بخشی از مقاله


آسیب شناسی اجتماعی قابوس نامه


چکیده

آسیب اجتماعی یک اختلال و ناهنجاری است که سبب زیان دیدن کل جامعه یا گروه بزرگی از آن میشود و آسیبشناسی اجتماعی به بررسی و شناخت این ناهنجاریها میپردازد تا بتواند با راهکارهای مناسب، کژرویها را ریشه کن کند.

ادبیات پارسی، عرصهی بروز انواع آسیبهای اجتماعی است و با پژوهش در آن میتوان به رفع این ناهنجاریها کمک کرد.

کتاب قابوسنامه نوشتهی امیر عنصرالمعالی کیکاوس بن اسکندر بن قابوس بن وشمگیر بن زیار، یکی از آثار گرانسنگ ادب پارسی است که به عنوان یک اندرزنامه و کتاب زندگی، بازتاب دهندهی باورها و اندیشهها، آرمانها، کردارها، آداب و رسوم و مضامین اجتماعی روزگار نویسنده است. قابوسنامه، بسیاری ازآسیبهای اجتماعی روزگار خود را نشان داده است.

با پژوهش در قابوسنامه میتوان به درک جامعهشناختی و روانشناختی از روزگار نویسنده رسید؛ از آسیبهای اجتماعی، خواستگاه و علل پیدایش این ناهنجاریها آگاه شد و راهکارهایی برای مبارزه با کجرویهای اجتماعی ارائه کرد.


کلیدواژهها: آسیب اجتماعی، آسیبشناسی اجتماعی، ادبیات پارسی، عنصرالمعالی، قابوسنامه، کجروی، ناهنجاری.

ٌ




مقدمه

آسیب اجتماعی

آسیب، در واژهنامهها چنین معنا شده است: »زخم، کوب، ضرب (6) آفت، بلا، نکبت، مصیبت، گزند، آزار، زیان... سایش (16)

تعریف آسیب اجتماعی از نظر دکتر هدایت االله ستوده در کتاب آسیبشناسی اجتماعی چنین است: »آسیب اجتماعی به هر نوع عمل فردی یا جمعی اطلاق میشود که در چهار چوب اصول اخلاقی و قواعد عام عمل جمعی رسمی و غیر رسمی جامعه محل فعالیت کنشگران قرار نمی گیرد و در نتیجه با منع قانونی و اخلاقی و اجتماعی مواجه میشود:7 ) .«)

آسیب اجتماعی عبارت است از یک اختلال و ناهنجاری که سبب صدمه خوردن کل جامعه یا گروه بزرگی از آن میشود و آسیبشناسی اجتماعی درحقیقت، یافتن و شناخت این اختلالات در جامعه است تا بتوان برای آنها راه حل مناسب پیدا کرده؛ معضلات را به پایینترین حد رساند و یا حتی ریشهکن کرد. شاید عجیب به نظر برسد؛ اما با شهامت میتوان گفت حتی دروغگویی هم نوعی آسیب اجتماعی است. دروغگویی نه تنها در فرهنگ ما بلکه در همه جای دنیا امری ناپسند است. زمانی که شخصی میبیند با دروغگویی می تواند به سادگی به هدفهای خود اعم از مشروع و نامشروع برسد و به این کار هنجارشکنانه دست می یازد، به مرور زمان در اجتماع اختلال ایجاد میشود؛ زیرا وقتی این موضوع در جامعه رواج یابد، انسانها به راحتی به یکدیگر اعتماد نمیکنند و این بی اعتمادی سبب ایجاد شکاف و فاصله بین آنان خواهد شد.

متأسفانه دایرهی شمول آسیبها و کجرویهای اجتماعی در روزگار ما بسیار گسترده است. برخی از این آسیبها یا ناهنجاریها عبارت است از: اعتیاد، طﻻق، خشونت نسبت به زنان، تجاوز، کودک آزاری، دزدی، خودکشی، انحرافات جنسی، همسرآزاری، خود فروشی، تکدی گری، عرفانهای دروغین، باجگیری، کلاه برداری، تبعیض و ... .

برای شناخت درست آسیبهای اجتماعی، دلایل بروز و راههای درمان آن، باید پذیرفت که »انسان موجودی اجتماعی است و برای رسیدن به کمال و سعادت خویش چارهای جز پذیرش زندگی گروهی ندارد.(3 :20 ) « همچنین دورکیم میگوید: »اگر از آدمی آنچه را که در پرتو زندگی اجتماعی نصیبش گردیده بازستانند تا درجهی جانوران تنزل خواهد یافت.(2 :5 ) « حال، باید دانست که انسانها در این ناگزیر اجتماعی، نیاز به بازدارنده هایی دارند که بتواند ایشان را از کجرویها و ناهنجاریها برهاند. شمس االله مریجی می گوید: »زندگی گروهی تنها در پرتو وجود فرهنگ امکانپذیر است و فرهنگ نیز به نوبهی خود متکی بر ارزشها به عنوان عنصر شناختی فرهنگ است؛ زیرا رفتار و ارتباط گروهی و فردی بر پایهی ارزشهای حاکم بر جامعه صورت میگیرد؛ بنابراین نقش ارزشها در جامعه حیاتی و کلیدی است به گونهای که نبود آن سبب سردرگمی و توقف رفتار فردی و جمعی خواهد شد.39 :15) « و (40


ٍ



ارزش

ارزش، در لغت به معنی »قیمت، بها، قدر و برازندگی(8) « است.حال این پرسش مطرح میشود که ارزش، خود چیست و یا بهتر است بگوییم ناهنجاری چیست که ارزش میتواند آن را مهار کند. در تعریف این مفاهیم بهتر است سخن صاحبنظران را بدانیم: »ارزشها (value) درحقیقت مفاهیمی جمعی هستند از آنچه که از نظر فرهنگی خوب، مطلوب و مناسب و یا اینکه بد، غیر مطلوب و نامناسب تلقی میشود. ارزشهای اجتماعی هستند که تعیین می کنند برای مردم یک جامعه چه چیز مهم است و چه چیز از نظر اخلاقی درست است.» (380 :14) «اُگ برن و نیم کوف می گویند: "ارزش اجتماعی، واقعه یا امری است که مورد اعتنای جامعه قرار دارد. ارزش اجتماعی انگیزهی گرایشهای اجتماعی میشود و گرایشهای اجتماعی تمایلات کلی هستند که در فرد به وجود میآیند و ادراکات، عواطف و افعال او را در جهتهای معینی به جریان می اندازند." » (59 :19)ارزشها به فرهنگ کلی جامعه مفهوم و معنی میبخشند ... ارزشها به امور و اشیاء اهمیت میبخشند.439 :13) « و (440
هنجار

ذیل واژهی هنجار در لغت آمده است: »راه و روش و طریق و طراز و قاعده و قانون(4) « اهل فن، هنجار را اینگونه تعریف کردهاند: »هنجار (norm) یک قاعدهی رفتاری است که مشخص می کند مردم در شرایط معینی چگونه رفتاری باید داشته باشند.» (377 :14) «هنجارهای اجتماعی شیوههای رفتاری پذیرفته شده و یا قواعد رابطهای هستند که در داخل گروه و یا در جامعه متداول و مرسوم است.(149 : 12) « در تعریفی دیگر آمده: »هنجارهای اجتماعی رفتارهایی هستند درخور حرمت و رعایت که فرد با پذیرفتن آنها به عضویت جامعه درآمده و درصورت عدم اعتنا به آنها و زیر پاگذاشتن این معیارها مورد طعن جامعه و حتی اخراج از آن می گردد.(11 : 1) «

ناهنجاری (کجرفتاری)

صدیق سروستانی از قول مرتن می گوید: »کجرفتاری، رفتاری است که به شکلی آشکار با هنجارهایی که برای پایگاههای اجتماعی افراد تعیین شده متفاوت باشد.(24 :9) « همچنین گفته شده است: »کج رفتاری عبارت است از رفتاری که تخطّی از هنجارهای اجتماعی وانتظارات جامعه محسوب میشود درنتیجه بسیاری از مردم آن را منفی ارزیابی می-

کنند.)« همان: (19

ارزشها و هنجارهای اجتماعی در هر جامعه، معین است و عدول از آن موجب مجازات و یا عواقبی ناخوشایند خواهد شد؛ با این همه، میزان ناهنجاریها در تمام جوامع و در همهی دورههای تاریخی بالا بوده است. برای درک درست از آسیبهای اجتماعی باید دلایل ایجاد این آسیبها را دریافت؛ درحقیقت باید پذیرفت که »گاهی موقعیتهای طبیعی چنان مردم را تحت فشار قرار می دهند که به اعمال نابهنجار دست میزنند.» (36 :2) «گسیختگی میان ارزشها و هنجارها یکی از علل بروز کجروی است؛ یعنی کشمکش میان "چه میتوان کرد" و "چه باید کرد".(160 :12) « فریده

َ




ممتاز در کتاب انحرافات اجتماعی به نقل از "هیرش" مینویسد: »کجرفتاری زمانی واقع میشود که پیوند میان فرد و جامعه ضعیف شده یا گسسته شود. (120 :17) «

آسیب شناسی اجتماعی

آسیبشناسی اجتماعی چیست و چه کاربردی دارد. »آسیب شناسی دراصطلاح جامعه شناسی عبارت است از مطالعهی نابسامانی و اختلال و عدم هماهنگی و تعادل در کارکردهای مربوط به کالبد حیات اجتماعی انسانها.(10 :9) « درحقیقت مقصود از آسیبشناسی اجتماعی، شناخت آسیب ها و نابهنجاریهای اجتماعی، دریافت علل بروز آنها بر مبنای ارزشهای پذیرفته شده و سپس ارائهی راهکارهای مناسب و معقول جهت رفع کج رویها میباشد تا جامعه را به سمت مسیر واقعی و آرمانهای حقیقی آن پیش ببرد. بر این مبنا، میتوان گفت وظایف آسیب شناسی عبارت است ازْ
الف) مطالعه و شناخت آسیبها وعلل پیدایی آنها

ب) راههای درمان وجلوگیری از بازگشت به آن

آسیبشناسی اجتماعی همچون سایر حوزههای اجتماعی، از شیوهی عملی برای بررسی موضوعات موردنظر خود استفاده میکند؛ یعنی برای مطالعه و بررسی علل، زمینهها و راه حلها در حیطهی کجرویها و آسیبها، هم از لحاظ ذهنی به صورت شناخت مفاهیم خاص و هم به کمک ابزار تحقیق عینی و مشاهدهای و به شکل پژوهشهای علمی استفاده میشود. ارتباط کامل و نزدیک این حوزه با رشته علوم اجتماعی و جامعه شناسی بسیار روشن است؛ آسیبشناسی اجتماعی در واقع یکی از مباحث اساسی جامعه شناسی به شمار میآید. از سوی دیگر آسیبشناسی اجتماعی ارتباطی بسیار نزدیک با روانشناسی دارد. از آنجا که کنش فردی و روانی نقش بسزایی در بروز جرم و انحراف دارد، آسیبشناسی اجتماعی از یافتهها و دیدگاههای روانشناسی، در بررسیهای خود بهره میجوید. یافتههای روانشناسی، اجتماعی کمکهای شایان توجهی به آسیبشناسی می کند. آسیبشناسی اجتماعی با دانش های دیگری همچون حقوق، پزشکی، معارف اسلامی، تاریخ و ... ارتباط دارد.

یکی از دانشهایی که میتواند به آسیبشناسی اجتماعی بسیار کمک کند، ادبیات است. ارتباط ادبیات با آسیبشناسی، رابطهای دوسویه است؛ هم از آن یاری می گیرد و هم به آن کمک میکند. ادبیات، عرصهی بروز فرهنگ عمومی جامعه و ازجمله صحنه ی نمود انواع آسیبهای اجتماعی است. شعر، نثر و تاریخ ادبیات همچون پردهی نمایش، انواع آسیبهای اجتماعی و دلایل ایجاد این آسیبها را به خوبی نشان میدهد. آفرینش شعر و نثر پارسی، در دورههای گوناگون بر مبنای کنشها و واکنشهای ابنای زمانه بوده است؛ به عبارت دیگر، هر شاعر و نویسنده در اثر یا آثار خود در هر حیطهای (حماسی، عرفانی، غنایی، همچنین تاریخی، اجتماعی، سیاسی و ...) ناگزیر از ارزشها و هنجارهای پذیرفته شدهی روزگار خود گفته و در قالب یک اثر ادبی، ناهنجاری ها و گریز از قانون را نشان داده است. با مطالعهی دقیق آفرینشهای ادبی بزرگان و با پژوهش در فرهنگ عمومی جامعه، میتوان آسیبهای اجتماعی هر دوره، دلایل ایجاد و راه

ُ




مبارزه با آن را دریافت. گفتنی است که ادبیات گاه راهکارهایی برای مبارزه با ناهنجاریها و آسیبهای اجتماعی ارائه میکند.

معرفی قابوسنامه

یکی از آثار گرانسنگ ادب پارسی که سرمشق بسیاری از کتابهای پس از خود بوده، قابوسنامه یا به قولی نصیحتنامه است. قابوسنامه نوشتهی امیر عنصرالمعالی کیکاوس بن اسکندر بن قابوس بن وشمگیر بن زیار، از شاهزادگان آل زیار است. زیاریان در قرن چهارم و پنجم هجری در شمال ایران (منطقهی گرگان و طبرستان، گیلان، دیلم، رویان، قومس، ری و جبال) حکمرانی میکردهاند. عنصرالمعالی، داماد سلطان محمود غزنوی بوده و از دختر وی پسری به نام گیلانشاه داشته است. او رسالهی قابوسنامه را در سن 63 سالگی و در یک مقدمه و 44 باب برای راهنمایی و اندرز به فرزندش،گیلانشاه، نوشته است. تاریخنویسان دربارهی زمان درگذشت مؤلف اتفاق نظر ندارند؛ اما تاریخ آغاز نگارش کتاب را سال 475 ه. گفتهاند.

»از خلال سطور کتاب، نویسندهی آن را تا حدودی میتوان شناخت؛ وی مردی است دوستداشتنی، نجیب و دانشمند، پخته، پرورده، خوشفکر و خوشبیان، صمیمی و مهربان. به همان اندازه که وسعت معلومات او در رشتههای گوناگون خواننده را به اعجاب میافگند، صداقت و صراحت گفتارش در دل اثر میگذارد و نیز نکتهسنجیها و ژرفنگریهای خردمندانهی وی ... همه خواندنی و آموختنی و به خاطر سپردنی است.(19 :11) «

»روش انشای عنصرالمعالی در این کتاب، نثر مرسل فارسی است که در قرن چهارم و پنجم رایج بوده است. ویژگی قابوسنامه در کهنگی زبان و علاقهی مؤلف به آوردن اصطلاحات، تعبیرات و ترکیبات به صورتی است که در زبان فارسی اوایل قرن پنجم متداول بوده است؛ از این رو با آنکه کتاب قابوسنامه تقریباً هم عهد سیاستنامه است زبان و انشای آن بسیار کهنهتر از آن به نظر می رسد. عنصرالمعالی به زبان فارسی و طبری هم شعرهایی میسرود که قسمتی از آنها را در قابوسنامه نقل کرده است.10) «، (900 :2

ارزش و اعتبار قابوسنامه تا جایی است که شادروان ملک الشعرای بهار در کتاب سبکشناسی مینویسد: »کیکاوس در این کتاب داد سخن داده است و از آوردن مطالب بسیار سودمند اخلاقی و حکمتهای عملی دقیقهای فروگذار نکرده است و علاوه بر فواید عظیمی که از حیث شناسایی تمدن قدیم و معیشت ملّی و علم زندگی و دستور حیات در کتاب مذکور مندرج است باید آن را مجموعهی تمدن اسلامی پیش از مغول نامید و همچنین سرمشق بزرگی است از بهترین انشا و زیباترین نثر فارسی و به جرأت میتوان قابوسنامه را در صف نخستین از طراز اول نثر سلیس و کامل و زیبا و مطبوع فارسی گذاشت.3) «، (14 :2

»امعان نظر در عناوین سر فصلهای قابوسنامه بیانگر این نکته است که عنصر المعالی با حسن فراست و تیزبینی ویژهای ابعاد مختلف حیات فردی و اجتماعی انسان را مورد عنایت قرار داده و متناسب با شرایط فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی عصر خویش توصیههایی کاربردی برای فرزندش ارائه کرده است که در آنها اعتدال و عقلانیت مشهود

ِ




است. و امیر کیکاوس را مردی مییابیم که ما را به پیچ و خمهای خیالات شکآمیز و نظرهای مردد گرفتار نمی کند، بلکه در هر باب واقعیت را چنان که هست عرضه میدارد و راه برخورد با مسائل زندگی را در آن میداند که در اندیشه و رفتار خردمندانه اعتدال را رعایت کنیم تا به افراط و تفریط نیاییم.21) «، (96 :1

بسیاری از شاعران و نویسندگان بزرگ پارسی زبان، از قابوسنامه بهره برده یا پیروی کردهاند؛ ازجمله: عطار در اسرارنامه، الهینامه و منطقالطیر، نظامی در خسرو و شیرین، بهاءالدین محمد کاتب در تاریخ طبرستان، امیرخسرو دهلوی در مطلعالانوار، جامی در سلسله الذهب، محمد باقر محقق سبزواری در روضهالانوار و ... حکایتها و یا مضامینی از قابوسنامه را نقل کردهاند. سعدی در گلستان به زیباترین شکل ممکن از حکایتهای قابوسنامه تأثیر پذیرفته و شگرفترین داستانهای تربیتی را آفریده است. این کتاب، به زبانهای گوناگون از جمله ترکی، آلمانی، انگلیسی، روسی و عربی ترجمه شده است.

قابوسنامه، به عنوان یک اندرزنامه و کتاب زندگی، بازتاب دهندهی باورها و اندیشهها، آرمانها، کردارها، آداب و رسوم روزگار نویسنده است. از میان این باورها و کردارها، بسیاری پسندیده و بهنجار و برخی هنجارشکنانه و ناپسند است. قابوسنامه بعضی از آسیبهای اجتماعی و کجرویهای روزگار خود را نمود داده است. بعضی از این آسیبها در روزگار ما منسوخ شده است و بعضی همچنان بر قوت خود باقی است.

با مطالعه و شناخت ناهنجاریها و آسیبهای اجتماعی موجود در قابوسنامه میتوان:
1 - به درک جامعهشناختی و روان شناختی از روزگار نویسنده رسید.

2 - با سبک، سیاق و با قلم مؤلف آشنا شد.

3 - تا حدی علل آسیبهای اجتماعی آن روزگار را دریافت.

4 - میزان شباهت یا تفاوت میان آسیبهای اجتماعی و نابهنجاریهای روزگار زندگانی عنصر المعالی را با زمان حاضر فهمید.

5 - با فهم سبب و خواستگاه آسیب ها و با کمک دانش آسیبشناسی اجتماعی میتوان راهکارهایی جهت رفع انواع آسیبهای اجتماعی ارائه کرد.

در مقالهی حاضر، عمده آسیب های اجتماعی موجود در قابوسنامه استخراج شده؛ همراه با توضیح و با شاهد مثالی از قابوسنامه ذکر شده است.

شایان ذکر است، در ارجاع درون متن به این شکل عمل شده که شمارهی کتاب مورد نظر، شمارهی جلد یا باب (تنها قابوسنامه باب دارد): شمارهی صفحه آمده است. مثلا برای ارجاع مطلبی به قابوسنامه که منبع یازدهم ذکر شده در کتابنامه است، چنین کردهایم: 11)، (236 :42 در ارجاع مطالب به فرهنگهای لغت، بنا بر عادت مألوف، تنها به ذکر شمارهی لغتنامه بسنده کردهایم؛ مثلا در ارجاع مطلبی به برهان قاطع که منبع چهارم است، نوشتهایم: (4)


ّ




آسیبهای اجتماعی در قابوسنامه


بازار گرمی واعظان

بی گمان در هر پیشه، راههایی برای پیشرفت و روایی بخشیدن به آن وجود دارد. در مذکری خوش بیانی، رسایی صدا، سوز کلام، لحن گیرا و تغییر به موقع لحن، همآوایی با مخاطبان در گریه، استفادهی بجا از حرکات دست و صورت، حتی گاه نعره و گاه سکوت و ظرافتهای بسیار دیگری لازم است تا کلام، تأثیرگذار باشد. آنچه نابجاست زیادهروی در ابراز احساسات و بروز حالتهای عاطفی دروغین از طرف واعظ است که کار دین و مراسم مذهبی را به بیراهه و نیرنگبازی میکشاند؛ موجب پیدایش دکان برای برخی واعظنمایان بی دانش و بی بینش شده؛ راه را برای ورود هرگونه دروغ و تحریف مذهبی باز میکند. سرانجام کار، مردم به واعظان بی اعتماد شده؛ یا هرگز گرد مراسم مذهبی نمی روند یا اینگونه مجالس، معنویت خود را از دست داده؛ تبدیل به مراسمی نمادین و تفننی یا مجالسی جهت رفع تکلیف یا از همه بدتر تبدیل به دکانهای تبلیغ، خودنمایی و مفاخره می شود. متأسفانه اینگونه بازارگرمیها همیشه در کنار ابراز احساسات مذهبی راستین وجود داشته و کار تمییز راست از دروغ را دشوار ساخته است. امام صادق (ع) به ابی النعمان فرموده: »یا اباالنعمان لا تستأکل بنا الناس فلایزیدک االله بذلک الاّفقراً. از راه ما ارتزاق نکن که خداوند بر فقرت خواهد افزود. «


صاحب قابوسنامه در باب سی و یکم، پسرش را این گونه اندرز میدهد: »اگر مذکر باشی ... مریدان نعرهزن دار چنانکه در مجلس تو باشند تا به هر نکته که تو بگویی وی نعره بزند و مجلس گرم همی دارد و چون مردم بگریند تو نیز وقت وقت همی گری. و اگر به سخنی درماندی باک مدار به صلوات و تهلیل و گرمسخنی.11) «، (160 :31

برده داری

برده داری از جمله آسیبهای اجتماعی روزگاران گذشته بوده و خوشبختانه در روزگار ما این رسم ناخوشایند نابود شده است. برده داری و استثمار بندگان زرخرید در زمان نویسنده، معمول و مرسوم بوده است. معمولا بردگان از ممالک زیردست و شکست خورده و یا از جملهی اسیران بودهاند. باب بیست و سوم قابوسنامه به طور کامل، به آداب خریدن برده اختصاص یافته است، نویسنده، غلامان هر نژاد را دارای ویژگیهای خاص میداند و بر مبنای ویزگیهای ظاهری و درونی، هر نژاد را شایستهی خدمت در بخشی از امور اربابان میداند.

»اگر بندهای خری هشیار باش که آدمی خریدن علمی است دشوار و بسیار بردهی نیکو بود که چون به علم در وی نگری به خلاف آن باشد.11) «، (111 :23


ْ




بی حرمتی جوانان به پیران

با وجود آموزههای روشنگر قرآن مجید و دین مبین اسلام و همچنین سفارش تمام آیینهای الهی و با اینکه احترام به بزرگترها از جمله قواعد اساسی فرهنگ ایرانیان بوده و هست؛ در فرهنگ عامه گاه و بیگاه شاهد بی حرمتیهای جوانان نسبت به پیران بوده و هستیم که البته ناشی از سر پر باد جوانان، کم دانشی ایشان و ناتوانی از درک موقعیت پیران است. در قابوسنامه، به صراحت از حفظ حرمت پیران سخن رفته است.

»پیران را حرمت دار و سخن با پیران به گزاف مگوی که جواب پیران مسکت باشد.11) «، (58 :9

تأثیر فلک و ستارگان در سرنوشت انسان

از جمله اندیشههای نادرستی که قرنها مردم ما را از خودباوری و گاه خدامحوری دور ساخته و ایشان را افرادی خرافی و ترسو بارآورده، اعتقاد به تأثیر بیچون و چرای آسمان و ستارگان در سرنوشت و تقدیر انسانهاست. هنوز هم سایهی اینگونه باورها بر اندیشهی بعضی از افراد جامعهی ما دیده میشود. عنصرالمعالی، در جایی از کتابش، تأثیر ستارگان بر سرنوشت انسان را نفی نموده است؛ اما در جایی دیگر باور خرافی اثرگذاری آسمان در سرنوشت آدمی را تأیید میکند و بر این اعتقاد نادرست که به عنوان آسیبی اجتماعی روح جامعه را دچار خماری و خمودگی مینماید، مهر تأیید میزند و بر آن صحه میگذارد: »بدان که از تأثیر فلک همیشه نیک و بد به مردم رسد.11) «، (261 :41

وی، در باب دوم می گوید: »ایزد تعالی ... بی ستاره تأثیر نیک و بد در عالم پدید کند.11) «، (13 :2 و نیز میگوید: »اگر زمین بر ندهد تاوان بر زمین منه و اگر ستاره داد ندهد تاوان بر ستاره منه؛ ستاره از داد و بیداد همچنان بی آگاهی است که زمین از بر دادن.11) «، (14 :2

تعارف نامتعارف میزبان و میهمان

در مهمانیهای ایرانی، آنقدر تعارفهای نابجا و پوزشها و سپاسهای زبانی زیاد است و آنقدر این تعارفهای ازبر شده تکرار میشود که شیرینی ولطف میهمانی را از بین میبرد. اگر ژرف بنگریم درمییابیم که همین تعارفهای زیاد از حد، در گذر زمان و به روزگاران موجب قوّت یافتن و افزونی تکلفات و چشم هم چشمیها گشته و سبب پیدایش آسیبی بزرگ در نظام خانوادگی شده است. اگر میزبان اینهمه تعارف نمیکرد و اینقدر زبانی، خودش، خانه، سفره و غذایش را جهت عرض ارادت به میهمان، به خاک مذلّت نمی کشید، کوشش در جهت هرچه آراسته تر کردن اسباب مهمانی و

پیشی گرفتن از همالان و درنتیجه تجملات ناپسند و تحمل بار قرضهای کلان برای مهمانیهای درحقیقت خودنمایی، اصل میهمانی و دوستی را کمرنگ و ناخوشایند نمیساخت.

صاحب قابوسنامه در مبارزه با این شیوهی ناپسند میگوید: »و عذر مخواه از مهمان که عذر خواستن طبع بازاریان بود، هر ساعت مگوی که: ای فلان نان نیک بخور، ... من خود سزای تو چیزی نتوانستم کردن، ان شاء االله بار دیگر عذر

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید