بخشی از مقاله

چکیده

الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت روندی آینده نگر و در حال تکوین است که ابعاد متعددی همچون امنیت نرم و ابزار تحقق آن را می بایست در چارچوب این نظریه جامع مورد مطالعه قرار داد.پژوهشگران حاضر برای بسط مفهوم امنیت نرم، شناسایی نقاط ضعف و قوت کشور در این زمینه، تعمیق و گسترش ادبیات امنیت نرم در ایران و به ویژه بررسی ارتباط عموما مغفول مانده هنر و امنیت، تلاش می کنند نقش پر اهمیت و بی بدیل هنر و هنرمندان کشور را در سپهر امنیت سازی نرم، پیش چشم بگذارند.

نویسندگان مقاله بر اساس روش پس نگری در مطالعات آینده نگارانه، ابتدا شمایی از آینده مطلوب امنیت نرم جمهوری اسلامی ایران در افق 25 ساله را با عنوان »چشماندازامنیت نرم جمهوری اسلامی ایران درافق «1420ترسیم کرده، سپس با بررسی مفاد و بندهای چشم انداز تدوین شده، در هر یک از سه حوزه اجتماعی-فرهنگی، سیاسی و اقتصادی مشخص می نمایند که هنر توان نقش آفرینی در کدام حوزه ها و تاثیرگذاری بر کدام یک از شاخصه های چشم انداز را دارد. به این ترتیب مقاله، تصویر روشنی از امکانات و قابلیتهای هنر برای شرکت در فرایند امنیت سازی نرم کشور در راستای تحقق اهداف چند بندی الگو اسلامی ایرانی پیشرفت ارائه می کند.

مقدمه

پیشرفت بدون در نظر گرفتن امنیت قابل تصور نیست ؛تاکید بر این مهم در فرهنگ راهبردی ایرانیان و همچنین آموزه های اسلامی به طور بارزی مشهود است . هرچند امنیت و معیارهای تحقق و ارزیابی آن به تازگی مورد توجه کارشناسان و نظریهپردازان علوم انسانی واقع شده، لیکن نباید از خاطر دور داشت که این واژه به لحاظ ماهیت از بدو خلقت انسان با او همراه بوده است.

مفهوم امنیت گویای آن است که هدف اصلی آن بهره مند ساختن راستین انسان است از حقوق خویش، و این یعنی بهبود بخشیدن به کیفیت زندگی انسان ها. دیدگاههای سنتی و کلاسیک امنیت را بیشتر در چارچوب »فراغت از تهدید« تبیین نمودهاند ولی به دنبال تغییرات گسترده در اجتماع، سیاست و فرهنگ طی دهههای اخیر، دایره تفسیر و تعریف امنیت ابعاد گستردهتری به خود گرفت.

بر این اساس سطوح تحلیل امنیت، موضوعاتی مانند آرامش روانی، رفاه و بهزیستی، اعتماد و سرمایه اجتماعی، حفظ هویت، ثبات سیاسی، وحدت نمادین، هماهنگی ساختاری و... را در بر گرفته است، که این موضوعات در سه فرآیند تولید، حفظ و بازتولید امنیت قابل طبقهبندی است. در حالی که امنیت نرم رفته رفته به یکی از گفتمان های رایج دانش سیاسی در ایران تبدیل می شود اما همچنان فقدان درکی جامع و فراگیر در مورد منابع قدرت نرم کشور و به ویژه راهکارهای تقویت و تامین قدرت نرم با استفاده از آن منابع آن،از مشکلات جدی این حوزه مطالعاتی است.

از جمله با اینکه تمامی کارشناسان امنیت نرم بر نقش هنر به عنوان یکی از اساسی ترین شاخصه های امنیت نرم در ساختار امنیت کشور و ارتباط مستقیم آن با تهدیدات نرم رودرروی نظام معترفند تا کنون منبعی که بر این مبحث متمرکز باشد نگاشته نشده است. به یقین بهرهمندی از توان و کارکرد »هنر« برای تولید و تقویت امنیت پایدار میتواند یکی از کارآمدترین روش ها در این مسیر باشد.

اما رسیدن به این توانایی و یافتن جایگاه واقعی هنر در سپهر امنیت نرم کشور، نیازمند بررسی دقیق و عالمانه ضعفها و مشکلات، راهجویی برای رفع کاستیها و موانع در جهت اهداف مطلوب، فضاسازی منطقی در افکار بخشهای ذیربط اجتماعی از جمله مسئولان، هنرمندان و عموم مردم است.در این راستا و با درک این ضرورت پژوهشی، هدف این مقاله پاسخ دادن به این سوال است که هنر - در سه شاخه ادبیات، موسیقی و هنرهای دراماتیک - چه نقشی در تامین امنیت نرم جمهوری اسلامی ایران و به تبع تحقق الگوی اسلامی ایرانی پیشرفتمی تواند داشته باشد؟

برای پاسخ به این سوال ابتدا چارچوب نظری تبیین و روش تحقیق مناسب، انتخاب و تشریح شده است. در بخش بعدی مقالهبر اساس روش پس نگری، با طراحی چشم انداز امنیت نرم کشور در افق1420، به ترسیم و طراحی سناریوی آینده مطلوب امنیت نرم جمهوری اسلامی ایران در افق بیست و پنج سال آینده می پردازیم.انجام این مرحله به عنوان اولین گام در جهت دست یافتن به تصویر هنر در چارچوب امنیت نرم ایران محسوب می شود.

هدف این است که با مبنا قرار دادن این چشم انداز کلان بتوان مساهمت و نقش آفرینی هنر در این دورنمای مطلوب را متصور شد و بررسی نمود. این کار در بخش بعدی مقاله و به این نحو انجام خواهد گرفت که با بررسی مفاد و بندهای چشم انداز در هر یک از سه حوزه اجتماعی-فرهنگی، سیاسی و اقتصادی مشخص خواهیم نمود، هنر توان نقش آفرینی در کدام حوزه ها و تاثیرگذاری بر کدام یک از شاخصه ها را دارد. به این ترتیب تصویر روشنی از امکانات و قابلیتهای هنر برای شرکت در فرایند امنیت سازی نرم به دست داده می شود. در پایان نیر نتیجه گیریاز مجموعه مباحث انجام خواهد شد.

چارچوب نظری

این پژوهش بر مبنای نظری تلقی هنر به مثابه یکی از منابع قدرت نرم که اتخاذ شده از جهان بینی امنیت نرم بر اساس تبیین »جوزف نای«است متکی می باشد - نای،. - 31 :1387 به باور نای،قدرت نرم عبارت از توانایی شکل دادن به علایق دیگران و هدایت رفتار آنان بدون بهرهگیری از زور است - - Nye, 2004 به تعبیر دیگر، قدرت نرم را میتوان تأثیر نهادن بر ارزشها، نهادها و سیاستهای کشورهای آماج با استفاده از جاذبه الهام بخش دانست.مفهوم »قدرت نرم« برای اولین بار توسط جوزف نای، نظریهپرداز برجسته آمریکایی در مقالهای مطرح شد.

وی در این مقاله میگوید؛ »اگر آمریکا تنها دو درصد از تولید ناخالص ملی خود را به برنامهای اختصاص دهد که هم آموزش داخلی را ارتقا داده و هم کمکهای مؤثر و اطلاعات موردنظر را به خارج برساند، به قدرتی متفاوت و عمیقتر از »قدرت سخت« دست مییابد که به آن »قدرت نرم« میگوئیم - Nye, 1990: .26 - نای، در کتاب دیگر خود اصولی را برای سیاست خارجی آمریکا پیشنهاد میکند. وی استدلال میکند که در قرن جدید، ایالات متحده نباید تنها بر حفظ قدرت اقتصادی و نظامی خود که او »قدرت سخت« مینامد، تکیه کند؛ بلکه باید برای جذابیت فرهنگ، ارزشها و نهادهایی که »قدرت نرم« نامیده میشود، کوشش نمایند.

این نظریهپرداز، قدرت نرم را ناشی از جذابیت »فرهنگ«، »ایده سیاسی« و »سیاست خارجی کشور« میداند. به باور او، کشوری که واجد این »سه نوع جذابیت« و یا »منابع قدرت نرم« باشد، میتواند بر فرهنگ، سیاست و الگوهای اجتماعی کشورهای دیگر تأثیر بگذارد و اراده خود را به صورت غیرمستقیم بر آنها تحمیل کند - Nye, .2004 - با توجه به این تعریف مهمترین عامل ایجاد قدرت نرم وجود جاذبه است. بنابراین، دیگر، سلاحهای نظامی یا تحریمها و … تأثیر اصلی و مستقیم خود را از دست میدهند و در عوض هر آنچه بتواند موجب جلب نظر و جذب افراد شود، به عنوان سلاح در نظر گرفته میشود - . - Nye, 2004: 25

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید