بخشی از مقاله

چکیده:
بقاي جامعه در گرو هماهنگی و همراهی با تغییرات است؛ تغییراتی فزاینده که جامعه از آن گریزي ندارد. گرچه رایانه میتواند بسیاري از مشکلات بشر را حل کند، اما هنگامی که پاي تفکر خلاق به میان می آید کار چندانی از دستش برنمی آید. علی رغم تاکید بر خلاقیت در اسناد مهمی از جمله سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش، و علی رغم تاکیدات جهانی بر خلاقیت به عنوان یکی از چهار مهارت اساسی که یادگیرندگان قرن بیست و یکم باید آن را واجد باشند، این روزها شاهدیم که در برنامه هاي درسی، خلاقیت به طور جدي مورد توجه و تاکید قرار نگرفته است. دلایل و عوامل مختلفی در این بیمهري دخیل بوده است. مقاله حاضر در صدد است این موضوع را به عنوان یک دغدغه مطرح کند و به منظور تاکید بر ضرورت توجه بسیار جدي تر، مفهوم فرهنگ خلاقیت را برجسته سازد و برخی عوامل زمینه ساز و راهکارهایی جهت برون رفت از این وضعیت را برشمارد. هدف اصلی این مقاله، ایجاد دغدغه، طرح مسئله و دعوت به حرکتی جدي است تا این فرهنگ فراموش شده در نظام تعلیم و تربیت نهادینه شود.

واژگان کلیدي: تفکر، خلاقیت، تفکر خلاق، برنامه درسی، فرهنگ خلاقیت، موانع پرورش نسل خلاق

سخنی با خوانندگان:

دوستان عزیز، شما که امروز دغدغه هاي زیادي دارید و براي بهبود جامعه خود احساس مسئولیت می کنید؛ شما که بسیاري از خوشی ها و لذت هاي دیگر را رها کرده اید و اکنون وقت ارزشمند خود را به مطالعه این نوشتار اختصاص داده اید، به نیکی می دانید که بشر از رکود و یکنواختی و رخوت بیزار است، تنوع و تازگی و ترکیب هاي جدید را دوست دارد و آن را براي یک زندگی سالم و پرنشاط و سازنده و موفق ضروري می داند. از شما می خواهم اگر شکل این نوشتار قدري با نوشتارهاي دیگري که با عنوان مقاله شناخته می شود متفاوت است اندکی تحمل بفرمایید. شاید در این سطرها حرف هاي بزرگی نباشد که تحول ایجاد کند، اما ممکن است حرف هاي کوچکی باشد که آغازي براي تامل بیشتر باشد.

دغدغه اصلی

خلاقیت نه تنها یک استعداد با اهمیت، بلکه شرط ضروري براي بقاست. بنابراین لازم است نظام آموزشی بر تربیت و پرورش افرادي تاکید کند که به حل خلاق مسائل پیش بینی ناپذیر قادر باشند. در واقع تمدن بشر مرهون اندیشه خلاق آدمی بوده است و دوام آن نیز مستلزم بهره گیري از این توانایی است. از مهمترین مکانهایی که می توان در آن افراد خلاق بارآورد محیط هاي آموزشی و به ویژه مدارس است و معلمان از جمله افرادي هستند که می توانند بروز خلاقیت دانشآموزان را سبب شوند و یا بالعکس با اعمال شیوه هاي نامناسب عقیم ماندن خلاقیت آنها را سبب شوند - کاظمی و جعفري، 1387 ص. - 180به سبب اهمیت مدارس و برنامه هاي درسی در تربیت کودکان، لازم است در برنامه هاي درسی به خلاقیت توجه شود تا دانش آموزانی مبتکر، خلاق، و نوآور تربیت شوند.

در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش - - 1390، در ذیل اهداف کلان به تربیت انسانی موحد، مومن و معتقد به معاد و ..... خودباور و داراي عزت نفس، ... خلاق و کارآفرین و... اشاره شده است - ص. - 15 همچنین در ذیل راهبردهاي کلان، گسترش و تعمیق فرهنگ پژوهش و ارزشیابی، خلاقیت و نوآوري، نظریه پردازي و ... در نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی مطرح شده است و در ذیل راهکارها - راهکار - 18-5 استقرار نظام خلاقیت و نوآوري در آموزش و پرورش در راستاي تربیت جامع و بالندگی معنوي و اخلاقی و حمایت مادي و معنوي از مدیران، مربیان و دانش آموزان خلاق و نوآور و کارآفرین مورد تاکید است - ص. - 31

علی رغم اهمیت خلاقیت به عنوان یکی از توانایی هاي بنیادي بشر و ضرورت پرورش آن، همچنان این مهم در محور و کانون توجه برنامه هاي درسی قرار ندارد. براي نمونه، همان گونه که مزیدي و گلزاري - - 1390 نشان داده اند، میزان برخورداري کتابهاي درسی دوره ابتدایی از مولفه هاي خلاقیت در متن درسها و تصاویر رضایت بخش نیست و در بسیاري موارد می توان آن را بسیار ضعیف دانست. البته در طرح پرسش ها و تمرین درسها نسبت به کتابهاي قبلی وضعیت بهتر است. در کل این پژوهش نشان می دهد که میزان توجه به خلاقیت در کتابهاي دو سال نخست ابتدایی پایین تر؛ و در کتابهاي سوم، چهارم، و پنجم بالاتر از متوسط است. به نظر آنان از لحاظ توجه به مولفه هاي خلاقیت، متن درسها و تصاویر نیاز به بازنگري و اصلاحات اساسی دارند.

عوامل و دلایل مختلفی موجب شده است فرهنگ خلاقیت در مدارس شکل نگیرد. براي نمونه، در فضایی که به نظر می رسد با معلمان به جاي هنرمند، مانند تکنسین ها برخورد می شود و در فضایی که به جاي تغییر محتوا و راهبردهاي تدریس، تلاش براي ارتقاي درجه است، ممکن است تربیت افراد خلاق با محدودیت مواجه شود - شکیبا، 1392 ص. - 159 از سوي دیگر، کار خلاقانه مستلزم صرف زمان است. اگرچه ایده ها در اثر بینشی به دست می آید که غالبا یک باره شکل میگیرد، با این حال شکل گیري بینش مذکور مستلزم زمان و تلاش مستمر است - برینکمن1 ، 2010ص. - 49 این در حالی است فشردگی برنامه هاي درسی، فرصت براي تفکر و درنگ را از معلمان و دانش آموزان می گیرد.

نتیجه این است که آموزش خلاق بودن به دانش آموزان کاري است که معلمان غالبا آن را انجام نمی دهند. این وضعیت تنها منحصر به آموزش عمومی و مدارس نیست، بلکه در آموزش عالی هم چنین وضعیتی وجود دارد. به یاد داشته باشیم بیل گیتس اولین کسی است که در سن 30 سالگی، ثروتش از مرز یک میلیارد دلار گذشت. گیتس در خصوص تجربه دانشگاهی خود می گوید: »براي رفتن به دانشگاه تنها یک دلیل وجود دارد؛ ممکن است کسانی را پیدا کنید که بتوانند در راه میلیاردر شدن به شما کمک کنند - «سلمانی، 1383 ص. - 79 در ادامه این مقاله تعدادي از مشکلاتی که موجب شده است خلاقیت به صورت فرهنگ در مدارس و مراکز آموزشی پا نگیرد ارائه شده و به عنوان یک دغدغه مطرح شده است تا دست اندرکاران تعلیم و تربیت به طور جدي تر به این امر مهم بیندیشند.

خواهی بشوي خلاق، با خلق نشو همرنگ

یکی از موانع شکل گیري فرهنگ خلاقیت در جامعه و در مدرسه، تفکر همرنگی با جماعت است. بدین ترتیب که با وارد شدن در گروه هاي انسانی، فشارهاي اجتماعی شدیدي براي محدود بودن، معمولی بودن، و خلاق نبودن وجود دارد - سلمانی،1383 ص. - 80 نگرانی از این که دیگران چه فکري می کنند، مانع بروز خلاقیت می شود. این در حالی است که بیشتر موفقیت ها از همرنگ جماعت نشدن حاصل شده است. بسیاري از افرادي که به موفقیت هاي قابل توجهی در زمینه کاري خود رسیده اند به دلیل همنوا نشدن با دیگران بوده است - هاکینز ترجمه معتکف، 1387ص. - 22 معلمان نیز در مدارس با چنین طرز فکري دست و پنجه نرم می کنند. معلمی که بیش از دیگران تلاش می کند، بعد از مدتی از سوي همکاران خود با بی مهري مواجه می شود و برچسب هایی می خورد. این فشار سبب می شود معلمان به سوي رفتارهایی که جمع انجام می دهد گرایش پیدا کنند تا مقبولیت اجتماعی پیدا کنند.

دانش آموزان نیز در کلاسهاي درس شرایط مشابهی را تجربه می کنند. از سوي دیگر، خلاقیت در بسیاري موارد با شکستن قوانین و به چالش کشیدن مفروضات همراه است؛ این در حالی است که ساختار مدارس داراي نظم و ساختار خاصی است که باید از آن تبعیت کرد. بنابراین عدول ذهن از هنجارهاي رایج در مدرسه مشکل است - امین، 1393 ص. - 65 افرادي که خود را با ساختار و هنجارها هماهنگ نمی کنند، معمولا از سوي جمع پذیرفته نمی شوند و این باعث می شود افراد به سوي قواعد و قوانین جمع متمایل شوند. مقبولیت اجتماعی گرچه مفید و سازنده است، ولی در ارتباط با تفکر خلاق، مخرب و بازدارنده است.

چه کسی گفته: هر که بامش بیش، برفش بیشتر؟

عادت به تفکرات کلیشه اي، راه حل هاي معمولی تجربیات تکراري موجب می شود در افراد روحیه عدم پذیرش ایده هاي جدید را ایجاد گردد. یک معلم چنانچه گرفتار چنین وضعیتی شود ایده ها و افکار نو و غیرمعمول دانش آموزان را نادیده خواهد گرفت. دانش آموزان نیز به تدریج نوگرایی و تفکر متفاوت خود را دال بر وجود ضعف یا مشکل در خود تلقی می کنند و تفکر خلاق در آنها از بین می رود - سلیمانی، 1386ص. - 47 آیا همواره داشتن بام بیشتر معادل داشتن برف بیشتر است؟ براي مثال نویسنده مقاله که در اهواز ساکن است اگر بام بیشتري داشته باشد برف بیشتري خواهد داشت؟ یا اینکه آفتاب و ریزگرد بیشتري نصیبش می شود؟ یا در این سالها که بارندگی کم است و هزینه هاي زندگی افزایش یافته است، نمی توان گفت هر که بامش بیش، خرجش بیشتر؟ چنین سوالهایی بیانگر آن است که همواره نباید کلیشه اي فکر و عمل کرد. عمل کلیشه اي در مدارس، بهره گیري از روشهاي تکراري و یکنواخت، و تفکر سطحی به جاي تفکر عمیق سبب شده است که دانش آموزان گاهی اوقات حقایقی را به عنوان واقعیت هاي صرف در نظر بگیرند و افق هاي تازه اي را نظاره نکنند.

جنگ اول به از صلح آخر است؟!

تفکر، وجه ممیز انسان با سایر موجودات است. انسان می اندیشد و دنیا را خلق می کند. دوباره دنیایی را که خلق کرده است مورد واکاوي و تعمق قرار می دهد و آن را بازسازي می کند. مدارس نیاز دارند تا بازسازي شوند و به مدارسی متناسب با متقضیات عصر حاضر تبدیل شوند. اولویت هاي آموزشی عصر حاضر با آنچه پیش از این دنبال می شد متفاوت است. براي نمونه، امروزه بحث جدي و مهمی با عنوان مهارتهاي یادگیرنده قرن بیست و یکم مطرح شده است. در این راستا، سازمان مهارتهاي قرن بیست و یکم1 مهارتهایی را شناسایی کرده است که تسلط بر آنها را براي موفقیت هر دانش آموز ضروري می داند. این مهارتها که مهارتهاي تفکر سطح بالا هستند عبارتند از: تفکر انتقادي، ارتباطات، مشارکت، و خلاقیت. ادعا شده است که مهارتهاي یادشده وسایل دستیابی کودکان به دانش علمی است. هر کدام از این مهارتها دانش آموزان را ملزم می سازد تا به دانش مجهز باشند یا بتوانند اطلاعات مورد نیاز خود را بیابند تا بتوانند در کاربرد دانش که بخشی از تجارب یادگیري فعال است، موفق عمل کنند - اسمالدینو2 و همکاران، 2015 ص. - 26 نمونه اي از رایج ترین موارد ضروري براي بکارگیري مهارتهاي فوق - به ویژه تفکر انتقادي و خلاقیت -

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید