بخشی از مقاله
بررسي و شناسايي موانع پياده سازي بيمه الکترونيکي درصنعت بیمه و ارائه راهکارهای مناسب
)مطالعه موردی شرکت بيمه دانا(
چکيده:
بيمه الکترونيکي يکي از پديده هاي مهم حاصل از بکارگيري فناوري اطلاعات و ارتباطات و همچنين مديريت اطلاعات است که تحولي بس عميق در نحوه فروش بيمه و دريافت خسارت داشته است . بطوريکه از يکسو سطح ارتباط با بيمه گذار را افزايش داده است و از سوي ديگر دامنه خريد و فروش مجازي بعضي از انواع بيمه نامه ها را وسيع تر کرده است. دراين تحقيق به بررسـي و شناسـائي موانع پياده سازي بيمه الکترونيکي (فروش پوشش بيمه اي از طريق اينترنت) در شرکت بيمه دانا و اولويت بندي اين موانع مي پردازيم.
جهت تجزيه و تحليل استنباطي داده ها و آزمون فرضيه هاي تحقيق از فنون آمار استنباطي استفاده مي كنيم. از آزمون دو جمله اي براي آزمون فرضيه آماري استفاده مي شود وبراي رتبه بندي موانع محيطي، سازماني، رفتاري از روش AHP استفاده مي كنيم. در ابتدا با استفاده از نمونه گيري طبقه اي نسبي جامعه آماري خود را که شامل كليه مديران، معاون مديران، روسا و معاونين و مسئولين ادارات و شعب شرکت بيمه دانا در سطح شهر تهران مي باشند را تقسيم مي کنيم و سپس بر اساس نمونه گيري تصادفي عمل مي کنيم.
در تحقيق حاضر از دو پرسشنامه استفاده شده است، که پرسشنامه اول از23 سوال با توجه به مقياس 5گزينه اي ليکرت تشكيل شده است که پايايي آن با روش هاي الفاي کرونباخ و دو نيم کردن مورد تاييدقرار گرفت.
و پرسشنامه مقايسه زوجي که ميزان قابليت اعتماد آن ازطريق محاسبه نرخ ناسازگاري کل سيستم محاسبه گرديده است که مقدار آن عدد 06/0 مي باشد با توجه به اينکه در تحليل سلسله مراتبي ميزان ناسازگاري کمتراز 1/0 قابل قبول بوده ونيازي به تجديد نظر در قضاوت ها نيست درنتيجه سيستم قابل اتکاء مي باشد.
نتايج حاصل ازاولويت بندي معيارها و زير معيارهاي مؤثر بر پيادهسازي بيمه الکترونيکي نشان مي دهد كه اين معيارها و زير معيارها داراي اولويت هاي متفاوتي مي باشند. که عوامل محيطي، رفتاري و سازماني به ترتيب اولويت بندي شده اند.در مورد زير معيار عدم سرويس دهي الکترونيکي بانکها در مورد خدمات بيمه و عدم امنيت قانوني کافي در معاملات الکترونيکي داراي بيشترين و کمترين تاثير در برقراري پيادهسازي بيمه الکترونيکي مي باشند و ساير زير معيارها در دامنهاي بين اين دو زير معيار قرار دارند.
واژگان کليدي:فناوري اطلاعات،دادو ستد الکترونيکي،بازرگاني الکترونيکي،تجارت الکترونيکي،بيمه الکترونيکي
مقدمه:
عبارت تجارت الکترونیکی از سال 1996 یعنی 3 سال پس از ورود اینترنت به عرصه تجارت مطرح شده است . این تحول مهم که موجبات ورود شرکتهای کوچک و متوسط و نیز عموم مردم به فعالیتهای تجاری را از طریق اینترنت فراهم کرده ، علی رغم عمر کوتاه خود تأثیرات عمیق بر زندگی بشر گذاشته است و موجبب ایجاد تغییراتی بنیادین در کلیه عرصه ها اعم از اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی شده و تحولات مستمری نیز در آینده نزدیک برای آن قابل پیش بینی است .
دوره ای را که در آن به سر می بریم دوره پدیده های الکترونیکی نامیده اند چرا که پدیده های الکترونیکی زیادی را با خود به همراه داشته که از جمله آنها می توان به تجارت الکترونیکی ، بانکداری الکترونیکی ، دولت الکترونیکی ، بیمه الکترونیکی و در مجموع زندگی الکترونیکی اشاره کرد.(بهرامعلی،1382، 281)
بیمه الکترونیکی یکی از پدیده های مهم حاصل از بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات و همچنین مدیریت اطلاعات است که تحولی بس عمیق در نحوه فروش بیمه و دریافت خسارت داشته است . بطوریکه از یکسو سطح ارتباط با بیمه گذار را افزایش داده است و از سوی دیگر دامنه خرید و فروش مجازی بعضی از انواع بیمه نامه ها را وسیع تر کرده است . این پدیده از یکطرف به نفع بیمه گران است که با استفاده از نیروی انسانی متخصص ، سخت افزارهای الکترونیکی پیشرفته قادر خواهند بود در حد توانائی مـالی و مدیریت خود به طیف وسیعی از بیمه گذارن خدمات بیمه ای بفروشند و از طرف دیگر سرعت بررسی ، پرداخت خسارت نیز سریع تر و دقیق تر شده است . (کریمی،1383، 65)
از اینرو نياز به بررسی و شناسائی موانع پیاده سازی بیمه الکترونیکی از بعد (موانع محیطی ، سازمانی ، رفتاری ) در شرکت بیمه دانا مي باشد . عدم بکارگیری سیستمهای الکترونیکی در شرکت بیمه دانا می تواند باعث رکود فعالیتهای بیمه ای در آینده ای نزدیک شود ، بنابراین یافتن موانع شکل گیری و اجرای سیستمهای الکترونیکی که در می تواند راه گشای جذب مشتریان در این نوع شرکتها علی الخصوص شرکت بیمه دانا باشد .
در حال حاضر اگرچه فناوری های الکترونیک در مقایسه با دیگر بخشهای صنعتی ، خدماتی تأثیر بسیار محدودی بر صنعت بیمه داشته است ولی بنظر می رسد که این تأثیر در کوتاه مدت به مقدار زیادی تغییر کند . هم اکنون مسئله فرصتهای جدید برای عرضه خدمات بیمه ای ازطریق اینترنت به شدت مورد توجه قرار گرفته است ، از جمله محرکهای عمده ای که باعث ورود صنعت بیمه به دنیای الکترونیک می شود می توان به عمیق کردن روابط با مشتری ، کاهش هزینه ها ، بهبود خدمات و توسعه منابع جدید درآمد اشاره کرد. (همان منبع،83)
افزایش تقاضای دسترسی عموم به اینترنت برای دریافت اطلاعات و خدمات روشهای کار و زندگی را تحت تأثیر قرار داده است به همین دلیل یکی از پدیده های منبعث از آن که در طول دهه اخیر به گونه ای بسیار گسترده در جوامع پیشرفته مطرح گردیده و سپس در سایر جوامع نیاز با اقبال خوبی مواجه شده ، پدیده بیمه الکترونیکی می باشد .
بیمه الکترونیکی فرصت هائی را فراهم می کند تا کیفیت خدمات ارائه شده به شهروندان بهبود یافتـه و آنها قـادر باشند در هـر دقیقه از شبـانه روز به خدمات یا اطـلاعات جهت صدور بیمه نامه مورد نظر یا استعلام نرخ یا اعلام خسارت دسترسی داشته باشند . (کریمی،1383، 68)
استقرار بیمه الکترونیکی و استفاده از فناوری اطلاعات در تعامل میان شرکتهای بیمه و مشتریان می تواند مزایای بیشماری همچون قابلیت ارائه خدمات در تمام اوقات شبانه روز ، عدم مراجعه حضوری برای دریافت خسارت ، ارائه خدمات سریع و مطمئن ، جلوگیری از تقلبات بیمه ای و افزایش درآمد شرکت بیمه را در پی داشته باشد . اما پیاده سزی بیمه الکترونیکی مستلزم آگاهی از توانمندی ها و ظرفیت های شرکتی دارد که قصد ایجاد آنرا دارد. (کریمی،1383، 65)
بنابراین باید بیش از هر چیز موانع استقرار و پیاده سازی آنرا در شرکت شناسائی کرد . در این زمینه بجزء در 2-3 سال اخیر ما کمتر شاهد بحث های کارشناسی بوده ایم ، البته به تازگی شورای فناوری اطلاعات در پژوهشکده بیمه مرکزی گامهائی را در این زمینه برداشته است ، که هر چند لازم ، ولی کافی نیست .
این تحقیق ضمن مروری بر ادبیات این موضوع توجه خود را به بررسـی و شناسـائی موانع پیاده سازی بیمه الکترونیکی (فروش پوشش بیمه ای از طریق اینترنت) در شرکت بیمه دانا و اولویت بندی این موانع خواهد بود .
ایجاد و توسعه بیمه الکترونیکی در شرکت بیمه دانا با چالش ها مختلفی روبرو می باشد که شناسائی و سپس ارائه راه کارهائی برای غلبه بر این موانع مهمترین هدف این تحقیق است . بنابراین در این تحقیق سعی می شود تا این موانع با توجه به الگوی 3 شاخگی دکتر میرزائی اهرنجانی به طرز صحیح شناسائی شوند و با یک تجزیه و تحلیل دقیق راه کارهائی برای حل آن ارائه شود و بر طبق این الگو موانع به 3 دسته کلی به شرح زیر تقسیم می شوند :(میرزایی اهرنجانی،1381، 7)
1-موانع محیطی (زمینه ای):منظور از موانع محیطی عبارت است از موانعی که خارج از حیطه اختیارات سازمان بوده و زمینه ساز موانع سازمانی و رفتاری می باشد این موانع از 3 بعد قانونی – فرهنگی و تکنولوژی مورد بحث قرار می گیرد. .
2- موانع سازمانی(ساختاری):منظور از موانع سازمانی عبارت است از عوامل غیرانسانی سازمان مانند ساختار ، تکنولوژی داخلی ، قوانین و مقررات داخلی که از 4 بعد سياستها و خط مشها ، قوانین بیمه ای ، ساختار و تکنولوژی داخلی مورد بحث قرار می گیرد .
3-موانع رفتاری(محتوایی) :منظور از موانع رفتاری عبارت است از عوامل مربوط به نیروی انسانی که از 3 بعد کمبود نیروی متخصص،عدم پشتیبانی مدیران ارشدو مقاومت پرسنل در برابر تغییر مورد بررسی قرار می گیرد.(همان منبع،8)
ایجاد و توسعه بیمه الکترونیکی در شرکت بیمه دانا با چالش ها مختلفی روبرو می باشد که شناسائی و سپس ارائه راه کارهائی برای غلبه بر این موانع مهمترین هدف این تحقیق است .
همچنین اهداف فرعی را می توان به صورت زیر عنوان کرد:
-شناسایی زیر معیارهای پیاده سازی بیمه الکترونیکی
-اولویت بندی معیارها و زیر معیارها
امروزه دنیا به سمت الکترونیکی شدن پیش می رود ، کسب و کار الکترونیکی یکی از مشهورترین تمایلات در تجارت الکترونیک امروز است که نه فقط به دلیل جذابیت بی نظیر شبکه اینترنت بلکه به سبب کسب و کار الکترونیک که شامل فرآیندهای مجازی از قبیل زنجیره ای از عرضه و تقاضا ، گزارشهای مالی و گزارشهای مربوط به مشتریان را در بر می گیرد .
کسب و کار الکترونیکی مزایای متعددی دارد که عبارت است از افزایش کارآئی از طریق بهبود فرآیندهای کسب و کار ، در عالم کسب و کار الکترونیک امکان ورود به بازارهای جدید فراهم تر است و شرکتها فرصتهائی برای ورود به بازار بین المللی می یابند . (نیک بخش تهرانی، آذر صابری،1382، 24)
سوالات اصلی تحقیق عبارتند از:
1-آیا عوامل محیطی مانع پیاده سازی بیمه الکترونیکی در شرکت بیمه دانا می باشد؟
2-آیا عوامل سازمانی مانع پیاده سازی بیمه الکترونیکی در شرکت بیمه دانا می باشد ؟
3-آیا عوامل رفتاری مانع پیاده سازی بیمه الکترونیکی در شرکت بیمه دانا می باشد؟
وسوالات فرعی تحقیق نيز عبارتند از:
1-آیا عوامل قانونی(حقوقی) مانع پیاده سازی بیمه الکترونیکی در شرکت بیمه دانا می باشد؟
2-آیا عوامل فرهنگی جامعه مانع پیاده سازی بیمه الکترونیکی در شرکت بیمه دانا می باشد؟
.
3-آیا عوامل تکنولوژی مانع پیاده سازی بیمه الکترونیکی در شرکت بیمه دانا می باشد؟
4-آیا عوامل سیاستها و خط مشی های داخلی مانع پیاده سازی بیمه الکترونیکی درشرکت بیمه دانا می باشد؟
5-آیا عوامل قوانین بیمه ای مانع پیاده سازی بیمه الکترونیکی در شرکت بیمه دانا می باشد؟
6- آیا عوامل تکنولوژی داخلی مانع پیاده سازی بیمه الکترونیکی در شرکت بیمه دانا می باشد؟
7-آیا عوامل ساختاری مانع پیاده سازی بیمه الکترونیکی درشرکت بیمه دانا می باشد؟
8-آیا عوامل کمبود نیروی متخصص مانع پیاده سازی بیمه الکترونیکی در شرکت بیمه دانا می باشد؟
9-آیا عوامل عدم پشتیبانی مدیران ارشد بیمه مانع پیاده سازی بیمه الکترونیکی در شرکت بیمه دانا می باشد؟
10-آیا عوامل مقاومت پرسنل در مقابل تغییر مانع پیاده سازی بیمه الکترونیکی در شرکت بیمه دانا می باشد ؟.
روش تحقيق:
اين پژوهش از نظر تحقيق، يعني از لحاظ نحوه گردآوري داده ها، روش تحقيق ما روش تحقيق توصيفي مي باشد. در بين انواع مختلف روشهاي تحقيق توصيفي نيز اين تحقيق از نوع پيمايشي است. بنابراين روش تحقيق در پژوهش ما، روش تحقيق توصيفي از نوع پيمايشي است.
روش گردآوري داده هاي تحقيق حاضر بطور عمده از طريق پرسشنامه بدست آمده است، اين پرسشنامه از23 سوال با توجه به مقياس 5 گزينه اي ليکرت تشكيل شده است.
در اين پرسشنامه سوالات1 تا 8 مربوط به فرضيه اول،9 تا 17 مربوط به فرضيه دوم،18 تا 23مربوط به فرضيه سوم بوده است.
در بخش مربوط به رتبه بندي موانع موثر برپياده سازي بيمه الکترونيکي از ديدگاه خبرگان، از پرسشنامه مقايسه زوجي استفاده شد بدين ترتيب که پس از شناسايي موانع موثر برپياده سازي و نيز مصاحبه با تعدادي از کارشناسان بخش بيمه و مصاحبه با آنان و پس از نهايي نمودن موانع موثر برپياده سازي و دسته بندي اين معيارهادرخت تصميم ترسيم گرديد.سپس با استفاده از درخت تصميم نهايي ، پرسشنامه تحقيق جهت اولويت بندي موانع موثر برپياده سازي بيمه الکترونيکي طراحي گرديد
در اين پژوهش، جامعه مورد بررسي ما عبارتست از كليه مديران، معاون مديران، روسا و معاونين و کارشناسان ارشد ساختمان مرکزي و شعب در سطح شهر تهران.
نمونه و روش نمونه گيري در تحقيق بدين صورت است كه در ابتدا با استفاده از نمونه گيري نسبي جامعه آماري خود را که شامل كليه مديران، معاون مديران، روسا و معاونين و مسئولين ادارات و شعب در سطح شهر تهران مي باشند را تقسيم مي کنيم و سپس بر اساس نمونه گيري تصادفي عمل مي کنيم.
از آنجا كه چارچوب جامعه آماري ما محدود و در دسترس مي باشد براي تعيين حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده مي کنيم:
جهت تجزيه و تحليل استنباطي داده ها و آزمون فرضيه هاي تحقيق از فنون آمار استنباطي و ناپارامتريك استفاده مي كنيم. از آزمون دو جمله اي براي آزمون فرضيه آماري استفاده مي شود وبراي رتبه بندي موانع محيطي، سازماني، رفتاري از روشAHP استفاده مي كنيم.(آذر مؤمني،1381 ،9).
.تجزيه و تحليل داده ها:
تجزيه و تحليل داده ها فرآيندي چند مرحلهاي است كه طي آن دادههايي كه از طريق بكارگيري ابزارهاي جمع آوري در نمونه (جامعه) آماري فراهم آمدهاند، خلاصه، كدبندي، دسته بندی،.... ودر نهايت پردازش مي شوند تا زمينه برقراري انواع تحليل ها و ارتباط ها بين اين داده ها به منظور آزمون فرضيه ها فراهم آيد.
فرضيه اهم اول:عوامل محيطي مانع پيادهسازي بيمه الکترونيکي در شرکت بيمه دانا ميباشد.
براي بررسي و آزمون فرضيه اهم اول تحقيق از سه فرضيه اخص به شرح ذيل استفاده خواهد شد:
آزمون فرضيه اخص(1-1):
فرضيه صفر : عامل قانوني(حقوقي) مانع پياده سازي بيمه الکترونيکي در شرکت بيمه دانا نيست.
فرضيه مقابل : عامل قانوني(حقوقي) مانع پياده سازي بيمه الکترونيکي در شرکت بيمه دانا هست.
نتايج آزمون فرضيه فوق عنوان مي کند که در سطح اطمينان 95% با توجه به اينکه سطح معناداري(p-value) کوچکتر از ميزان خطاست لذا فرض H0 رد و H1 پذيرفته مي شود و به عبارت ديگر 71% پاسخ دهندگان عامل قانوني را مانعي براي پياده سازي بيمه الکترونيکي در شرکت بيمه دانا مي دانند.
آزمون فرضيه اخص(2-1):
فرضيه صفر : عامل فرهنگي مانع پياده سازي بيمه الکترونيکي در شرکت بيمه دانا نيست.
فرضيه مقابل : عامل فرهنگي مانع پياده سازي بيمه الکترونيکي در شرکت بيمه دانا هست.
نتايج آزمون فرضيه فوق عنوان مي کند که در سطح اطمينان 95% با توجه به اينکه سطح معناداري(p-value) کوچکتر از ميزان خطاست لذا فرض H0 رد و H1 پذيرفته مي شود و به عبارت ديگر 69% پاسخ دهندگان عامل فرهنگي را مانعي براي پياده سازي بيمه الکترونيکي در شرکت بيمه دانا مي دانند.
آزمون فرضيه اخص(3-1):
فرضيه صفر : عامل تکنولوژي مانع پياده سازي بيمه الکترونيکي در شرکت بيمه دانا نيست.
فرضيه مقابل : عامل تکنولوژي مانع پياده سازي بيمه الکترونيکي در شرکت بيمه دانا هست
.
نتايج آزمون فرضيه فوق عنوان مي کند که در سطح اطمينان 95% با توجه به اينکه سطح معناداري(p-value) کوچکتر از ميزان خطاست لذا فرض H0 رد و H1 پذيرفته مي شود و به عبارت ديگر 79% پاسخ دهندگان عامل تکنولوژي را مانعي براي پياده سازي بيمه الکترونيکي در شرکت بيمه دانا مي دانند.
فرضيه اهم دوم:عوامل سازماني مانع پيادهسازي بيمه الکترونيکي در شرکت بيمه دانا ميباشد.
براي بررسي و آزمون فرضيه اهم دوم تحقيق از چهار فرضيه اخص به شرح ذيل استفاده خواهد شد:
آزمون فرضيه اخص(1-2):
فرضيه صفر : عامل سياستها و خطمشيداخلي مانع پياده سازي بيمه الکترونيکي در شرکت بيمه دانا نيست.
فرضيه مقابل : عامل سياستها و خطمشيداخلي مانع پياده سازي بيمه الکترونيکي در شرکت بيمه دانا هست.
نتايج آزمون فرضيه فوق عنوان مي کند که در سطح اطمينان 95% با توجه به اينکه سطح معناداري(p-value) کوچکتر از ميزان خطاست لذا فرض H0 رد و H1 پذيرفته مي شود و به عبارت ديگر 81% پاسخ دهندگان عامل سياستها و خطمشيداخلي را مانعي براي پياده سازي بيمه الکترونيکي در شرکت بيمه دانا مي دانند.
آزمون فرضيه اخص(2-2):
فرضيه صفر : عامل قوانين بيمهاي مانع پياده سازي بيمه الکترونيکي در شرکت بيمه دانا نيست.
فرضيه مقابل : عامل قوانين بيمهاي مانع پياده سازي بيمه الکترونيکي در شرکت بيمه دانا هست.
نتايج آزمون فرضيه فوق عنوان مي کند که در سطح اطمينان 95% با توجه به اينکه سطح معناداري(p-value) کوچکتر از ميزان خطاست لذا فرض H0 رد و H1 پذيرفته مي شود و به عبارت ديگر 68% پاسخ دهندگان عامل قوانين بيمهاي را مانعي براي پياده سازي بيمه الکترونيکي در شرکت بيمه دانا مي دانند.
آزمون فرضيه اخص(3-2):
فرضيه صفر : عامل تکنولوژيکي بيمه مانع پياده سازي بيمه الکترونيکي در شرکت بيمه دانا نيست.
فرضيه مقابل : عامل تکنولوژيکي بيمه مانع پياده سازي بيمه الکترونيکي در شرکت بيمه دانا هست.
نتايج آزمون فرضيه فوق عنوان مي کند که در سطح اطمينان 95% با توجه به اينکه سطح معناداري(p-value) کوچکتر از ميزان خطاست لذا فرض H0 رد و H1 پذيرفته مي شود و به عبارت ديگر 81% پاسخ دهندگان عامل تکنولوژيکي بيمه را مانعي براي پياده سازي بيمه الکترونيکي در شرکت بيمه دانا مي دانند.
آزمون فرضيه اخص(4-2):
فرضيه صفر : عامل ساختاري مانع پياده سازي بيمه الکترونيکي در شرکت بيمه دانا نيست.
فرضيه مقابل : عامل ساختاري مانع پياده سازي بيمه الکترونيکي در شرکت بيمه دانا هست.
نتايج آزمون فرضيه فوق عنوان مي کند که در سطح اطمينان 95% با توجه به اينکه سطح معناداري(p-value) کوچکتر از ميزان خطاست لذا فرض H0 رد و H1 پذيرفته مي شود و به عبارت ديگر 80% پاسخ دهندگان عامل ساختاري را مانعي براي پياده سازي بيمه الکترونيکي در شرکت بيمه دانا مي دانند.
فرضيه اهم سوم:عوامل رفتاري مانع پيادهسازي بيمه الکترونيکي در شرکت بيمه دانا ميباشد.
براي بررسي و آزمون فرضيه اهم سوم تحقيق از سه فرضيه اخص به شرح ذيل استفاده خواهد شد:
آزمون فرضيه اخص(1-3):
فرضيه صفر : عامل کمبود نيروي متخصص مانع پياده سازي بيمه الکترونيکي در شرکت بيمه دانا نيست.
فرضيه مقابل : عامل کمبود نيروي متخصص مانع پياده سازي بيمه الکترونيکي در شرکت بيمه دانا هست.
نتايج آزمون فرضيه فوق عنوان مي کند که در سطح اطمينان 95% با توجه به اينکه سطح معناداري (p-value) کوچکتر از ميزان خطاست لذا فرض H0 رد و H1 پذيرفته مي شود و به عبارت ديگر 76% پاسخ دهندگان عامل کمبود نيروي متخصص را مانعي براي پياده سازي بيمه الکترونيکي در شرکت بيمه دانا مي دانند.
آزمون فرضيه اخص(2-3):
فرضيه صفر : عامل عدم پشتيباني مديران ارشد بيمه مانع پياده سازي بيمه الکترونيکي در شرکت بيمه دانا نيست.
فرضيه مقابل : عامل عدم پشتيباني مديران ارشد بيمه مانع پياده سازي بيمه الکترونيکي در شرکت بيمه دانا هست.
نتايج آزمون فرضيه فوق عنوان مي کند که در سطح اطمينان 95% با توجه به اينکه سطح معناداري(p-value) کوچکتر از ميزان خطاست لذا فرض H0 رد و H1 پذيرفته مي شود و به عبارت ديگر 78% پاسخ دهندگان عامل عدم پشتيباني مديران ارشد را مانعي براي پياده سازي بيمه الکترونيکي در شرکت بيمه دانا مي دانند.
آزمون فرضيه اخص(3-3):
فرضيه صفر : عامل مقاومت پرسنل در برابر تغيير مانع پياده سازي بيمه الکترونيکي در شرکت بيمه دانا نيست.
فرضيه مقابل : عامل مقاومت پرسنل در برابر تغيير مانع پياده سازي بيمه الکترونيکي در شرکت بيمه دانا هست.
نتايج آزمون فرضيه فوق عنوان مي کند که در سطح اطمينان 95% با توجه به اينکه سطح معناداري(p-value) کوچکتر از ميزان خطاست لذا فرض H0 رد و H1 پذيرفته مي شود و به عبارت ديگر 73% پاسخ دهندگان عامل مقاومت پرسنل در برابر تغيير را مانعي براي پياده سازي بيمه الکترونيکي در شرکت بيمه دانا مي دانند.
نتايج حاصله آزمون تجزيه و تحليل سلسله مراتبي(AHP)
اطلاعات موجود در جداول مربوط به معيارها و زير معيارهاي مؤثر بر پيادهسازي بيمه الکترونيکي نشان مي دهد كه اين معيارها و زير معيارها داراي اولويت هاي متفاوتي مي باشند و با توجه به اينکه نرخ ناسازگاري مدل کل برابر با 06/0 مي باشد، اين مدل داراي سازگاري بوده و قابل اتکا مي باشد. همچنين ناسازگاري عوامل محيطي با مقدار 09/0، عوامل سازماني با مقدار 08/0، عوامل رفتاري با مقدار 06/0 است و نرخ ناسازگاري معيارهاي(عوامل محيطي، عوامل سازماني و عوامل رفتاري) اصلي 06/0 است. با توجه به اينكه مقادير نرخ ناسازگاريهاي به دست آمده كمتر از 10/0 است، در نتيجه نتايج به دست آمده از تحليل سلسله مراتبي قابل اتكا است. اولويت معيارها در پيادهسازي بيمه الکترونيکي در جدول و شكل شماره1زير نمايش داده شده است.
هدف نام معيار وزن نهايي و رتبه
پيادهسازي بيمه الکترونيکي عوامل محيطي 6/0 1
عوامل سازماني 13/0 3
عوامل رفتاري 27/0 2
جدول 1- رتبه و وزن نسبي و اولويت معيارها اصلي پياده سازي بيمه الکترونيکي
شماره 1- رتبه و وزن نسبي و اولويت معيارها اصلي پياده سازي بيمه الکترونيکي
در خصوص زير معيارهاي مورد مطالعه از ديدگاه خبرگان نتايج به دست آمده از تحليل سلسله مراتبي قابل اتكا بوده و اولويت اين زيرمعيارها در پيادهسازي بيمه الکترونيکي در جدول زير نمايش داده شده است.
اولويت زير معيار وزن نهايي اولويت
1 عدم سرويس دهي الکترونيکي بانکها در مورد خدمات بيمه اي 245/0 1
2 عدم وجود بستر مخابراتي مناسب 093/0 2
3 عدم اطمينان به گذاشتن اطلاعات شخصي برروي اينترنت 090/0 3
4 عدم تعهد مديران ارشد به پياده سازي بيمه الکترونيکي 085/0 4
5 عدم وجود فرهنگ استفاده اينترنت بين مردم و بيمه گذاران 061/0 5
6 عدم امنيت شغلي و ترس از بيکاري پرسنل 054/0 6
7 کمبود مراکز ارائه دهنده خدمات اينترنتي 053/0 7
8 عدم وجود قانون مربوط به امضا الکترونيکي 039/0 8
9 امکان ارائه تنها 41 تا 60 % خدمات بيمه اي اينترنتي 036/0 9
10 عدم آگاهي مديران ارشد از مزاياي بيمه الکترونيکي 036/0 10
11 عدم تدوين قانوني براي رسيدگي به سوء استفاده از اينترنت ه 034/0 11
12 عدم وجود نيروهاي آموزش ديده در زمينه بيمه الکترونيکي 033/0 12
13 عدم آموزش کافي در مورد اينترنت و بيمه الکترونيکي 021/0 13
14 عدم پذيرش بيمه الکترونيکي به عنوان يک مزيت 020/0 14
15 تنوع پوشش هاي بيمه اي 018/0 15
16 عدم وجود امکانات نرم افزاري در ارتباط شبکه اي بين شعب 016/0 16
17 سنتي عمل نمودن و ترس ازتغيير روشهاي انجام کار 012/0 17
18 صدور تعرفه هاي بيمه اي از طرف مرکز و محدوديت در تصميم گيري 011/0 18
19 عدم دسترسي پرسنل به اينترنت در محل کار 010/0 19
20 عدم تسلط اکثر پرسنل به زبان انگليسي 010/0 20
21 پيچيدگي بعضي از پوششهاي بيمه اي 007/0 21
22 عدم وجود امکانات سخت افزاري و تجهيزات کافي 006/0 22
23 عدم امنيت قانوني کافي در معاملات الکترونيکي
005/0 23
جدول 2- جدول اولويت زير معيارهاي موثر در در پيادهسازي بيمه الکترونيکي
همان گونه که مشاهده مي گردد به ترتيب زير معيار عدم سرويس دهي الکترونيکي بانکها در مورد خدمات بيمه و عدم امنيت قانوني کافي در معاملات الکترونيکي داراي بيشترين و کمترين تاثير در برقراري پيادهسازي بيمه الکترونيکي مي باشند و ساير زير معيارها در دامنهاي بين اين دو زير معيار قرار دارند.