بخشی از مقاله

چکیده

نگرش به زنان و دختران در رمان های نوجوانان، به دلیل تأثیر این متن های داستانی بر تغییر نگرش مخاطبان ویژه ی این متن ها، اهمیتی چشم گیر دارد. نوجوانان این آثار را می خوانند و در همانندسازی با قهرمان ها و شخصیت های نوجوان یا بزرگ سال آن ها به گونه ای نیابتی، نقشها و ویژگیهای آنان را میپذیرند و درونی میکنند.این پژوهش با هدف بررسی چگونگی بازنمایی زنان و دختران در رمان های نوجوان نویسندگان مرد، بر آن است با به کارگیری شیوه ی استقرایی، به فهم این چگونگی دست پیدا کند و به نقد و ارزیابی آن بپرازد؛ به این منظور، پنج اثر از مجموعه آثاری که منتقدان و صاحب نظران بیشتر به آن ها توجه کرده اند، انتخاب و بررسی شدند؛ این آثار عبارتند از: لالایی برای دختر مرده، جنگ که تمام شد بیدارم کن، هستی، عاشقانه های یونس در شکم ماهی و یک قطعه پیتزا برای ذوزنقهی کبابشده.

پرسش هایی که این مقاله در پی پاسخ گویی به آن ها است از این قرار است: ویژگی های شخصیتی زنان و دختران در این رمان ها چگونه است؟ نوع نگاه این زنان و دختران به »زن« در نگرش کلی و به خودشان چگونه است؟ نوع نگاه این زنان و دختران به مردان چگونه است؟ جهان بینی و تجربه ی زیسته ی این زنان و دختران چیست؟ آیا موردهای یادشده در زنان و دختران طبقات مختلف بازنمایی شده در رمان ها فرق می کند؟ و سرانجام، در مجموع تصور نویسندگان مرد رمان نوجوان از زنان و دختران چگونه است؟یافته های این پژوهش نشان می دهد در ارتباط با کلیشه ها و تبعیض های جنسیتی، هر سه نسل زنانی که در داستان ها زندگی می کنند، شرایط یکسانی دارند و تفاوت های آنان، تأثیری در نگرش جامعهی مردسالار به آنان نداشتهاست.

کلیدواژهها: رمان نوجوان، بازنمایی زنان، نویسندگان مرد، جنسیت.

-1مقدمه

سرزمین قصه ها ، آغاز راهی است که مهربانانه به هر یک از ما می آموزد ، از کودکی تا ورود به دنیای "مردان" و "زنان" گامی بیش نیست ! شاید از همان روزها که دستهای کودکی مان از گیسوی رودابه بالا می رفت تا زال باور کند دیواری به بلندای "زن بودن" و " مرد بودن" میان او و آن "دیگری" فاصله است.تردیدی نیست که داستان های کودکان و نوجوانان یکی از مؤثرترین راه های انتقال ارزش ها ، هنجارها و نگرش های مبتنی بر کلیشه های جنسیتی به کودکان و نوجوانان است. گرایش ویژه ی این دسته از مخاطبان به همانند سازی با قهرمانان و شخصیت های درون متن و تاثیر انکار ناپذیر داستان ها بر افکار و رفتار نوجوانان ، مسؤولیتی دو چندان بر دوش نویسندگان و قصه پردازان دنیای نوجوان قرار می دهد.

در همین راستا نقد و تحلیل آثار داستانی این گروه سنی به لحاظ دیدگاه های جنسیتی نیز می تواند گام پویایی در جهت رسیدن به درک درستی از آن چه در جامعه ی امروز رخ می دهد و البته حرکت به سمت جامعه ای به دور از تبعیض های جنسیتی باشد. وقتی متون ادبی را بررسی می کنیم ، نمی توانیم دید مردانه ی غالب بر آن ها را نادیده انگاریم " نه تنها روایت ها و داستان های ادبی بلکه روایت های تاریخی و فرهنگی ما نیزمردانه است ! ما میراث دار جامعه ای هستیم که در آن عقل مذکر حکومت کرده است و به همین دلیل تاریخ و فرهنگی مذکر ساخته است." - حسینی ، - 13 :1388شوربختانه باید گفت آن چه قرن هاست در داستان ها و ادبیات ما به رشته ی تحریر در آمده ، بیشتر متکی بر دیدگاه های جنسیتی و فاصله ای گاه بسیار عمیق میان زنان و مردان بوده است.

" آن چه ما امروز در عرصه ی ادب و هنر داریم ، همه ی نشانه ها حکایت از فضاهایی ترد و شکننده است که علاوه بر بار عاطفی و بازتاب ستم های فرهنگی ، به این باور کمک می کند که زنان خود را انسان هایی از جنس دوم بدانند." - معتمدی ، - 57 : 1385 زیر بنای بسیاری از داستان های کهن و افسانه ها ، حیله گری ، فرومایگی و خیانتکاری زنان است .نوعی زن ستیزی و زن گریزی که دستمایه ی شاهکارهایی چون "هزار و یک شب " ، "کلیله و دمنه" و "طوطی نامه "هاست . اما نکته این جاست که رد پای این اندیشه و رویکرد جنسیتی به زنان و مردان، تا کجا ادامه خواهد داشت و اکنون در هزاره ی سوم میلادی این نگرش دستخوش چه تغییراتی شده است.پژوهش هایی که با رویکرد بررسی دیدگاه های جنسیتی به تحلیل محتوایی آثار داستانی می پردازند از دو سو دارای اهمیت اند .

نخست آن که از این طریق می شود نگرش مردان را در جامعه نسبت به زنان دریافت ، دیگر آن که می توان صدای خاموش زنان را ازمیان انبوه واژه های داستان شنید. این پژوهش بر آن است که با بررسی داستان هایی به قلم نویسندگان مرد ، و البته انتخاب داستان هایی که شخصیت های اصلی آن ها نوجوانان هستند ، تصویر زنان را از دیدگاه اهل قلم و روشنفکران امروز مورد بررسی قرار دهد. روش تحقیق در این مقاله ، تحلیل محتوای استقرایی است و واحد تحلیل، جمله ، پاراگراف و کل داستان است. در این راستا ، هریک از داستان ها با هدف درک هویت زنان درون متن و شنیدن صدای آنان از زبان خودشان یا از دید مردان و دیگر زنان درون داستان ، مورد بررسی قرار گرفت و ویژگی های زنان مختلف و تجربه های زیسته ی آنان دسته بندی و نقد شد.نکته ی مشترک در پنج داستانی که بررسی شده اند ، حضور برجسته ی شخصیت های دختر و پسر نوجوان در درون متن است.

شخصیت های هر یک از این داستان ها در شرایط اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی متفاوتی قرار دارند که این امر خود ، امکان تحلیل محتوایی دقیقی را در اختیار پژوهشگر قرار می دهد . برخی از این داستان ها با رویداد های تاریخی پیوند دارند، همانند آن چه در " لالایی برای دختر مرده " می بینیم که نویسنده با مهارت دغدغه های زنان امروز را با دردها و ناکامی های زنان در روزگار مشروطه پیوند داده است ، در داستان های " هستی" ، "جنگ که تمام شد بیدارم کن" و " عاشقانه های یونس در شکم ماهی" زمان رخ دادن حوادث ، دوران جنگ در ایران است، این چهار اثر در کنار فضای متفاوت " یک قطعه پیتزا برای ذوزنقه ی کباب شده"، با سه شخصیت اصلی آن و مکانی به گستردگی یک خانه امکان تحلیلی ویژه به مخاطب می دهد.این پژوهش کوششی است برای شنیدن صدای زنان امروز از قلم آنان که قرن هاست نگرش جامعه ی مردسالار آنان را آنسوی دیواری به نام جنسیت قرار داده است. و البته سپاسی

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید