بخشی از مقاله

1)شما با فرد مناسب بوده ولي طرز صحيحي مهر نمي ورزيد.
شما و همسرتان از عادتهاي ارتباطي ضعيفي برخوردار هستيد.
به درستي نمي دانيد كه چطور صميميت واقعي توليد كنيد .
چيزي را مي خواهيد مطالبه نمي كنيد و در نهايت احساس انزجار مي كنيد .
از رابطه تان غافل مي شويد .
شما با فرد نامناسب هستيد .
عشق و يا سبك زندگي شما با عشق و سبك زندگي همسرتان از تفاهم و همخواني كافي برخوردار نيستند.
شما ارزشهاي مشترك كافي نداشته و به اصول مشتركي نيز پايبند نيستيد.
همسر شما داراي عيبها و نقص هاي بزرگي است كه ازدواجي موفق را ناممكن مي سازد.
شما نمي توانيد نيازهاي يكديگر را برآورده كنيد .


نكته مهم اين است((كسي)) كه براي مهرورزيدن انتخاب مي كنيد ،به همان اندازه ((روشي)) كه براي مهر ورزيدن برمي گزينيد مهم است.
اغلب مردم وقت و انرژي بيشتري صرف تصميم گيري براي خريد يك ماشين و يا يك دستگاه ويدئو مي كنند تا صرف اينكه تصميم بگيرند با چه كسي تشكيل خانواده بدهند.
يكي از دلايلي كه بسياري از مردم به ازدواج با فرد نامناسب تن مي دهند چيزي است كه آن را(( ضريب هوشي)) پايين مي ناميم. ضريب هوشي شما به ميزان دانش شما در خلق و حفظ رابطه اي سالم و موفق بستگي دارد و ميزان ضريب هوشي شما تعيين كننده انتخاب شما خواهد بود حتي اگر شما از ضريب هوشي بالايي برخوردار بوده و يا به اصطلاح باهوش در عشق باشيد احتمالاً هنوز اشتباهاتي مرتكب خواهيد شد اما نه به اندازه كسي كه از ضريب هوشي كمتري برخوردار است. در پايان اين تحقيق شما اين آزمون را مشاهده كنيد و اگر مايل باشيد مي توانيد آن را انجام دهيد.
اگر پس از انجام آزمون ضريب هوشي عشقي شما خيلي پايين بود زياد نگران نشويد . شما مي توانيد با كسب اطلاعات بيشتر و بالا بردن اعتماد به نفس خود ضريب هوشي عشقي خود را بالا ببريد.


پنج افسانه مهلك درباره عشق:
افسانه هاي عشقي باورهاي نادرست هستند كه بسياري از ما راجع به عشق و داستانهاي عاشقانه داريم. اين افسانه ها عملاً ما را انتخاب هوشمندانه باز مي دارند. اين باورها و رفتارها علائمي غلط در مورد ازدواج هستند كه به سه دليل زير در ما شكل مي گيرند:
•    تماشاي برنامه هاي تلويزيوني و فيلم ها
•    خواندن رمانهاي عشقي
•    عدم وجود آموزش درباره عشق


ما آگاهانه يا نا آگاهانه اساس تصميمات خود در ازدواج را بر اين پنج افسانه عشقي بنا مي گذاريم.
بيائيد به اين پنج افسانه مهلك درباره عشق نگاهي بيندازيم در حالي كه هر يك از اين افسانه ها را مي خوانيد از شما تقاضا مي كنم كه نه تنها در روابط فعلي خود بلكه در روابط گذشته خود نيز تامل كنيد.
در اينجا پنج افسانه عشقي و واقعيت مربوط به هر كدام را در جدولي آورده ايم و سپس به توضيح هر كدام از آنها مي پردازيم:


افسانه واقعيت
1)عشق حقيقي بر همه چيز فائق مي آيد    عشق براي موفقيت يك رابطه كافي نيست. به اين معني كه رابطه به تفاهم و تعهد نياز دارد.

2)اگرعشق ((عشق حقيقي باشد)) همان لحظه كه فرد را ديديد خواهيد دانست.    براي دلباختگي يك لحظه كافي است اما عشق حقيقي به وقت نياز دارد.

3)تنها يك عشق واقعي در اين دنيا وجود دارد كه براي شما مناسب است    اين امكان وجود دارد كه عشق حقيقي را با بيش از يك نفر تجربه كنيد . شريك هاي بالقوه زيادي وجود دارند كه مي توانيد با آنها خوشبخت شويد.
4)همسر ايده آل شما را از هر لحاظ ارضاء مي كند.    همسر مناسب بسياري از نيازهاي ما را ارضاء مي كند اما نه همه آنها را .
5)جاذبه جنسي قوي همان عشق است.    روابط جنسي خالي از احساس هيچ مناسبتي با عشق حقيقي ندارد .



حال عواقب باور افسانه هاي عشقي را بيان مي كنيم:


افسانه هاي عشقي (1):
عشق حقيقي بر همه چيز فائق مي شود : زماني كه شما چنين باوري داريد شما از روبرو شدن با مشكلات زندگي خود و يا ارائه راه حلهاي اين مشكلات با گفتن اين جمله به خود كه ((اگر ما عاشق يكديگر باشيم هيچ يك از مشكلات و تفاوتهاي ما اهميت چنداني نخواهند داشت)) اجتناب مي كنيد.
شما با گفتن اين جمله به خودتان كه ((اگر بيشتر به او مهر بورزيم او تغيير خواهد كرد)) در روابط خالي از مهر و خشونت بار خواهيد ماند. كساني كه اعتماد به نفس پائيني دارند و گذشته اي مملو از ناديده انگاشته شدن يا آزار و اذيت ديدن دارند، اغلب خود را در روابط مسمومي قرار مي دهند كه بيرون آمدن از آن برايشان مشكل است . اينگونه افراد مدام خود را متقاعد مي كنند كه اگر موفق شوند همسر خود را بيشتر دوست داشته باشند رفتار نامطلوب آنها از بين رفته و با عشق جايگزين خواهد شد. اما اين دامي بيش نيست . اختلافات رفتاري همسر شما تحت كنترل نيروهايي است كه هيچگونه ربطي به مهر ورزيدن يا نورزيدن شما ندارد.
شما از لحاظ روحي خود را زجر مي دهيد و وقتي كه ازدواج نمي تواند موفق شود با گفتن اين جمله به خود كه ((اگر بيشتر او را دوست مي داشتم توانسته بودم رابطه را حفظ كنم)) خود را مقصر مي دانيد.
متاسفانه باور به اين افسانه عشقي مي تواند براي شما دلي شكسته و حتي ضرر جسماني به همراه داشته باشد، زيرا شما را متقاعد مي كند در رابطه اي باشيد كه سالم نيست.
عشق براي موفقيت يك ازدواج كافي نيست، به اين معني كه رابطه به تفاهم و تعهد نيازمن است. حقيقت تلخ اين است كه تنها تعداد كمي از ضوابط به اين خاطر كه دو طرف يكديگر را به اندازه كافي دوست ندارند، پايان مي پذيرد. رابطه به اين خاطر پايان مي پذيرد كه آن دو با هم تفاهم ندارند .


افسانه عشقي(2):
وقتي عشق، عشق حقيقي باشد همان لحظه كه فرد را ديديد ، خواهيد دانست . فكر مي كنم همه به طرزي پنهاني ، عشق در نگاه اول را باور داريم. و بر طبق اين افسانه عشقي ((عشق حقيقي)) عشقي است مثل رعد و برق شما را ذوب كند.
عشق در نگاه اول نوعي جذب شدن(جاذبه فوري) است و مشكلات احتمالي زير را خواهيد داشت.
-    شما آنچنان به جاذبه اي كه بين شما بوجود آمده مي پردازيد كه از بررسي ديگر قسمتهاي رابطه باز مي مانيد.
شما به شروعهاي انچناني معتاد مي شويد و فرصتهاي ديگر را براي عشق واقعي و پر دوام از دست مي دهيد .
حال سوال اين است اين چيست كه وقتي شما كسي را براي اولين بار ملاقات مي كنيد تكانتان مي دهد؟ اگر اين عشق نيست پس چيست ؟
-     هوس در نگاه اول :شما جاذبه جنسي خاصي نسبت به فردي از جنس مخالف در خود احساس مي كنيد و سپس بسيار بيشتر از آن چيزي كه عملاً وجود دارد دچار عواطف و احساسات مي شويد ، شما نه به اين خاطر كه عاشق شده ايد ، بلكه به اين دليل كه تحريك شده ايد، مدام به او فكر مي كنيد-جاذبه جنسي شديد به خصوص با كسي كه با تصوير ذهني شما از همسر ايده آل مطابقت دارد، به سادگي با عشق اشتباه گرفته مي شود. خصوصاً اگر شما به دنبال يك اوج احساسي لحظه اي باشيد، اما سرانجام شما در اين رابطه با شكست مواجه خواهيد شد .
-    شيفتگي با تصوير آنها: بعضي اوقات وقتي به كسي علاقه مند مي شويد عاشق او نيستيد بلكه عاشق تصوير او هستيد( چه قيافه اي دارد ،چكاره است ،چقدر پول دارد، چه ماشيني سوار مي شوند، چه كارهايي در زندگي انجام داده است ) شما از تمامي اين چيزها در سرتان رويايي مي سازيد و ماهيت فرد را ناديده مي گيريد : ((خواستگار من دكتر است)) ((نامزدم هيكلي فوق العاده دارد)).
گذشته از اين : آيا ممكن است كسي را ملاقات كنيد و در همان لحظه احساس كنيد كه او همسر ايده آل شماست و اشتباه نكرده باشيد ؟ زوجهايي وجود دارند كه سي سال با هم زندگي كرده اند و مي گويند كه در همان ملاقات اول مي دانستند كه همسر ايده آل خود را يافته اند . آيا اين همان ((عشق در نگاه اول)) نبوده است؟ دوست دارم اين موضوع را اين طور تلقي كنم كه آنها جاذبه اي قوي و ارتباط روحي را تجربه كرده اند كه سپس آن را به رابطه اي قوي و موفق بدل ساخته اند . آنان در نگاه اول وجود چيزي را در يكديگر تشخيص داده اند، اما عشق حقيقي بين آن دو مي بايست در طول ساليان شكل گرفته باشد.
براي دلباختگي يك لحظه كافي نيست اما((عشق حقيقي)) به وقت نياز دارد. متاسفانه خيلي از ما در ابتداي روابط به دنبال همان شعله ناگهاني هستيم به جاي آنكه به دنبال همسري باشيم كه بتوانيم با او رابطه اي پر دوام و محكم را بسازيم . بنابراين بايد به خاطر داشته باشيد كه عاشق شدن ساده است اما خلق يك رابطه سالم مستلزم كار سخت است اولين تاثيري كه كسي بر ما مي گذارد كافي نيست تعيين كند آيا او مي تواند همسري سالم و مهربان باشد. شما به تاثيرات دوم ، سوم چهارم و پنجم نياز داريد شما به وقت احتياج داريد تا علاوه بر ظاهر فرد ماهيت و شخصيت او را نيز كشف كنيد.


افسانه عشقي (3):
تنها يك عشق واقعي در دنيا وجود دارد كه براي من مناسب است .
عواقب باور به اين افسانه عشقي:
-شما همسر خود را با تصوير رويايي كه از همان يك نفر در سر خود ساخته ايد ، مقايسه مي كنيد و از درك منحصر به فرد بودن آن شخص ، باز مي مانيد. به طور مثال شما بر اين باوريد كه همسر ايده آل شما يك جاي اين دنيا وجود دارد و فقط و فقط اوست كه مي تواند شما را خوشبخت كند به همين دليل وقتي با كسي رابطه اي پيدا مي كنيد و چالشي در اين رابطه بوجود مي آيد به طرزي ناخود آگاه با مقايسه كردن نامزد خود با همان (همسر ايده آل ذهنتان) جا مي زنيد.
-    باور به افسانه عشقي (3) ما را از شروع يك زندگي جديد، بعد از اينكه زندگي قبلي پايان پذيرفته است، باز مي دارد. روابطي كه اميد وار بوديد يك عمر ادامه پيدا مي كند ، اگر فقط به يك عشق حقيقي باور داريد و سپس آن يك نفر را از دست بدهيد ، بقيه عمرتان را با قلبي تنها و مطمئن از اينكه هيچ كس ديگري نمي تواند جايگزين همسرتان باشد خواهيد گذراند.
اين امكان وجود دارد كه عشق حقيقي را با بيش از يك نفر تجربه كنيد. شريكهاي بالقوه زيادي وجود دارند كه مي توانيد با آنها خوشبخت شويد. ما بايد بدانيم كه قلب يك انسان ظرفيت فوق العاده اي براي عشق ورزيدن دارد و ما مقدار عشقي كه اجازه مي دهيم در زندگي از آن بهره مند شويم را محدود مي كنيم فقط به اين خاطر كه افسانه هاي عشقي را باور داريم.


افسانه عشقي(4):
همسر ايده آل ، شما را از هر لحاظ ارضاء مي كند حقيقت اين است كه بسياري از ما به طور ناخودآگاه از همسر خود اين توقع را اريد كه هر نوع نياز ما را ارضاء كند و وقتي هم كه نمي كند از او دلسر و منزجر مي شويم. اما شما بايد بدانيد كه خود نيز از پاره اي نيازهاي خود آگاه نبوده و طبيعتاً قادر نخواهيد بود آن نيازها را با صراحت بازگو كنيد .


عواقب باور افسانه عشقي (4)
-    از شناسايي رابطه خوب و سالم باز مي مانيد، فقط به اين خاطر كه همسر شما نيازهايي را كه خود بايد براي خودتان برآورده كنيد برآورده نمي كند. اگر قبل از ازدواج احساس تهي بودن مي كنيد، بعد از ازدواج نيز به همان اندازه، احساس تهي بودن خواهيد كرد و اين مشكل ربطي به همسر شما ندارد .
-    از همسرتان بخاطر ندادن چيزي كه مي بايست خود در جاي ديگر پيدا كنيد، منزجر خواهيد شد. و در اين حالت به او فشار مي آوريد تا براي شما همه چيز باشد . اما بايد بدانيم بين چيزهايي كه ميل داريم در همسرمان وجود داشته باشد و چيزهايي كه بايد در همسرمان وجود داشته باشد فرق قائل شويم.
همسر مناسب ، بسياري از نيازهاي مارا ارضاء مي كند اما نه همه آنها را واين حقيقت عشق است .


افسانه عشقي(5):
جاذبه جنسي قوي همان عشق است به راستي كه اين افسانه عشقي ما را توي دردسر مي اندازد .
پايه و اساس اين افسانه عشقي احساس گناهي است كه ما به طور ذاتي و بواسطه فرهنگ خود درباره روابط جنسي داريم. از آنجايي كه اجتماع، تعليم و تربيت و اخلاقيات ما، اغلب اين اجازه را به ما نمي دهد و آن را مردود مي داند پس به اشتباه تصئر مي كنيم كه هرگاه نسبت به كسي جاذبه جنسي داريم عاشق او هستيم .(براي اينكه احساس گناه نكنيم) .


عواقب باور به افسانه عشقي (5):
-    خود را با كساني درگير مي كنيد كه با آنها تفاهم نداريد.
-    بيش از آنچه بايد،به رويايتان مي چسبيد و به سختي كساني را كه براي شما مناسب نيستند ، رها مي كنيد.
روابط جنسي خالي از احساس ، هيچ مناسبتي با عشق حقيقي ندارد.
چنانچه جاذبه زيادي نسبت به كسي تجربه مي كنيد:
-    لزوماً به اين معني نيست كه عاشق او هستيد.
-    لزوماً به اين معني نيست كه براي هم آفريده شده ايد.
-    لزوماً به اين معني نيست كه ازدواج موفقي خواهيد داشت.
قطعاً به اين معني است كه:
-    بيوشيمي جنسي خوبي داريد.
-    يك يا هر دوي شما در مهرورزي مهارت داريد.
ممكن است به اين معني باشد كه :
-    جاذبه جنسي بين شما قوي است ، بطوري كه مي تواند پايه اي براي يك رابطه سالم باشد : اگر كه در نواحي ديگر نيز تفاهم داشته باشيد.
چگونه عاشق مي شويم:
-    آيا برايتان اتفاق افتاده است كه به دنبال همسري مسئول و جاافتاده باشيد و بعد ببينيد كه شخصي غير مسئول و غير قابل اتكاء را يافته ايد را مرتباً ديوانه مي كند؟
-    آيا تا به حال به خود گفته ايد كه خواستار رابطه اي دراز مدت و به دنبال كسي هستيد كه به شما پايبند باشد ، اما عاشق كسي شويد كه در دسترستان نباشد و توانايي تعهد دادن به شما را نيز نداشته باشد؟
-    آيا شده است كه سوگند ياد كنيد تا هرگز به شخصي سرد و بي احساس علاقمند نشويد و ببينيد كه دوباره درگير كسي شده ايد كه شما را آنگونه كه استحقاق آن را داريد، دوست ندارد؟
-    آيا تا به حال انديشيده ايد كه چرا و چگونه چنين افرادي را انتخاب كرده ايد ؟
ما مي پنداريم كه مي دانيم از همسرمان چه مي خواهيم ما به دنبال ويژگيهاي منفي و ناسالم نيستسم ويژگيهاي مثبت و ارزنده مي خواهيم . بنابراين وقتي خود را با فردي كه با ايده آلهاي ما متفاوت است و چندان هم فوف العاده به نظر نمي رسد مي يابيم ناميد مي شويم. حال ما در ادامه خواهيم گفت چرا شما چنين انتخابهايي مي كنيد .


انتخابهايتان را در جدولي ثبت كنيد:
تمرين به اينصورت انجام مي شود:
مرحله(1) روي يك تكه كاغذ سفيد ليستي از تمامي اشخاصي را كه به آنها علاقمند شده ايد تهيه كنيد شخصي را كه در حال حاضر در نظر داريد و به او علاقمند هستيد منظور كنيد. كساني را كه فقط چند بار ديده ايد وارد نكنيد .
به خاطر داشته باشيد، هركس كه از لحاظ روحي به او وابسته بوديد را نيز حتماً منظور كنيد .
در مقابل هر اسم فضايي خالي در نظر بگيريد به طوري كه بعداً براي نوشتن جا داشته باشيد اگر فقط يك نفر را در زندگيتان داشته ايد ، فقط اسم آن يك نفر را بنويسيد .
مرحله(2) زير اسم هر شخص ليستي از منفي ترين ويژگيهاي شخصيتي او را ترتيب دهيد، منظور آن قسمت از شخصيت آنان است كه بيش از بقيه از آن متنفر بوده ايد.  از نوشتن جملات كامل خودداري كنيد بلكه ويژگي شخصيتي او را در غالب يك يا دو كلمه ، جمع بندي كنيد. ويژگي مثبت را در اين ليست وارد نكنيد.
مرحله (3) وقتي اين قسمت را انجام داديد دوباره ليستتان را بخوانيد اين بار كلماتي را كه چند بار تكرار شده اند را مشخص كنيد .
مرحله(4) از كلمات و ويژگيهاي شخصيتي اي كه بيش از يكبار به كار رفته اند و همچنين از آنهايي كه از نظرتان مهم مي آيند (( ليستي خلاصه)) تهيه كنيد.
مرحله(5) روي ليست خلاصه و ليستهاي قبلي فكر كنيد و از خودتان اين سوالات را بپرسيد:
-    آيا الگوهاي خاصي در روابط به چشم مي خورند كه بايد از آنها برحذر باشم؟
-    آيا در روابطم با گذشت زمان روند خاصي ديده مي شود ؟
-    آيا انتخابهايم مرتباً بهتر شده و يا بدتر و بدتر مي گردند؟
-    آيا روابطم بهتر و بهتر شده و ناگهان به مانند گذشته بد و خراب مي شوند؟
-    آيا تهيه ليست نكات شخصيتي بعضي از بعضي ديگر ساده تر است؟
-    آيا كساني كه در حال حاضر به آنها علاقمند هستم به طرز محسوسي از اشخاص قبل متفاوت هستند : بهتر ، بدتر يا دقيقاً مثل قبل ؟
براي درك بهتر اين تمرين به جدول انتخابي (( ميشل )) توجه كنيد .
((ميشل))وكيل 36 ساله است كه نمي فهميد چرا نمي تواند همسر مناسب بيابد او به من گفت ((من به دنبال زني قوي و مستقل هستم كه مرا محدود نكنند ، اما به طرزي مرموز هميشه گرفتار و شخصيتي كاملاً متضاد آنچه ذكر كردم ، مي شوم)).
ولري    ليندا    خلاصه ليست
از لحاظ روحي بي ثبات    فريبكار    ماجراجو
بدون اعتماد به نفس    ماجراجو    نق نقو
ماجراجو    بد عنق،عصباني مزاج     غير منطقي
وابسته و متكي به ديگران    كنترل گر    
غير منطقي    نق نقو    
نق نقو    غير منطقي    
بچه وضع    وحشت زده    
ناتوان،درمانده    بسيار وابسته به والدين    

نتيجه :او با نگاه به جدول خود آموخت:
نه تنها به زنهايي علاقمند مي شد كه به ماجراجوئي ماجراجو معتاد بودند، بلكه واضح است كه او نيز ماجراجويي را دوست داشت، چرا كه اين رفتار را تحمل مي كرد.
او با كمك به زنها كه زندگي هاي از هم پاشيده شان را روبه راه كنند ، نسبت به آنان احساس برتري مي كرد.
گرچه ميشل مي گويد كه زني قوي و مستقل مي خواهد ، اما زن هايي را همه يابد كه وابسته و بي كفايت هستند تا بدين وسيله احساس ((مهم بودن)) و ((مورد نياز بودن)) كند.
نكته مهم اين است كه شما چيزي را مي يابيد كه جستجو مي كنيد، ما چيزي را پس مي گيريم كه از خودمان صادر مي كنيم و اينكه ضمير ناخودآگاه ما، احتياجات خاصي دارد و بر اساس همين احتياجات است كه اشخاص خاصي را در زندگيمان، انتخاب مي كنيم.
شناسايي انگاره هاي هميشگي و منفي در روابطتان اولين قدم در جهت حذف آن الگوها مي باشد.
تجارب زندگي شما باعث مي شوند كه تصميمات بخصوصي راجع به خود اتخاذ كنيد . مجموعه اي از اين تصميمات برنامه ريزي احساسي شما  محسوب مي شود كه اين به نوبه خود انتخاب هاي احساسي شما را در بزرگسالي رقم مي زند.
تجربه هاي زندگي----  تصميمات----- برنامه ريزي احساسي ------        انتخابهاي عشقي
قسمت اعظم اين برنامه ريزي احساسي،هنگامي كه خيلي كوچك بوديد ،اتفاق مي افتاده است.
روانشناسان تخمين مي زنند كه:
-    از زمان تولد تا سن پنج سالگي، 5% از برنامه ريزي احساسيتان را دريافت مي كنيد.
-    بين پنج تا هشت سالگي ، 30% برنامه ريزي احساسيتان را دريافت مي كنيد.
-    اين به اين معنا است كه از لحاظ رواني تا سن هشت سالگي حدود 80% برنامه ريزي احساسيتان انجام پذيرفته است.
-    به عبارت ديگر 80% از تصميم گيري هايتان راجع به خود و ديگران ، قبلاً اتفاق افتاده اند.
بين هشت و هيجده سالگي ، 15% ديگر از باقيمانده برنامه ريزي احساسيتان را دريافت مي كنيد.
بنابر اين وقتي هيجده ساله هستيد ،95%برنامه ريزي شده ايد. از اين زمان به بعد فقط 5%برنامه ريزي احساسي شما باقي مانده است.شايد به نظر اين 5%رقم قابل ملاحضه اي بنظر نيايد ولي افراد زيادي با اين 5% توانسته اند زندگيشان را تغير دهند.
بر نامه ريزي احساسي نا خدا آگاه شما،مسئول بسياري از دردهايي است كه در زندگي عشقيتان تجربه مي كنيد.

كشف كشف تصميمانتان در باره عشق:
تمرين :نمايش بر نامه ريزي احساسيتان
مرحله((1))ليستي از درد ناكترين وقايع و تجربياتي كه از زمان كودكي تا آن زمان كه خانه را ترك گفتيد داشتيد،را تهيه كنيد.
مرحله((2))با دقت به چيزهايي كه در ليت نوشته ايد فكر كنيد و از خود بپرسيد:بعد از وقايع يا تجربيات فوق ،چه تصميماتي راجع به خود،ديگران يا زندگي گرفتم؟
سپس آن تصميم را مقابل خاطره مربوطه بنويسيد.براي اينكار وقت كافي اختصاص بدهيد.اگر درباره يك مورد ،چيزي به نظرتان نمي رسد ،به سراغ بعدي برويد بعداً به آن مورد بپر دازيد.اگر بسياري از تصميمات شما شبيه به نظر مي رسد تعجب نكنيد.
مرحله((3))بعد از اينكه به تصميمات متعاقب هر يك از تجارب و يا شرايط فوق گرفتيد فكر كرديد،آنگاه بر نامه ريزي احساسي خود و انتخاب هاي متاثر از برنامه احساساتيتان را بنويسيد.
اين مشكل ترين مرحله اين تمرين و درعين حال مهمترين مرحله آن مي باشد.ممكن است چند روز وفت احتياج داشته باشدتا درباره آن بيانديشيدوبا دوستان يا همسرتان درباره اش صحبت كنيد.اين كار به شما كمك مي كند تا نظرتان را به وضوح بيشتري درك كرده و توضيح دهيد.با گذشت زمان ،هرگونه دريافت و ادراك جديدتان را همچنان به ليست اضافه كنيد.
حالا شايد با انجام اين تمرين متوجه شويد چرا به افراد نامناسب علاقه مند مي شديد.وقتي از تصميمات نا خداگاه خود در رابطه با عشق آگاه شديد مي توانيد تصميمات جديد تر و سالم تري بگيريد وهمسري مناسب را به سمت خود جذب كنيد.حال به مثالي در اين زمينه توجه مي كنيم.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید