بخشی از مقاله
ارزیابی عملکرد مدیریت آموزش و پرورش شهرستان میاندوآب بر مبناي
چکیده
هدف این تحقیق ارزیابی عملکرد مدیریت آموزش و پرورش شهرستان میاندوآب بر مبناي (EFQM) (الگوي تعالی بنیاد مدیریت کیفیت اروپا)
در سال 1389 میباشد. روش تحقیق توصیفی- پیمایشی بوده و حجم نمونه مورد مطالعه 28 نفر بود که به روش نمونهگیري تصادفی ساده انتخاب گردید. آزمون آماري t تک نمونهاي میباشد ابزار تحقیق پرسشنامه پیشرفته است که مطابق استاندارد مدل (EFQM) تنظیم شده است و شامل 9 معیار و 32 زیر معیار میباشد و هر زیر معیار داراي نکات راهنما و مصادیق عینی است که براساس ویژگیهاي آموزش و پرورش تنظیم شده و سؤالات زیر معیارها به وسیله منطق رادار درمجموع 264 سؤال جزئی را شامل میشود و پس از یک دوره دو روزه توجیه کارکنان در اختیار آزمودنیها قرار گرفت. ارزیابی عملکرد مدیریت به شیوه خود ارزیابی توسط خود کارکنان انجام پذیرفت. براي روایی پرسشنامه از نظر اساتید و متخصصان استفاده شده است و براي پایایی پرسشنامه از آزمون آلفاي کرنباخ استفاده گردید که مقدار آن
بدست آمد. در این پژوهش دو سؤال مطرح شده بود که امتیاز عملکرد مدیریت آموزش و پرورش شهرستان میاندوآب بر مبناي مدل تعالی سازمانی (EFQM) از1000 امتیاز مدل برابر با 506/59 بدست آمد و امتیاز مدیریت در معیار توانمندسازها 49/83 درصد و معیار نتایج 51/48
درصد بدست آمد. براساس نتایج تحقیق، پیشنهادها و توصیههاي لازم براي ارتقاء عملکرد مدیریت آموزش و پرورش ارائه شده است. یافتهها:
نتایج نشان میدهد عملکرد مدیریت آموزش و پرورش شهرستان میاندوآب بر مبناي مدل تعالی سازمانی (EFQM) درمعیار نتایج بهتر از معیار توانمندسازها میباشد.
واژگان کلیدي: ارزیابی عملکرد، مدل تعالی سازمانی، منطق رادار، معیارهاي نه گانه.
مقدمه:
عدم نگرش سیستمی جامع و کارآمد و بخش نگري در ارزیابی هر ساله هزینههاي گزافی را براي سازمان آموزش و پرورش مانند سایر سازمانهاي دولتی کشور تحمیل کرده است. براي بقا در فضاي پر رقابت جهانی و قوف سازمانها به ضعفهایشان و پذیرش واقعیتها و مسئولیتها نخستین گام در اصلاح وضعیت و تغییر روند نامطلوب فعلی است. تعالی سازمانها دیگر یک امر فرعی و تبلیغاتی نیست و به ضرورتی براي بقاء آنها تبدیل شده است. لذا اگر فقط بخشی از اهداف مدل تحقق یابد در سازمانها و شرکتهاي کشور رویداد بزرگی به حساب می آید (خلیلی، .(1382 خود ارزیابی به مفهوم بازنگري منظم، نظام مند و جامع از فعالیتهاي سازمان و نتایج آن بر اساس یک مدل تعالی است خود ارزیابی به سازمانها کمک میکند تا در سفر تعالی همواره موقعیت فعلی خود، جایگاه مورد نظر و چگونگی حرکت از وضعیت فعلی به وضعیت مطلوب را مورد ارزیابی و بازنگري قرار دهند (امیري و سکاکی، .(1387
بنیاد اروپایی مدیریت کیفیت مدل 1EFQM را براي تعیین میزان رشد و تعالی سازمان وترمیم راه رسیدن به تعالی سازمان تدوین کرده است. با این مدل که بیشتر جنبه تشخیصی دارد نسبت به شناسایی وضعیت موجود سازمان در مقایسه با یک سازمان ایده آل اقدام میشود. با به کارگیري این مدل سازمانها میتوانند نقاط قوت، حوزه هاي قابل بهبود و میزان رشد سازمان را در مسیر تعالی تعیین نمایند ( جلوداري ممقانی ، .( 1385
مدلی که جایزه ملی بهرهوري و تعالی سازمانی بر آن استوار شده، داراي نه معیار است. پنج معیار آن، توانمندسازها و چهار معیار دیگر نتایج هستند. توانمندسازها شامل: -1 رهبري:2 در اینجا مشخص میگردد که رهبران سازمان چگونه امکان توسعه و دستیابی به ماموریت و چشم انداز را فراهم میسازند و چگونه ارزشها (براي موفقیت درازمدت سازمان) تدوین و محقق میگردند و رهبران سازمان چگونه در توسعه و اجراي سیستم مدیریتی سازمان مشارکت مینمایند. -2 خط مشی و استراتژي:3 در اینجا مشخص میگردد که چگونه سازمان، ماموریت و چشم انداز خود را از طریق یک استراتژي شفاف با در نظر گرفتن منافع ذینفعان سازمان محقق میسازد و چگونه این استراتژي از طریق خط مشیها، برنامهها، اهداف، مقاصد و فرایندها مورد پشتیبانی قرار میگیرد (نجمی و حسینی، .(1387
-3کارکنان:1 در سازمانهاي متعالی میان مدیران و کارکنان ارتباط صمیمانه وجود دارد. مدیران متعالی را در امور سازمان مشارکت میدهند و ایدههاي آنان از طریق خلاقیت و نوآوري به روشهاي نو تبدیل میکنند
(جلوداري ممقانی، .(1385
-4 مشارکت و منابع:2 سازمانهاي متعالی، مشارکت و همکاريهاي تجاري بیرونی، تأمینکنندگان و منابع داخلی خود را به منظور پشتیبانی ازخط مشی و استراتژي و اجراي اثربخش فرایندهاي، یکسان برنامهریزي و مدیریت میکنند.
-5 فرآیندها:3 سازمانهاي متعالی، فرایندهاي خود را به منظورکسب رضایت کامل و ایجاد ارزش فزاینده براي مشتریان و سایر ذینفعان طراحی نموده، مدیریت کرده و بهبود میبخشند (امیري وسکاکی،.(1387 نتایج شامل: -1 نتایج مشتریان:4 در فرهنگ تعالی سازمان بدون مشتري وجود خارجی ندارد. در سازمانهاي متعالی مشتري میزان تعالی را مشخص میکند (جلوداري ممقانی، .(1385
-2 نتایج کارکنان:5 سازمانهاي متعالی به طور فراگیر نتایج مهم مرتبط با کارکنان خود را اندازهگیري کرده و به آنها دست مییابند. -3 نتایج جامعه:6 سازمانهاي متعالی به طور فراگیر نتایج مهم مرتبط با جامعه را اندازهگیري کرده و به آنها دست مییابند (جاویدي .(1385
-4 نتایج کلیدي عملکرد:7 دراینجامشخص میگردد که سازمان در ارتباط با عملکرد برنامهریزي شده خود، چه نتایجی بدست میآورد (نجمی وحسینی، .(1387
معیارهاي توانمندساز، آنچه را یک سازمان انجام میدهد پوشش میدهند و معیارهاي نتایج، آنچه را که یک سازمان بدست میآورد. نتایج بر اثر اجراي توانمندسازها بدست میآیند و توانمندسازها با گرفتن بازخور از نتایج بهبود مییابند. معیارهاي توانمندساز و معیارهاي نتایج هر کدام پنجاه درصد ارزش کل وزن را در مدل
دارند که این امر نشاندهنده ارزش یکسان مسیري که فعالیتهاي بهبود در آن هدایت می شوند (سایت .(iranaward
شکل .1 مدل تعالی سازمانی (سایت (iranaward
بر اساس آموختههاي مدیریت کیفیت جامع 1(TQM)، توجه به مفاهیم بنیادین تعالی سازمانی هشت گانه به شرح زیر، لازمه موفقیت و ایجاد بهبود مستمر سازمانها است: -1 نتیجه گرایی -2 مشتري مداري
-3 رهبري و ثبات در مقاصد -4 مدیریت مبتنی بر فرآیندها و واقعیتها -5 توسعه و مشارکت کارکنان
-6 یادگیري، نوآوري و بهبود مستمر -7 توسعه شراکت ها -8 مسؤولیت اجتماعی شرکت (حقیقی ،.(1386
منطق امتیازدهی:
در بطن تعالی سازمانی، منطقی با عنوان رادار براي امتیازدهی معیارها وجود دارد که شامل 4 عنصر زیر است: -1 نتایج- 2 2 رویکردها- 3 3جاري سازي- 4 4ارزیابی و اصلاح5 (سایت .(iranaward
شکل .2 گرافیک RADR (سایت (iranaward
الگوي تعالی سازمانی ویرایش90 با هدف بومی سازي مدل داراي چهار رکن است:
-1 اصول ارزشی تعالی سازمانی، که دوازده اصل را براي تبیین فضایی که سازمانهاي متعالی در آن حرکت میکنند و استراتژيها و تمامی برنامههاي خود را بر پایه آنها استوارمیسازند، معرفی میکند.
-2 مفاهیم محوري تعالی سازمانی، که به عینیت یافتن هشت مفهوم محوري در سازمانهاي متعالی میپرداز و ویژگی عینی و عملی یک سازمان متعالی را به تصویر میکشد .
-3 معیارهاي تعالی سازمانی،که چارچوب یکپارچه و فراگیري را شامل یازده معیار، براي مدیریت زوایاي مختلف سازمان در جهت تحقق مفاهیم محوري و بر پایه اصول ارزشی تعالی سازمانی معرفی میکند.
-4 منطق ارزیابی،که میزان پیشرفت سازمان را در مسیر تعالی سازمانی تعیین میکند و به سازمانها کمک میکند تا نقاط قوت و زمینههاي قابل بهبود خود را بشناسد و براي دستیابی به اهداف خود برنامهریزي کنند
(سایت .(iranaward جوزتاري وجوانا(2007) 1 خود ارزیابی بخشهاي اداري دانشگاهها با استفاده از رویکرد پرسشنامه در قالب مدل EFQM را نشان دادند نتایج حاصله از تحقیقات نشان داد که هر دانشگاه باید رویکردي را انتخاب کند که بیشترین هم خوانی را با نیازها نیش داشته باشد و تاکید آن بر ارایه خدمت بهتر باشد و مؤسسات آموزش عالی براي اجراي خود ارزیابی باید مدلهاي استاندارد کیفیت مثل مدل EFQM در اروپا یا مدل دمینگ در ژاپن را استفاده نمایند.
ساندرا2 و همکارانش (2007) در تحقیقی یکی از بیمارستانهاي ایتالیا را با استفاده ازمدلEFQM مورد خود ارزیابی قرار دادند و به این نتایج رسیدند که معیارهاي رهبري، سیاست و استراتژي، شرکا و منابع داراي نرخ
بالاتري بودهاند، در صورتی که معیارهاي نتایج جامعه و مشتري داراي نرخ پایینتري بودهاند. والژیو و سانچو(2007)1 در تحقیق خود به این نتایج رسیدند که مدل EFQM یک مدل مناسب و مفید براي خود ارزیابی سطوح مراقبت و یک سیستم خوب براي شناختن فصلهاي پیشرفت میباشد. همچنین به این نتیجه رسیدندکه از 32 معیار مدل، فقط یک معیار و آن هم معیار4b (مدیریت منابع مالی) در سطوح مراقبت قابل اجرا و استفاده نمیباشد.
کمپتلی2 و همکاران (2011) بیان میکنند که اصول مدیریت کیفیت جامع TQM چندین سال است که به طور موفقیت آمیزي در شرکتهاي خصوصی به کار برده شدهاند. چالش کنونی کاربرد این رویه به طور مؤثر و نیز کاربرد آن در ادارات عمومی براي بهبود بازده فرایند آنها است. پیچیدگی فرایندهاي ادارات عمومی، کمبود تجربه در زمینه توسعه فرایند و منابع انسانی تخصیص یافته به این وظیفه عامل مشکلی است که این ادارات در اجرا، تجزیه و تحلیل و بهبود فرایند با آن مواجه هستند. این نوشته یک مدل ساده شده را که براي حل این مشکل به وجود آورده شده براي عملی کردن اصول مدیریت کیفیت جامع در واقعیت براي یک اداره عمومی پیشنهاد میکند. این مدل بر اساس بنیاد اروپایی براي مدل خود ارزیاب مدیریت کیفیت و شش سیگما می باشد و به طور ویژه براي فرایندهاي ادارات عمومی طراحی شده است. ایده کلی تعریف یک رویه ساده ولی مهم براي ارزیابی و بهبود وضعیت سلامتی یک فرایند ساده بدون در نظرگرفتن کل سازمان که به فعال سازي پروژههاي مؤثر توسعه که احتیاج کمتري به آموزش و منابع پیشگیرانه خواهد داشت کمک میکند، میباشد. مارکز3 و همکاران (2011) در تحقیقی باعنوان بررسی برنامه هاي فعالیت بدنی براي افراد مسن با استفاده از معیارهاي EFQM، که هدف از این مطالعه، براي مشخص کردن مدل مدیریت کیفیت برنامه 4 PA توسط دولت محلی پرتغالی به منظور افزایش کیفیت زندگی سالمندان، با توجه به معیارهاي مدل تعالی EFQM بود.
نتایج نشان داد که فرایند 38)،65 ٪)، رهبري 03)،61 ٪)، نتایج مشتري 46)،(58 و مردم 28)،51 ٪) ظهور درصد بالایی از شیوه هاي با کیفیت است. درمقابل، مشارکتها و منابع 77)،45 ٪)، نتایج افراد 03)،41 ٪)، و خط مشی و استراتژي 91)،37 ٪)، نتایج کلیدي عملکرد 23)،19 ٪) و نتایج جامعه 23)،19٪) وقوع پایین درصد داشتند. بال باستر(2011) 5 در تحقیقی با عنوان فرایند شکل گیري استراتژي درمدل :EFQM بررسی انتقادي و چشم اندازهاي جدید بیان میدارد پذیرش یک فرایند ایجاد استراتژي جامع یک روش براي ایجاد