بخشی از مقاله
الگوهاي مناسب تأمین نظم و امنیت در جامعه اسلامی از دیدگاه امام علی (ع)
چکیده :
مفهوم احساس امنیت یکی از شاخصه هاي کیفیت زندگی در شهرهاست و آسیب هاي اجتماعی از مهمترین پیامدهاي مختلف امنیت به شمار می روند زیرا اگر مردم فضایی را به دلیل عدم راحتی و یا ترس استفاده نکنند، عرصه عمومی از بین رفته است. یکی از مهمترین عوامل تهدیدکننده حضور مردم در فضاهاي عمومی، ترس یا احساس ناامنی است .ناامنی مکانها و فضاهاي عمومی، نشاط و سلامتی را در زندگی روزمره مختل می کند و با ایجاد مانع بر سر راه رشد فرهنگی و مشارکت عمومی، هزینه هاي زیادي را بر جامعه تحمیل می نماید. استقرار نظم و امنیت از جمله مباحث بسیار مهم و مبنایی در سازماندهی امور و انتظام در کارهاي حکومتی است. توجه و اهتمام بدین امر مهم در امور داخلی و خارجی حکومت اسلامی جایگاه ویژه اي دارد؛ چرا که بدون امنیت، توسعه در هیچ زمینه اي (سیاسی، فرهنگی و...) ایجاد نخواهد شد.
حضرت علی (ع) نیز از همان ابتداي به دست گرفتن حکومت، بدین مهم توجه داشته اند و مواضع روشن خود را در لزوم برقراري امنیت در وجوه مختلف تبیین کرده اند. با عنایت بدین موضوع مهم، در این نوشتار با استفاده از روش کتابخانه اي تلاش شده است الگوهاي مناسب تأمین نظم و امنیت در جامعه اسلامی از دیدگاه امام علی (ع)
مورد بررسی قرار گیرد و به مهم ترین حیطه هاي شایسته پژوهش پرداخته شود .
واژه هاي کلیدي: امنیت ،نظم ،جامعه اسلامی ،امام علی (ع)
١
مقدمه
امنیت از موضوعات بسیارمهمی است که در قرآن و روایات، بسیار به آن اشاره شده است. همچنین، یکی از مفاهیم با اهمیت، پیچیده و جدید در دنیاي امروز میباشد؛ بهگونهاي که در بسیاري از مباحث سیاسی، اجتماعی، اقتصادي و ... مطرح شده و یکی از اساسیترین اهداف و کارویژههاي همه نظامهاي سیاسی در کلیه اعصار و دوران بشري بوده است.در نظام اسلامی مانند هر نظام دیگري امنیت جایگاه ویژه اي دارا است تا آنجا که حضرت علی(ع)می فرمایند:»نعمتی گواراتر از امنیت نیست.«آن حضرت از طرفی امنیت را نعمت می دانند که از طرف خداوند و باعث آسایش و رفاه می شود و از سوي دیگر، گواراترین نعمت است.به هرحال امنیت در دیدگاه امام علی(ع)در زمره نخستین، اساسی ترین و عمومی ترین نیازهاي بشر است.در سخنی دیگر می فرمایند:»رفاه زندگی در امنیت است.«بنابراین،از مهم ترین اهداف و مأموریت نظام اسلامی،تأمین امنیت شهروندان و مقابله با عوامل تهدید و تعرض به جان و مال و آبرو و ناموس آنان است تا جامعه اي پاك و صالح پدید آید.حضرت علی(ع)می فرمایند:»پروردگارا تو می دانی که مطالبه و اقدام ما براي به دست آوردن حکومت،نه باري تلاش و رقابت در میدان سلطه گري بوده و نه براي خواستن زیادتی از مال دنیا بلکه همه هدف ما ورود به نشانه هاي دین تو و اظهار اصلاح در شهرهاي تو بوده است.باشد که بندگان ستمدیده تو امن و امان یابند و آن کیفرها و احکام تو که از اجرا باز ایستاده است،به جریان افتد)«نهج البلاغه،خطبه (131
امنیت،مصدر جعلی یا صناعی فارسی است،به معنی ایمن شدن،در امان بودن،بی بیمی است که در اصل از مصدر عربی امن گرفته شده است و در معناي اطمینان و آرامش خاطر و ایمنی،آرامش قلب خاطر جمع بودن است،بنابراین،از آنجایی که امنیت مترادف با در امان بودن،ایمنی،آرامش،آسودگی و خاطرجمعی است،با ترس یا بیم و هراس در تضاد است و هنگامی عینیت پیدا خواهد کرد که از عوامل و موجبات ترس و وحشت اثري نباشد.
فارغ از ریشه لغوي در تعریف امنیت باید گفت که»مفهوم امنیت،مصونیت از تعرض و تصرف اجباري بدون رضایت است و در مورد افراد به معنی آن است که مردم هراس و بیمی نسبت به حقوق و آزادي هاي مشروع خود نداشته و به هیچ وجه حقوق آنان به مخاطره نیفتد و هیچ عاملی حقوق مشروع آنان را تهدید نکند.«
امنیت در گستره وسیع تر آن یعنی در مفهوم امنیت ملی نیز تعریف شده که یکی از نخستین کسانی که امنیت ملی را تعریف کرده است،والتر لیپمن است.لیپمن نویسنده و محقق آمریکایی می گوید:»یک ملت وقتی داراي امنیت است که در صورت اجتناب از جنگ بتواند ارزش هاي اساسی خود را حفظ کند و در صورت اقدام به جنگ بتواند آن را،ببرد)«بهرامی،1375،ص .(110
٢
با توجه به مفهوم لغوي امنیت که راهگشاي درك صحیح مفهوم اصطلاحی آن است، امنیت»عبارت است از حالت و شرایطی که در آن،آرامش،آسودگی،ایمنی خاطر جمعیت،حکمفرماست و ترس و بیمی وجود ندارد.)«عمید زنجانی،1367،ص .(46
از نگاه دیگر،امنیت عبارت است از حاکمیت آرامش،آسودگی،و خاطرجمعی که ممکن است در درون وجود انسان استقرار یابد و وسیله ایجاد آن خود انسان باشد؛به صورتی که انسان از نظر فکري و ایمانی به مرحله اي رسیده باشد که با اتکا به ایمان استوار خود نسبت به خالق هستی هیچ پدیده و اتفاقی نتواند آرامش درونی او به هم ریزد؛چنانکه؛یاد خداوند در وجود انسان،هیچ چیز نتواند آرامش او را به هم بزند»الا بذکر ا..تطمئن القلوب:«دل آرام گیرد به یاد خدا و یا در اهمیت امنیت در اسلام می توان یاد کرد:»اسلام امنیت را یکی از اصول زندگی و حالتی اجتناب ناپذیر در زندگی جمعی و عنصري ضروري در بهره وري از مزایا و مواهب حیات،و نیز زمینه ساز تکامل و ارتقاء بشر تلقی کرده است،از آن به عنوان یکی از مقدس ترین آرمان هاي بشري و الهی یاد کرده است.)«همان منبع).
ارزش و اهمیت امنیت در کلام امام علی (ع)
در مورد اهمیت و جایگاه برجسته امنیت در اسلام، همین نکته کافی است که امنیت در روایت مشهوري در زمرة یکی از دو نعمتی قرار گرفته است که انسان قدر آن را نمیشناسد، مگر اینکه به مصیبتی گرفتار شود: »النعمتان مجهولتان الصحه و الامان[2].« امنیت در این روایت شامل کلیه ابعاد این مفهوم میباشد.
نهجالبلاغه نیز مشحون از اشارات وافر امام علی (ع) در زمینه اهمیت امنیت است. حضرت امیر (ع) یکی از ویژگیهاي عصر جاهلیت را فقدان امنیت و پرفتنهبودن این دوران میداند؛ عصري که به تعبیر ایشان، فتنهها، مردم را لگدمال و سبامهاي محکم خود، نابودشان کرده بود. مردم حیران و سرگردان، بیخبر و فریبخورده، در کنار بهترین خانه (کعبه) و بدترین همسایگان (بتپرستان) زندگی میکردند و خواب آنها بیداري سورمه چشم آنها اشک بود. در چنین وضعیتی، اسلام با ماهیتی امنیتآور، توسط پیامبر نازل و معرفی شد (سیدرضی،
.(37-34 :1351 در این وضعیت بود که »خداوند اسلام را وسیله امنیت براي گروندگانش قرار داد[3] (همان: (146 و براي امنیت از ترسها« (همان: [4].(494
در روایتی در تحف العقول از امنیت در کنار عدالت و فراوانی بهعنوان نیازهاي مردم یاد شده است: »ثلاثه اشیاء یحتاج الناسّاًطر الیها: الامن و العدل و الخصب« (ابن شعبه الحرانی، 1404 ق: (334؛ سه چیز است که همه مردم به آن نیاز دارند: امنیت، عدالت و فراوانی.امام علی (ع) در بحث اهداف عالیه حکومت، یکی از دلایل پذیرش حکومت از سوي خویش را تأمین امنیت براي بندگان مظلوم و محروم و حمایت از آنها برمیشمارد. همچنین
٣
در بیان نقش و اهمیت امنیت میفرماید: »رفاه زندگانی در امنیت است[5]« (تمیمی آمدي، 1360، ج(100 :4 و »هیچ نعمتی گواراتر از امنیت وجود ندارد[6]« (همان: .(435
در نامه 53 (عهدنامه مالک اشتر)، صلح از آن جهت از سوي امام، مقدس و مطلوب بهحساب آمده که راهی براي برقراري امنیت است: »فان فی الصلح دعه لجنودك و راحه لهمومک امناًو لبلادك« (سیدرضی، :1351 (424؛ بهدرستی که آسایش رزمندگان و آرامش فکري تو و امنیت کشور در صلح تأمین میگردد.در روایات اسلامی، یکی از اصلیترین ویژگیهاي عصر آرمانی پس از ظهور امام عصر(عجل االله تعالی فرجه الشریف)
برقراري امنیت است؛ بهگونهاي که امام مهدي خود را مایه امنیت اهل گیتی مینامند: »و انی امان لاهل الارض کما ان النجوم امان لاهل السماء« (مجلسی، بیتا، ج (380 :78؛ و بهدرستی که من مایه امان اهل زمین هستم؛ همچنان که ستارگان، مایه امنیت اهل آسمانها میباشند.
امام علی دربارة ایمنی عصر ظهور و سرشاري آن دوره از امنیت فرمودهاند:»لو قام قائمنا لانزلت السماء قطرها و لاخرجت الارض نباتها و ذهبت الشحناء من قلوب العباد و اصطلحت السبع و البهائم حتی تمشی المرأة بین العراق و الشام ... لا یهیحها سبع و لا تخافه) « ابن شعبه الحرانی، 1404ق: (110؛ زمانی که قائم ما قیام کند ـ بهواسطه ولایت و عدالت اوـ آسمان، چنان که باید ببارد، میبارد و زمین نیز رستنی هایش را بیرون میدهد و کینه از دلهاي بندگان زدوده میشود و بین دد و دام آشتی برقرار میشود؛ بهگونهاي که یک زن میان عراق و شام پیاده راه خواهد رفت و آسیبی نخواهد دید ...؛ نه ددي او را آزار دهد و نه بترساند.آنچه ذکر شد به خوبی بیانگر اهمیت امنیت و جایگاه رفیع آن در اسلام است و بدین لحاظ، امنیت باید در تمامی برنامهریزیها و راهبردهاي مهم نظام اسلامی در مقامی مقدم و بهعنوان وظیفهاي اساسی براي حکومتها در نظر گرفته شود.
از دیدگاه امام علی(ع)امنیت علاوه بر آنکه یکی از دلایل تشکیل جامعه تلقی می شود، نعمتی است از سوي خداوند،به همین دلیل از جمله دعاهایی که حضرتش فراوان می خواند و خداوند را سپاس می کرد دوري از وحشت و ایجاد امنیت بوده است(طبیعی، 1367،ص .(26
بنابراین،از این گفتار می توان استنباط کرد که در منظومه فکري امیر المومنین علی(ع)عامل اصلی ایجاد»امنیت«ایمان به خدا و عامل اصلی ایجاد وحشت و ناامنی، بی ایمانی می باشد و اسلام رمز امنیت است؛چون کسی که معتقد است در راه قدرت مطلق جهان آفرینش و یگانه حاکم و خالق جاودانه هستی گام بر می دارد و او را پشتوانه و تکیه گاه خود می داند،دیگر جایی براي ناراحتی،نگرانی و عدم آرامش او وجود ندارد.
از جمله اصول مهمی که حضرت (ع) در مقام دولتمردي از ابتداي شروع جریان خلافت بر آن تاکید داشته اند ، مرجعیت ((قرآن کریم)) و ((سنت نبوي)) (ص) در مقام تحلیل و عملیاتی نمودن تمامی مقولات سیاست - و از آن جمله امنیت - بوده است. حکومت نزد حضرت (ع) با التزام به اصول بنیادین نظام اسلامی معنا و مفهوم می
۴
یافت و چنین نبود که جریان افکار عمومی و مقتضیات زمانی ، حضرت (ع) را نسبت به بیان و اقدام به این مهم دچار شک و تردید سازد. (افتخاري ،1384 ،صص(.231-252226
ابعادامنیت در کلام امام علی علیه السلام :
امیر المومنین علی ابن ابیطالب(ع)به طور مکرر در فرمایش هاي و مکتوبات خود خطاب به فرمانداران به استقرار امنیت فردي و اجتماعی و حفظ آن تاکید و توصیه می فرمودند و آنان را از اقدامی که سالب امنیت باشد نهی می فرمودند و منظور از امنیت،مصونیت از تعرض و تصرف اجباري بدون رضایت است و در مورد افراد بدان معناست که هراس و بیمی از آزادي هاي مشروع خود نداشته و به هیچ وجه حقوق آنان به مخاطره نیفتد و هیچ عاملی حقوق مشروع آنان را تهدید نکند(واثقی،1380،ص .(13
ابعاد مختلف امنیت و ارزش آن در ذیل جهت تبیین بیشتر و کامل تر آن با تکیه به کلام امام علی علیه السلام در نهج البلاغه بیان شده است:
1 ـ امنیت مرزي:
امنیت مرزي به این معنا که مرزهاي جغرافیایی کشور اسلامی از تعرض دشمن مصون باشد.تا بیگانگان نتوانند به جان و مال و حیثیت مسلمانانتعرّض نمایند.مسؤولیت اصلی این نوعامنیت بر عهده ي نیروهاي نظامی است.امام علی علیه السلام در عهدنامه ي مالک اشتر درباره ي نقش نیروهاي نظامی در استقررامنیت فرمودام:»ا سپاهیان و نیروهاي مسلح با اذن پروردگار حافظان و پناهگاهرعیت، زینت زمامداران،عزّت و شوکت دین و راه هاي امنیت می باشند. قوام رعیت جز توسط این گروه ممکن نیست.)« نهج البلاغه، صبحی صالح، ص 432، نامه (53
2امنیـت قضایی:
امنیت قضایی به این معنا است که قاضی و دستگاه قوه ي قضائیه براي داوريبرحقّ، باشرایط و امکانات لازم و شایسته، به حل و فصل امور مردم بپردازد.تا با اقتدار دستگاه قضایی، مردم ازتعرّض به جان، مال و ناموس و آبروي دیگران بترسند و حرامیان کمتر جرأت جسارت به خود بدهند، چرا که در صورتخلّفت به جزاي اعمالشان می رسند.در این باره امام علی علیه السلام به مالک اشتر سفارش می کند و یک سري از امور درباره ي قاضی و قضاوت را بدین شرح متذکر می شود:»سپس از میان مردم، برترین فرد در نزد خود را براي قضاوت برگزین. از کسانی که مراجعه فراوان مردم آنان را در تنگنا قرار ندهد، و برخورد مخالفان با یکدیگر او را به خشم و کج خلقی وا ندارد، در اشتباهاتش پافشاري نکند. و در صورت روشن شدنحقّ، بازگشت بهحقّ بر آن
۵
سخت نباشد، طمع را از دل بیرون کرده باشد، در فهم مطالب به تحقیق اندك، اکتفا نکند، کسانی که در شبهات از همه محتاط تر و دریافتن تمسوک به دلیل حجوت از همه مصرتر باشند.با مراجعه ي مکرر شکایت کنندگان کمتر خسته شوند. و در کشف امور شکیباتر و به هنگام آشکار شدنحقّ، در فصل خصومت از همه قاطع تر باشند.از کسانی که ستایش فراوان آنان را فریب ندهد؛ و تمجیدهاي بسیار آنان را متمایل به سوي مدح کننده نگرداند. ولی البته این افراد بسیار کم هستند.آن گاه جدبایت هرچه بیشتر قضاوت هاي قاضی خویش را بررسی کن و در بذل و بخشش به او سفره سخاوتت را بگستران، آن چنان که نیازمندیش از بین برود و حاجت و نیازي به مردم پیدا نکند، و از نظر منزلت و مقام آن قدر مقامش را نزد خودت بالا ببر که هیچ کدام از یاران نزدیک تو، به نفوذ در او طمع نکنند و از توطئه این گونه افراد در نزد تو در امان باشد.)« همان، ص (434
3امنیـت اقتصادي:
امنیت اقتصادي به این معنا است که مردم در اموالشان امنیت داشته باشند و دولت با مدارا و رعایت عدل و انصاف و با توجه به دیگر اخلاق پسندیده ي اسلامی، از آنان مالیات و زکات اخذ نماید. و نیز احتکار کالا
(به ویژه کالاهاي اساسی و مورد نیاز مردم) نباشد و نیز در خریدها و فروش ها قیمت ها متعادل باشد.درباره ي امنیت اقتصادي، امیر مؤمنان علی علیه السلام به یکی از مأموران جمع آوري زکات و مالیات این فرمان را صادر نمود:»باتقوا و با احساس مسؤولیت در برابر خداوند یکتا حرکت کن. و در این راه هیچ مسلمانی را مترسان. و بر سرزمین او ناخشنود مگذر. بیش از آنچه ازحقّ خداوند در اموالش هست از او مگیر.پس آن گاه که به آبادي قبایل رسیدي در کنار آب فرود آي و داخل خانه هاي مردم مشو.
پس با آرامش و وقار به سوي آنان برو، تا در میان آنان قرارگیري؛ به آنان سلام کن و از اظهارتحیت بخل مورز.پس از آن به آنان بگو: اي بندگان خدا، مرا ولی خدا و خلیفه اش به سوي شما فرستاده است حقّتا خدا را که در اموالتان است، بستانم؛ آیا در اموال شما حقی از خدا هست که آن را به نماینده اش بپردازید، اگر کسی گفت: نه، دیگر به او مراجعت مکن. و اگر کسی پاسخ داد: آري، همراهش برو؛اما نه اینکه او را بترسانی یا تهدید کنی، یا او را به کار مشکلیمکلّف سازي.هرچه از طلا یا نقره به تو داد، بستان؛ و اگر داراي گوسفند یا شتر بود، بدون اذن او داخل آن مشو، چون که بیشتر آن ها از آن او است.و آن گاه که داخل شدي همچون شخصیمسلّط و سختگیر رفتار مکن...)« نهج البلاغه، صبحی صالح، نامه 25، ص (380و نیز در عهدنامه ي مالک اشتر چنین متذکر شده است:»تجار و صاحبان صنایع را به نیکی سفارش نما و در این توصیه بین بازرگانانی که در شهر و دیاه هستند و داراي مرکز ثابت و تجارت خانه اند و آنانی کهسیار و درگردشند و نیز صنعتگرانی که با نیروي جسمانی خویش به صنعت می پردازند، تفاوت قائل مشو. چرا که آنان منابع اصلی منافع و اسباب آسایش جامعه به شمار می آیند. آنان هستند که از سرزمین هاي دور دست، از پرتگاه ها و کوهستان ها
۶
و دریاها و سرزمین هاي هموار و ناهموار مواد مورد نیاز را فراهم می آورند. و از مناطقی که عموم مردم با آن سر و کاري ندارند و جرأت رفتن به آن سامان را نمی کنند، این ها سر و کار دارندتوج.ه داشته باش که بازرگانان و پیشه وران و صنعتگران مردمی سالم و خوب هستند و از نیرنگ و شورش آنان بیمی وجود ندارد.آنان صلح دوست و آرامش طلبندام.ا باید از وضع آنان چه آنانی که در مرکز فرمانداري تو زندگی می کنند و چه آنانی که در گوشه و کنار هستند، جستجو و بازرسی نمایی؛ ولی آگاه باش، با وجود همه ي آنچه که درباره ي آنان گفتم، در میان آنان گروهی تنگ نظر و بخیل آن هم به صورت قبیح و زشت آن، وجود دارد. که همواره در پی احتکار مواد مورد نیاز مردم و تسلط یافتن بر تمام معاملات هستند. و این موجب زیان توده هاي مردم و عیب و ننگ بر زمامداران است.از احتکار به شدت جلوگیري کن که رسول خدا صلی االله علیه و آله وسلم از آن منع کرده است. باید معاملات با شرایط آسان صورت گیرد. با موازین عدل و نرخ هایی که نه به فروشنده زیان رساند و نه به خریدار. و هرگاه کسی پس از نهی تو از احتکار به چنین کاري دست بزند، او را کیفر کن و در مجازات او بکوش ولی این مجازات نباید بیش از اندازه باشد.)« نهج البلاغه، همان، نامه 53،ص (438
4امنیـت اجتماعی:
مراد از امنیت اجتماعی این است که جامعه ي بشري با توجه به قوانین، نظم و حکومتی که دارد، مردم در بعد زیست جمعیامنیت و آسایش داشته باشند. مردم و احاد آن اجتماع که اعضاي پیکره ي جامعه ي بشري هستند، از اینعضویت خرسند و راضی باشندعلّت. اینکه مردم بهمدنیت پناه می آورند این است که در پناه اجتماع یک سري از نیازهاي اساسی آنان برآورده شود. و این با وجود تهدید و دلهره ي همگانی و فراگیر ممکن نیست.بنابراین اولین شرطتحقّق رضایتمندي احاد جامعه، استقرار امنیت است.امنیت اجتماعی در نیل به هدف مدنیت زیستی، اولین نقش را ایفا می کند.امام علی علیه السلام می گوید: یکی از ضرورت هاي تشکیل
حکومت برقراري امنیت اجتماعی است. آن حضرت در پاسخ به شعار نابخردانه ي خوارج که می گفتند: »لاحکمالاّللّه «، (فرمانی نیست جز فرمان خدا) فرمود:»سخنحقّی است که از آن اراده ي باطل شده است.
آري درست است، فرمانی جز فرمان خدا نیست، ولی این افراد می گویند: زمامداري جز براي خدا نیست. در حالی که مردم به زمامداري نیازمندند، خواه نیکوکار باشد، و خواه بدکار؛ تا مؤمنان در سایه ي زمامداریش به کار خویش مشغول و کافران هم بهره مند شوند، و مردم در دوران حکومت او، به زندگی بپردازند و به وسیله او اموال بیت المال جمع آوري شود، و به کمک او با دشمنان مبارزه شود. جاده ها امن و امان گردد،حقّ ضعیفان از نیرومندان گرفته شود، نیکوکاران در رفاه و از دست بدگاران، مردم در امان باشند.)« همان، خ (40بنابراین باید حکومتی باشد تا امور جمعی مردم را سامان دهد و از جمله براي آنانامنیت برقرار نماید؛ این امنیت باید شامل و فراگیر باشد. همه ي افراد اجتماع را در بر گیرد؛ حتی شامل اقلیت هاي مذهبی و قومی گردد.امام علی
٧
علیه السلام آن گاه که آگاه شد که عمال ستم پیشه ي معاویه به شهر »انبار« یورش بردند و فرماندار حضرت را کشتند و به جان و مال و مردم تجاوز نمودند، و حتی اقلیت هاي مذهبی نیز ازتعرّض مصون نماندند؛ خلخال را از پاي زنذمی ربودند، حضرت بر آشفت و خطبه اي خواند و مردم را براي برقراري امنیت اجتماعی به یاري طلبید.حضرت فرمود:اکنون بشنوید: (یکی از فرماندهان لشکر غارتگر معاویه) از »بنی غامد« به شهر »انبار« حمله کرده است و نماینده و فرماندار من، »حسان بن حسان بکري« را کشته و سربازان و مرزبانان شما را از آن سرزمین بیرون رانده است.به من خبر رسیده است که یکی از آنان به خانه ي زن مسلمان و زن غیر مسلمانی که در پناه اسلام جان و مالش محفوظ است، وارد شده و خلخال و دستبند و گردنبند و گوشواره هاي آنان را از تنشان بیرون آورده و ربوده است. در حالی که هیچ وسیله اي براي دفاع جز گریه و التماس کردن نداشتند.آنان با غنیمت فراوان برگشتند، بدون اینکه حتی یک تن از آنان زخمی گردد، و یا قطره اي خون از آنان ریخته شود.اگر به خاطر این حادثه، مسلمانی از روي تأسف غصوه بمیرد، ملامت نخواهد شد و از نظر من سزاوار و بجا است.)« همان، خ (27امام علی علیه السلام در مسیر برقراري اینامنیت به کارگزارانش فرمان صادر کرد که اگر سلاح و ابزار آلات جنگی در دست اقلیت هاي مذهبی (و در دست آنانی که بیم حمله به مسلمانان می رود)
وجود داشته باشد. و در نتیجهامنیتملّی متزلزل شود، آن ها را مصادره کنند؛ تا خطر تجاوز از سوي اقلیت هاي داخلی زدوده گردد.حضرت در نامه اي به یکی از کارگزارانش چنین می نویسد:...» هم چنین براي جمع آوري بیت المال به مال هیچ فردي، چه مسلمان و چه غیر مسلمان که در پناه اسلام است، دست نزنید. مگر اینکه اسب یا اسلحه اي باشد که براي تجاوز به مسلمانان به کار گرفته می شود؛ چون که براي مسلمان روا نیست که بگذارد چنین اسلحه اي در اختیار دشمنان اسلام باشد و در نتیجه آنان نیرومندتر از سپاه اسلام گردند (و امنیت جامعه ي مسلمانان به خطر افتد.).( همان، نامه ي (51
5 ـ امنیت فرهنگی:
هرگاه عده اي از دشمنان داخلی و یا خارجی بکوشند تا فضاي آرام جامعه را ناآرام نمایند، اعتقادات مردم را متزلزل کنند، اذهان مردم را آشفته نمایند.و در پی استحاله ي فرهنگی، وارونه کردن ارزش ها و مسخ فرهنگی برآیند، در این صورت، زمامدار و کارگزاران نظام وظیفه دارند که در برابر این تهدید و ناامنی فرهنگی ایستادگی نمایند، تا امنیت فرهنگی برقرار گردد.امام علی علیه السلام آن گاه که باخبر شده بود که معاویه گروهی را به مکه گسیل داشته است، تا در موسم حج، اذهان مردم را متشتت کنند و امنیت فرهنگی مردم را سلب نمایند، نامه اي به فرماندارش در مکه، »قثم بن عباس« نوشت تا این حرکت معاویه را خنثی نماید.حضرت در این نامه چنین نوشت:»اما بعد، مأمور اطلاعاتی من در مغرب (شام) برایم نوشته و مرا با خبر کرده است که گروهی از مردم »شام« به سوي مکه و براي حج گسیل شده اند، گروهی کوردل، ناشنوا و کوردیده که حق را با باطل مشوب می سازند، و در طریق نافرمانی خالق از مخلوق اطاعت می کنند، با دادن دین خود، شیر از پستان