بخشی از مقاله
گرافیک محیطی
تصویراز بدوخلقت بازندگیانسان بودهو درزندگی اونقشی داشتهاست. آثار کاربردی بجای مانده نشان میدهد که انسانها همواره فضای زندگی خود را با عناصر مختلف تزیین میکردهاند وسعی در مانوس ساختن فضای زندگی خود با روح خود داشتهاند. در تاریخ تمدنهای گذشته نقوشی تصویری، اصلیترین عناصر هنر پردازی بودهاند. امروزهنیز باگسترش زبان و نزدیک شدن
ملتها به یکدیگر نمادهای تصویری جایگاه و کارکرد خودرا درارتباطهای شهری ومحیطهای عمومی از قبیل فرودگاهها، پارکها، مکانهای ورزشي، فروشگاهها و همچنین نمایشگاههای عرضه محصولات و سایر به منظور ایجاد سریع و آسان حفظ کرده و از اهمیت ویژهای برخوردار گشتهاند. این نمادها ضمن همگانی بودن دارای صراحت و سرعت در انتقال مفاهیم و زیبایی و سادگی در خود هستند.
گرافیک محیطی یک کار مشارکتی است که معماران، طراحانشهری، طراحان صنعتی، مهندسین مواد، متخصصین فضای سبز، طراحان گرافیک، روان شناسان و جامعه شناسان در آن دخالت مستقیم دارند و همکاری همه جانبه آنها باعث ایجاد فضایی مطبوع و استفاده از مواد مناسب خواهد شد که علاوه به زیبایی و دوام صرفه جویی در هزینهها را در پی خواهد داشت.
طراح گرافیک سعی در هویت بخشیدن، بازسازی و استفاده بهینه از محیط دارد. گرایشهای او بر جامعه اثر گذاشته و میتواند سلیقه محیط و مردم منطقه را تغییر دهد. طراح گرافیک با استفاده صحیح از رنگ، فرم، نقوش و تصاویر گوناگون نوعی هماهنگی بصری در محیط ایجاد میکند که باعث ایجاد رفاه، امنیت، راههای صحیح و کنترل به محیط نمایشگاهی و جلب مراجعه کننده خواهد شد و این امر برای غرفههای بزرگ، فروشگاههای بزرگ، مراکز فرهنگی و صاحبان صنایع و کالا بسیار با اهمیت است. زیرا که ایجاد یک ذهنیت عمومی که به آسانی قابل تشخیص باشد برای بقاء و رشد یک شرکت در بازار رقابتی ضروری است.
کارکرد گرافیک محیطی در نمایشگاهها عبارت است از: ایجاد زیبایی، ایجاد هویت، بالا بردن سطح هنر بین مخاطبین، ایجاد فضای صمیمیتر، که علاوه بر تاثیر مثبتی که به مخاطب دارد در روحیه افراد پرسنل و شاغل در محیطهای نمایشگاهی نیز دارد- که در نهایت از این راه باعث تبلیغ و کسب درآمد برای صاحبان محصولات عرضه شده میباشد.
ایجاد پیوند میان محیط و مخاطب
ایجاد پیوند و تطابق میان محیطهای اجتماعی و شهری با فرهنگ و مردم جامعه بی شک نتیجهارتباط میانطراحان، هنرمندان، مهندسین، جامعه شناسان و روان شناسان آن جامعه است و در طراحی محیطهای نمایشگاهی، نقشی طراحان گرافیک و ایجاد ارتباط هرچند مستحکمتر وبیشتر بامخاطب و هماهنگی این فضاها با تصاویر بصری حاضر در محیطهای اجتماعی دیگر من جمله سطح شهر از اهمیت بسزایی برخوردار است. که این نکته خود باعث هرچه سریعتر ارتباط برقرار کردن مخاطب با این گونه محیطها است و گویای نکته بین طراح گرافیک.
ارتباط در عصر حاضر فرمهای مختلفی را دربرمیگیرد و ایجاد فضاها و قراردادها باعثسریع و سهولت در این امر و استفاده از محیط به نحو مطلوب میگردد. گرافیک محیطی میتواند شرایط استفاده بهتر انسان از محیط را مهیا کند، نکات غیر ضروری و نادرست آن را حذف و به نکات مهم و ضروری تاکید مینماید.
غرفه آرایی که زیر مجموعهای است از گرافیک محیطی، آمیزهای از هنر علم است، طراحی باید ترکیبی از تاثیرات خلاق موثر باشد، به صورت بررسی منطقی و عملگرا نتیجه چنین ترکیبی سبب به وجود آمدن علائمی میشود که به طور موثر با مردم ارتباط برقرار کرده و سعی میکند با استفاده از تجربههای خلاق هنری شرایط مناسب برای بهره بردن انسانها از محیط به وجود آورد.
درعصر حاضرو جوامعامروز با گسترشی دامنه ارتباطات و تنوع محیطهای تبلیغاتی نیاز به برقراری روابط منطقی و درست بر مبنای اصول و مبانی بصری بیش از هر زمان دیگر حس شده و در این رابطه ایجاد نظم، تکامل و زیبایی بوسیله گرافیک محیطی میتواند در ارتباط انسان با محیط اطراف خویش بسیار موثر باشد. غرفه آرایی با استفاده از زبان گرافیک ویژگیهای این حرفه، با توجه به محیط و عوامل آن با انسان ارتباط برقرار کرده و باعث ایجاد نظم و تعادل بصری میان عناصر بکار رفته در محیط اجتماعی و مخاطب آن میشود.
- رابطه تایپوگرافی و غرفه آرایی
اگر بپذیریم که هر اثر گرافیکی به اعتبار دو عنصر تصویر و نوشتار به وجود میآید، کیفیت و اعتبار نوشتار به لحاظ کاری که نوشتهها صورت میگیرد، تایپوگرافی است و اگر حساسیت بصری به هر شکل روی حروف به وجود بیاید، یک اثر تیاپوگرافی خلق شده است.
گرافیک به عنوان هنری حاوی پیامی معین یا به بیانی منعکس کننده پیامهای معین به افرادمعین در کنار محیطهای نمایشگاهیجایگاه مشخص والزامی دارد. اصول بصری موجود در هنر گرافیک دستمایهای است در نظام دادن به ارائه خطی مشخص به درستترین شکل از نظر هنری و فنی.
طراح گرافیک با توجه به نظریات و خواستههای صاحبان و سفارش دهندگان غرفهها کاربرد فرهنگی هنری خود را در قالب بیان صحیح از محصول همراه با اصول زیبا شناسی منعکس میکند. به سبب تنوع محصولات و سفارش دهندگان غرفه آرایی و در نتیجه وسعت ارتباطی با گروههای مختلف از یک طرف و همسویی و همخوانی نقش گرافیک با خط و تصویر باعث میشود که این هندسی مرز عامل تعیین کننده در ایجاد ارتباط داشته باشد. با تاسف در اثر هجوم بی رویه فرمهای غربی در کارهای گرافیک و ارائه آن به مخاطبان این فن از راه صحیح و واقعی خود خارج گشته است
و عناصر جلب توجه برای بیننده بیشتر از عواملی است که با فرهنگ سرزمین ما غرابت دارد. نقش فرهنگی خط و تصویر و ایجاد هماهنگی میان این دو از دید باز در سرزمین ما امری جدای ناشدنی بوده که از آن میان میتوان به عنوان نمونهای کامل به هنر نگارگری ایرانی اشاره کرد که همراه پیونی عمیق با ادبیات و خوشنویسی داشته و ادامه حیات خود را در گرو آن میدانسته
. حال با استفاده از میراثها و تستهای هنری کشورمان نه تنها به زیبایی محیطهای نمایشگاهی ایرانی افزود بلکه در سایر موارد مشابه نیز میتوان یاری جست. طراحان گرافیک دیر زمانی است که به صورت تجربی به این کار دست زدهاند و البته بیشتر دانستههای خود را بیشتر به صورت تجربی غیر آکادمیک بدست آوردهاند.
البته سفارش دهندگان غرفه فرصت و زمان کمی برای ساخت و ساز به سازنده میدهند و از آنجا که طراحی را پدیدهای ذوقی و تفریحی میپندارند که به شکلی فکری یا نسبی در طراح باشد، طراح را به عنوان تولید کننده مکانیکی طرح تلقی میکنند و طراح هم در اثر مرور زمان در این قالب از پیش ساخته شده قرار میگیرد.
طراح ایرانی به دلیل کمبود علم در این رشته (منابع و سابقه ایرانی) مجبور است بنای کار خود را بر هیچ پایه گذاری کند. از آنجا که هنوز غرفه آرایی با مواد گوناگون در ارتباط و نزدیک است، عدم دسترسی و آشنایی طراحان به این مواد پیوست و مشکلاتی ایجاد میکند که در واقع دور از انتظار است. حل این مشکلات به مروز زمان و با تجربههای طولانی حل شدنی است.
کاربرد خط در تزیین ابنیه:
در اینجا لازم میدانم بهاستفاده خط درمعماری و شاید بتوان گفت در گرافیک محیطی سنتی ما اشاره کنم. چرا که احیای این گونه استفاده از خط در فضاهای نمایشگاهی خالی از لطف نبوده و به آن حال و هوای بومیتر میدهد.
زمینه دیگری که میتوان از خط جهت تزیین بهره جست، معماری و تزیین ابنیه و موارد وابسته به آن است. این مسئله بخصوص در آثار معماری ایرانی- اسلامی، جایگاه ویژهای پیدا کرده به طوریکه شاخه جدیدی از خط کوفی بنایی به وجود آمد اینخط بهطرز مناسبی جهت آجر چینی تغییر شکل پیدا کرد و در تزیین نمای خارجی و داخلی این ابنیه مورد استفاده قرار گرفته است.
کاشی کاری و گچ بری که در تزیین ابنیه موارد استفاده فراوان داشت نیز به صورت زمینههای مناسبی برای این موضوع درآمدند. پس از این، استفاده از خطوط دیگر به صورت طبیعی آن در تزیین بناها محکم شد و خطوط بدست آمده جدید نیز سریعا در آنها بکار رفت. همانطور که مطرح شد هیچ جایی برای تزیین از کاربرد خط به دورنماند. درهایقدیمی چوبی و فلزی فراوانی یافت میشوند که نوشتههای گوناگونی حال بنا به مناسبت آن از آیات قرآن یا اشعار و غیره به آنها حکاکی گردیدهاند و خط همچون یک عنصر ثابت جهت تزیین در عناصر تزیینی در آن استفاده شده است.
همانطور که گفته شد خط اولیه کوفی امکانات متنوعی را جهت ترکیب در اختیار خطاطان قرار نمیداد ولی بسیار مناسب برای تزیین ابنیه بود به علت آنکه این خط از خطوط مستقیم عمودی و افقی تشکیل یافته و از یک خط کرسی نیز بیشتر استفاده نمیکرد. برای ایجاد نقوش برجسته و آجر چینی بسیار مناسب بود. با پیدایش خطوط جدیدتر نسخ و ثلث امکان تنوع در ترکیب خطوط و ایجاد تابلوهای تزیینی متنوع به وجود آمد. این خطوط برخلاف خط کوفی مقید به استفاده از یک خط زمینه نبودند.
تنوع در اشکال و فرمهای داخل آنها امکانات متفاوتی را جهت ترکیب با یکدیگر پدید میآورد. با آزمودن روشهای گوناگون به تدریج نوعی از روحیه تنوع طلبی و ابتکار در میان خوشنویسان پدیدار گشت که استفاده از آن در انواع خطوط بعدی نیز دیده میشود، خوشنویسان به تجربههای گوناگون در وارد کردن عناصر دیگر بصری در خط دستزدند همهما تصویر حیوانات وپرندگان که با استفاده از نوشته ابداع شدهاند را دیدهایم، گاهی از خط برای ایجاد تصویر استفاده میگردید و گاهی نیز تصویر اعم از نقاشی و یا نقوش تزیینی مختلف در فرم داخلی خط به کار میرفت.
به وجود آمدن خطوط جدید متنوع آثار مکتوب را افزایش میداد. پس از پیدا شدن انواع خطوط عربی که ایرانیان سهم عمدهای در ابداع و تنوع بخشیدن به آن داشتند خطوط خاص ایرانی پدیدار شدند. خطوط تعلیق، نستعلیق و شکسته نستعلیق خطوطی بودند که تماما توسط ایرانیان ابداع شده و مورد استفاده قرار گرفته. ویژگی تمامی این خطوط در فرمی و لطافت خاصی بود که در آنها وجود داشت با مقایسه خطوط عربی و ایرانی به وضوح استفاده بیشتر از خطوط منحنی و افزایش خطوط کرسی را در خط فارسی میتوان ملاحظه کرد.
همانطور که ملاحظه میشود ترکیب کلمات با یکدیگر و اتصال حروف به هم و تنوع فراوان حروف به هنگام اتصال با هم از ویژگیهای خطوط فارسی است. کلمات به اشکال بسیار متنوعی میتوانند نوشته شوند و با یکدیگر ترکیب گردند همین خاصیت اگرچه موجب به وجود آمدن امکانات فراوانی برای هنرمند خوشنویس جهت خلق آثار زیباتر قرار میگیرد اما در تضاد با سادگی و سهولت مورد نیاز جهت تطبیق با فن چاپ و بخصوص حروف چینی میباشد
در اینجا اسم از موثرترین وسیله ارتباط جمعی مطرح میگردد. هنر گرافیک امروزه در تمامی عرصهها فعالیت میکند و از جمله در عرصه غرفه آرایی که امید است طراح ایرانی با شناخت جنبههای زیبا شناختی حروف فارسی از این مورد در به کار گیری اشکال و حتی استفاده مستقیم از خط به عنوان عنصری تزیینی کاربردی خلاقیت خود را به عرصه نمایش بگذارد.
فضا
احساسفضا همیشهبا زمان و مکان در ارتباط است و هرچه در جهان به نظم درآمده از ملموس و ناملموس در کادر دو بعدی (در سطوح) و یا در کادر سه بعدی (در حجم)، همگی به نوعی با فضا مرتبط هستند.
وجود «فضا» را نمونههای مادی و موجودات حجیم واقعیت میدهند و موجودیت آن نیز مطیع حجمها و نقشهایی است که به صورت سه بعدی و یا دو بعدی دارند، و از حرکت حجمدر درون فضا و اشغال آن مفهوم فضا قابل درک میگردد. فضا مشخص کننده موقعیت و وضعیت هر پدیده عینی با سایر پدیدههاست. فضا وجود هر موجود عینی را در ارتباط با سایر موجودات معین میکند و فضای داخلی، فضای خارجی و فضای میانی را قابل ادراک میکند.
ارسطو فضا را جای دهنده یا گنجانده چیزهای مختلف میداند؛ زنجیرهای از ظروف گوناگون در اندازههای مختلف که همه چیز را دربرمیگیرد. فضا الزاما بیرونهای محدود و توخالی دارد و درونهای پر شده، هیچ فضای خالیای وجود ندارد، هر چیز دارای موقعیت خاص خود، جایگاه خاص خود و مکان خاص خود است.
آگوست سمارسو اثر خود به نام «باردک و ردکوکو» را با پا فشاری به اولویت فضا در معماری معین عرضه میکند:
«انسان در وهله نخست فضایی را که احاطهاش کرده است در تصور میآورد و نه شناسههای فیزیکی را، که پست بندها دارای اهمیت نمادیناند. تمام قرارگیریهای استاتیک یا مکانیکی در درون فضا فقط ابزارهاییاند برای درک اندیشهای که به صورت مبهم احساس میگردد
یا آشکارا با خلاقیت معماری به تصور میآید..... هنگامی که طراحی فضا مشخصا به طراحی اشیاء پیشی میگیرد، آن گاه معماری میشود اهداف فضایی در واقع روح سرزنده خلاقیت معماریاند.»
انسان اندازه فضا را بوسیله حواسی و در قیاس با اندازه خود درک میکند. شخصی واحد اندازه گیری است و ظرفیت دید انسان معیاری برای شناخت تجهیزات است. عناصر تعریف کننده فضایی که در آن هستیم «تصویر» را به وجود نمیآورند، بلکه سبب شکل گیری میدانی از نیروهای نابرابر، اما در عین حال کم و بیش متوازن میشوند. هنگامی که فرمهای محدود نقشی مکمل یکدیگر را داشته باشند. قدرت این میدانافزایش مییابد.
انسانها ازطرحی مختلف خود استفاده میکنند دایره کلی حاصل واقعیت عینی فضا همان گونه که هست، نیست، بلکه فضایی است که توسط انسان تجربه میگردد و از صافی ذهن ادراک، که مشروط به تجارب پیشین ما و زبان و فرهنگ ماست میگذرد.
فضا زاییده سطح است که در بعد سومی که شامل زمان و یا ارتفاع میباشد مقوله میشود و خصوصیات ارگانیک سطح میتوانند متعاقبا به فضا هم انتقال داده شوند. مفهوم فضا در مقابل انسان، با مفهوم فضا در اطراف انسان با وجود تمام شباهتهایی که دارند میتوانند تفاوتهایی هم داشته باشند که این مسئله خود احتیاج به بحثی جدا دارد. فضا، تجسم سه بعدی مکان است و با آن میتوان در مکان خلقتی نور را آغاز کرد.
فضا به آن حالات عقلی و حسی باز میگردد که مخاطبان خود را تحت تاثیر قرار میدهد. عوامل تاثیر گذار جدای عوامل ذکر شده از زیبایی شناسی به عوامل روحی، تاریخی و زمانی باز میگردد، حتی در ادبیات و شعر فضا سازی از اصول مهم و مسلم است و هنرمندان همیشه سعی بر آن داشتهاند تا آثار خود را از حالت دو بعدی و مکتوب «دارای طول وعرض استعاری» به حالت سه بعدی و فضایی برسانند و مخاطبان را در آن حالت تحت تاثیر قرار دهند.