بخشی از مقاله

*** این فایل شامل تعدادی فرمول می باشد و در سایت قابل نمایش نیست ***

بررسي تأثير دو فرمولاسيون سم کاليپسو روي کرم سيب در استان آذربايجان شرقي

چکيده
کرم سيب .Cydia pomonella L، آفت کليدي باغات سيب ميباشد که هر سال چندين بار سموم مختلف عليه اين آفت به کار گرفته ميشود. به منظور دست يابي به يک حشره کش جديد و مؤثر روي اين آفت و جايگزين کردن آن به جاي سموم کم اثر، آزمايشي در قالب طرح بلوکهاي کامل تصادفي با ٦ تيمار در چهار تکرار انجام گرفت . در اين آزمايش کارايي سه دز ٤٠٠، ٥٠٠ و٦٠٠ پي پي ام حشره کش جديد کاليپسو او- دي به همراه فرمولاسيون اس - سي کاليپسو با دز ٣٠٠ پي پي ام وسم آزينفوس متيل اي - سي با دز ٢٠٠٠ پي پي ام (به عنوان تيمار استاندارد) در مقايسه با تيمار شاهد (بدون سم پاشي) مورد ارزيابي قرار گرفت . آماربرداري يک روز قبل و ٣، ٧، ١٤ و ٢٥ روز بعد از هر نوبت سم پاشي از ميوه هاي ريخته شده هر کرت انجام گرفت و در بيست و پنجمين روز آخرين سم پاشي ضمن جمع آوري و شمارش ميوه هاي پاي درختان هر کرت و شمارش تعداد ميوه هاي سالم و کرموي روي هر درخت ، آماربرداري کامل گرديد. درصد تأثير تيمارهاي مختلف نسبت به شاهد بر اساس تعداد کل ميوه هاي سالم و آلوده ريزش کرده و روي درخت به وسيله فرمول اشنايدر- اورلي محاسبه گرديد. نتايج نشان داد که بين يمارهاي سم پاشي شده و شاهد از لحاظ درصد ميوه سالم وبين يمارهاي سم پاشي شده از لحاظ درصد تأثير در سطح احتمال ١% اختلاف معنيدار وجود دارد.
مقايسه ميانگين داده ها در سطح احتمال ١% نشان داد که از لحاظ درصد ميوه هاي سالم و درصد تأثير، تمام دزهاي کاليپسو او- دي و کاليپسو اس - سي در يک سطح (به ترتيب a, ab) آزينفوس متيل در سطح b و شاهد در سطح c قرار گرفت . نتايج نشان داد که هر دو فرمولاسيون سم کاليپسو با تمام دزهاي مورد آزمايش بيشتر از سم استاندار منطقه (آزينفوس متيل ) در کاهش ميزان آلودگي مؤثرند، در نتيجه اين سم ميتواند با اين دزها جايگزين سموم متداول منطقه شود.
واژه هاي کليدي: کا يپسو، آزينفوس متيل ، کرم سيب ، آذربايجان شرقي


مقدمه
کرم سيب با نام علمي Cydia pomonella
(Linnaeus)، يکي از آفات کليدي باغات سيب ميباشد و در صورت عدم کنترل آن خسارت سنگيني به اين محصول وارد ميکند. در کشور ما استفاده از آفت کش ها کارامدترين و متداول ترين روش مبارزه با اين آفت ميباشد، به طوريکه همه ساله در چند نوبت و در سطوح وسيع عليه آن سم پاشي ميشود.
آزينفوس متيل ١ از جمله حشره کش هايي است که از زمان معرفي آن در اوايل ١٩٦٠ در سطح وسيعي از باغات سيب و گلابي مورد استفاده قرار گرفته (٨) و به دليل دارا بودن دوره تأثير طولاني هنوز هم در برنامه مديريت آفات سيب جايگاه نسبتاً ثابتي دارد (١١). مقايسه کارايي سم ايميدان ٢ با آزينفوس متيل و ديازينون ٣ نشان داد که اين سم بعد از آزينفوس متيل اثر قابل توجهي در کنترل اين آفت دارد (٥). در بررسي چند سم جديد در کنترل اين آفت ، فرمولاسيون جديد فن پروپاترين ٤ (دانيتول اف - ال ١٠%) کارايي بيشتري در مقايسه با سموم ايندوکساکارب ٥، استاميپرايد٦، هگزافلومورون ٧ و لوفنورون ٨ از خود نشان داد (٤). تنظيم کننده هاي رشد شامل ديفلوبنزرون ٩، تري فلومورون ١٠، کلرفلوآزورون ١١،تفلوبنزورون ١٢ درشر يط آزمايشگاهي و صحرايي عليه کرم سيب مؤثر شناخته شده اند و تأثير اوکل ين در اوايل فصل عليه لاروهاي نئونات به خصوص در گلابي قابل قبول بوده است (١١). اگرچه حشره کش هاي فسفره پر مصرف ترين گروه حشره کش ها در باغات ميوه دانه دار در سراسر جهان و به خصوص غرب ايالات متحده امريکا هستند (٩) ولي بروز مقاومت در کرم سيب و لاروهاي برگ خوار پروانه ها به اين گروه از سموم در باغات ميوه دانه دار غرب امريکا به اثبات رسيده است (١٨، ١٥، ١٢). و در جنوب شرقي فرانسه نيز مواردي از کاهش اثر سموم فسفره و پيروتيروتيدي عليه کرم سيب تشخيص داده شده است (١٠). البته مقاومت اين آفت در مقابل تنظيم کننده هاي رشد از جمله ديفلوبنزرون (ديملين ) نيز در تعدادي از باغات ايتاليا مشاهده گرديده (١٦) و در باغات جنوب فرانسه مقاومت به ديفلوبنزورون در يکي از جمعيت هاي اين آفت ٣٧٠ برابر بيشتر از جمعيت هاي حساس بود (١٧).
بروز مقاومت در جمعيت هاي کرم سيب به سموم رايج ، انگيزه آزمايش و ثبت سموم جديد از جمله سموم متعلق به گروه کلرونيکوتينيل بر عليه اين آفت شد بر اين اساس استاميپرايد ترکيب تازه اي از گروه کلرونيکوتينيل ، متوکسي فنوزايد ١ از گروه تنظيم کننده هاي رشد و اسپينوزاد ٢ ترکيب حاصل از تخمير ميکروبي، سه ماده شيميايي جديد جايگزين حشره کش هاي فسفره هستند که در حال حاضر براي مصرف در باغات واشنگتن به ثبت رسيده اند (١٤) 3 مقايسه تأثير دو حشره کش جديد تياکلوپرايد و نووالرون ٤ با سم متداول (آزينفوس متيل ) نشان داد که تأثير هر دوي آن ها مشابه آزينفوس متيل ميباشد و به طور معني داري بهتر از شاهد عمل ميکنند (٦)، هم چنين در باغات سيب شهرستان مرند، دزهاي مختلف سم تياکلوپرايد با دز ١.٥ در هزار سم فوزالون ١ در يک سطح قرار گرفتند (٢) و در باغات سيب اروميه اين سم با دز ٠.٣ در هزار، همراه سموم آزينفوس متيل ، فن پروپاترين و استاميپرايد کارايي خوبي در کنترل آفت داشت (١). در اين بررسي کارايي دو فرمولاسيون حشره کش جديد کا يپسو با نام عمومي ياکلوپر يد از گروه کلرو نيکوتي يل با خواص تماسي ، گوارشي و سيستميکي و مؤثر روي حشرات مکنده و جونده با خواص منحصر به فرد خود، نظير بي خطر بودن براي زنبورعسل ، سميت کم براي پستان داران ، عدم ايجاد گياه سوزي ، مقاومت در برابر باران شويي و تابش نور خورشيد و هم چنين مؤثر بر حشرات مقاوم شده در برابر حشره کش هاي کلره ، فسفره ، پايروتروئيدي و کارباماتي ، (٧) به همراه سم آزينفوس متيل در کاهش جمعيت کرم سيب ، در منطقه خسرو شهر استان آذربايجان شرقي در سال ١٣٨٥، مورد ارزيابي قرار گرفت .

مواد و روش ها
اين بررسي در يکي از باغات سيب منطقه خسروشهر انجام گرفت . باغ مزبور به چهار بلوک تقسيم و هر بلوک به شش يمار ذيل تقسيم گرديد:
١- تياکلوپرايد (کاليپسو او- دي ٢٤٠) ٠.٤ در هزار، ساخت شرکت باير
٢- تياکلوپرايد (کاليپسو او- دي ٢٤٠) ٠.٥ در هزار، ساخت شرکت باير
٣- تياکلوپرايد (کاليپسو او- دي ٢٤٠) ٠.٦ در هزار، ساخت شرکت باير
٤- تياکلوپرايد (کاليپسو اس - سي ٤٨٠) ٠.٣ در هزار، ساخت شرکت باير
٥- شاهد (آب پاشي )
٦- آزينفوس متيل (آزينفوس متيل اي - سي ٢٠%) ٢ در هزار، فرموله شده در شرکت بهاور شيمي هر واحد آزمايش (کرت ) شامل چهار اصله درخت بود. درختان تيمارهاي سم پاشي با دزهاي مورد نظر روز يازدهم خرداد ماه سال ١٣٨٥ عليه نسل اول کرم سيب که زمان دقيق آن با استفاده از تله هاي فرموني تعيين شده بود، سم پاشي گرديدند. يک روز قبل از سم پاشي و٣، ٧، ١٤ و٢٥ روز بعد از سم پاشي ميوه هاي ريخته شده پاي هر درخت جمع آوري و ضمن تعيين تعداد کل آن ها، تعداد ميوه هاي کرمو نيز مشخص گرديد. بعد از سم پاشي عليه نسل دوم و سوم آفت به تر يب در روزهاي بيست و چهارم تير ماه و بيست و هفتم مرداد ماه سال ١٣٨٥، مشابه نسل اول ، ميوه هاي ريخته شده پاي هر درخت در روزهاي پيش بيني شده جمع آوري و در بيست و پنجمين روز بعد از آخرين سم پاشي ضمن جمع آوري و شمارش ميوه هاي پاي درختان هر کرت و شمارش تعداد ميوه هاي سالم و کرموي هر درخت ، آماربرداري تکميل گرديد. سپس با استفاده از فرمول اشنايدر- اورلي

A: تعداد ميوه هاي سالم در هر کرت
B: تعداد ميوه هاي سالم وکرموي همان کرت
b: درصد ميوه هاي سالم در تيمارسم پاشي
k : درصد ميوه هاي سالم در يمار شاهد (آب )
درصد ميوه هاي سالم و درصد تأ ير هر يک از تيمارهاي سمي نسبت به تيمار شاهد محاسبه گرديد (٣). از آن جا که ميوه هاي چند کرت يک تکرار بعد از سم پاشي نسل سوم برداشت شد براي افزايش دقت تجزيه و تحليل هاي آماري ، درصد تأ ير و درصد ميوه هاي سالم تيمارهاي مورد آزمايش يک بار با چهار تکرار براي نسل اول و دوم و يک بار با سه تکرار (بدون تکرار برداشت شده ) براي هر سه نسل آفت محاسبه گرديد.
کليه محاسبات آماري شامل تجزيه واريانس و مقايسه ميانگين ها بااستفاده از نرم افزار آماري MSTATC انجام گرفت . براي مقايسه ميانگين ها از آزمون چند دامنه ي دانکن در سطح احتمال ١% استفاده گرديد.
نتيجه و بحث
تعداد کل ميوه هاي کرمو و سالم ريخته شده پاي درختان در طول مدت آزمايش در جداول ١ و ٢ آورده شده است . در جدول شماره ١ آمار مربوط به نسل اول و دوم آفت در چهار تکرار ولي در جدول شماره ٢ علاوه بر آمار نسل اول و دوم ، آمار نسل سوم در سه تکرار به همراه تعداد و درصد ميوه هاي آلوده و سالم روي درختان در آخر فصل آورده شده است .
با استفاده از اين داده ها، درصد تأثير و درصد ميوه هاي سالم محاسبه شد (جداول ٣ و ٤). تجزيه واريانس درصد تأثير و درصد ميوه هاي سالم نسل هاي اول و دوم (جداول ٥ و ٦) و سه نسل (جداول ٧ و ٨)
نشان داد که بين تيمارها در سطح احتمال يک درصد اختلاف معنيدار وجود دارد و اين نشان دهنده اين واقعيت است که بين تيمارهاي سم پاشي و شاهد و هم چنين درون تيمارهاي سم پاشي اختلاف معنيدار وجود دارد. چون هدف از انجام اين تحقيق تعيين سموم شيميايي مؤثر روي آفت هدف بود، لذا مقايسه ميانگين هاي درصد تأثير و درصد ميوه هاي سالم در سطح احتمال يک درصد با آزمون چند دامنه ي دانکن براي نسل هاي اول و دوم و سه نسل آفت انجام گرفت . مقايسه ميانگين درصد تأثير تيمارهاي سم پاشي در هر دو مقايسه (جداول ٩ و ١٠) نشان داد که تمام دزهاي مورد آزمايش سم جديد و ثبت نشده کاليپسو او- دي و سم کاليپسو اس - سي در يک سطح قرار ميگيرند و با تاثير ٨٥ درصدي، کارايي خوبي در کاهش جمعيت اين آفت دارند، اين نتيجه با نتايج اکبرزاده و کليائي (١)، پورحاجي (٢) و برخي محققين خارجي از جمله آلستون و ليندستورم (٦) و دانلي وگرين فيلد (١٣) مطابقت دارد. مشابه بودن نتايج تأثير اين دو سم نشان داد که نوع فورمولاسيون اين سم (او- دي و اس - سي) کارايي آن را در کنترل کرم سيب تحت تأثير قرار نميدهد و تنها کم خطر بودن هر کدام از آن ها براي محيط زيست ميتواند عامل رجحان باشد. در اين بررسي آزينفوس متيل بر خلاف نتايج حاصل از آزمايشات کاظمي (٥)، دانلي و گرين فيلد (١٣) و آلستون وليندستورم (٦)، با تأثير ٤٦.٧٥ و٤٢.٣٣ درصدي، کارايي خوبي در کاهش ميزان آلودگي از خود نشان نداد که احتمالاً به دليل فرمولاس ون نا ناسب اين سم و يا بروز مقاومت به اين سم در اثر استفاده طولاني مدت از آن بر عليه اين آفت مي باشد که هر دو مورد احتياج به بررسي هاي تکميلي دارد.
درصد ميوه هاي سالم در نسل هاي اول و دوم و سه نسل در تيمار شاهد به ترتيب ٥٧.٥ و ٣٨ درصد بود (جداول ١١ و١٢) و اين نشان ميدهد که در صورت عدم کنترل اين آفت ، بيش از ٥٠ درصد محصول از بين خواهد رفت و اين در حالي است که باغ تحت آزمايش و باغات اطراف به طور مرتب بر عليه سه نسل آفت سم پاشي ميشدند و در صورت عدم سم پاشي مرتب باغات منطقه ، احتمال افزايش آلودگي از ميزان برآورد شده خيلي بيشتر است . بنابراين استفاده از سم کاليپسو با بيش از ٨٥ درصد تأثير، ميتواند نتيجه مطلوبي در کاهش خسارت آفت به همراه داشته باشد با توجه به اين که در اين بررسي فقط کارايي اين سم در کاهش جمعيت کرم سيب مورد ارزيابي قرار گرفته است و جهت بررسي مسايل زيست محيطي آن بايد بررسي هاي لازم در شرايط منطقه با توجه به دز
مصرفي و دفعات سم پاشي انجام گيرد.
سم پاشيهاي مرتب عليه سه نسل کرم سيب باعث شده بود که جمعيت ديگر آفات از جمله شته ها و مينوزها و نيز دشمنان طبيعي به قدري کاهش پيدا کنند که غير قابل نمونه برداري شوند و در طول مدت آزمايش هيچ خسارتي از اين آفات ديده نشد و از دشمنان طبيعي فقط کفش دزک هاي شکارگر جنس Stethorus (شکارگر کنه ها) در اواخر فصل (نيمه دوم شهريور ماه ) کم و بيش در روي درختان تمام تيمارها مشاهده شد.
سپاسگزاري
بدين وسيله از زحمات آقاي دکتر شيردل به خاطر ويراستاري متن و خانم پرنيان به خاطر تايپ مقاله تشکر و قدرداني ميشود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید