختن استعدادها خودش بكوشد.
7ـ رفتارهاي غير عادي از نظر مردم نداشته باشد.


1ـ قابليت و توانايي برقراري با ديگران را در جامعه دارد.
2ـ از آرامش خاطر برخوردار بوده و فاقد اضطراب و تريس دائمي است .
3ـ احساس كفايت و اعتماد به نفس مي‌كند.
4ـ توانايي پذيرش مقررات اجتماعي را دارد.
5ـ در حاليكه ديگران را دوست دارد به آنها وابستگي و اتكا افراطي ندارد.
6- مي‌تواند فشارها و شرايط بحراني زندگي را تحمل نماييد.
7ـ انعطاف پذير است.
8ـ به اندازه توانايي‌هايش از خودش توقع دارد.
9ـ از فضائل اخلاقي خير خواهي ، دلسوزي براي ديگران و تواضع برخوردار است.
10 ـ در زمان حال زندگي مي‌كند.
11ـ رضايت و نگراني منطقي دارد. مي‌تواند ترس، خشم ، اظطراب و غمگيني خودش را كنترل نمايد.
گر چه بهداشت روان خودش را در برابر تمام بيماران و مردم متعهد مي‌بيند اما بدليل محدوديت امكانات به گروهها و جمعيت‌هائي
كه نيازمندي بيشتري داشته و آسيب پذيري زيادتري از نظر بهداشت روان داردند فعاليتهاي خودش را متمركز مي‌نمايد.
مثال :


1ـ بيماران و معلولين رواني .
2ـ عقب ماندگي ذهني .
3ـ كودكان
4ـ زنان باردار
5ـ سالمندان
6ـ افراد بي‌سرپرست
7ـ مهاجران
8ـ زندانيان
9ـ بچه‌هاي طلاق
«سلامت هر فرد در گرو سلامت رواني اوست»
پيشگيري از بيماري، آسانتر و ارزانتر از درمان است. اين امر در مورد بيماريهاي رواني كه درمان كامل بسيار از آنها مشكل و يا غير ممكن است و تاثيرات مخربي بر جنبه‌هاي ديگر زندگي مي‌گذارد اهميت بيشتري مي‌يابد.
رضايت از زندگي تلاش براي بهود و اميدواري براي نشانه سلامت روان است.

 

پيشگيري از بيماريهاي رواني همانند ساير بيماريها شامل سه مرحله است.
1ـ پيشگيري اوليه: فعاليت هايي است كه با هدف پيشگيري از مبتلا شدن افراد به بيماري رواني از طريق كاهش عوامل خطر ساز امكان مي‌پذيرد .
2ـ پيشگيري ثانويه: فعاليتهايي است كه با شناسايي و درمان بموقع و مناسب بيماران رواني ، شيوع بيماري را در جامعه كاهش داده و از معلوليتهاي بيشتر پيشگيري نمايد.
3ـ پيشگيري ثالث: فعاليتهايي كه هدف آنها جلوگري از مزمن شدن بيماري ، از كارافتادگي و كاهش معلوليتهاي ناشي از بيماريهاي رواني است تا بدين ترتيب بيماران منزوي نشده از جامعه طرد نگردند و بتوانند تواناييهاي از دست رفته خود را بدست آورند.

1ـ احترام فرد به شخصيت خود و ديگران .
2ـ شناختن محدوديتها در خود و ديگران .
3ـ دانستن اين حقيقت كه رفتار انسان معلول عواملي اوست .
4ـ آشنايي به اين امر رفتار هر فرد تابع تماميت وجود اوست.
5ـ شناسايي احتياجات و محركهايي كه سبب ايجاد رفتار و اعمال انسان مي گردد.
« بهداشت روان با محبت ديدن و جهت وزيدن ارتقاء پيدا مي‌كند»

هپاتيت B يك عفونت حاد عمومي است ، كه بيشترين آسيب آن بر كبد وارد مي‌شود و به علت ويروس هپاتيت B (HBV ) ايجاد مي‌شود. تكثير آن در كبد انجام مي‌شود و ممكن است براي مدت طولاني در خون باقي بماند.
دوره نهفتگي آن 6 ـ 1 ماه است . تقريباً 10% از بيماران به سمت حالت ناقلي پيشرفت
مي‌كنند و يا مبتلا به هپاتيت مزمن
مي شوند .شيوع اين بيماري در مناطقي از جهان كه استندارد زندگي بالاست از همه كمتر و هر جا كه استانداردهاي اقتصادي و اجتماعي پايين است از همه بيشتر است.
انسان تنها مخزن عفونت ست كه مي‌تواند بيمار يا حامل ويروس باشد. تا به حال مخزن حيواني براي آن شناخته نشده است.

ناقل بيماري هپاتيت: به كساني گفته مي‌شود كه ويروس هپاتيت B در خودشان به مدت بيش از 6 ماه وجود داشته باشد، حال عمومي خوبي داشته و در بررسي آزمايشگاهي اختلالي در كالبد كبد آنان مشاهده نشود. در چنين شرايطي ويروس به صورت مسالمت آميز در داخل بدن وجود دارد ولي به كبد آسيبي نمي‌رساند ، البته خطر فعال شدن و آسيب كبدي وجود دارد.


در صورت انتقال ويروس ، هپاتيت B از مادران آلوده به چنين احتمال باقي ماندن عفونت و ناقل شدن جنين زياد است كه عمده ناقلين هپاتيت B بدون اينكه براي بيمار مشكل كبدي ايجاد كند در حالت نهفته تا آخر عمر در بدن وي باقي مي‌ماند.
بهتر است ناقلين هپاتيت B به صورت دوره‌اي ( هر 6 ماه ) به پزشك معالج خود مراجعه كنند و از نظر عملكرد كبد بررسي شوند تا در صورت تبديل به هپاتيت مزمن، تشخيص و درمان سريع‌تر صورت گيد و از تخريب بيشتر كبد جلوگيري شود.


راههاي انتقال :
ويروس هپاتيت B عمدتاً از طريق خون منتقل مي‌شود.
ويروس در بزاق ، مايع مني و ترشحات .اژن يافت مي‌شود. اين ويروس مي‌توند از طريق غشاهاي مخاطي و از خراش پوست منتقل شود. انتقال هپاتيت B مي‌تواند از مادران آلوده به جنين صورت گيرد كه اين راه مهمترين راه انتقال اين بيماري در ايران است پاشيده شدن خون به داخل ملتحه چشم ممكن است عفونت را منتقل نمايد.


علائم بيماري :
1ـ از دست دادن اشتها، سوء هاضمه، دردشكمي ، خارش عمومي ، بي‌حالي وضعف ممكن است رخ بدهند.
2ـ زردي ممكن است رخ بدهد يا ندهد، همراه بازردي ، مدفوع روشن و ادرار تيره ديده مي‌شود.
3ـ كبد ممكن است دردناك و بزرگ باشد.
عوارض :
1ـ بعضي از بيماران دچار درد مفاصل وضايعات جلدي مي شوند.
2ـ نارسايي مزمن كبد و تخريب كامل بافت كبد.
3ـ سرطان كبد.
تشخيص :
تشخيص بيماري با استفاد از علايم ظاهري و تستهاي آزمايشگاهي است. براي تشخيص آن آزمايش خون انجام مي‌شود و ميزان آنزيمهاي كبدي در خون اندازه گيري مي‌شود. همچنين خون فرد از نظر وجود آنتي ژن هپاتيت B (HBSAG ) بررسي مي‌‌‌‌‌شود.
درمان :
هپاتيت B حاد در 95 ـ 90% موارد به طور خود به بهبود يافته و ويروس نيز به صورت كامل از بدن دفع در بدن باقي مانده و حالت ناقل هپاتيت ايجاد مي‌شود. در هپاتيت مزمن جهت جلوگيري از پيشرفت التهاب كبد از داروي آلفا انترفون استفاده مي‌شود.

پشگيري :
مهمترين راه با بيماري هپاتيت B پيشگيري از آن است بهترين راه مقابله با بيماري تزريق واكسن آن است.
در كشور ايران واكسن هم به نوزادان و هم به بزرگسالان در معرض خطر مثل پرسنل خدماتي بهداشتي درماني و كساني كه يكي از فراد خانواده آنان مبتلا مي‌ باشند تزريق مي‌شود اين واكسن براي اطفال در سه نوبت ( بدو تولد، 5/1 ماهگي ، 9 ماهگي ) تزريق مي‌شود. واكسن هپاتيت B براي بالغين در معرض خطر سه نوبت ( هنگام مراجعه ـ يك ماه بعد شش ماه بعد از اولين مراجعه ) تزريق مي‌شود.
مقدار تزريق در افراد زير 10 سال نيم
ميلي‌ليتر و در افراد بالاي 10 يك ميلي‌ليتر است.

نكات مهم راجع به بيماري انتقال هپاتيت B :
1 ـ اگر در يك خانواده يك فرد ناقل بيماري هپاتيت B وجود داشته باشد امكان انتقال به ساير افراد خانواده وجود دارد.
2 ـ معاشرت معلول با ناقل هپاتيت B بلامانع است.
3 ـ هپاتيت B از طريق حيوانات منتقل نمي‌شود.
4ـ هپاتيت B از راه غذا يا آب آلوده منتقل نمي‌شود .
5 ـ زناني كه مبتلا به هپاتيت B مبتلا هستند بهتر است كه باردار نشوند چون خطر انتقال به نوزادشان وجود دارد.
6 ـ ازدواج براي ناقلين هپاتيت B بلامانع است ولي بايد همسر آنها واكسن هپاتيت B تزريق كند.
7ـ شير مادران ناقل هپاتيت B به نوزادان بلامانع است .
8ـ استفاد از سرنگهاي مشترك در معتادان مي‌تواند باعث انتقال هپاتيت B شود.
9 ـ انتقال هپاتيت متعاقب استفاده از وسايل غير استريل دندان پزشكي سوراخ كردن غير بهداشتي گوش، تزريقات غير بهداشتي ، خال كوبي و ختنه سنتي امكان پذير است.
10 ـ كاركنان بيمارستانها ، پزشكان، پرستاران ، و مراقبين بهداشتي در معرض عفونت هپاتيت B و انتقال آن قرار داردند .

دكتر حسابي تا سه سال و نيم بخشي از حقوق خود را ماهانه از تلگراف خانه تهران به
مركز فضا ارسال مي‌كرد و بدين ترتيب باواريز نهايتاً هزار دلار.

(با خريد هزار متر زمين در مريخ نام ايران را به عنوان سومين كشور كه دارنده زمين در فضاست از آمريكا و روسيه به ثبت رساند)
و جالب اينكه تمام اين پولها نه با نام دكتر حسابي بلكه با نام دولت ايران ارسال مي‌شد.


وقتي متوجه شد كه يكي از شاگردان ايرانيش در كانادا موفق به ساخت ليزر گرديده با فروش نصف باغ منزلش به كانادا رفت تا اولين نفري باشد كه از اختراع بي‌نظير او ديدن مي‌كند. وقتي به او پيشنهاد داد تا به ايران بيايد و اختراع بزرگش را به نام ايران به ثبت برساند، فوراً پذيرفت . اما پيشگيريهاي دكتر حسابي در ايران براي جلب نظر شاه و نخست وزير ( اميني ) براي پرداخت 135 دلار هزينه ساخت ليزر بي‌نتيجه ماند و در نهايت با جمله ما پول اضافي نداريم ، هر كسي كه داره خودش خرج كنه شاه ، همه چيز را فراموش كرد عجب اينكه روز بعد شاهنشاه يك كانتيز ، ريش و سبيل ساخته شده از موي طبيعي از ايتاليا خريداري كرد تا در جشن شاهنشاهي مورد استفاده او و خانواده‌اش قرار گيرد. قيمت ريش و سبيلها حدود دو ميليون دلار بود !


روزي پسر يكي از اساتيدش در آمريكا كه بعدها شاگرد او شد برايش دعوتنامه ‌اي براي بازديداز مركز هسته‌اي دانشگاه تهران را ايجاد كرد و بدين ترتيب نام ايران ا به عنوان هفتمين كشور داراي فن آوري هسته‌اي در جهان به ثبت رساند.
پس از پيروزي انقلاب دكتر حسابي به همراه چند تن از استيد دانشگاه به ديدار امام رفتند. وقتي براي ديدار با اساتيد وارد اتاق شدند همه به احترام از جاي برخاستند همه منتظر بودند اما بنشيند.


تعارفات بين دكتر حسابي و حضرت امام ادامه داشت تا اينكه امام دستان خود را بر شانه‌ي دكتر حسابي گذاردند و او را نشاندند و سپس خود نشستند.
اين رفتار كم نظير امام نشانگر احترام خاص ايشان نسبت به معلمي بود كه هفت نسل استاد تربيت كرده بود. اساتيدي چون شهيد دكتر چمران
« اولين ايراني دارنده مدرك دكتراي فيزيك پلاسماي عضو سازمان فضايي ناسا».
دكتر حسابي قلبش تا آخرين لحظه‌هاي حيات تنها براي كشورش تپيد و پس از مرگ طبق وصيتش به تفرش منتقل تا در كنار قبر حاج طوبا خانم ( مادر بزرگش ) به خاك سپرده شود. و استخوانهايش را براي اين كشور به ارث بگذارد.


چند سال بعد پروسفور ماسيني ايتاليايي الاصل و دارنده جايزه نوبل رياضي در مراسم سالگردش در تفرش ، خاطره جالبي از روزهاي تحصيل با او در حضور انديشمندان بيان كرد :
آلبرت انيشتن به او گفته بود : پرفسور ماسيني ، مي‌داني چرا من براي دكتر حسابي بيش از سايرين ارزش قائلم؟ زيرا هنگامي كه پدران من و تو در جنگلهاي اروپا يكديگر را مي‌خوردند ، اجداد حسابي در رصد خانه مراقه و دانشگاه جندي شاپور مشغول بحث علمي بودند. پروفسور ماسيني : من براي تو هم احترام خاصي قائلم زيرا مادر تو هندي و زرتشتي بوده است پس روزگاري ايراني بوده و او هم در اين افتخارات علمي شريك است .
هنگامي كه پرفسور ماسيني از مراسم سالگرد در تفرش به ايتاليا بازگشت ، وصيت خود را تغيير داد. او ديگر نمي‌خواست در دانشگاه كريستون آمريكا دفن شود. طبق وصيت جديدش ، بعد از مرگ به هند و روستاي مادريش منتقل شد و در كنار قبر مادرش به خاك سپرده شد!

براي تيين نقش و جايگاه هلال احمر در خدمات اجتماعي ضروريست ابتدا تعريفي از خدمات اجتماعي ارائه شود و سپس با توجه به ويژگي‌هاي اين تعاريف چارچوبي مناسب از نقش جمعيت هلال احمر را بيان نماييم.


«خدمات اجتماعي فعاليتي است حرفه‌اي به منظور بالابردن ظرفيت آنها در انجام تكاليف و وظايف اجتماعيشان در چارچوب اصول و قوانين جامعه عرضه مي‌شود».
انجمن ملي مدد كاران اجتماعي آمريكا خدمات اجتماعي را چنين تعريف مي كند. يكي از متفكران مدد كاري اجتماعي معتد است كه (( خدمات اجتماعي )) وسيله‌اي براي تحق ارتباط سازنده بين فرد و جامعه است.
او متعهد است كه در يك جامعه در حال تحول فردي كه در آرزوي عضويت موثر در جامعه است با كمك متخصصين خدمات اجتماعي به چنين آرزويي دست مي‌‌يابد و با رفع مانعي كه در مقابل قابليتهاي او وجود دارد، مسير طرقي و توسعه خود را طي مي‌كند.

 

خدمات اجتماعي هدف نيست بلكه علمي است كه تلاش مي‌كند بستر مناسب درجامعه را براي بروز تواناييها و خلاقيت افراد به وجود
آورد. در حقيقت اين اصل زمينه ساز زندگي بهتر با حفظ كرامت انساني است كه باديدگاه
رايج در جامعه متفاوت است و شايد اين انتظار را بتوان در اهداف و نتايج مهم رفاه
اجتماعي جستجو نمود، كه فراتر از خدمات اجتماعي گام برداشته و شامل مجموعه‌اي متشكل از خدمات موسسات و نهادهاي اجتماعي است كه هدف آن كمك به افراد جامعه ، گروههاي مختلف و خانواده‌ها به منظور توفيق آنها براي وصول يك زندگي متلوب مي‌باشد بنابراين مي‌توان گفت: رفاه اجتماعي به دو گونه متفاوت استراري و نهادي تقسيم مي‌شود كه در مفهوم نخست موسسات رفاهي فقط در شرايط استراري ايجاد مي‌شود . به عبارتي براي حفظ و نگهداري و بهيود منابع به كار گرفته مي‌شود. در نهايت مي‌توان گفت :« رفاه اجتماعي نتيجه فعاليتهاي است كه نهادهاي اجتماعي براي دستيابي افراد و گروها و جوامع به سطح قابل قبولي از زندگي تندرستي و فرصتهايي كه اجازه مي‌دهد آنان تمامي استعدادهاي خود را پرورش دهند و مسائل خود را در سازگاري با جامعه حل نمايند عرضه مي‌دارند.»


با اين تفاوت مي‌توان شرايط كنوني را اينگونه توصيف نمود كه سازمانهاي مختلفي دست اندر كار ارائه خدمات اجتماعي هستند كه در طيف‌هاي مختلفي به ارائه خدمات مي‌پردازند كه همان مفهوم رفاه اجتماعي اظطراري را دارند كه فقط از بخش آسيب ديده حمايت مي‌كنند و متأسفانه تعداد اين موسسات كم ولي در ارائه خدمات بسيار شبيه و موازي فعاليت مي‌نمايند.


براساس اساسنامه جمعيت هلال احمر ، اهداف جمعيت عبارتند از كمك به امر توانبخشي و ارائه خدمات اجتماعي در جهت تسكين آلام آوارگان ، پناهندگان ، بيماران و معلولين و ايجاد حس تعاون و تفاهم و دوستي و نيكوكاري بين مردم. براين اساس سازمانهاي مختلفي در جمعيت هلال احمر مسوليت ارائه خدمات اجتماعي و كمك به امر توانبخشي را در طيفهاي وسيع و گوناگون برعهده دارند.
به طور تهدها و فرصتها براي ارائه خدمات اجتماعي را مي‌توان به شرح ذيل بر عهده نمود:
1ـ محدوديتها
- عدم تامين دقيق و مشخص محدود ونوع فعاليت نهادها و سازمانها به تفكيك توانايي و تخصص آنها در زمينه رفاه اجتماعي .
- - عدم اجراي دقيق و تعبير درست
خط مشي فدراسيون در همه كشورها به دليل تفاوتهاي فرهنگي و ساختار اجتماعي .
- - عدم آگاهي مردم آگاهي به تاثير خدمات داوطلبانه در سرنوشت كل اجتماع .
- عدم برنامه ريزي درست جهت سازماندهي فعاليتاي داوطلبانه .
- موازي كاري در اجراي برنامه‌هاي خدمات اجتماعي از سوي نهادها و سازمانهاي متعدد.
- عدم تناسب بين نيازهاي رفاهي مردم جامعه ما با خدماتي كه تا كنون از سوي نهادهاي دولتي و خصوصي ارائه گرديده‌اند.
2 ـ مقدورات
نگرش و ديد مثبت مردم به لحاظ وجود اعتقادات عيق مذهبي در مورد فعاليتهاي داوطلبي و نيكوكارانه.
- آگاهي و آمادگي دولت مردان و سياست گذاران به تبيين و نقش خدمات اجتماعي داوطلبانه.
- ايجاد فضاي مناسب جهت تحقق ، مطالعه و تفحص در هر چه بهتر اجرا كردن سياستهاي خدمات داوطلبي ، خصوصاً در جمعيت هلال احمر بعنوان يكNGO و با اهداف بشر دوستانه و داوطلبانه.


- وجود نيروهاي عظيم داوطلبي با انگيزه عالي در گروهاي سني مختلف از جمله گروه سني جوان و بازنشسته جامعه .
- همراستا بودن فعاليتها و اهداف جمعيت هلال احمر با نيازهاي مهم و اساسي خدمات اجتماعي جهت ارائه به مردم.
- در انتها براي بررسي و دقت نظر بيشتر در مورد جايگاه جمعيت هلال احمر در ارئه خدمات اجتماعي مي‌توان با مطالعه تطبيقي و بررسي علمي ودرست تجربه ساير كشورها، موضع گيري مناسب براي تبين اين نقش را پيدا نمود.

سازمان جوانان جمعيت هلال احمر جمهوري اسلامي ايران ،ياوران جوان .
ذهن بارورتان ، صداقت كلامتان و قلبتان عاشقانه را به امداد آسيب ديدگان و نيازمندان و ساختن فردا ، فردايي زيبا و روشن دعوت مي‌كنيم.
داوطلبان عزيز مي‌توانند با دريافت فرم و پر نمودن آن عضو جوان سازمان شوند.
آدرس سرخس ـ خيابان امام خميني ـ مركز امور جوانان هلال احمر سرخس
صبحها از ساعت 12- 8 خواهران
بعدازظهر از ساعت 8- 6 برادران
فرم درخواست عضويت / سازمان جوانان

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید