بخشی از مقاله

بررسي موانع پياده سازي حسابداريناب و مولفه هاي آن در بيمارستان هاي دولتي و خصوصي

چکيده :
امروزه ، شرکت ها جهت تداوم حيات اقتصادي خود ناگزير به پذيرش رويکردهاي نويني از جمله حسابداري ناب بمنظور شناسايي و حذف اتلاف ها هستند؛ ازاين رو پژوهش حاضر با هدف موانع پياده سازي و اجراي حسابداري ناب در شرکتهاي خدماتي در ايران و بطور خاص بيمارستان هاي خصوصي لاله ، محب و بيمارستان دولتي هاشمينژاد تدوين گرديده است . روش تحقيق حاضر از نوع توصيفي-پيمايشي بوده و به شکل ميداني صورت گرفته است . جامعه آماري اين پژوهش مديران و پرسنل مالي بيمارستان هاي خصوصي لاله ، محب و بيمارستان دولتي هاشمي نژاد (٧٠نفر) ميباشد. براي گردآوري اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته شامل دو عامل بازار محل فعاليت (انحصاري،رقابتي) و مالکيت (خصوصي،دولتي)، استفاده گرديد. نتايج آزمون هاي تحقيق نشان ميدهد که درميزان موانع پياده سازي حسابداري ناب و مولفه نوع بازار محل فعاليت بيمارستان ، شرايط به ميزان نسبتا مناسبي ميباشند و بيمارستان هاي ذکر شده در مولفه نوع مالکيت بيمارستان ها و در شرايط ايده آل نمي باشند. در نتيجه لزوم به کارگيري مواردي چون اندازه گيري عملکرد، رويه هاي عملياتي استاندارد، اختيارات پرسنلي، کنترل - هاي بصري و انواع مکانيزم هاي اجتماعي و حتي سيستم پاداش که جزئي از سيستم کنترل ناب هستند جهت بهره وري بيشتر بيمارستان ها مورد تاکيد است .
واژگان کليدي:
مديريت ناب ، حسابداري ناب ، شرکتهاي خدماتي، اتلاف ، بهره وري

١- مقدمه
امروزه محيط سازمان ها بيش از هرزمـان ديگـري پيچيـده ، پويـا و متحول شده است و دگرگونيها يکي پس از ديگري مديران را باچالش - هاي جديدي روبرو ميسازد. بقا و بالندگي درچنين محيط هايي تنها بـا تغيير و سازگاري با پوياييها امکانپذير است که لازمه آن تعيين ساختار مناسب وتوجه به ويژگيهاي و تعيين استراتژي هاي مناسب مي باشـد، استراتژي که براي بقاء و ماندگاري در محيط رقـابتي امـروزي ضـروري است . برآورده سازي و نيل به چنين هدفي امروزه بسيار مشـکل اسـت و نيازمند شناسايي و مديريت عوامل مختلف داخل و خارج سازمان مـي- باشد(مسعود رباني و ديگران ،١٣٨٥).
دراين راستا براي رسيدن به اين هدف و سودآوري بلند مدت عوامل و ابزار تاثيرگذار مختلفي وجود دارد و رويکردي که تمامي اين عوامـل و ابزار را به طور مناسب و يکپارچه هماهنگ ميسازد رويکرد نـاب مـي- باشد. واژه ناب که در دهه هاي ١٩٨٠ و ١٩٩٠ رايج شده است ، شـامل تعدادي از رويکردها براي مديريت توليد شرکت ها است که بـر سيسـتم توليد تاکيد داشته و دقيقا برآورنده آن چيزي است که مشـتريان مـي- خواهند، يعني کمترين بهاي تمام شـده و بـدون اتلاف (ضـايعات ). نـاب داراي دو ستون اصلي است که يکـي اتوماسـيون بـا دخالـت انسـان و ديگري توليد به هنگـام JIT3 اسـت هـر کـدام از ايـن ٢ سيسـتم از زيـر سيستم هايي تشکيل شده است که جمعا و با همـاهنگي خاصـي همـان هدف توليد ناب ٤ را دنبال ميکنند. تفکر ناب نگرشي است براي افزايش بهره وري و ارزش آفريني مستمر و حداقل کردن هزينـه هـا و اتـلاف هـا.
تفکر ناب و روش هاي ناب در يک شرکت توليدي، به فرهنـگ تغييـر در کل سازمان نياز دارد. توليد ناب ، يک روش سيستماتيک براي شناسايي و حذف اتلاف ها به منظور دستيابي به بهبود مستمر ميباشد. منظـور از اتلاف ها در توليد ناب ، هر نوع فعاليتي است کـه ارزش افـزوده اي ايجـاد نميکند. توليد ناب ، روي حذف اتلاف تاکيد نموده و بر اساس آن ، توليد صرفا با تقاضاي مشتري مطابقت دارد. در توليد ناب هنگاميکه عمليات و اقدامات پراتلاف حذف ميشوند، آنگاه نوبت گام بعـدي تفکـر نـاب فـرا ميرسد که به حرکت درآوردن اقدامات و گـام هـاي ارزش آفـرين اسـت براي آنکه توليد ناب در دوره هاي بلندمدت موفقيت آميز باشد، ضـرورت دارد تا روش هاي نويني که به طور فعال از تفکر ناب حمايت مـيکننـد، دائما جايگزين گردند بنابراين . براي شرکتهايي که ناب را انتخاب کرده - اند بسيار مهم است که روشهاي اندازه گيري، کنترل و حسابداريشان بـه طور اساسي تغيير کند.
از سوي ديگر ديدگاه حسابداري از اصول ناب بيان ميکند که شرکت ها تکنيک هايي را ترکيب مي کنند تا اتلاف را در فرآيند کار کاهش دهند و تصميم گيري و کنترل را در محيط ناب تسهيل بخشد(حسيني تودشکي،١٣٩١).حسابداري ناب يکي ار ابزارهاي پياده - سازي تفکر ناب است . در اين رويکرد که مبتني بر پارادايم ارزش آفريني است ارزش تنها محدود به شرکت نيست بلکه در کل زنجيره ارزش جاري ميشود(حسيني تودشکي،١٣٩١). با اين رويکرد سيستم - هاي هزينه يابي سنتي که تنها به سودآوري و استفاده از ظرفيت توجه دارند کارا نخواهند بود. هزينه يابي جريان ارزش که شيوه هزينه يابي حسابداري ناب است هزينه ها را با محوريت جريان ارزش ميبيند نه واحد محصول يا خدمت ، حسابداري ناب از جمله تحليل هزينه جريان ارزش ميتواند موفقيت پروژه هاي بهبود را نيز پيگيري کند و صرفه - جويي در هزينه ها ناشي از تغييرات ناب را نظارت نمايد(حاجي ها،١٣٨٦). بنابراينحسابداري ناب بايد جايگزين سيستم هاي اندازه گيري و حسابداري سنتي شود. بنابراين ميتوان گفت که حسابداري ناب با تفکر ناب و توليد ناب ارتباط ناگسستني دارد. حسابداري ناب ، ابزار گزارشگري توليد ناب است . با پذيرفتن روش هاي توليد ناب توسط پيشگامان اين عرصه ، آنها دريافتند که ميبايست در تمام امور سازمان از جمله فرآيندهاي مالي، مديريتي و حسابداري به کارگرفته شود. دو ديدگاه در مورد حسابداري ناب وجود دارد، نخستين ديدگاه ، بکارگيري روش هاي ناب براي اندازه گيري، کنترل و عمليات حسابداري شرکت است که هدف آن حذف ضايعات ، افزايش ظرفيت ، برطرف کردن خطاها و عيوب ، سرعت بخشيدن به فرآيند حسابداري و شفاف سازي و قابل فهم ساختن آن است . ديدگاه دوم و مهم تر حسابداري ناب ، ايجاد تغيير اساسي در فرآيندهاي اندازه گيري، کنترل و حسابداري است بطوريکه موجب تغيير ناب و بهبود، آماده سازي اطلاعات براي کنترل و تصميم گيري بهتر، درک بهتر ارزش ها از ديدگاه مشتري و دسترسي صحيح به جنبه مالي بهبود ناب و ضايعات پايين ميشود. حسابداري ناب از ابزار متنوعي استفاده ميکند که همراه يکديگر، براي ايجاد چارچوبي جهت کنترل و مديريت يک واحد تجاري به کار گرفته مي شود. لذا حسابداري ناب مديريت را ملزم ميکند تا با کسب توانايي بررسي تغييرات ايجاد شده پاسخگوي نياز اطلاعات استفاده کنندگان داخلي و خارجي است و اين موضوع بدون درک عميق توسط مسئول اجرايي ارشد و کارکنان امکان پذير نيست (حسيني تودشکي،١٣٩١).
در بررسي پژوهش هاي صورت گرفته ستايش ١٣٣١ در تحقيقي تحت عنوان بررسي موانع پياده سازي و اجراي حسابداري ناب در شرکت هاي توليديبيان ميکند که تفکر ناب ، نگرشي نو براي افزايش بهره وري، ارزش آفريني مستمر و حداقل کردن هزينه ها و اتلاف ها در شرکت است . حسابداري ناب نيز اصطلاحياست براي تغييراتي که در سيستم ها، رويکردهاومفاهيم حسابداري يا سنجش عملکرد فرآيندهاي مديريت سازمان در حمايت از ناب ضرورت مييابد. همچنين نتايج نشان داد پنج عامل بازار محل فعاليت شرکت (انحصاري، رقابتي)، مالکيت (خصوصي، دولتي)، توانايي مديران مالي شرکت ، تنوع محصولات توليدي شرکت و استفاده از سيستم هاي اطلاعاتي پياده - سازي اجراي ناب ارتباط وجود دارد. باب اسپرل ٢٠١٢ در مقاله اي تحت عنوان چگونگي به کار گيري تفکر ناب در بيمارستان ها: ٥ اصول کليدي نشان مي دهد که ١. دستيابي به نتايج ارزشمند با حداقل کار ممکن ٢. برش اتلاف از مدل هاي مراقبت ٣.شناسايي جريان ارزش ٤. تفهيم دليل اهميت جيدوکا٦ و سيستم "توليد به هنگام " ٥. به کارگيري رويکرد ناب براي حل مشکلات و استفاده از روش هاي استاندارد از اصول کليدي تفکر ناب مي باشد و يا جوران ٢١١٣ در تحقيق خود بيان مي کند که چالش هاي بسياري در حرفه مراقبت هاي بهداشتي و درماني وجود دارد که بيمارستان ها با آنها روبرو هستند؛ مانند: رشد تقاضا، کمبود پرسنل و فشار بسيار زياد به منظور کاهش هزينه ها. به همين دليل روش هاي پيشرفته و نويني که در بهبود عملکرد صنايع ديگر موفقيت آميز بوده است ، ميتواند در حوزه هاي بهداشتي نيز موثر واقع شود. با به کارگيري اين روش هاي پيشرفته ، تحت عنوان تفکرناب در خطوط خدمات باليني، بهبود بيمار به حداکثر و هزينه هاي درماني به حداقل ممکن ميرسد. علاوه بر اين مايکل بالي ٢٠٠٧ در تحقيق خود اشاره مي کند که که تفسير مفهوم ناب خارج از صنعت خودرو، در سازمان هاي خدماتيبه ويژه در بيمارستان ها يک چالش بحراني است و تفسير مناسب براي آن تا حدود زيادي بستگي به دو عامل دارد: ١- درک اين نکته که ناب يک سيستم است نه يک جعبه ابزار ساده . ٢- اين سيستم بايد توسط مديران ، سرپرستاران و پرستاران بخش مربوطه طرح ريزي شود. در واقع ناب ، يک سيستم يادگيري است که از آن ، منافع بيماران از طريق ايمني بيشتر و زمان درمان کمتر و از سوي ديگر، منافع حرفه پرستاري از طريق درک بهتر و تسلط بر روش هاي خاص نمود پيدا ميکند. به بيان ساده تر، ناب يک سيستم آموزشي است که کارکنان را به انجام بهتر عمليات فني و تخصصي خود، تشويق ميکند و نهايتا بهبود عملکرد فرآيند را افزايش مي دهد.
بنابراين در شرايط امروز اقتصاد جهاني بيترديد، لازمه بقاي بنگاه - هاي خدماتي نيز مانند شرکت هاي توليدي مجهز شدن به تکنيک ها و رويکردهاي نويني نظير مديريت کيفيت جامع ، مهندسي مجدد، مهندسي ارزش ، ارائه خدمات ناب با قيمت هاي قابل رقابت و پاسخگويي سريع به فرصت ها است . موسسات خدماتي براي تداوم حيات اقتصادي خود ناگزير به اجراي ناب هستند تا حرکت خود را به سمت بهبود مستمر موزون تر کنند. موسسات خدماتي بايد با حذف اتلاف ها، کاهش هزينه ها، جلوگيري از انباشت سرمايه ها و هماهنگ شدن با قواعد مشتريمداري تبديل به سازمان هاي پويا شوند. دراين راستا بخش عمده اي از موسسات خدماتي را بيمارستان ها و مراکز درماني تشکيل ميدهند. افزايش سريع و روز افزون هزنيه هاي بخش بهداشت و درمان ، به ويژه هزينه هاي مربوط به تشخيص و درمان در سراسر جهان ، موجب گرديده تا متخصّصين ، اعم از اقتصاددانان ، مديران و حتي پزشکان و پرستاران در بسياري از کشورها، در پي يافتن شيوه - هاي جديد به منظور محدودسازي هزينه ها باشند. ساخارکار(١٣٣١) مينويسد: اجزاء مختلفي در کاهش هزينه ها موثرند و برنامه هاي کاهش هزينه ، ضمن داشتن مداومت و استمرار، بايستي بتوانند تعادل دقيق و حسّاسي بين کيفيّت و هزينه خدمت ايجاد نمايند. امروزه با تخصصي شدن خدمات ارائه شده در بيمارستان ها، هزينه اين خدمات روز به روز افزايش مي يابد و در يک سيستم رقابتي ارائه خدمات ، ارائه دهنده اي موفق است که بتواند کيفيت مطلوبي از خدمات را با قيمت پايين تر به مشتريان ارائه دهد. براي اطمينان از اثربخشي خدمات اين نهادها، عملکرد آنها را بايد با استفاده از شاخص هاي بهره وري سنجيد.
در صورتي که اين سنجش به صورت مستمر و صحيح انجام شود، موجب ارتقاي پاسخگويي دستگاه اجرايي، اعتماد عمومي به عملکرد سازمان ها، افزايش کارايي و اثربخشي بخش دولتي يا خصوصي خواهد شد. در کنار اين شاخص ها بکارگيري اصول ناب نيز ميتواند بهبود خدمات و کوتاه شدن فرآيند درمان را حاصل سازد. مراجعات مجدد بيماران به بيمارستان ها که به دلايل مختلف صورت گرفته و منجر به بستري مجدد بيماران ميشود؛ سبب اشغال تخت هاي بيمارستاني شده و هزينه هاي بيمارستاني را براي بيمارستان ها، بيماران و سازمان هاي بيمه گر افزايش ميدهد. حال آنکه ناب زمينه اي را براي رعايت دقيق پروتکل هاي درماني، استاندارد کردن فرآيندها و ابزارهاي بيمارستاني، آموزش کارکنان و استفاده از روش هاي نوين تشخيص و درمان فراهم کرده و همه آنها از فاکتورهاي موثر در کاهش هزينه هاي بيمارستاني و رضايت بيماران است . لذا در اين تحقيق به بررسي موانع پياده سازي و اجراي حسابداري ناب ٧ در بيمارستان هاي دولتي(هاشمي نژاد) و خصوصي(لاله و محب ) مي پردازيم ، چرا که در فرايند خدمت رساني همانند توليد محصول فعايت هاي اضافي يا تکراري بسياري وجود دارد که متعاقبا در ميزان بهره وري سازمانهاي خدماتي اثرات منفي خواهد داشت .
٢- روش شناسي تحقيق
روش اين پژوهش به لحاظ شيوه گردآوري داده ها از تحقيقات توصيفي- پيمايشي است که به شکل ميداني صورت گرفته است .جامعه آماري اين پژوهش کليه مديران و پرسنل مالي بيمارستان هاي خصوصي لاله و محب و بيمارستان دولتي هاشمي نژاد(٧٠نفر) مي - باشد. در اين پژوهش از روش نمونه گيري غير تصادفي هدفمند استفاده گرديد و به منظور اطمينان ٨٠ پرسشنامه بين مديران و پرسنل مالي بيمارستان هاي خصوصي لاله و محب و دولتي هاشمي نژاد توزيع گرديد که پس از حذف موارد ناقص و نيمه تمام در نهايت ٥٤ پرسشنامه از نمونه هاي فوق دريافت گرديد.
به منظور ارزيابي کمي اطلاعات و همچنين دستيابي به اطلاعات در مورد چارچوب موضوع مورد بررسي و همچنين جهت جمع آوري اطلاعات مربوط به ارزيابي موانع پياده سازي و اجراي حسابداري ناب از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. در اين پرسشنامه از طيف ٥ ارزشي ليکرت براي پاسخ گويي استفاده شده است ؛ کمترين امتياز را کاملا مخالف (١) و بيشترين امتياز را کاملا موافق (٥) به خود اختصاص داد. اين ابزار داراي دو بعد بوده که به شرح ذيل مي باشد: بازار محل فعاليت (انحصاري، رقابتي)، نوع مالکيت (دولتي، خصوصي).
جهت تعيين روايي محتوايي پرسشنامه هاي اين پژوهش از ١١ تن از اساتيد صاحب نظر نظرخواهي به عمل آمد که پس از اعمال نظرات آنها، پرسشنامه ها مورد تاييد قرار گرفت . به منظور اندازه گيري قابليت پايايي، از روش آلفاي کرونباخ استفاده گرديد. بدين منظور بخش کوچکي از جامعه آماري(٢١ نفر) انتخاب و پرسشنامه ها به شکل مطالعه مقدماتي ٨ در جامعه توزيع گرديد؛ اين مقدار بر اساس داده هاي حاصل از پرسشنامه موانع پياده سازي و اجراي حسابداري ناب ١.١٣ = α محاسبه گرديد که نشان دهنده ي آن است که پرسشنامه هاي مورد استفاده ، از قابليت پايايي لازم برخوردار ميباشد.
براي تجزيه و تحليل آماري يافته هاي پژوهش از آمار توصيفي براي طبقه بندي وتوصيف يافته ها (ميانگين ، انحراف استاندارد، جداول توزيع فراواني) استفاده گرديد. در بخش آماراستنباطي از آزمون هاي کلموگروف اسميرنف جهت تعيين طبيعي بودن توزيع داده ها،t تک نمونه اي، آزمون فريدمن ، آزمون آناليز واريانس و آزمون t مستقل استفاده به عمل آمد.
٣- يافته هاي پژوهش
٣-١ يافته هاي توصيفي
براساس يافته هاي اين پژوهش ، از مجموع ٥٤ کارشناس پاسخ دهنده ، ٣٧ نفر مرد مرد که معادل ٦٦.١% و ١٧ نفر زن که ٣٠.٤% از جامعه مذکور را شامل ميشود (٢ نفر از افراد هيچگونه پاسخي در اين مورد نداده اند). همچنين نتايج جدول ١ گوياي اين مطلب است که تقريبا ١٩.٦% از جامعه تحت بررسي در رشته حسابداري،١٠.٧% در رشته مديريت ، ٤٤.٦% در رشته پزشکي و ٢٣.٦% در رشته هاي ديگر تحصيل کرده اند. جدول مذکور که نشان دهنده توزيع درصد فراواني مدرک تحصيلي کارشناسان تحت بررسي است ، گوياي اين مطلب است که ٥.٤% از کارکنان تحت بررسي داراي مدرک ديپلم و زير ديپلم ،١٤.٣% داراي مدرک کارداني، ٦٢.٥% داراي مدرک کارشناسي، ٥.٤% داراي مدرک کارشناسي ارشد و ٨.٩% داراي دکتري هستند؛ براساس اطلاعات مندرج در جدول مذکور ١.٨% از جامعه سابقه کاري کمتر ١سال و کمتر، ٣.٦% ٣- ١ سال ، ٤٤.٦% ١٠- ٤ سال و ٤٨.٢% بيش از ١٠ سال سابقه کار داشته اند(١نفر نيز پاسخگو نبوده اند).


٣-٢ يافته هاي استنباطي
درپژوهش حاضر از آزمون کلوموگروف اسميرنوف به منظور آزمون طبيعي بودن توزيع داده ها استفاده شد که با توجه به يافته ها، توزيع داده ها نتايج اين آزمون در مورد پرسشنامه موانع پياده سازي و اجراي حسابداري ناب به همراه معيارهاي آن در جدول ٢ ارائه گرديده است . يافته هاي حاصل از آزمون تي در اين تحقيق نشان داد در ميزان موانع پياده سازي حسابداري ناب و مولفه هاي آن در سطح معناداري ٠٠٥<p در مولفه هاي نوع بازار محل فعاليت بيمارستان و موانع پياده سازي و اجراي حسابداري ناب در بيمارستان هاشمي نژاد(جدول ٣)و بيمارستان لاله و محب (جدول ٤) قابل پذيرش ميباشد اين بدين معني است که مولفه هاي ذکر شده به ميزان نسبتا مناسبي مي - باشند و بيمارستان هاي ذکر شده در مولفه نوع مالکيت در شرايط ايده آل نمي باشند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید