بخشی از مقاله

خلاصه
هنر گرافيک يکي از ابزارهاي مهم اطلاع رساني است که تخصص هاي گوناگوني را شامل مي شود. يکي از ايـن تخصص ها، گرافيک محيطي است . گرافيک محيطي علمي است که در آن چگونگي استفاده از انواع فـرم هـا، رنگ ها، نقش ها، نوشتار و تصاوير گوناگون به شکل ماهرانه و اصولي و برنامه ريزي شده در جهت بهتر وسـاده تر شدن ارتباط و همچنين ايجاد زيبايي در محيط عمومي، مطرح شده و مورد بررسي قرار مي گيـرد. هـدف از نگارش اين مقاله بررسي عملکرد گرافيک محيطي در دانشگاه تربيت مدرس به عنوان يک مکان عمومي است و روش تحقيق مطالعات کتابخانه اي، از طريق مقايسه ، تحليل و تحقيقـات ميـداني اسـت . بـا بررسـي عملکـرد گرافيک محيطي در يک محيط سازماني، اين نکته ثابت مي شود که اين جنبه از هنر گرافيک آنطـور کـه بايـد مورد توجه واقع نشده است . با معرفي توانايي هاي اين شاخه از هنر گرافيک ، نقش طراح گرافيـک در سـهولت در امر مسيريابي و اطلاع رساني و زيباسازي محيط و در نتيجه ايجاد امنيت و آرامش براي مخـاطبين ، پررنـگ تر مي شود.
واژه هاي کليدي: گرافيک محيطي، اطلاع رساني، علائم تصويري، تزئين
١. مقدمه
اين مقاله مجالي است تا عملکرد گرافيک محيطي، در يک مکان عمومي بررسي شده و نقـاط ضـعف و قـوت آن شناسـايي شود. مهم ترين انگيزه انجام اين پژوهش ، مشکلاتي است که در سيستم اطلاع رساني و مسيريابي و ساير عناصر گرافيـک محيطـي در اغلب اماکن عمومي به طور عام و در دانشگاه تربيت مدرس به طور خاص وجود دارد. با وجود اين که افراد بسياري، به طور مداوم به ايـن دانشگاه مراجعه مي کنند و اغلب آنان در رسيدن به مقصد، دچار مشکل مي شوند، تدابير ويژه اي براي آن در نظر گرفته نشـده اسـت ؛ اين پژوهش در صدد است راهکاري جهت رفع اين مشکلات ارائه کند.
علائم تصويري در گرافيک محيطي ، در برقراري ارتباط و پيام رساني، نقش مهمي ايفا مي کنند و داراي اثري بسيار سريع و موثر هستند. علاوه براين ، بکارگيري نقوش سنتي ايراني در اين علائم ، علاوه بر اينکه به زيباسازي محيط کمک ميکند، هويت و فرهنـگ تصويري و سنتي ايران را در گوشه و کنار يادآور ميشود. استفاده مناسب از توانمنديهاي اين بخش از هنر گرافيـک ،مـيتوانـد موجـب آرامش خاطر افراد جامعه شده و به ميزان قابل توجهي از اتلاف وقت آنان بکاهد.
به دليل عدم شناخت عمومي نسبت به هنر گرافيک و به طور خاص گرافيک محيطي در جامعه ايراني ، ارائه و اجراي پروژه هايي از اين قبيل ، ميتواند در اذهان عمومي نقش ويژه اين هنر را پررنگ تر نموده و جايگاه خود را در جامعه مدرن امروزي بدست آورد.
روش انجام تحقيق ، پس از مطالعات کتابخانه اي، از طريق مقايسه ، تحليل و تحقيقات ميداني است ؛ به اين ترتيب که در ابتدا به تحليل عناصر گرافيک محيطي و عوامل موثر بر عملکرد آن پرداخته و سپس عملکرد گرافيک محيطي و عوامل موثر بر آن در دانشگاه تربيت مدرس مورد بررسي قرار گرفته و پس از تحقيقات ميداني و تحليل و مقايسه ، راهکارها و پيشنهاداتي جهـت بهبـود عملکـرد آن ارائه ميگردد.
٢. پيشينه تحقيق
بررسي ها نشان مي دهد که تا قبل از قرن بيستم طراحي گرافيک محيطي بـه شـکل امـروزي در جوامـع وجـود نداشته است ؛ علائم و نشانه ها، تبليغات ساده اي بودند که روي ساختمان نصب مي شدند، نقشه هـا روي برگـه هـاي کاغـذي چاپ يا طراحي ميشدند و پرچم ها نشانه يک دسته يا گروه بودنـد. حتـي امـروزه مباحـث کمـي در مـورد اصـول سيسـتم اطلاع رساني موجود است . در واقع ، ظهور و پيدايش سيستم هاي اطلاع رساني و طراحي نشانه ، بـه واسـطه نيازهـاي جهـان مدرن همراه با نقل و انتقالات با سرعت بالا، پيشرفت هاي تکنولوژي و فعاليت هاي اجتماعي به وجود آمده است .
« تا قرن بيستم ، طراحي و نقشه يک ساختمان به خاطر يک سري قراردادهاي خاص با مراجعه کننـده آن ارتبـاط داشت . به عنوان مثال ، طرح يک کليسا، براي عابدان آن به واسطه سنتي که قرن ها در ذهـن آنهـا حـک شـده کـاملا قابـل شناسايي بود. معماري سنتي با ظهور تکنولوژي و کاربردهاي جديد کم رنگ شد و سپس با ظهـور معمـاري مـدرن ، خاتمـه پيدا کرد. به زودي علائم مکمل سيستم هاي اطلاع رساني ماننـد نقشـه هـا و نشـانه هـا پديـدار شـدند. ايـن رونـد در محـيط دانشگاه ها بيشتر آشکار گرديد. محوطه دانشگاه مدرن ، موسسه تکنولوژي و فن آوري ايلينوئيز کـه توسـط لودويـگ مـايز طراحي شد، به ساختار قديمي فضاي دانشگاهي خاتمه داد و طرحي جايگزين شد که در آن ساختمان ها دقيقا شبيه به هم بودند و هيچ گونه راه ورودي مشخصي وجود نداشت ؛ از اين نقطه نظر، علائم ، کيوسک ها و نقشه ها پايه هـاي کليـدي و مهـم سيستم راهيابي دانشگاه شدند و از آن پس تخصص هاي طراحي براي پاسخگويي به نيازهاي گسترده فرهنگـي و اقتصـادي به وجود آمد و طراحي گرافيک درکنار معماري به عنوان يک سيستم اطلاع رساني بـراي پاسـخ بـه نيازهـاي متغيـر صـنعت مدرن به نوبه خود مورد توجه قرار گرفت .» [١، ص ١٠]
تحولات اجتماعي و اقتصادي در اواسـط قرن بيستم موجب شد که طراحـي گرافيـک و معمـاري تحـت تـاثير سـاير رشته هاي متجانس چون طراحي صنعتي و طراحي شهري به تدريج در آنها ادغام و باعث پديدآمدن رشته جديـدي بـه نـام گرافيک محيطي شود.
٣. تعريف گرافيک محيطي
فعاليت هاي طراحي گرافيک که در محيط هاي داخلي و خارجي انجام ميگيرد، گرافيک محيطي ناميده مـيشـود. گرافيـک محيطي علمي است که در آن چگونگي استفاده از انواع فرم ها، رنگ ها، نقش ها، نوشتار و تصاوير گوناگون به شکل ماهرانه و اصولي و برنامه ريزي شده در جهت بهتر و ساده ترشدن ارتباط و همچنين ايجاد زيبايي در محيط عمومي، مطـرح شـده و مورد بررسي قرار ميگيرد.[٢، ص ٢٣] به عبارت ديگر،« هرآنچه از تصوير و چشم انداز که در محـيط اطـراف انسـان وجـود دارد ، تحت عنوان گرافيک محيطي تلقي ميشود. » [٣، ص ٣٠٢]
در اروپا و امريکا ،گرافيک را در شکل گيري فضاهاي داخلي و خارجي، در معماري و شهرسازي با واژه هايي چـون گرافيک محيطي ، يا طراحي نشانه و يا سايناژ به معني نشانه گذاري بيان ميکنند؛ که اگر اين کاربرد در خدمت فضاهاي بيروني شهر مثل خيابان ها، ميادين ، فضاهاي سبز عمومي و ديوارهاي خارجي ساختمان ها باشد، بـه آن علائـم يـا گرافيـک شهري يا خياباني ميگويند. [٢، ص ٢٣]
عناصر گرافيک محيطي بنا به نوع کاربرد آنها در سه بخش اصلي قرار مي گيرند :
« ١ . اطلاع رساني وتبليغاتي : مانند تابلوهاي راهنماي مسير که کار اطلاع رساني را انجام ميدهند و بيل بوردها که جنبـه تبليغاتي دارند.
٢ . تزئيني : مانند نقاشيهاي ديواري که براي زيباسازي فضاي شهري يا فضاهاي داخلي به کاربرده مي شود.
٣ . تجهيزات شهري: مانند ايستگاههاي اتوبوس که درآن محلي براي نصب عناصرگرافيک طراحي مي شود.» [٤، ص ١٣]
٤. هدف طراحي گرافيک محيطي
سيستم هاي گرافيک محيطي به طور کلي چند هدف اصلي دارند:
- تشخيص هويت يک منطقه يا يک مکان يا ساختمان به مثابه يک نماد شهري.
- راهنمايي مردم براي رسيدن به مقصد مورد نظرشان از طريق جهت يابي.
- تبليغ و اطلاع رساني به مردم از مکان ها ، فعاليت ها و رويدادهايي که از آن بي خبرند.
- بالابردن آرامش روحي و رواني افراد در هنگام قرارگرفتن در محيط .
- تزئين و زيباسازي محيط که در عين حال مي تواند کارکردهاي قبلي را هم داشته باشد.
٥. عوامل موثر در عملکرد گرافيک محيطي
در طراحي گرافيک محيطي همچون ساير تخصص هاي گرافيک ، چگونگي بکارگيري عناصر بصري يک عامل مهم و حياتي در برقراري ارتباط و انتقال پيام است . از آنجايي که عناصر گرافيـک محيطـي در ابعـاد گونـاگون و بـه شـکل هـاي متفاوتي در معرض ديد مخاطب قرار ميگيرد، علاوه بر آن عناصر، عوامل متعدد ديگري نيز بـر عملکـرد گرافيـک محيطـي تاثيرگذارند که ضروري است در حين طراحي مد نظر قرار گيرند. « بر طبق نظريه مارتي ، در ارتباط بصري ، هفـت لايـه از عمق معنا وجود دارد:
الف- ادراک- عوامل مختلف بصری وجود دارند که ما را وادار میکنند، یک اثر هنری را بررسی کنیم، سلسله مراتب هنری، رنگ، کنتراست و شبیه سازی همگی کیفیت های ظاهری هستند که توجه بیننده را به سمت اثر جلب میکند.
ب - تاثير– تصاوير با کيفيات لامسه اي باعث مي شوند، بيننده يک واکنش واقعي به اثر نشان دهد. چنين تصاويري ايـن قدرت را دارند که حس کنجکاوي مخاطب را تحريک و يا نابود کنند.
پ - عاطفه– توسل به احساسات و عواطف بيننده ، خيلي بيشتر از توجه به منطق و استدلال او، قدرت و جذابيت کـار را بالا ميبرد؛ احساسات مثبت و منفي از قبيل عشق ، صداقت ، اعتمـاد و تـرس همگـي در تبليغـات بکارگرفتـه مـيشـوند تـا محصولات به فروش برسند.
ت - فهم– تصاويري که واکنش و مشارکت مخاطب را مي طلبد، باعث درک عميق تري از سوي بيننده مي شود.
ث - همزادپنداري– همزادپنداري بين انسان و ديگر اشکال ، اعم از طبيعي يا دست سازبشر، يکي ديگر از راههاي ايجاد ارتباط است . طرحي که به جنبه هوشي يا حسي انسان مربوط شود، اغلب يک ارتباط عميق با مخاطب برقرار مي کند.
ج - انعکاس– انعکاس پيام هاي تصويري، تمثال ها و تصورات کهن اغلب نوعي وابسـتگي بـه گذشـته را در انسـان بيـدار ميکند؛ سنت و تاريخ به عنوان حقيقت در ذهن انسان منعکس ميشود. براي مثال نشان دانشگاه تهران يادآور هنر ساساني است .
چ - معنويت– هنگامي بکار برده ميشود که يک کار مفهومي وکيفيت هاي هنري درکنـارهـم قـرارگيرنـد تـا پيـامي را انتقال دهند. همه چيز در ارتباط بصري از مفهوم تا اجرا با هم هماهنگ و هم نوا هسـتند؛ ماننـد يـک قطعـه موسـيقي.[٥ ، صص ٢٠-٢١] ارتباط تصويري، سخن ، زبان نوشتاري وتصوير را از طريق پيام هايي زيبا، باهم ترکيب ميکند ، از نظر حسـي و هوشي با مخاطب ارتباط برقرار کرده ، اطلاعات مربوطه را به آنها انتقال ميدهد . هنگامي که طراحي گرافيک به درسـتي انجام شود، هويت ميبخشد، اطلاع رساني ميکند، آگاهي ميدهد، تفسير ميکند و حتي بيننده را متقاعد ميکند که کـاري را انجام دهد.
«فرستنده و دريافت کننده پيام ، بايد با يک زبان بصري صحبت کنند. در ايـن روش ، طـراح بـه عنـوان مفسـر و مترجم پيام ها عمل ميکند. کاهش ميزان اطلاعات در تصوير، طرح آزاد و ساده اي به وجـود مـيآورد کـه ايـن هـدف همـه روش هاي ارتباطي است . براي اين که ارتباط بصري موثر اتفاق بيفتد، بايـد فرسـتنده پيـام ، مشـتري و يـک دريافـت کننـده (مخاطب نهايي) وجود داشته باشد. طراح ، پيام هاي بصري را با ترجمه احتياجات فرستنده پيام ، به تصاوير و محتوايي کـه بـا دريافت کننده ارتباط برقرار کند، رمزگذاري مي کند» نموار (الف )[٥ ، ص ١٤].

٦. جنبه هاي مختلف عملکرد گرافيک محيطي
١- « معناشناختي: آيا سمبل هاي طراحي شده ، پيام مورد نظر را به مردمي کـه داراي فرهنـگ هـا يـا حـداقل جـزئ فرهنگ هاي مختلف هستند، ميرساند؟
٢- ترکيبي: آيا ارتباط يک تصوير بصري با ديگر تصاوير و سمبل هاي مندرج در سيستم تابلوها، قابل درک است و آيا اين تصاوير با کل طرح تناسب دارد؟
٣- عملي : آيا تابلو قابل درک است و تحت شرايط و ابعاد متفاوت ديده ميشود؟» [ ٦ ، ص ٦١ ]
٧. بررسي گرافيک محيطي در دانشگاه تربيت مدرس
دانشگاه تربيت مدرس به عنوان يک محيط سازماني که نمونه کوچکي از جامعه بزرگ شهري است ، جهت نقـد و بررسي درنظر گرفته شده است . اين بررسي از اهميت ويژه اي برخوردار است چرا که به واسطه آن شناخت کاملي از افراد و محيط حاصل مي شود و در نتيجه اين شناخت ، طراحي يک سيستم دقيق و کـاربردي و اصـولي گرافيـک محيطـي در آن ميسر ميگردد. امروزه به علت گسترش و توسـعه دانشـگاه و تفکيـک بخـش هـاي مختلـف آن بـه دانشـکده هـا، کـلاس هـا، کتابخانه ها، آمفي تئاترها و ... ، ضرورت ايجاد علائم گرافيک محيطـي همـراه بـا نقشـه هـا و کيوسـک هـاي اطـلاع رسـاني، محسوس تر است . دانشگاه تربيت مدرس ، به واسطه اعتبار و اهميتي که در علوم مختلف ميـان دانشـگاه هـاي کشـور دارد و همچنين مراسم بسياري از قبيل سمينارها، نشست ها، ميزگردها، آزمون ها، مسابقات و امتحانات ، مراسم مختلف در مناسبت هاي مذهبي و ... که هر روزه به شکل هاي مختلف در آن برگزار ميشود، مخاطبين و مراجعين بسـياري دارد. امـا وضـعيت موجود در دانشگاه ، به نوعي است که هميشه افراد تازه وارد در محوطه دانشگاه سرگردان هسـتند و از هـر رهگـذري بـراي رسيدن به مقصد خود، ياري ميجويند و علائم گرافيک محيطي موجود، پاسخگوي نياز مراجعه کنندگان نيست ؛ ايـن نشـان دهنده عدم استفاده درست از علائم راهنما و طراحي نامناسب گرافيک محيطي موجـود در دانشـگاه اسـت . بـا وجـود يـک سيستم اطلاع رسان موفق ، مراجعه کنندگان به آساني و در اسرع وقت ، قادر خواهند بود، مقصد خود را بيابند .
اجتماع دانشگاه ، تلفيقي از افراد مختلف است . اين افراد رؤسا، کادر آموزشي، کارمندان و سـاکنين ايـن دانشـگاه هستند که از آن حمايت مي کنند. گروههاي دانشـجويي حـال و آينـده نيـز در ايـن اجتمـاع مشـارکت دارنـد. امـا تمرکـز سيستم هاي مسيريابي ، روي افراد تازه وارد به دانشگاه است . زيرا آنها با وضعيت و شرايط محيط دانشگاه آشـنايي کمتـري دارند.
براي تحقيق و بررسي ابتدا ، تمام اطلاعات و منابع موجود در دانشگاه جمع آوري مي شود. اين اطلاعات در مورد بخش هاي مختلف دانشگاه ، امکانات موجود ، رشته ها و دانشکده هاي مختلف و راههاي خروجي ، محل پارکينگ هـا و ... مي باشد. براي بررسي عناصر گرافيک محيطي موجود در دانشگاه و ساير عناصر مورد نياز، ضروري اسـت تصـاويري از آنهـا تهيه شود . قدم بعدي مصاحبه با افراد متعددي است که به اين دانشگاه مراجعه ميکنند و يا حتي کساني کـه در دانشـگاه مشغول به کار هستند. هريک از اين افراد محيط را به شکل هاي گوناگوني تجربه و احسـاس کـرده انـد و هريـک بـه شـيوه خاصي در هدايت مسير نياز دارند. توجـه بـه اولـين تجربـه مراجعـه کننـدگان بسـيار حـائز اهميـت اسـت . بـراي مثـال از مراجعه کنندگان سوال شد که در اولين بازديد قبل از اين که طرح ها و فضاها را بررسي کنند، چه چيزي توجه آنها را جلب کرده است ؛ چه ديده ، چه شنيده و حتي چه چيزي را احساس کرده اند ؛ مسير خود را به راحتي يافته و يا اين که گمـراه شده اند ؛ اغلب آنان پاسخ هاي مشابهي دادند مبني بر اين که در هنگام ورود به دانشگاه از به خاطر عدم وجود نقشـه و يـا راهنماي ديگري از نگهباني آدرس محل مورد نظر خود را سوال کرده اند. نگهبان هم از طريق مسـجد (کـه گنبـد آن از دور پيداست ) مسير را نشان داده است . آنها در ميانه راه ، مسير خود را گم کرده اند و تا رسيدن به مقصد ناچـار شـدند، بارهـا مسير را از عابرين پرس و جو کنند. يکي از مراجعين به کمک تابلوها به مسير خود ادامه داده بـود ولـي در انتهـا بـه جـاي رسيدن به دانشکده علوم انساني با کتابخانه مرکزي مواجه شده بود. ثبـت ايـن مشـاهدات ، راهنمـايي بـراي يـافتن راه حـل مطلوب جهت يک سيستم اطلاع رساني مناسب در دانشگاه خواهدبود.
اطلاعاتي که در روند تحقيق ، جمع آوري شده بايد با اطلاعاتي که در روند مصاحبه حاصل شده ، تلفيق شـود تـا داده هاي کامل و جامعي براي طراحي گرافيک محيطي به دست آيد. طراح همچنين بايـد بدانـد، مسـئولين دانشـگاه مـي خواهند چه تصويري از دانشگاه در ذهن کارمندان و افرادي که ممکن است از دانشگاه بازديد کنند، ايجاد شود ؛ براي مثـال يک فضاي علمي، سياسي، مذهبي و سنتي.
براي طراحي يک سيستم عملي و موفق ، جهت ايجاد يک فرهنگ سازماني، بايد اطلاعات مهمي که شامل اسـامي کارمندان و اساتيد و ... ، نشاني ساختمان ها، طبقات ، شماره اتاق ها، دستورالعمل هاي کلامي، نوشتاري و حتي صـوتي و ... است ، در يک توالي و ترتيب مناسب مورد توجه و بررسي قرار گيرد. يک تکنيک گرافيک محيطي که بـه ويـژه در سيسـتم هاي اطلاع رساني، به شکلي موفق عمل مي کند، طراحي علائم است که در محيط هاي اجتماعي مرکزي قرار مي گيرنـد و بر فرهنگ سازماني دانشگاه تاکيد دارند.
نکته ديگري که در بررسي و طراحي يک سيستم اطلاع رساني در محيط سازماني بايد مـورد توجـه قـرار گيـرد ، اطلاع از برنامه ها و طرح هاي گسترش دانشگاه در آينده است . براي مثال دانشکده فني و مهندسي در حال توسعه اسـت و يا ساختمان بزرگ ترين کتابخانه خاور ميانه در حال توسعه است ؛ اطلاع از اين که براي سـاختمان هـاي آينـده چـه پـيش بيني هاي ديگري انجام شده است و آيا ساختمان هاي بزرگ موجود ، به چند بخش تقسيم خواهند شد يا جاي آنها تغييـر خواهد کرد و يا اين که ساختمان بازسازي يا تغيير کاربري خواهد داشت ؛ در حال حاضر چه الگوهاي ترافيکي موجود اسـت و چه تصميم گيري هاي عمده اي براي هر فضا اتخاذ شده که بر نيازهاي مسير يابي و اطلاع رساني تاثيرگذار خواهد بـود و اطلاعاتي مانند اين ها لازم است ، جمع آوري شود.
در ادامه پس از جمع آوري اطلاعات ، عناصر گرافيک محيطي موجود دانشگاه به کمک تصاوير، بررسي مي شـود تا از طريق ذکر مشکلات موجود و اطلاعات جمع آوري شده ، راه حل هايي جهت بهبـود سيسـتم اطـلاع رسـاني و گرافيـک محيطي دانشگاه ، ارائه شود.
همانطور که در تصوير مشاهده مي شود ، اندکي جلوتر از درب ورودي دانشگاه ، در کنـار اتـاق انتظامـات ، نقشـه دانشگاه و در کنار آن تابلوي دفتر شرکت پست و در مقابل آن ، سايه بان انتظامات دانشگاه نصب شده است و مـانع روئيـت آن مي شود. تابلوي شرکت پست به رنگ زرد و تابلوي نقشه به رنگ سياه و ارغـواني و سـايه بـان بـه رنـگ هـاي مختلـف درخشان در کنار ديوار آجري کيوسک نگهباني ،ترکيب ناهماهنگي از رنگ ها و فرم ها ايجاد کرده اند و با ايـن نـاهمگوني، مخاطب نه تنها اطلاعات لازم را دريافت نمي کند، بلکه احساس ناامني و سردرگمي ميکند. جزئيات نقشه با انـدازه نسـبتا کوچک آن ، به حدي زياد است که هيچ عابر و راننده اي نمي تواند محل مورد نظر خود را در آن بيابد. البته مـدت زيـادي است که ساختمان هاي دانشگاه تغيير کاربري داشته اند ، اما نقشه همچنان به صورت قديمي خود باقي مانده اسـت . نقشـه روي تابلويي با دو پايه استوانه اي سياه رنگ نصب شده که از هيچ گونه زيبايي و جذابيت و طراحي خاصي برخوردار نيست و نه از لحاظ فرم و نه از لحاظ رنگ با محيط اطراف هماهنگي ندارد و مخاطب را به سوي خود جلب نميکند. حتي اگر نقشه بر طبق معيارها و شرايط کنوني دانشگاه طراحي شده باشد، محل نصب آن به گونه اي است که عابران نميتواننـد مقابـل آن بايستند و مسير خود را بيابند چرا که داخل باغچه گلکاري شده نصب شده است . تصوير(١)
تصوير (١) درب ورودي دانشگاه تربيت مدرس (نماي نزديک )
مأخذ : عکاسي توسط نگارندگان
در اينجا بهتر است يک نقشه کلي، بدون جزئيات ، با اندازه بسيار بزرگتر از آنچه هم اکنون نصب شده در مقابل در ورودي قرارگيرد و در آن از رنگ هاي متنوع و درخشان و جذاب براي نشان دادن بخش هاي مختلف استفاده شود و موقعيت بيننده روي نقشه مشخص شود، تا او به راحتي محدوده مقصد مورد نظرخود را بيابد. لازم است عوامل اضافي ديگـر حـذف شود و نقشه اي با جزئيات بيشتر در اختيار مراجعه کننده قرار گيرد. اتاق نگهباني نيز بهتر است با ساير عناصـر گرافيـک محيطي دانشگاه ، هماهنگ باشد و براي ديوار خارجي آن طرح هايي جهت زيبايي و هماهنگي ارائه شود.
در ادامه يک راه مستقيم وجود دارد که تا رسيدن به ميدان اصلي دانشگاه ادامـه مـييابـد. در ميانـه ايـن مسـير گلکاري شده ، دو راه خروجي وجود دارد؛ خروجي اول به سمت دانشکده علـوم پايـه ، ايسـتگاه اتوبـوس و پارکينـگ بـزرگ دانشگاه و خروجي دوم به سمت دفتر شرکت پست و بانک تجارت است ؛ اما فقط تابلوي کوچک آبي رنگي جهـت دانشـکده علوم پايه را در خروجي اول نشان ميدهد و نشاني از پارکينگ و ايستگاه اتوبوس و ... در تابلو نيست .
امتداد مسير، به ميدان اصلي دانشگاه ، منتهي ميشود. در وسط ميدان دو تابلوي راهنما نصب شده است . يکي از آنها مسير تالار شکرانه و ديگري مجموعه ورزشي را در ضلع شرقي دانشگاه نشان ميدهد، در حاليکه هردوي آنها در ضـلع غربي واقع شده اند. با وجود اين که هردو، در يک مسير هستند، از دو تابلوي مجزا براي اطـلاع رسـاني اسـتفاده شـده اسـت .
به نظر ميرسد، اين جابجايي مسير به علت چرخش تابلوها بوده است و از آنجايي که از اين موارد در دانشگاه به وفـور يافـت ميشود، در مورد نمونه هاي مشابه آن در جاي ديگر اشاره خواهد شد.
تابلوهاي ديگري به طور پراکنده در اطراف ميدان قرار گرفته که پس از دقت فراوان مشخص ميشود ايـن تابلوهـا دانشگاه را به سه ضلع جنوبي، غربي و شرقي تقسيم کرده است . در اينجا تابلوها، بر اساس نوع ساختار و ترکيـب و عناصـر بصري مورد بررسي قرار ميگيرد. لازم به ذکر است که اين تابلوهاي نسبتا جديد هستندو بـراي حـل مشـکلات مسـيريابي دانشگاه ، طراحي و نصب گرديده اند. در ظاهر اين تابلوها براي مراجعين سواره طراحي نشده اند، چرا که اولا مسير پارکينـگ را نشان نميدهند و دوما اندازه نوشتار تابلوها بر اساس حرکت ماشين ها و فاصله آنها با تابلو، طراحـي نشـده انـد و حتـي از ميانه ميدان قابل روئيت نيستند. محل نصب تابلوها به گونه اي است که به راحتي در معرض ديد قرار نميگيرنـد و مخاطـب بايد چند بار به دور ميدان بچرخد تا مسير خود را بيابد. در ضمن ارتفاع تابلوها تا سطح زمين کم است ؛ تابلوها بايـد قـدري بالاتر از افق ديد افراد نصب شوند؛ تا اگر فردي مقابل تابلو ايستاده بود و يا ماشيني در جلوي آن پارک شده بود، تابلو بـراي ديگران قابل روئيت باشد. نکته ديگري که در مورد اين تابلوها شايان ذکر است اين است که تالار شـکرانه در تـابلوي ضـلع غربي آمده و سازمان مرکزي در تابلوي ضلع جنوبي دانشگاه آمده است ؛ حال آن که تالار شکرانه در داخل ساختمان سازمان مرکزي واقع شده است . علاوه بر اين در هيچ يک از تابلوها ، اثري از دانشکده علوم انساني نيست در حاليکه ايـن دانشـکده در مسير سازمان مرکزي واقع شده است . در مورد خوابگاه هاي متاهلين نيز که در ضلع غربـي قراردارنـد در تـابلو اشـاره اي نشده است و در تابلوي ضلع جنوبي نيز نام ساختمان آموزشي، درج نشده است . بنابراين محتويـات تابلوهـا نـاقص اسـت و براي درج اطلاعات در آنها، برنامه ريزي خاصي انجام نگرفته است . تصوير(٢) ، (٣) ، (٤) و (٥) اما مهمترين انتقادي کـه بـه
اين تابلوها وارد است ، شکل ظاهري و جهت آنها است . در مقايسه تابلوي ضلع شرقي با ضلع غربي ، مشاهده مي شود:
تصوير (٢) محل قرارگيري تابلوهاي راهنماي مسير فعلي
تصوير(٣) تابلوي ضلع غربي تصوير (٤) تابلوي ضلع جنوبي تصوير (٥) تابلوي ضلع شرقي
مأخذ : عکاسي توسط نگارندگان
نماي کلي تابلوي جهت راست ، جهت غرب و نماي کلي تابلوي جهت چپ ، جهـت شـرق را نشـان مـيدهـد. در تابلوي جنوبي نيز جهت راست ، غالب است ، درحاليکه فلش جهت جنوب را نشـان مـيدهـد. زيـرا همـانطور کـه مشـاهده ميشود، تابلويي که جهت راست را نشان ميدهد، به شکل (الف ) و تابلويي که جهت چپ را نشان مي دهد همچنـين تـابلوي جنوبي، به شکل (ب ) است .
تابلو ها از دوقطعه چوب مستطيل شکل عمود برهم تشکيل شده بـه عنـوان پايـه تـابلو و يـک صـفحه از جـنس پلکسي گلاس که به پايه متصل شده و محتويات تابلو در آن ثبت شده است . چوب و پلکسـي گـلاس آبـي از نظـر رنـگ و جنسيت باهم هماهنگي ندارند ؛ لذا ترکيب منسجمي تشکيل نداده اند و به يک سري عناصر مجزا و بي ارتباط بـا يکـديگر مبدل گرديده اند. همچنين براي اتصال پلکسـي بـا چـوب ، يـک قطعـه مفتـول فلـزي ،بـه دور آن پيچيـده شـده و نمـاي ناخوشايندي را ايجاد کرده است . انتخاب پلکسي نيز براي ثبت اطلاعات ، گزينه مناسبي نبوده ، چرا که انعکاس نور مانع خوانايي آن گرديده است . تصوير(٦)
شکل (الف ) شکل (ب ) تصوير(٦) اتصال قطعات تابلو
مأخذ : عکاسي توسط نگارندگان
نوع و اندازه حروف بنا به عملکردي که بايد در اين فضا داشته باشد، مناسب نيست . حـروف از زيبـايي و خوانـايي لازم برخوردار نيست . انتخاب رنگ سفيد حروف در زمينه آبي لاجوردي تا حدودي مشکل خوانايي را بهبود بخشيده اسـت ؛ چرا که نوشتار سفيد روي زمينه آبي تيره ، قدري بزرگتر به نظر ميرسد؛ اما چيدمان حروف در تابلو به درستي انجام نشـده است ؛ نوع چيدمان حروف هم در زيبايي و هم در تاکيد جهت تابلو، ميتواند نقش موثري داشته باشـد. بـه عنـوان مثـال در تابلوي جهت غربي، نوشتار ميتواند به صورت چپ چين قرارگيرد تا هم از نظم کافي برخوردار باشد و هم بـر جهـت غـرب تاکيد بيشتري داشته باشد

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید