بخشی از مقاله

چکیده

هدف این تحقیق در مرحله اول موانع موجود و تأثیرگذار بر بودجهبندی عملیاتی در بانکهای صادرات استان مازندران وگلستان را شناسایی نموده و در مرحله بعد این موانع را اولویتبندی و در نهایت پیشنهاداتی را در جهت کاهش موانع ارائه نماید. این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی میباشد. جامعه آماری تحقیق حاضر مدیران عالی، میانی، عملیاتی و کارشناسان بانکهای صادرات مازندران وگلستان است.

در این پژوهش تعداد جامعه آماری تحقیق210 نفر بوده که با توجه به جدول مورگان 136 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده که 129 پرسشنامه تکمیل و بازگشت داده شده است. پایایی پرسشنامه در این تحقیق با مقدار آلفای کرونباخ بالاتراز % 70 و روایی آن نیز با توجه به نظر اساتید و صاحبنظران مورد تایید قرار گرفت. در این تحقیق موانع شامل: عوامل انسانی، فنی-فرایندی، محیطی میباشد. سپس با استفاده از یک پرسشنامه پنج ارزشی مبتنی بر طیف لیکرت نظر مخاطبان در مورد میزان بازدارندگی و اهمیت آنها مورد پرسش قرارگرفت دادههای تحقیق با نرمافزار spss تجزیهوتحلیل شد. نتایج نشان میدهد که : عامل انسانی، فنی- فرایندی ، محیطی بر پیادهسازی بودجهبندی عملیاتی تأثیر دارد. و به ترتیب عوامل فنی- فرایندی، محیطی و انسانی بیشترین تاثیر را بر پیادهسازی بودجهبندی عملیاتی دارد.

-1 مقدمه

استفاده از یک سیستم بودجه ریزی مناسب می تواند بسیار مؤثر باشد و بودجه ریزی عملیاتی نوعی سیستم بودجه ریزی است که بر رابطه بین هزینه های انجام شده و نتایج تأکید دارد ولی اجرای نظام بودجه ریزی عملیاتی همواره با مشکلاتی روبرو خواهد بود. بودجه یکی از پدیده های بسیار مهم در مدیریت امروزی است که شامل ابعاد گوناگون سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فنی و مدیریتی است. مسئله اصلی در نظام بودجه ریزی کارآیی نظام مربوط می باشد. بدین معنی که براساس اطلاعات موجود برگرفته از عملکرد سیستم جاری به چگونگی کارآیی و اثربخشی سیستم پی برده شود،منابع مورد نیاز اجرای برنامه ها شناسایی شود و در نهایت معیارهای سنجش و نظارت و کنترل بدست آید.

در کشور ما بررسی برخی شاخص های بودجه ای که نشان دهنده عدم توفیق مدیران مالی دولت در دستیابی به اهداف خود و هم چنین بی انضباطی های مالی موجب گردید که معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی را بر آن دارد که اصلاح نظام بودجه ریزی را کشور از سال 1380 در دستور کار خود قرار دهد و اصلاحاتی را با هدف پیاده سازی بودجه ریزی عملیاتی براساس قیمت تمام شده بعنوان جایگزین بودجه ریزی سنتی در ایران آغاز کند. با این وجود به رغم این تاکیدات و تلاشهای صورت گرفته آنچه که در عمل اتفاق افتاد صرفاً به تغییر طبقه بندی اقلام درآمدی و هزینه ای خلاصه شد.

با توجه به مطالبی که بیان گردید می توان دریافت که ضرورت توجه به موانع پیاده سازی بودجه ریزی عملیاتی در دستگاههای اجرایی از اهمیت خاصی برخوردار می باشد. و در این تحقیق به همین موضوع پرداخته شده است و بودجه بانکهای صادرات استان مازندران که توسط مدیران و معاونین تهیه می گردد به صورت موردی بررسی گردیده و سعی گردیده تا مهمترین عواملی که مربوط به مشکلات پیاده سازی بودجه ریزی عملیاتی می باشند مورد بررسی و مطالعه قرار گیرند و همچنین راه کارهایی جهت کاهش موانع ارائه گردد.

بنابراین سوال این تحقیق این است که آیا عوامل مدیریتی بر مشکلات پیاده سازی بودجه ریزی عملیاتی تاثیر دارد؟ و همچنین این تحقیق درصدد است که اثبات نماید هر یک از عوامل محیطی، انسانی، و فرآیندی چه میزان تاثیر داشته و آیا عدم وجود هر کدام مانع اجرای موثر بودجه ریزی عملیاتی دربانکهای صادرات استان مازندران و گلستان می گردد؟ اداره یک واحد تجاری در شرایط اقتصادی پویای امروز و وظیفه ای پیچیده و دشوار است. مدیران حرفه ای، هر مرحله از عملیات واحد خود را از قبل به دقت طرح ریزی نموده و با اعمال روشهای کنترل از اجرای دقیق و به موقع آن اطمینان حاصل می کنند. بودجه بندی رکن اساسی فرآیند برنامه ریزی و کنترل مدیریت به شمار میرود.

نظام بودجه ریزی مناسب موجب افزایش بهبود همآهنگی و ارتباط می گردد و چارچوبی مناسب برای کنترل، اندازه گیری و ارزیابی عملکرد پرسنل فراهم آورده و فعالیت های واحد را در جهت اهداف سازمان هدایت می کند.[1] نظام بودجه ریزی عملیاتی به دنبال ایجاد پیوند میان شاخص های عملکرد و تخصیص منابع است. اگر چه چنین پیوندهایی اغلب ضعیف هستند، ولی می تواند سیاستگذاری بودجه ای را تسهیل و نظارت قانونگذاران بر نتایج و دستاوردهای مرتبط با مخارج عمومی را افزایش دهد.

همچنین با تجهیز نمودن بودجه ریزان به اطلاعات بهتر درباره نتایج هر برنامه و کل برنامه های دولت که برای نیل به اهداف مشخصی به کار می روند، توانایی آنها را در ارزیابی درخواست های مختلف بودجه ای دستگاههای اجرایی، افزایش می دهد و این کار باعث افزایش پاسخگوئی عمومی و بهبود در تخصیص منابع می گردد. از طرف دیگر در چارچوب چنین شیوه ای مشارکت با سیاستگذاران، مدیران و حتی شهروندان در غالب برنامه های راهبردی ، صورت می گیرد. شناسایی ارتباط میان برنامه ریزی راهبردی و تخصیص منابع، با توجه به افق های بلند مدت از اهداف دیگر بودجه ریزی عملیاتی تلقی می شود.

اندیشه ای که در ورای بودجه ریزی عملیاتی قراردارد این است که سیاستگذاران، تصمیمات مالی برنامه ها را به گونه ای عینی و بر مبنای کارآیی و اثر بخشی استوار سازند همچنین منابع مالی مورد نیاز برنامه ها شناسایی و معیارهای سنجش وکنترل نتیجه ها در مقایسه با برنامه را بدست آورند،در نتیجه هم آنها و هم مردم می توانند درباره عملکرد دولت قضاوت روشنتری داشته باشند.در واقع بودجه ریزی عملیاتی، با مرتبط ساختن تصمیمات بودجه ای و عملکرد دولت، پاسخگویی دولت در مقابل قانونگذاران و مردم را تقویت می کند و می توان بطور خلاصه عنوان نمود که انضباط جای هرج و مرج، مصالح عمومی جای منافع شخصی، برنامه ها جای سلیقه فردی را بگیرد.

مبانی نظری پژوهش

بودجه بندی عملیاتی:

عبارتست از برنامه سالانه به همراه بودجه سالانه که رابطه میان میزان وجوه تخصص یافته ها به هر برنامه و نتایج به دست آمده از آن برنامه را نشان می دهد .[3]

مشکلات پیاده سازی بودجه بندی عملیاتی:

عوامل یا دلایلی است که باعث عدم اجرای صحیح بودجه بندی عملیاتی می گردند.

الف - عوامل محیطی:

در این تحقیق اشاره به عواملی نظیر عوامل سیاسی، پشتیبانی دولت از بودجه با ایجاد الزامات قانونی و پاسخگویی سازمانها در مقابل جامعه دارد که بعلت متغیر بودن شرایط سیاسی و فقدان پشتیبانی دولت از بودجه با ایجاد الزامات قانونی و همچنین فقدان پاسخگویی سازمانها در مقابل جامعه باعث عدم اجرای صحیح بودجه بندی عملیاتی می گردد .[3]

-    عوامل سیاسی: به عواملی از قبیل نوع نظام و شرایط سیاسی، عدم توافق و هماهنگی قوه مقننه با قوه مجریه اطلاق می شود که متغیر بودن شرایط سیاسی و توافق و هماهنگی قوه مقننه با قوه مجریه باعث عدم اجرای صحیح بودجه بندی عملیاتی می گرد.[3]

-    پشتیبانی دولت از بودجه با ایجاد الزامات قانونی در بودجه: ساده سازی هر چه بیشتر رویه های قانونی و حذف مقررات دست و پاگیر باعث اجرای موفق بودجه ریزی عملیاتی می گردد. بنابراین قوانین و مقررات دست و پاگیر باعث عدم اجرای صحیح بودجه بندی عملیاتی می گردد.[4]

-    پاسخگویی سازمانها در مقابل جامعه: الزام سازمان به پاسخگویی به منظور ارائه دلایل منطقی در مورد اعمالی که انجام داده است. فقدان پاسخگویی سازمانها در مقابل جامعه باعث عدم اجرای صحیح بندی عملیاتی می گردد.[5]

ب - عوامل فنی و فرآیندی:

در این تحقیق اشاره به عواملی نظیر برنامه ریزی استراتژیک، تعیین شاخص در بودجه، اعتبار شاخص در بودجه بندی و تغییر متناسب سیستم حسابداری و گزارشگری دارد. فقدان این عوامل باعث عدم اجرای صحیح بودجه بندی عملیاتی می گردد.

-    برنامه ریزی استراتژیک: فرآیندی است که در جهت تجهیز منابع انسانی و وحدت بخشیدن به تلاشهای آنان برای نیل به اهداف و رسالتهای بلند مدت با توجه به به امکانات و محدودیتهای درونی و بیرونی. فقدان برنامه ریزی استراتژیک باعث عدم اجرای صحیح بودجه بندی عملیاتی می گردد.[6]

-    تعیین شاخص در بودجه: مجموعه ای از استانداردها و راهبردها یا مقیاسها است که عملکرد بوسیله آنها بصورت واضح و رضایت بخشی معنی می شود. فقدان شاخصها در بودجه بندی باعث عدم اجرای صحیح بودجه بندی عملیاتی می گردد.[3]

-    اعتبار شاخص در بودجه: شاخصی که مفهوم یا ساختار را می سنجد و مقیاس درستی برای آنچه که جهت سنجش مورد نظر قرار می گیرد. فقدان اعتبار شاخصها در بودجه بندی باعث عدم اجرای صحیح بودجه بندی عملیاتی می گردد.[3]

-    تغییر متناسب سیستم حسابداری و گزارشگری: استفاده از سیستم حسابداری براساس قیمت تمام شده و کاربرد ثبت حسابداری تعهدی به منظور تعیین هزینه های واقعی برنامه و فعالیتها. فقدان تغییر سیستم حسابداری براساس قیمت تمام شده و ثبت حسابداری تعهدی باعث عدم اجرای صحیح بودجه بندی عملیاتی می گردد.[4]

ج - عوامل انسانی:

-آموزش: تعداد ساعتهای آموزش هر فرد در سال می باشد که نبود آموزش باعث عدم اجرای صحیح بودجه بندی عملیاتی می گردد .[1]

-    شرایط احراز مشاغل: تعیین خصوصیات تجربیات و مهارتهایی که متصدی شغل باید داشته باشد. که فقدان شرایط احراز مشاغل به لحاظ تجربی و تحصیلی باعث عدم اجرای صحیح بودجه بندی عملیاتی می گردد.[1]

-    نظام تشویق و تنبیه: ابزارهای مهمی که مدیران می توانند با استفاده از آن، انگیزش کارکنان را به سمت اهداف سازمان هدایت کنند. نبود نظام های تشویق و تنبیه برای انگیزش کارکنان باعث عدم اجرای صحیح بودجه بندی عملیاتی می گردد.[1]

-    نظام حقوق و مزایای مناسب: تناسب حقوق و مزایا با هزینه زندگی و نوع حجم کار می باشد. بعلت عدم تناسب حقوق و مزایا با هزینه زندگی و نوع حجم کار باعث عدم اجرای صحیح بودجه بندی عملیاتی می گردد[1]

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید