بخشی از مقاله
بررسي نقش زن در آثار فلزي دوره ساساني
چکيده : اين بررسي محدوده زماني ٦٢٨ - ٢٢٤ ميلا دي را با نگرشي بر روي آثار فلزي در برگرفته وپي به وجود و اهميت تعداد فراوا ني از نقوش زنان در آثار فلزي ساسانيان مي بريم . مط العه بر روي آثار فلزي ساساني ما را با زمين ه هاي اخلاقي ، اجتماع ي ، مذهبي و فرهنگ ي نقش زن در دوره ساساني آشنا مي سازد. در اين پژوهش نقشمايه زن بر روي آثار فلزي دور ه ساساني بر روي سکه ها ، آبریقها ، کاسه ها ، بشقاب ها ، گلدانها و قبه سپر مورد بررسي قرار گرفت و پس از تشريح نقش زن به جزئيات پوشش وپوشاک ونوع آرايش و مفاهيم نمادي ن نقوش پرداخته شد. روش تحقيق توصيفي و به کمک روش اسنادي است و نتيجه هاي به دست آمده نشان می دهد که با توجه به وسع ت جغرافيايي ايران در دوره ساساني غالب نقوش ازسبک يکساني برخوردار بودند. زنان در اين آثار در تند يس هاي ملکه ، بانوي پادشاه ، الهه آناهيتا و خنياگر نمايش داده شده اند. نقوش مذهبي و نقوش اشراف بيشترين تعداد آثار فلزي ساساني با نقشمايه زن را تشکيل مي دادند و فلزکاران ساساني تمامي ذوق و خلاقيت خود را در خلق اين آثار بديع به کار برد ه اند.
واژگان کليدي :نقش زن ، فلزکاري ، هنرساساني ، آناهيتا
.مقدمه
فلز ازجمله موهبت هاي الهي است که بشر نخستين با اتکا به انديشه تواناي خود آن را از دل زمين استخر اج نمود و به نحو بسيار ارزنده اي از آن در صنعت فلزکا ري بهره برد و زماني که دوران تاريخي در ايران آغاز گرديد.
دانش فلزکاري نيز رو به توسعه نهاد و هنرمندان چيره دست ايراني تمامي ذوق و دانش خود را به منظ ور هرچه بهتر خلق نمودن شاهکارهاي فلزکاري در قالب آثار فلزي پياده مي نمودند. اجراي انواع قلم ز ني ها وکنده کا ري ها بر روي آثار فلزي ساساني بيانگر انديشه و هنر تواناي ايرانيان در زمينه دانش فلزکاري است . فرهنگ ايراني همواره د ر زمينه هاي فرهنگي ، اجتماعي ، سياسي ، اقتصادي و مذهبي کارکردي متنوع داشته است . تاريخ هنر فلزکاري دوره ساساني حکايت از چندين سبک دارد که بر پاي ه شباهت هاي موجود در بين دوره هاي مختلف قابل بررس ي مي باشد. عشق و ع لاقه هنرمندان ساساني به ايجا د شکل هاي منظ م به ط راحان اين توانايي را بخشيد تا زمينه غني و يکسان براي صنايع دستي خود فراهم آوردند .
به راستي مي توان گفت که ساسانيان يکي از بهترين هنرمندان و فلزکاران اين دوره در خاور نزديک بودند. نقوش زنان در بسياري از صحنه ها همراه با نقوش گياهي بود و اين نقوش ط يف مشخصي را در بر مي گرفت که شامل نقش گياه مو، گل لوتوس ، گل نيلوفر، گل هشت پر و نقش گلبرگ هاي قلبي شکل را شامل مي شدند که در تعدادي موارد برروي لباس زنان نقش مي شد ودر مواردي در کنار نقش زنان مشاهده مي شدند. براستي مقام زن در دوره ساساني از اهميت بسيار زيادي برخوردار بوده است . مقاله حاضر با توجه به موقعيت قلمرو ساساني به منزله پلي در حد فاصل تحقيقات صورت گرفته برروي آثار دوره ساساني مي باشد؛ و تاثير وتاثر نقوش زنان در ظ روف فلزي در قلمرو حکومت ساساني را بررسي مي نماي د و در نهايت با تحليل ومقايسه وارائه جداول سعي مي گردد تا نقاط مشابه وتفاوت هاي موجود در نقوش زنان بر روي آثار فلزي دوره ساساني بررسي شود.
.روش تحقيق
تحقيق حاضر به روش توصيفي به بررسي نقش زن از لحاظ ساختاري و مفهومي در نقوش فلزکاري ساساني از جمله بشقاب ،گلدا ن ،ابريق ،کاسه ،سپر و سکه می پرداز د.گردآوري اطلاعات به روش اسنادي و ميداني مي باشد .
.هنر و صنعت ساساني
هنر و صنعت در دوره ساساني از جايگاه خاصي برخوردا ر بوده است . با ورود ساسانيان وتشکيل حکومت توسط آنا ن که از ٢٤ ٢ تا ٢٨ ٦ مي لادي به ط ول انجاميد؛ پادشاها ن ساساني بر اين سرزمين حکومت کردند و در زمينه ها ي هنري و صنعتي به دست آوردهاي بسياري دست يافتند.
(ر. دبليو .فريه ، ٦١،١٣٧٥)
رم و بيزانس پيوسته به ايفاي نقش موثر خود در هنر ساساني ادامه داد ونتيجه آن آميزه اي شد از سن ت ها و ارزش هاي خاور نزديک باستاني با سن ت ها و ارزش هاي (يوناني و رومی )ام.ا به طرزي مشخصاً نوظهور وسر سختانه ايرانيان توانستند که جلوه هنري عهد ساساني را عرض ه نمايند. ويل دورانت درباره هنر ساسانيان مي گوي د :از ثرو ت وجلال شاپورها ، قبادها وخسروها چيزي جز بقايا ي هنرساساني برجاي نمانده است . کافي است که ما را از دوام و قابليت انعطاف هنر ايران از زمان داريوش وپرسپوليس ، هنر ساساني در شگفت آورد. (دورانت ، ١٣٧٨، ٢٥١ )
هنرمند اين دوره با بهره گيري از باورهاي اسطوره هاي ديرين خود وتمسّک به آيين خويش کوشيده است تا اثري را خل ق کند که نمايانگر اعتقاد وي باشد. ساسانيان در زمينه هنر سفالگري ، بافندگ ي ، فلزکاري ، گچبري و قالی بافي يکي ا ز پيشگامان در ميان تمدن هاي هم عصر خود محسوب مي گرديدند. آرتوراپهام پوپ در مورد رشد و توسعه صنعت فلزکاري مي گو يد :
در اين دوره حمايت و تشويق ط بقات عالي متوجه فلزکاران مي گردد. (پوپ ، ١٣٣٨، ٥٧ )
هنر ساساني در واقع مقط ع نهايي يکي از تحولا ت عظ يم هنري بود که حدود چهار هزار سال پيش از آن در بين النهرين آغاز شده بود اين هنر ت اثير روشني بر هنر بيزانس داشت . نقش برجسته هاي بي شمار بيزانس با الهام از الگوهاي ساساني ايجاد شدند. اما در زمينه هاي هنري شايد بتوان گفت که شاخص ترين عنصر هنر ساساني نگار ه هاي قرينه سازي شده و نقوش تزييني است . نقوش زنا ن ، تزيينات گل و بوته هاي درهم تابيده و با ترکيب و تقار ن هندسي همه از جالب ترين از اجزاي عمد ه هنرهاي تزيين ي آن دوران به شمار مي آيند. (مرزبان ،١٣٨٣، ٣٩ )هنرمند عص ر ساساني به رغم اقتباس هاي تازه از غرب همچون پيشينيان خود درهمه جا چکيده نگاري و نما دپردازي را بر بازنما يي واقع گرايانه ترجيح می داد. (پاکباز، ١٣٨٣ ، ٢٨ )
.فلز کاري در عصر ساساني
انسان ايراني در اواخر دوره نوسنگي پيش از آنکه با فلز آشن ا شود از ترکيبات گوناگون فلزات که با رنگ هاي متنوع در ط بيعت وجود داشت ؛ براي آرايش خود در مراسم مذهبي ، جشن ها ،جنگ ها و يا نقاشي بر روي ديوار غارها استفاد ه مي کرد .(مجيدزاده ،١٣٦٨، ٢٠١ )کهن ترين شي ء فلزي در ايران از تپه باستاني عل ي کش مربوط به پنج هزار سال پيش از ميلاد به دست آمده که يک مهر ه ساخته شده از مس بومی است که با تکنيک چکش کاري سرد انجام شده اس ت . (شهمي ر زادي ، ١٣٨٧، ١٦٤)
فلزکاري در زمان ساسانيان شکوفا شد و از رواج عمومي برخوردار گشت و فراتر از مرزهاي امپراتوري رفت . نقرها ز فلزاتي بود که استعمال عامه داشت ولي طلاو مفرغ ني ز مورد استفاده قرار مي گرف ت . اکثر اشيايي که از اين فلات باقي مانده در اتحاد جماهير شوروي سابق يافت شده اند و غني ترين مجموع ه آنها در موز ه ارميتاژ لنينگراد محفوظ است . (مشکور، ٨٠،١٣٦٧ )
معروف ترين اشکال اين آثار فلزي عبارتند از: بشقا ب بزرگي مدّو ر ،سيني م دّ ور با لبه هاي برگشته و کوزه بيضو ي با پايه بلند شيپوري شکل و گلدان گلابي شکل با گردن بلند نا منظ م . تزئين اين آثار با انحناء مختلف و روشهاي گوناگون صورت مي گرف ت ،اين اشياء يا چکش کوب بودند و يا منقور و قالب ريزي شده در مورد ظ روف سيمين از تکنيک خاصي استفاده مي کردند. الواح کوچکي جداگا نه گوژکاري ٢و منب ت کاري می شدند و سپس در بشقا ب هاي توگرد تعبيه مي گش ت ، نقره اغلب مطلاو يا مين اکاري مي ش د. برروي ظ روف فلزي ساساني اغلب مضامين و موضوعات گوناگوني به تصوير کشيده مي شد نظ ي ر شکارهاي سلط نتي ، صحن ه هاي مراسم اعط اء تاجگذا ري ضيافت ،رقص ،صحنه هايي با ويژگي هاي مذهبي يا صحنه هاي شکار حيوانات واقعي يا حيوانات خيالي . اما ظ روف فلزي ساساني از نواحي جنوبي بين النهريني که تيسفو ن پايتخت ساسانيان در آنجا واقع شده بود تا دشت ها ي آلتابي در جنوب سيبري ، قفقاز و دامنه کو ه هاي اورال به طور پراکنده ضمن حفريات باستان شناسي يا به هنگام شخم کشاورزان و کارگران ساختماني ط ي صد سال اخير کشف شده اند چون در اين دوران بنا به اصول مذهبي دف ن مردگان در گور نبوده ، آثار مهم مانند دوران پيش در دل خاک ها کمتر يافت شده و اسناد و مدارک به جا مانده از اين سلسله ط ي حملات اعراب و در ط ي دو قرن اشغال سرزمين ايران به انهدام و نابودي کشيده شده است ،بنابراين ظ رو ف مکشوفه ساساني مدارکي پر بها و مستند در تشريح چگونگي تشريفات دربار سلط نتي و تا حدي بيان کنند ه سازمان هاي اداري و اجتماعي و سياسي اين عصر مي باشد .
(احساني ، ١٣٨٦، ١١٤)
.مقام زن در قلمرو هنر ساساني
استفاده هنرمندان ساساني از زن در غالب نمادهاي مذهبي و ملّي در آثارشان کاملامشهود است . اما تعيي ن جايگاه زنان در فرهنگ ديني و م لّي مردم امري ضرو ري محسوب مي گردد. در کتاب اوستا نام مرد و زن هميشه با يکديگر آمده و هر صفت نيکي که به يکي از دو جنس متعلق است به آن ديگري نيز استفاده داده شده است .
عبارتي چون « زنان و مردان پارسا» و «مردان نيکوکار و زنان نيکوکار»بکار رفته است .(شعباني ، ١٣٦٩، ١٧ ). زن در آثار فلزي دوره ساساني به دو صورت مذهبي مانند آناهيتا و غي ر مذهبي همچون ملکه و کنيزان نشان داده مي شود . هنر ساساني بسياري از مظ اهر زندگي و شکوه زنان را به تصوير کشيده است و با نگاهي عميق به آثار گران بهاي اين دوران مي توان به اهميت نقش زن در اين دوران پي برد ودر تمامی اين نقوش واقع گرايي به صورت ملموس قابل مشاهده مي باشد. پوشش زنان از غالب يکساني برخوردار است . لبا س زنان در دوره ساساني را عموماً پيراهني يکدست و پرچي ن تشکيل مي داد که گاهي آن را با نواري در زير سينه يا کمی پايين تر جمع می کردند و می بستند. گاهي نيز قسمت انتهايي دام ن را به وسيله پارچه اي اضافي پرچين و پرچي ن تر می دوختند .
هر دوي اين پيراهن ها آستي ن هايي بلند که تا مچ دست ها بود و یقه اي گرد و ساده و نسبتاً بسته داشتند .
همچنين زنان شلوارهايي بر تن مي کردند که داراي سا ق هاي بلند بود و نوارهاي کشي و چين دار آن ها در جلو ي ساق پا را به اندازه بلندي پاي هر شخص در می آوردند .
(پيرنيا،١٣٨٧، ٢٨ )اما لباسي که توسط زنان غير درباري و غي ر رباني پوشيده مي شد ، تونيک بلندي بود که اين توني ک بدون کمربند بود و آستين هاي بلندي داشت و يا اينکه بي آستين بود و در زير سين ه ها با کمربندي بسته می شد .
پوششي که بر روي تونيک پوشيده مي شد ، روي اعضا ي پايين بدن انداخته مي شد و از روي شا نه چپ رد ميشد (همان ، ٣٨) بااين حال پوشاک در نمايش زن در قا لب ها ي مذهبي و غير مذهبي کاربرد بسياري داشت دقت هنرمندان فلز کار ساساني در خلق اين آثار به حدي است که به آساني مي توان چهره افر اد ،نوع پوشش و سبک نقوش و مفهوم هر نقش را مورد ارزيابي قرار داد و به اهميت مقام زنان بر اساس نوع پوشش آنان در دوره ساساني پي برد.
.نقش زن در آثار فلزي دوره ساساني
در دوره ساساني با انواع فراواني از آثار فلزي مواجه هستي م که نشان از اهمّيت صنعت فلزکاري در دوره ساساني دارد .
آثار فلزي اين دوره شامل سکه هاي فلزي ،بشقا ب هاي مدو ر ، بشقاب هاي سلطنتي شکا ر ، بشقاب ها با سطح خارجي شياردار ،کاسه ها ،گلدان ها ،ابریقها ،ريتو ن ها و اشياء متفرقه است . باتوجه به نزديکي دو دوره اشکاني و ساساني به يکديگ ر تشخيص دقيق و تفکيک آثار فلزي کهن اين دو دوره از يکديگر بسيار مشکل است و اغلب ظ روف ساساني با مفاهيم سياسي و مذهبي تزئين شده اند. (گانتر.جت ،١٣٨٣ ،٣٣ ) در ادامه به بررسي انواع آثار فلزي دوره ساساني با نقشمايه زن مي پردازيم :
الف ) سکه ها :
سکه هاي ساساني اسناد و مدارک گرا ن بهايي از تاریخ ،فرهنگ ، هنر و مذهب ايران به شمار مي روند. سک ه ها ي ساساني از جنس طلا، نقره ، برنز و آلياژي از قلع و سرب هستند. يکي از خصوصيات سکه هاي ساساني تصاوير يکسان و قيافه مشخص شاهان است . بر روي سکه ها تصو ير نيم تنه شاه در حالي که به سمت راست مي نگرد نقش گرديده است در بعضي از سکه هاي ساساني نقش شاه و جانشين او و بعضي از سکه هاي بهرام دوم تصوير سه گانه شاهنشاه ،بانوي بانوان و جانشين شاه نقش می شد. (سرفرا ز آور زماني ،١٣٨٠ ، ٨٧) نقش زن را بر روي سکه هاي ساساني مي توان مشاهده نمود. سکه هايي که نقش پوران دخت و همسر بهرام دوم شاپور دخت را بر روي خود دارند که از زنان دربار در دوره ساساني بودند.
١. سکه پوران دخت :
پوران دخت يکي از دختران خسروپرويز بود که پس از مرگ برادرش به سلط نت برگزيده شد در زمان پادشاهي پوراندخت (٣١ ٦ - ٣٠ ٦ ميلاد ي ) ميان ايران و روم صل ح برگزار گرديد اما باتوجه به اوضاع آشفته دربار نتوانست حکومت نمايد وپس از يک سال و چند ماه استعفا داد.
(محمدپناه . ١٣٨٥ ، ١٦٩ )
در روي سکه (تصو ير ١) ،پوراندخت را مشاهده می نمايي م که تاجي داراي دو پر و نشان هلا ل ماه و ستاره را بر س ر نهاده است . پوراندخت موهاي بافته شد ه اي دارد که از د و سمت آويزان است . چشمان بزرگ ملکه با ابروان کشيده اونشان از آرايش دارد . پورا ن دخت پيراهن پوشيده و گردنبندي را بر گردن آويخته است که از دو رشته با گوي هاي بسيار کوچک تشکيل شده است . نقوش گياهي بر روي پيراهن پوراندخت مشاهده مي شود که بسيار شبيه گلبرگ هاي متقارن مي باشد. پشت سک ه ،آتشدان با دو نف ر از ايزدان که به صورت متقارن روبروي يکديگر ايستاده اند مشاهده مي گردد. (گيرشمن ، ١٣٨٠، ٢٥١ )
- تصوير ١: سکه پوران دخت . ابعادx٢٣، وزن ٣ گرم محل نگهداري موز ه بريتانيا، جن س نقره ، قدمت ٦٣٠ ميلا دي (محمدپناه ، ١٣٨٥، ١٦٩ )
٢.سکه بهرام دوم به همراه ملکه شاپور دخت :
در روي سکه بهرام دوم پادشاه به همراه ملکه شاپوردخت ايستاده و در مقابل او وليعهد مشاهده مي شود .
(تصوير ٢) پادشاه تاجي دوپر به همراه يک هلال ماه و ر يش بافته شده اي دارد. ملکه شاپور دخت گوشواره بلندي و نوع
.ب . ابریقها
ابریقها يا کوزه هاي گلداني شکل احتمالااز دنياي رومي به فهرست ظ روف ساساني وارد شده اند. ادامه ساخت اين ظ روف را با اندک تغييري در دوره اس لامي مشاهده مي نماييم . ابر یقها داراي بدنه گ لابي شکل می باشند و دار اي ط رحي هستند که جداکنند ه گردن و پايه است . همچني ن اين اشياء داراي دستگيره هايي هستند که اين دستگيره ه ر يک به سريک حيوان ختم مي شود. بدنه دو عدد از اين ابریقها به کمک فن برجسته کاري از داخل با تصاويري از زنان و نقوش گياهي به صورت کادري مکمل تزيين شده اند.
شواهد باستان شناسي ابریقهاي نقره و زراندود ساساني را به قرون ششم و هفتم ميلادي تاريخ گذاري می کنند .
نمايش چشم گواه آرايش او مي باشد. ملکه مانند پادشاه لباسي يقه گرد بر تن دارد و گردنبندي با گوي هاي به هم پيوسته برگردن آويخته و در مقابل آنها بهرام سوم حلقه قدرت را از او دريافت مي کند بهرام سوم نيز تاج بافته شده اي بر سردارد. در پشت سکه آتشدان با دو نفر از ايزدا ن مشاهده مي شوند. (سرفراز. آور زماني ، ١٣٨٠، ١٢٤ )عل ي رغم اينکه د ر دوره هخامنشي کمتر به نقش زن در آثار هنري بر می خور يم ،در دوره ساساني مصّور کردن نقش زن به صورت بارزي در آثار هنري و حتي بر روي سکه ها نمايان مي شود که نمايانگر جايگاه بالاي مقام اجتماعي زنان در دوره ساساني است .
- تصوير ٢: بهرام دوم به همراه ملکه شاپور دخت . ابعادx٢١، وزن ٣ گرم محل نگهدار ي موزه بريتانيا، جنس نقره . قدمت ٦٠٠م (آورزماني ، ١٣٨٠، ١٢٥) سکه هاي ساساني
١. ابريق با نقش الهه آناهيتا در ميان دروازه گياهي :
اين اثر نمونه جالب در ميان ابریقهاي فلزي می باشد .
(تصو ير ٣) اين ابريق با فن چکش کاري و برجسته کاري از داخل و کنده کاري و ط لاکاري ساخته شده است . ابريق دار اي گردني لوله اي ،بد نه اي گلابي شکل وپا يه اي بلند است . بر رو ي اين ابريق تزئينات گل رزت و برگ انگور به آساني قابل تشخيص است . (گانترو جت ، ٢٨١،١٣٨٣ ) الهه آناهيتا لباس وموها ي بلند و بافته شده با آرايش خاص نشان داده شده است . دقت هنرمند در نمايش لباس چين دار بسيار جالب توجه مي باشد .
نقوش گياهي علاوه بر گردن ظ رف و بدنه اصلي به صورت کادري در اط راف نقوش اصلي به کار رفته اند. ساقه هاي درخ ت مو وبرگ مو به صورت کمربندي گياهي در نقش ايجاد شده اند .