بخشی از مقاله
چکیده
هدف از اجراي این طرح بررسی و تأیید موانع مدیریتی براي اجراي یادگیري الکترونیک در سازمانهاي دولتی طی یک مطالعه میدانی و با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی است. به این منظور ادبیات داخلی و خارجی به طور گسترده مورد بررسی قرار گرفتند و پس از استخراج، موانع به تأیید خبرگان رسیدند. سپس پرسشنامهاي مبتنی بر طیف لیکرت بین کارکنان سازمانهاي دولتی توزیع شد و پایایی آن پرسشنامه نیز توسط آلفاي کرونباخ تأیید شد.
سپس با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی موانع مورد بررسی قرار گرفتند و اهمیت آنها با توجه به بار عاملی تعیین گردید. نتایج حاکی از این است که تمام موانع مدیریتی ارائه شده در این تحقیق بارهاي عاملی قابل قبولی داشته و مورد تأیید واقع شدند. در پایان با استفاده از نظر کارشناسان و مدیران ارشد و میانی سازمانهاي مورد بررسی در این تحقیق، راهکارهایی براي موانع ذکر شده ارائه شده اند.
-1مقدمه
مدیران در سازمانها و به خصوص سازمانهاي دولتی، به دلیل سلسلهمراتبی بودن ساختار، نقش به سزایی در پذیرش طرحهاي جدید در راستاي پویایی فضاي سازمان و انعطافپذیري کارکنان دارند. از طرفی دیگر یادگیري الکترونیک یکی از طرحهاي جدیدي است که با توسعه فنآوري وارد حوزه آموزش شده است. سازمان ها می توانند با پیادهسازي این طرح در سازمان، به توسعه مهارتهاي منابع انسانی و همچنین انتقال دانش برونسازمانی به درون سازمان کمک کنند و همچنین از مزایاي دیگر یادگیري الکترونیک استفاده کنند. در این تحقیق سعی بر این بوده است تا با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی، موانع مدیریتی شناسایی شده از ادبیات تحقیق مورد بررسی قرار گیرند و پس از تأیید، با مشورت مدیران میانی سازمانهاي دولتی راهکارهایی براي هر یک از آنها ارائه شود.
-2 ادبیات تحقیق
فیچن و همکاران - 2009 - معتقدند که یادگیري الکترونیک دامنهاي از فنآوريهاي اطلاعاتی و ارتباطی است که مدرسان هنگام تدریس، چه در کلاسهاي حضوري و چه در کلاسهاي کاملأ مجازي از آنها استفاده میکنند. پیادهسازي یادگیري الکترونیک در سازمانها نیز مانند اجراي هر طرح نوینی به زیرساختارهایی نیاز دارد که فراهم نبودن این زیرساختارها سازمان را با موانعی در اجراي این طرح مواجه میکند. به دلیل پررنگ بودن نقش مدیر در سازمانهاي دولتی، در این تحقیق ابتدا سعی شده است تا با مرور ادبیات تحقیق، موانع مدیریتی شناسایی شوند. به این منظور ادبیات تحقیق در طیف گستردهاي مورد بررسی قرار گرفت.
در بین پژوهش هایی که بررسی شدند، تحقیق ذوالقدري و ملاحی - 2013 - با بیان شاخصهایی مانند "نبود حمایت مدیریتی"، "غیر قابل قبول بودن مدرك اهدایی در این روش، براي برخی از مدیران و مسئولان" و "نبود استراتژي مناسب براي مسائل امنیتی" و همچنین "مسائل مالی و مدیریتی براي محافظت از تجهیزات"، جامعترین تحقیق در حوزه شناسایی موانع مدیریتی به شمار میآید. میلنبرگ و برگ - 2005 - نیز فراهم نبودن زیرساختار و خدمات حمایتی و همچنین پایین بودن انگیزه دادن به کارکنان براي شرکت در این دورهها را از جمله موانع مدیریتی میدانند. نگرانی از مسائل اخلاقی در به کار بردن فنآوري اطلاعات در آموزش یکی از موانعی است که اصلانی و همکاران در سال 2013 به آن اشاره کردند.