بخشی از مقاله

برآورد ظرفیت درآمدهای مالیاتی و تحلیل کارایی نظام مالیاتی در استان اصفهان

چکیده
درآمدهای مالیاتی به عنوان کم هزینه ترین منبع تامین مالی کشورها، می تواند نقش و عملکرد گسترده ای درتعدیل ثروت و درآمد، بهبود عدالت اجتماعی و اقتصادی و جلوگیری از تشدید نابرابری های درآمدی از طریق توزیع مجدد آن داشته و از ابزارهای مهم و قوی در اجرای سیاست های دولت در مقابله با بحران های اقتصادی به شمار می رود. بر این اساس در تحقیق حاضر ضمن بررسی وضعیت درآمدهای استانی استان اصفهان طی سالهای 1370-1388، ظرفیت و قابلیت های درآمدی استانی با تاکید بر درآمدهای مالیاتی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گیرد. در این راستا ضمن برآورد ظرفیت مالیاتی این استان و عوامل موثر برآن، کارایی سیستم مالیاتی در این استان نیز مورد بررسی قرارمی گیرد. روش اقتصاد سنجی استفاده شده در این مطالعه از نوع الگوی خود رگرسیونی برداری 1(VAR) می باشد. متغیرهای مورد استفاده در این معادله عبارتند از نسبت درآمدهای مالیاتی به تولید ناخالص داخلی استان اصفهان، ارزش افزوده بخش صنعت استان اصفهان، ارزش افزوده بخش خدمات و ارزش افزوده بخش کشاورزی می باشند.

کلمات کلیدی: ظرفیت درآمدهای مالیاتی، کارایی نظام مالیاتی، استان اصفهان، الگوی خود رگرسیونی برداری


-1 مقدمه
مالیاتها به دلیل اثرهای تخصیص و توزیع، همواره مورد توجه نظریه پردازان اقتصادی بوده و به عنوان یکی از مهمترین عوامل سیاستگذاری دولت، و در حقیقت، یکی از مهمترین ابزارهای ایجاد تغییر در درآمد ملی موردتوجه قرار دارند. اگر چه محدودیتهای مدیریتی و سیاسی مانع افزایش مالیاتهاست، ولی روشهای مالیات گیری دیگری، از قبیل گسترش پایه مالیاتی، افزایش نرخهای مالیاتی و معرفی مالیاتهای جدید وجود دارد که به وسیله آن می توان درآمدهای مالیاتی را افزایش داد. ظرفیت مالیاتی بیشترین مالیاتی است که با توجه به سطح توزیع آن و ترکیب درآمد و قوانین هر کشور در یک دوره بلندمدت قابل اخذ است. طبیعی است اگر در یک دوره اخذ مالیات بیش از ظرفیت مالیاتی باشد سبب کاهش درآمد جامعه و درآمد مالیاتی در سال های آتی خواهد شد و اگر کمتر از ظرفیت بالقوه مالیاتی باشد دولت برای رسیدن به اهداف اقتصادی خود با مشکلات مالی مواجه خواهد شد.

بررسی های صورت گرفته در خصوص حجم درآمدهای مالیاتی نشان می دهد که شکاف چشم گیری میان ظرفیت بالقوه و بالفعل وجود دارد ( کردبچه، (1375 با اتخاذ تدابیری در جهت اصلاح نظام مالیاتی و رفع مشکلات موجود، می توان وصولی های مالیاتی را افزایش داد. عدم کارایی و وجود نارسایی و وجود نارسایی در نظام مالیاتی کشور در هر یک از مراحل گردآوری اطلاعات، تشخیص و وصول، به چشم می خورد. این نارسایی ها را می توان در سه گروه مشکلات اجرایی، مشکلات قوانین مالیاتی و مشکلات فرهنگی طبقه بندی کرد. بر این اساس، لازم است که ضمن پرداختن به مشکلات موجود در نظام مالیاتی، درصدد اتخاذ روش ها و تدابیری برای رفع آنها بود.نظام های مختلف اقتصادی، نقشهای متفاوتی را برای دولتها تعریف می نمایند. در بعضی از سیستم های اقتصادی میزان دخالت دولت ها در امور پایین، در برخی دیگر چشمگیر و در برخی در حد میانه قرار دارد. اما آنچه در این میان حائز اهمیت است این موضوع است که، دولت ها جهت پیشبرد امور محوله بویژه در ارائه خدمات عمومی و دفاع، نیاز به منابع قابل توجه دارند. و در این راستا، نیازهای مالی دولتها می تواند از منابع مختلفی نظیر مالیات، منابع معدنی، مواد اولیه تامین گردد. اما بدون شک درآمدهای مالیاتی بدلیل آنکه دارای نوسانات نسبتاً کمتری بوده و همچنین پاسخگویی بیشتر دولت در برابر مردم را به همراه دارد، از جمله سالمترین و بهترین روشها محسوب می گردد (پوردهقان، .(1385در کشورهای در حال توسعه و عموم کشورهای صاحب ذخائر معدنی ازجمله کشور ما، درآمدهای سرشار و سهل الوصول حاصل از نفت و نظائر آن سبب گردیده تا سایر درآمدها از جمله درآمدهای مالیاتی مورد غفلت واقع شده و سهم چندانی در منابع درآمدی دولت نداشته باشد. تجربه نشان داده که چنین وضعیتی تنگناها و تهدیدهای جدی را برای بودجه دولت به همراه داشته و به طور کلی آثار نامطلوبی بر سیستم اقتصادی خواهد داشت.از آنجا که، درآمدهای مالیاتی به عنوان کم هزینه ترین منبع تامین مالی کشورها، میتواند نقش و عملکرد گسترده ای در تعدیل ثروت و درآمد، بهبود عدالت اجتماعی و اقتصادی و جلوگیری از تشدید نابرابری های درآمدی از طریق توزیع مجدد آن داشته و از ابزارهای مهم و قوی در اجرای سیاست های دولت در مقابله با بحران های اقتصادی به شمار می رود (سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان قزوین،.(1381 و کشور ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست و به همین لحاظ است که، به منظور کاهش تنگناهای بودجه ای حاصل از نوسانات قیمت نفت، سیاست کلی دولت در سالیان اخیر، کاهش اتکای بودجه (بویژه بودجه جاری) به درآمدهای نفتی و افزایش سهم درآمدهای غیر نفتی بخصوص درآمدهای مالیاتی از طریق تقویت و اصلاح سیستم و نظام مالیاتی بوده است. در همین راستا برنامه سوم توسعه کشور، نظام درآمد- هزینه را به عنوان معیار تعیین سقف اعتبارات عمرانی استان ها معرفی نموده بود که درآمد بالاتر، اعتبار عمرانی بالاتری را نیز به همراه خواهد داشت. همچنین در برنامه چهارم توسعه عنوان شده بود که هزینه های جاری دولت بایستی تا پایان برنامه بطور کامل از درآمدهای نفتی مستقل شود. از اینرو توجه به مقوله مالیات و درآمدهای حاصل از آن جهت تامین هزینه دولت مخصوصا در کشور ایران امر بسیار مهمی تلقی شده و همانگونه که در قسمت قبل عنوان شد، اهمیت این مساله در برنامه های مختلف توسعه اقتصادی نیز مد نظر سیاست گزاران قرا گرفته است. در این راستا استا ن های کشور نیز از این قضیه مستثنی نبوده و لازم است ضمن شناسایی دقیق منابع درآمدی، در این مسیر گام بردارند. بر این اساس در نظام بودجه ریزی کشور و در بعد استانی، درآمدها از اهمیت بسزایی برخوردار خواهند بود. بطوریکه از یک طرف میزان درآمد، سقف هزینه های عمرانی را مشخص نموده و از طرف دیگر نسبت درآمدها به هزینه های جاری میزان توانمندی استان در خودکفایی هزینه های جاری را بیان می دارد. ضمن آنکه باید توجه داشت که فشار بیش از حد به مردم و مودیان مالیاتی (به عنوان بخش اعظم درآمدهای استانی) می تواند سبب دور شدن از مسیر اصلی و واقعی توسعه که همانا رضایتمندی و رفاه مردم است، گردد. بنابراین بررسی وضعیت عملکردی درآمدهای استانی و شناخت ظرفیت ها و پتانسیل های واقعی ردیف های مختلف درآمدی در سطح استانها به منظور توسعه و گسترش متعادل درآمدهای استانی در راستای سیاست های درآمد-هزینه دولت، اهمیت بسزایی خواهد داشت. از منظر دیگر، امروزه نقش نظام مالیاتی در کشورهای مختلفعموماً حول سه هدف عمده اجتماعی، اقتصادی و بودجه ای تعریف شدهاند. در بعد اجتماعی مهمترین هدف همانا بهبود توزیع درآمد بین طبقات مختلف درآمدی است. هدف اقتصادی از وضع مالیات بر اقشار مختلف عبارت است از تخصیص بهینه منابع بین بخشهای مختلف اقتصادی و کنترل نوسانات احتمالی در اقتصاد و در نهایت هدف بودجه ای اخذ مالیات را می توان تامین منابع مالی دولت قلمداد نمود. بنابراین تعیین سیاست های مالیاتی، به شکلی که اهداف مذکور تا حد قابل قبولی به دست آیند، یکی از مسائل بسیار مهم در حوزه سیاست گذاری خواهد بود. همچنین، لازم به توضیح است که به دلیل مشکلات موجود در سیستم مالیاتی کشور و به طور خاص تر استان های کشور، این سیستم قادر به تامین بخش عمده ای از درآمدهای دولت نبوده است. بر این اساس، لازم است تا با برآورد توان و کارایی نظام مالیاتی، به تحلیل مشکلات موجود در نظام مالیاتی کشور و استان های مختلف پرداخت و با اتخاذ روشها و تدابیری در جهت رفع آنها و شناخت روشهای جدید مالیاتی به منظور کاهش شکاف مالیاتی بین درآمدهای مالیاتی موجود و ظرفیت مالیاتی اقدام نمود.

ازجمله شاخص هایی که برای نشان دادن کارایی نظام مالیاتی به کار می روند می توان به شاخص نسبت مالیاتی ،کوشش مالیاتی ونسبت مالیات های وصولی به هزینه وصول انها اشاره نمود. معیار دیگر می توان به شاخص رشد سالانه درآمدهای مالیاتی، نسبت درآمدهای مالیاتی به درآمد ملی، نسبت پرداخت ها بهGNP و درآمد ملی،نسبت مالیات های دریافتی به مالیات های مصوب ،نسبت مالیات های دریافتی به درآمدهای عمومی دولت ونسبت مالیات های وصولی به تولیدناخالص داخلی اشاره نمود (فهیم یحیایی،.(1370
در این راستا ضمن برآورد ظرفیت مالیاتی این استان و عوامل موثر برآن، کارایی سیستم مالیاتی در این استان نیز مورد بررسی قرارمی گیرد. روش اقتصاد سنجی استفاده شده در این مطالعه از نوع الگوی خود رگرسیونی برداری ( 2(VAR می باشد. متغیرهای مورد استفاده در این معادله عبارتند از نسبت درآمدهای مالیاتی به تولید ناخالص داخلی استان اصفهان، ارزش افزوده بخش صنعت استان اصفهان، ارزش افزوده بخش خدمات و ارزش افزوده بخش کشاورزی می باشند. همچنین در این مطالعه برای بررسی کارایی سیستم مالیاتی استان اصفهان از روش تابع مرزی تصادفی(SFA)3 استفاده می شود.
-1 ادبیات و پیشینه تحقیق .1-2 درآمدهای مالیاتی و تقسیم بندی های موجود

مالیات در واقع انتقال بخشی از درآمدهای جامعه به دولت و یا بخشی از سود فعالیت های اقتصادی است که نصیب دولت می گردد، زیرا ابزار و امکانات دست یابی به درآمد و سودها را دولت فراهم ساخته است.درآمدهای مالیاتی از نظر مأخذ و منبع مالیات به سه دسته تقسیم می شوند: الف) مالیات بر درآمد4 ب) مالیات بر دارایی.5پ) مالیات بر کالاهای مصرفی . 6 که در هر سه مورد، یعنی چه از نظر مالیات بر درآمد، چه از نظر مالیات بر دارایی و چه از نظر مالیات بر مخارجمصرفی، یا مالیات بر صادرات یا مالیاتی که فی نفسه به فعالیت های بازرگانی مرتبط می شوند، حجم درآمد ملی است که عامل پرداخت های مالیاتی تلقی می شود و از طریق آن انواع مالیات وصول می گردد. برای تعیین مأخذ و مبنای مالیاتی لازم است ابتدا از طریق گردش درآمد ملی، انواع جریان های دخل و خرج جامعه مورد بررسی قرار گیرد. سیستم مالیاتی در هر یک از این جریان ها سهمی برداشت می کند. در جریان های مخارج جامعه، چه بصورت مخارج مصرف و چه به صورت مخارج سرمایه گذاری، ماخذی در اختیار سیستم مالیاتی از نظر انواع مالیات بر خرج قرار می دهند. در جریان های درآمد نیز که به شکل جریان های هزینه، عناصر تشکیل دهنده تولید توصیف شده اند، سیستم مالیاتی به نوبه ی خود از انواع درآمد برداشت می کند.

.2-2 عوامل موثر بر ظرفیت مالیاتی
برآورد ظرفیت مالیاتی در کشورهای در حال توسعه نشان دهنده ی شکاف قابل توجهی میان ظرفیت بالقوه مالیاتی و مالیات بالفعل (میزان وصول مالیاتی تحقق یافته) می باشد . برای اینکه این مالیات بالفعل به ظرفیت مالیاتی بالقوه ی آن نزدیک شود و کارایی سیتسم افزایش یابد بایستی عوامل موثر بر آن مورد بررسی قرار گیرد. از طرفی وضعیت فعالیتهای اقتصادی در اواخر قرن حاضر در کشورهای در حال توسعه و عقب افتاده به نحوی شکل گرفته که امور بازرسی و نظارت بر آنها را مشکل کرده است لذا ارتباط دادن چند عامل مشخص از عامل های اقتصادی و اجتماعی و سیاسی به سطح مالیات ها کار بسیار مشکل و دشواری است. بااین وجود اخیراً دربخش مطالعات کاربردی مالیات ها در سطح اقتصاد کلان افق های جدیدی برای پیدا کردن متغیرهای مطلوب و مناسب که سطح مالیات ها را تعیین و جهت آنها را هدایت می کند حاصل شده است. صندوق بین المللی پول مطالعات کاربردی زیادی را در سطح اقتصاد کلان برای پیدا کردن عوامل موثر در تعیین سطح مالیات ها در کشورها انجام داده و سعی کرده است که این عامل ها را بسته به اینکه در کشورهای پیشرفته یا عقب افتاده قرار دارند از همدیگر جدا کند. به خصوص اینکه عامل های موثر در میزان جمع آوری مالیات ها در کشورهای در حال توسعه متفاوت از عامل های اجتماعی در کشورهای پیشرفته است ( مهرگان و پژمان، .(1384هدف اساسی از ارائه ی تابع ظرفیت مالیاتی نیز بر آورد میزان ظرفیت مالیاتی و مشخص کردن متغیرهایی است که بیشترین تاثیر را در توان بالقوه ی اقتصاد در وصول مالیات ها دارند و لذا هدف این فصل شناسایی عوامل موثر بر ظرفیت مالیاتی به صورت نظری و تجربی با توجه به ویژگی های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه ی ایران است.میزان وصول مالیات به عواملی بستگی دارد که این عوامل خود بازتابی از خصیصه های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و جنبه های مربوط به سیستم مالیاتی است. این عوامل موثر بر ظرفیت مالیاتی به طور کلی به دو گروه تقسیم می شوند:
-1 عوامل موثر بر توان افراد به پرداخت مالیات
-2 عوامل موثر بر توان دولت در جمع آوری مالیات
از جمله عوامل موثر بر توان افراد به پرداخت مالیات می توان از سطح درآمد سرانه، بافت اقتصادی جامعه و اهمیت انواع گوناگون فعالیت های اقتصادی و نیز احساس مسئولیت افراد به پرداخت مالیات نام برد.همچنین در مورد عامل های موثر بر توان دولت در جمع آوری مالیات می توان به هزینه های وضع و جمع آوری مالیات و کارایی تشکیلاتی و اداری جمع آوری مالیات اشاره نمود.این عوامل می توانند بر افزایش توان پرداخت مالیات توسط افراد جامعه و نیز افزایش توان دریافت مالیات توسط دولت اثر داشته باشند و موجب افزایش ظرفیت مالیاتی گردند. لذا بررسی این عوامل در یک سیستم مالیاتی مستلزم شناخت معیارهای متفاوت شاخص های مربوط به ساختار اقتصادی و اجتماعی نظام مالیاتی می باشد. این شاخص ها را تحت سه گروه عمده ی عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی و سیاسی و عوامل سیستم مالیاتی طبقه بندی کرد.

.3- ساختار درآمدهای مالیاتی در اقتصاد ایران
از ویژگی های بخش عمومی ایران که از اطلاعات آماری به دست می آید، این است که پایین بودن سهم مالیات در تامین مخارج دولت، باعث شده است که دولت در سال های مختلف با کسری بودجه مواجه شود. بنابراین، ضرورت اصلاح و تجدید نظر در نظام مالیاتی ضروری است.از دیدگاه اقتصادی، رشد هزینه های جاری دولت در صورتی موجه است که بیشتر از محل افزایش درآمدهای مالیاتی، یعنی از بخشی از ارزش افزوده مجموعه فعالیت های تولیدی اقتصاد، تامین شود. در این صورت، رشد هزینه های جاری به منزله افزایش عرضه خدمات عمومی تلقی می گردد و پرداخت های مالیاتی به منزله سهمی است که مصرف کنندگان برای خدمات عمومی پرداخت می نمایند. بررسی روند رشد هزینه های جاری و رابطه آن درآمدهای مالیاتی، نمایانگر وابستگی شدید و فزاینده هزینه های جاری به درآمدهای غیر مالیاتی است. نسبت های مالیاتی نیز بر طبق مطالعات گذشته در سال های مختلف نوسان های فراوانی داشته و در حد پایینی قرار دارد (پروین و پیرو، .(1379
.4- مطالعات تجربی در زمینه عوامل موثر بر ظرفیت مالیاتی
در خارج از کشور مطالعات متفاوتی در زمینه درآمدهای مالیاتی و مخصوصا برآورد ظرفیت مالیاتی که در این مطالعه بیشتر مد نظر است صورت گرفته است که در ادامه به برخی از مهمترین مطالعات انجام شده در خارج از کشور اشاره می شود.

راجا( 1971) 7، کارشناس صندوق بین المللی پول است که در زمینه ی گرایش های مالیاتی در کشورهای در حال توسعه تحقیق انجام داده اند. در تحقیق راجا عوامل موثر بر ظرفیت مالیاتی درکشورهای در حال توسعه متغیرهای تولید ناخالص داخلی، نسبت صادرات غیر معدنی به تولید ناخالص داخلی، درآمدهای مالیاتی، نسبت صادرات به تولید ناخالص داخلی، درآمد سرانه، سهم تولیدات معدنی در تولید ناخالص داخلی، درآمد سرانه ی غیر صادراتی، سهم تولیدات کشاورزی در تولید ناخالص داخلی معرفی شده اند.با استفاده از این متغیرها به عنوان متغیرهای مستقل و نسبت مالیاتی (همان طور که قبلاً مطرح شد از نسبت کل درآمدهای مالیاتی بر تولید ناخالص داخلی بدست می آید) به عنوان متغیر تابع روابط تابعی میان نسبت مالیاتی و متغیرهای مزبور به فرم خطی و با استفاده از روش حداقل مربعات معمولی 8(OLS) و آمار مربوط به 50 کشور در حال توسعه در سال های 1966-68 از طریق داده های مقطعی 9 مورد برآورد قرار - گرفته و نتایج ضرایب تخمین زده شده ی در تحقیق نشان دادند که سهم تولیدات معدنی در تولید ناخالص داخلی و نسبت صادرات به تولید ناخالص داخلی موثرترین متغیرها در برآورد ظرفیت مالیاتی در کشورهای در حال توسعه می باشند. ضریب مربوط به سهم تولیدات کشاورزی در تولید ناخالص داخلی منفی است که با ملاحظات اقتصادی در این زمینه منطبق است. زیرا ارزش افزوده ایجادشده در این بخش به دلیل درآمدهای پایین کشاورزان پایه های مالیاتی قابل توجهی ایجاد نمی نماید. ضرایب سایر متغیرهای الگو نیز منطبق بر تئوری اقتصادی است. نویسنده در پایان متذکر شده است که حتی اگر تمام عوامل موثر بر ظرفیت مالیاتی به وسیله ی متغیرهای مورد نظر به حساب نیامده باشند مقایسه براساس نسبت های مالیاتی برآورده شده با معنی تر و دقیق تر از مقایسه ی براساس سیستم های مالیاتی موجود می باشد.
چیلا و همکاران (1975)، در مطالعه ای سعی نمودند تا نتایج تحقیق انجام شده توسط چیلا در سال 1971 را به روز درآورند. در این مطالعه که با عنوان ظرفیت مالیاتی و تلاش مالیاتی کشورهای د رحال توسعه انجام شد، محققان با استفاده از آمار مربوط به 47 کشور در حال توسعه در سالهای 71-1969 مدل های مورد استفاده در تحقیق چیلا((1971 را مورد آزمون قرار دادند. نتایج این مطالعه نشان میدهد که، ضرایب مربوط به اکثر متغیرهای مورد استفاده در مدل معنادار بوده و با توجه به نتایج متغیر درآمد سرانه مهمترین متغیر اثرگذار بر نسبت مالیاتی کشورهای منتخب می باشد.آلان و همکاران(1979) 10، طی مقاله ای به بررسی کلی مالیات در کشورهای در حال توسعه پرداختند. عوامل زیر به عنوان تاثیرگذارترین عوامل بر ظرفیت مالیاتی در نظر گرفته شد ه اند : سهم تجارت خارجی در تولید، ترکیب بخش اقتصاد، درصد واحدهای اقتصادی بزرگ، اهمیت بنگاه های بزرگ خرده فروشی و سطح سواد. محققان در این مطالعه فرمهای تابعی خاصی برای نسبت مالیاتی در نظر گرفتند. و سپس این مدلها با استفاده از آمار 47 کشور در حال توسعه و در دو مقطع زمانی (71-1969) و (76-1972) و با استفاده از روش حداقل مربعات معمولی (OLS) مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج این مطالعه نشان میدهد که عوامل نسبت صادرات به اضافه واردات به تولید ناخالص داخلی و یا نسبت صادرات به تولید ناخالص داخلی و نیز سهم تولیدات معدنی و کشاورزی در تولید ناخالص داخلی از مهمترین عوامل اثرگذار بر نسبت مالیاتی می باشند.در مطالعه ی التونی( 2002) 11 موضوع کوشش مالیاتی برای 16 کشور عربی با استفاده از تلفیق داده های سری زمانی و مقطعی در دوره 1994-2000 مورد مطالعه قرار می گیرد. نتایج مطالعه نشان می دهد که در این کشورها سهم ارزش افزوده ی بخش کشاورزی و سهم معدن در GDP از مهمترین عوامل تعیین کننده ی کوشش مالیاتی می باشد. سهم صادرات و واردات و بدهی های خارجی نیز بر کوشش مالیاتی اثر گذار بوده است. با توجه به گروه کشورهای مورد مطالعه که شامل شش کشور عربی عمده ی صادر کننده ی نفت (بحرین، کویت، عمان، قطر، عربستان سعودی و امارات متحده ی عربی) و ده کشور عربی دیگر (الجزایر، مصر، اردن، لبنان، موریتانی، مراکش، سودان، سوریه، تونس و یمن) می باشد، کوشش مالیاتی برای این دو گروه نیز به طور جداگانه مورد بررسی قرار گرفته است. در گروه اول کوشش مایاتی عمدتاً تحت تاثیر درآمد سرانه بوده و سهم معدن تاثیر منفی بر کوشش مالیاتی داشته است. اما در گروه دوم نتایج حاکی از این است که سهم واردات، صادرات، معدن و درآمد سرانه ی دارای تاثیر مثبت و سهم کشاورزی دارایتاثیر منفی بر کوشش مالیاتی بوده است. نتایج عمدتاًحاکی از پایین بودن کوشش مالیاتی در این کشورها است. شرایط ناپایدار سیاسی در برخی از کشورهای ضعف در امور اداری مالیاتی نبود نیروی تخصصی در گمرکات وجود رکت های بزرگ دولتی و غیر کارا در این کشورها از جمله عواملی است که به آنها به عنوان عوامل پایین بودن کوشش مالیاتی اشاره شده است.
بتس(2003) 12، در مقاله ای برآورد کوشش مالیاتی در اروپای مرکزی و شرقی، برآوردی کاربردی از ظرفیت مالیاتی و کوشش مالیاتی برای کشورهای CEE طی سال های 2000-1992 انجام داده است و تغییرات ایجاد شده در کوشش مالیات در طول زمان را ارزیابی کرده است. وی ظرفیت مالیاتی را توانایی یک دولت برای جمع کردن درآمد مالیاتی براساس عوامل ساختاری مانند سطح توسعه ی اقتصادی و مقادیر Tax handles در دسترس و توانایی مردم در پرداخت مالیات بستگی دارد.
نویسنده در این مقاله شاخص کارایی مالیاتی را شامل ابزارهایی برای اندازه گیری تفاوت میان کشورها در این زمینه می داند و در این که این ابزارها در استفاده از ظرفیت بالقوه ی مالیاتی و شاید شناسایی سیاست ها برای توزیع و اجرای سیاستهای غیر متعارف مانند این که کشورهایی با کارایی مالیاتی بالا شاید چشم انداز سیاستی به کاهش هزینه ها نیاز دارند، تا افزایش در دریافتی های مالیاتی.نتایج به دست آمده باکارهای قبلی انجام شده در تخمین ظرفیت مالیاتی همراهی می کند. سهم بخش کشاورزی تنها متغیر معنادار مربوط به ظرفیت مالیاتی است و همچنین رابطه ی منفی مورد انتظار نیز وجود دارد. هیچ کدام از سهم بخش معدن، صنعت، واردات معنی دار نیستند و هر دو اثر منفی دارند.برد و دیگران (2005) 13، درمطالعه ای با عنوان ، هزینه های رفاه عمومی در نظام مالیاتی ایلات متحده آمریکا: یک رهیافت تعادل عمومی، به بررسی عوامل تاثیرگذار بر نسبت مالیاتی و تلاش مالیاتی در کشورهای در حال توسعه پرداخته اند. این تحقیق نقش عوامل نهادی و اجتماعی را در توضیح تغییرات ظرفیت مالیاتی درکشورهای در حال توسعه مورد کنکاش قرار میدهد و برای این منظور از دو الگوی سنتی که تنها عوامل تاثیرگذار طرف عرضه اقتصاد را در بر میگیرد و الگوی تعمیم یافته که علاوه بر متغیرهای طرف عرضه، عوامل اجتماعی و نهادی را تیز در خود جای داده استفاده شده است. در این مطالعه تلاش مالیاتی به دو روش مختلف محاسبه شده است که عبارتند از، نسبت درامدهای مالیاتی به تولید ناخالص داخلی و درا مدهای جاری دولت به تولید ناخالص داخلی. درآمدهای جاری شامل تمام انواع درامدهای دولت شامل درامدهای مالیاتی و پرداخت های بلاعوض به دولت غیر از کمکهای خارجی است. همچنین در این مطالعه در بین متغیرهای توضیحی مستقل که به صورت سنتی در توضیح تغییرات تلاش مالیاتی به کار میروند و نیز تاثیر آنها بر تلاش مالیاتی در مطالعات تجربی دیگران بیان شده است، تاثیر ترکیب تولید ملی است. ترکیب تولید ناخالص داخلی بر توانایی مالیات ستانی توسط دولت تاثیر می گذارد. همچنین بالا بودن سهم بخش کشاورزی از تولید ناخالص داخلی میتواند علامت و اخطاری مبنی بر مشکل بودن اخذ مالیات از تولید ناخالص داخلی تلقی شود.
داوودی و گریگوریان2006 ) 14 )، در مقاله ی خود با استفاده از داده های پانل ظرفیت و کوشش مالیاتی برای کشور ارمنستان را برآورد می نمایند. در این تحقیق نسبت مالیاتی (سهم درآمد مالیاتی از ( GDP تابعی از درآمد سرانه واقعی، کیفیت نهادی، نرخ تورم، سهم بخش کشاورزی از GDP، نسبت تجارت به GDP، شاخص فعالیت اقتصادشاخه ای، سهم صادرات سوخت از صادرات صنعتی و سهم جمعیت شهری از کل جمعیت در نظر گرفته شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که برای دوره مورد بررسی متوسط نسبت مالیاتی کشور ارمنستان از کشورهای با درآمد پایین و درآمد متوسط کمتر می باشد.
گوپتا(2007) 15، در مطالعه ای با عنوان، تعیین کننده های تلاش مالیاتی در کشورهای در حال توسعه، با استفاده از یک بانک اطلاعاتی گسترده به بررسی عوامل تعیین کننده تلاش مالیاتی در کشورهای در حال توسعه پرداخته است. در این مطالعه عملکرد مالیاتی بالغ بر 105 کشور در حال توسعه در یک دوره 25 ساله مورد مطالعه قرار گرفته است. متغیرهای مورد استفاده در این مطالعه شامل درآمدهای دولت مرکزی به عنوان در صدی از تولید ناخالص داخلی، تولید ناخالص داخلی سرانه، سهم کشاورزی، تولیدات صنعتی و واردات از تولید ناخالص داخلی، نسبت بدهی و کمک خارجی به تولید ناخالص داخلی، میباشند.همچنین در این مطالعه از متغیرهای نهادی نظیر فساد، نظم و قانون، ثبات دولت، ثبات سیاسی و ثبات اقتصادی نیز استفاده شده است. نتایج این مطالعه نشان میدهد که، تولید ناخالص داخلی سرانه اثرات مثبت و با نتایج سایر تحقیقات مبنی بر اینکه ظرفیت وصول و پرداخت ملیات با افزایش سطح توسعه یافتگی افزایش میابد یکسان است.علاوه بر این یک رابطه

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید