بخشی از مقاله
چکیده:
هنرهای شهری و اهمیت توجه به آن در کتاب ها و مقالات متعددی مورد بررسی و کنکاش قرار گرفته است، همچنین اهمیت شکل گیری معیارهای مشخص به منظور تدوین مجموعه ای متناسب در بستر زیباسازی شهری نیز با توجه به تلاش مدیران شهری برای نظام مند کردن آن امری است مهم که در این سالها مورد توجه بسیار بوده است. گرافیک محیطی به عنوان یکی از مهمترین و پر کاربرد ترین هنرهای مرتبط با فضای شهر و شهروندان، نقش مهمی در ایجاد هویت شهری و ارتقای نظام آموزشی شهر ایفا می کند، سوال اساسی این پژوهش این است که آیا حضور مولفه های سنتی نقش مهمی در هویت مند شدن و شاخص شدن آثار گرافیک محیط معاصر دارا می باشد، لذا نویسنده در این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری کتابخانه ای و.... ضمن مطالعه و بررسی مصادیقی از حضور هویت در پیشینه ی فضای شهری و همچنین اشاره به برخی نمونه های معاصر و شاخص در بهره گیری از دستاوردهای نقوش و نمادهای ایرانی - اسلامی ، لزوم بهره گیری از ساز و کاری بومی و منطقه ای به منظور شکل گیری و توسعه ی جایگاه گرافیک محیطی در ارتقاء سواد بصری و ایجاد هویت را یادآور می گردد.
هنرهای شهری و محیطی به عنوان یکی از تأثیرگذارترین قالبهای هنرمعاصر می توانند نقش مهمی در تکمیل آموزه های شهروندی و صیانت از فرهنگ ها و خرده فرهنگ های بومی و محلی در مواجه با نظام جهانی ارتباطات داشته باشند، در این ارتباط دوسویه، نمادهای سنتی هنرایرانی و نقشمایه ها به عنوان ابزار بیانی آن، به مدد گرافیک محیطی و در همنشینی با معماری از نابودی و فراموشی نجات یافته و هنرهای شهری نیز در این قالب هویت می یابند .
واژگان کلیدی:: - هویت ، گرافیک محیطی ، هنرهای شهری ، هنرهای سنتی -
مقدمه:
امروزه یکی از چالش های پیش روی جامعه شناسان وپژوهشگران حوزه مردمشناسی و مدیریت شهری ، عدم نمود فرهنگ و هویت فرهنگی در ساختار فضای شهرهاست ، اگر فضاهای شهری را بخشی از فضای عمومی ، مصنوع ، سازمان یافته ، آراسته و منظم به عنوان بستری برای فعالیت ها و رفتارهای انسانی است بدانیم آن گاه لزوم رشد و ارتقای سطح کیفی آن به منظور بالابردن کیفیت زندگی شهری امری است غیر قابل انکار. با توجه به سرعت بالای جابه جایی داده ها در حوزه بین المللی و توسعه زیرساخت های تکنولوژیک آن ،به نظر می رسد بایسته است هم سو با این رشد فناورانه ، ساختار فرهنگی و هویتی انسان به عنوان زیرساخت محتوایی پیشرفت نیز مورد توجه قرار گیرد. طراحی گرافیک محیطی نه به تنهائی هنر است نه به تنهائی علم , بلکه شامل هر دو وجه میباشد.
طراحی باید مخلوطی از تاثیرات خلاقه موثر باشد به صورت بررسی منطقی و تکنیک و اینکه چگونه کار باید انجام شود.نتیجه چنین ترکیبی سبب به وجود آمدن علائمی می شود که به طور موثر با مردم ارتباط برقرار میکند.در گرافیک محیطی سعی میگردد با اتکاء و با استفاده از تجربه های خلاق هنری شرایط مناسب برای زندگی انسان معاصر بوجود آید.در این پژوهش ضمن یادآوری مفاهیم مرتبط با سنت و هنرهای سنتی ، صنایع دستی به عنوان یکی از بارزترین مصادیق هنرهای ایرانی معرفی شده و امکانات ذاتی آن در توسعه فرهنگ تصویری و غنای محتوایی گرافیک محیطی برشمرده می شود و در نهایت برخی موفق ترین نمونه های گرافیک محیطی معاصر با رویکرد هویت بخشی ، معرفی می گردد.
روش شناسی پژوهش:
برای انجام این پژوهش با استفاده از منابع کتابخانه ای ابتدا به شرح تعاریف کلیدی پرداخته و در ادامه با معرفی و توصیف نمونه های مورد بررسی ضمن تحلیل اطلاعات موجود نتیجه حاصل ارائه می گردد. شیوه گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی و روش پژوهش توصیفی - تحلیلی می باشد.
سنت و هنرهای سنتی:
به نظر برخی از متفکران و فیلسوفان سنت ، عادت، الگوهای موروثی و امور منسوخ و متروکی است که در مجموع باورهای مذهبی، فرهنگی، تاریخی، رسوم، آداب و نگرش های خاصی را در شیوه زندگی افراد ایجاد می کند لیکن در باور سنت گرایان و فیلسوفان سنت گرا - traditionalist - × به ویژه سید حسین نصر » سنت به معنای حقایقی یا اصولی است دارای منشأ ای الهی که از طریق شخصیت های مختلفی معروف به رسولان، پیامبران، اوتاده ها، لوگوس یا دیگر عوامل انتقال برای ابنای بشر و در واقع برای یک بخش کامل کیهانی آشکار شده و نقاب از چهره ی آن ها برگرفته شده است «. - نصر ، 155 : 1381و - 156 در باور فیلسوفان سنت گرا، سنت حقایقی را آشکار می کند که دارای ماهیتی فرا شخصی است که ریشه در ذات حقیقت دارد ، به عبارت دیگر، سنت در آن واحد هم حقیقت است و هم حضور . نصر معتقد است »: سنت علمی است که بیش از اندازه واقعی است - «. همان ، - 156 در نظر ایشان این دانش » بیش از اندازه واقعی « ناشی از علم قدسی است که در گوهره ی سنت قرار دارد . آن چه سنت گرایان سخت بدان می اندیشند، فواید و ثمرات سنت است، به ویژه که در دنیای مدرن مورد تهدید قرار گرفته است. لذا، به این معنا سنت گرایی ، آرمانی است که با سنتی زیستن متفاوت است . لذا هنرهای قدسی نیز به عنوان صورت نمادین و بیرونی این باور در ارتباط با آن نمایان می گردد و هنرمند سنتی در لایه های درونی ذهن معطوف به انگاره های کهن و باورهای جاویدان، پایدار و آگاهانه ای است که در حقیقت چیزی جز سنت خداوندی نیست .
بنابراین می توان تعریف فرهنگستان هنر در این خصوص را پذیرفت که بر اساس آن »هنرهای سنتی به آن دسته×از هنرها و صنایع بدیعی گفته می شود که جوهر آن برگرفته از مبداء وحیانی بوده و دارای صورتی متناسب با آن گوهر است و تأسیس آن به نحوی به اولیاء دین و یا تجلیات باطنی هنرمندان مربوط شده و طی قرون متمادی از طریق هنرمندان و هنروران با حفظ آداب معنوی ، سینه به سینه به عنوان میراثی گرانقدر به ما رسیده است . هنرهایی که افزون بر اصول ثابت ، دارای فروع متغیری است که سبب تطبیق آن با شرایط هر دوره می گردد. - « یاوری ، - 11 : 1386 هنرهای صناعی ،معماری سنتی ، موسیقی سنتی و نمایش های آیینی انواع مختلف این هنرها می باشند، ارتباط تنگاتنگ هنرهای سنتی در همنشینی متعامل ایشان با یکدیگر و هم سویی با سازو کار فرهنگ و اجتماع می تواند نقطه اتکاء هنرمندان و پژوهشگران معاصر در تبیین لزوم توجه به داشته ها و داده های سنتی و بومی قرار گیرد، آرتر ابهام پوپ میگوید: » هنر ایران بر تزئین مبتنی است، از همان آغاز هنرمندان خواسته اند نقشهایی را که کنایه و نشانهای از اشکال و امور خارجی است بنگارند واین گونه نقش ها نه فقط اشیاء را به صورت انتزاعی نشان میدهد، بلکه جنبهی عاطفی آنها را نیز جلوهگر می سازد و چون این نقوش بر عادات و عقاید دینی مبتنی باشد و رابطه میان هر علامت با آداب مذهبی ادراک شود، ممکن است عمیقترین تاثیر را به وجود آورد و ابهت و جنبهی روحانی هنر ایرانی هم به سبب آن است که کمال آن در تزئین مطلق است. - « پوپ ، 1 : 1380 و - 2
هرچند این عبارت نباید مارا از سازوکار معنایی و محتوایی این نقوش و ارتباط مشخص آن با فرهنگ و باورهای مردم این سامان دورسازد لیکن به درستی اهمیت وتاثیر نقشمایه های تزئینی را در تدارک هویت فرهنگی و نشانه های تصویری وحدت بخش به منظور تحکیم بن مایه های هویتی نسل های متفاوت بیان می سازد. تزئینات معماری به عنوان فصل مشترک صنایع دستی و معماری سنتی ایران، یادآور زیباترین هم آوایی تزئین و کارکرد در فضای شهری جامعه سنتی ایران است و زیبا ترین شاهکارهای معماری ایرانی - اسلامی به مدد شیوه های مختلف تزئین جایگاهی ورای سازه های صلب و کارکردی یافته و به عنوان اثری هنری منظری چشم نواز را پدید آورده اند، آن چه امروزه به عنوان گرافیک محیطی شناخته می شود ، در حقیقت تلاشی است به منظور تجربه پیوند انسان و محیط و در بر گیرنده ی ساختارهایی فرا رشته ای نظیر طراحی سیستمهای راهیابی . گرافیک های معمارانه ، دیزاین نمایشگاهی، گرافیکهای هویتی، دیزاین شهری. دیزاین پیکتوگرام، دیزاین فروشگاهی و ... با نگاهی به ان چه به عنوان میراث فرهنگی و معماری سنتی ایرانی به جای مانده به سادگی می توان نمود کاربردی و کارکردی این عناوین را باز شناخت، استاد کریم پیرنیا مهمترین ویژگی های هنر و معماری اسلامی را چنین بر می شمارد : » مردم واری، پرهیز از بیهودگی، نیارش، خودبسندگی و درون گرایی - « پیرنیا ، - 26 : 1386 اگر برای مطالعه بیشتر در خصوص این ویژگی ها کتاب سبک شناسی معماری ایرانی را تورق نمایید خواهید دید که در تمام این اصول، جدایی ناپذیری زیباسازی از سازه و سازه از فضای شهری، امری است ذاتی. الحاقی نبودن تزئینات به بنا و همچنین "سازوارتر" بودن بنا نسبت به محیط شهری نکات مهمی هستند در بدست آوردن کلیدهای بازیابی هویت در فضای شهری و اهمیت نقش