بخشی از مقاله


بررسی تأثیر مصرف گرایی بر میزان تولید زباله

چکیده

مصرف گرایی عبارت است از اصالت دادن به مصرف و هدف قرار دادن رفاه و دارایی های مادی. در واقع مصرف گرایی به معنای استفاده مفرط از بهینه می باشد. در پروسه ایجاد مصرف گرایی، در دنیای غرب از اخلاق تولیدی به اخلاق مصرفی روی آورد، در نتیجه غرب از جامعه تولیدی به جامعه مصرفی تبدیل و اصل در جامعه حداکثر سازی مصرف و لذت گرایی شد. بعد از غرب، کشورهای توسعه نیافته نیز بر اثر تبلیغات و عوامل دیگر به جامعه مصرفی تبدیل شدند. مصرف گرایی پیامدهای مختلفی را به همراه دارد که از جمله ی آن بحران محیط زیست می باشد. از مهم ترین اثرات مخرب مصرف گرایی بر محیط زیست اولا، برداشت بیش از حد از منابع طبیعی و به دنبال آن کمبود منابع اولیه و ثانیا افزایش تولید زباله و در نتیجه آلودگی آب، خاک، هوا، ... می باشد. ما در این پژوهش بر اساس دیدگاه دین مبین اسلام به صورت مطالعه مروری تاثیرات مصرف گرایی بر افزایش تولید زباله را مورد بررسی قراردادیم تا بتوانیم افق های نگاهمان رانسبت به این پدیده ضد ارزشی و خلاف آرمان های الهی بازتر کنیم هم چنین راه کاری در جهت بهبود وضعیت فرهنگی موجود در جامعه ارائه دهیم. بنابراین به این نتیجه رسیدیم که اصلاح الگوی مصرف نیاز به فرهنگ سازی داشته و زمان طولانی نیاز است تا یک رفتار اجتماعی تغییر کند. پس علاوه بر فرهنگ سازی نیاز به اقدامات دیگری نظیر: مدیریت پسماند بارویکرد و توسعه صنایع بازیافت و استحصال انرژی از زباله و تولید محصولات پایدارو ... می باشد. در بحث فرهنگ سازی هم اگر الگوی مصرف و فرهنگ مصرف در جامعه به سمت صرفه جویی پیش برود و به صورت یک اخلاق در مردم نمود پیدا کند، سرمایه داران و


تولیدکنندگان حتی با تبلیغات و ایجاد نیاز کاذب هم نمی توانند از مردم به عنوان مصرف کنندگان دائمی خود استفاده کنند. در نتیجه با کاهش تولید، کاهش تولید پسماند را خواهیم داشت.


کلمات کلیدی: مصرف گرایی، محیط زیست، آلودگی، زباله، بازیافت، اصلاح الگوی مصرف، فرهنگ سازی

مقدمه


آقای رضا طیاری آشتیانی، کارشناس ارشد روانشناسی بالینی، مصرف را چنین تعریف می کند:


»مصرف کردن در معنای عادی و هنجار آن یعنی استفاده درست و به اندازه از منابع طبیعی برای زنده ماندن و زندگی کردن.«


آقای دکتر عابدی جعفری مصرف را چنین تعریف کرده است:


» مصرف، عبارت است از استفاده از منابع برای رفع نیاز؛ بدین معنا که ما به عنوان انسان، نیازهایی داریم که به طور طبیعی باید آنها را برطرف کنیم. هنگامی که برای رفع نیازهای خود از منابع مان استفاده میکنیم، این اقدام »مصرف« نامیده میشود.«

آقای سید محمد جواد وزیری کارشناس مذهبی و علوم معارفی مصرف را این گونه تعریف می کند:


»استفاده از منابع مادی و غیر مادی است که خودآگاه یاناخودآگاه در راستای هدف یا اهدافی به صورتی روشمند یا غیر روشمند انجام می شود.«


تعریف آقای طیاری، تعریف کلی مصرف نیست، بلکه تعریف بهینه مصرف است و شامل حال مصارف بی رویه نمی شود. در تعریف بهینه مصرف استفاده درست و به اندازه از منابع طبیعی مطرح است. وقتی بحث استفاده درست، به اندازه، مقدار، موفقیت زمانی پیش می آید، توجه به تقیسم بندی ها می شود، نه توجه به تعریف خود مصرف.

در تعریف آقای عابدی جعفری شامل نیازهای کاذب، شامل مصرف های ناخودآگاه و غیر روشمند نمی شود فلذا تعریف جامعی

نیست.


در ضمن تعریف آقایان عابدی و طیاری آشتیانی فقط از منظر مصارف مادی تنظیم شده اند و شامل مصارف غیر مادی نمی شود. اما تعریف آقای وزیری جامع ترین تعریف می باشد، چرا که علاوه بر اشاره به استفاده از منابع مادی و غیر مادی به خاطر قید ناخودآگاه در تعریف شامل: مصارف کور، ناهنجاری ها در مصرف و... می شود و به خاطر قید روشمند شامل تمام مصارف پروژه ای، تکنوکال، سازمانی، اتوماسیون، تئوریزه شده و... می شود و به خاطر قید غیر روشمند شامل: تمام مصارف عمومی، جبلی، فرهنگ خواسته و... می شود.

انسان برای زندگی کردن، نیازهای گوناگون دارد که به طور طبیعی نیازمند دریافت آن ها می باشد. انسان باید طوری عمل نماید که با امکانات موجود و کوشش و تلاش، نیازهایش را ارضاء نماید. هنگامی که انسان برای رفع نیازهای واقعی خود از منابع در حد کفایت استفاده میکند، »مصرف بهینه« است.

بعضی ها فکر می کنند که اگر بیشتر از منابع در اختیار، مصرف کنند، زندگی آنها آسان تر می شود، در حالی که راحتی در مصرف بیشتر نیست، بلکه در مصرف بهینه است. یکی از راه های آسایش وجدان و خیال، آسایش دیگران است که با تامین شدن آسایش آن ها حاصل می شود.


مصرف گرایی یکی از پدیدههای اقتصادی است که پس از انقلاب صنعتی رونق چشمگیری پیدا کرد. از جمله عوارض این پدیده میتوان به تحدید منابع، آلودگیهای محیط زیست و فاصلهی اجتماعی و تشدید رفتارهای غلط فردی و اجتماعی چون "اسراف" اشاره کرد.

هنگامی که زیر بنای مناسب تولید و درآمدی وجود نداشته باشد و در عین حال بر مصرف تأکید شود، آسیبهای متعددی در جامعه بروز میکند. در شرایط رونق اقتصادی و بالا رفتن قدرت خرید مردم، مصرفگرایی رواج مییابد ولی عوامل فرهنگی در تعیین حدود آن بسیار موثرند. از جمله عوامل مهم در کنترل مصرف تشویق مردم به پسانداز و سرمایهگذاری، ارائهی الگوهای صحیح مصرف و ایجاد زمینهی مناسب جهت فعالیت اقتصادیست.

در کشور ایران از زمان های دور مصرف گرایی در میان در باریان و اشراف زادگان امری طبیعی محسوب می شد. اما اکثریت کشور که در سطح متوسط قرار داشتند این امر را ناپسند می دانستند و مصرفشان در حد برطرف کردن نیازهای طبیعی بود. اما در زمان قاجار که بعضی اشراف زادگان برای تحصیل به کشورهای غربی می رفتند هنگام بازگشت به کشورخود علاوه بر اطلاعات علمی، فرهنگ غربی را نیز وارد می کردند.

امیرکبیر صدراعظم ناصرالدین شاه، با تاسیس مدرسه دارالفنون به گونه ای فرهنگ کشور را تغییر داد که فرهنگ مصرف گرایی که بعد از رنسانس در اروپا رواج پیداکرده بود، به ایران واردشد و کم کم این فرهنگ که زمانی در بین درباریان جا داشت و مردم آن را ناپسند می دانستند در قلب مردم رسوخ کرد.

این فرهنگ نکوهیده غربی در زمان پهلوی آن چنان به اوج خود رسید که رضاخان به شدت در برابر غربی ها احساس کمبود می کرد و با وارد کردن لباس های غربی در ایران سعی در جبران حس حقارت خود کرد و مردم را مجبور به پیروی از آن می نمود.


بعد از انقلاب و تا زمان پایان جنگ هشت سال دفاع مقدس به دلیل اینکه مردم هنوز تحت تاثیر آثار معنوی انقلاب بودند مصرف گرایی سیر نزولی پیدا کرد اماهر چقدر از اتمام جنگ ایران می گذرد و مردم در امکانات بیشتری غرق میشوند مصرف گرایی نیز رواج بیشتری پیدا می کند.

اکنون در کشور ایران تبلیغات کالا، مدگرایی، تجمل گرایی،... مردم را بیشتر به سوی مصرف گرایی می کشاند.


مصرفگرایی، سدی در مقابل توسعه است، زیرا مانع از سرمایهگذاری جهت طرح و اجرای زیرساختهای توسعه میشود. هر اندازه که در درون جامعه تبلیغات ناسالم در سطح بالا و سطح فرهنگ عمومی در حد پایین باشد به همان اندازه نیز امکان پذیرش روحیهی راحتطلبی و تجمل پرستی بیشتر است. انسانهایی که کمتر اعتماد به نفس داشته و کمتر در مورد نقش شان در درون جامعه تفکر میکنند، سهلتر پذیرای روحیهی مصرفگرایی در جامعه هستند. اگر بتوانیم آگاهی و سطح فرهنگ عام را افزایش دهیم قادر خواهیم بود هم بهرهوری تولید را افزایش داده و هم از مصرفگرایی جلوگیری کرده و لاجرم از اتلاف منابع ممانعت به عمل آورده و همین امر، منابع را به حد وفور برای گسترش ظرفیتهای تولیدی در اختیار خواهد گذاشت.

از طرفی تکنولوژی جدید نیازهای جدید خلق کرده است. نظام سرمایهداری بدون مصرف گرایی قادر به ادامهی حیات نخواهد بود، لذا جست و جوی بازارهای مصرف در کشورهای دیگر را در دستور کار قرار داده است. بخشی از وظائف حاکمیت، آموزش درست مصرف در سطوح مختلف آموزش اجتماعیست و با این وجود هیچ تلاشی برای آموزش این مسئله در کتب درسی یا فیلمها و سریالهای تلویزیونی مشاهده نشده، به این ترتیب ضعف آموزش، تشدید روحیه ی تجملگرایی و مصرفگرایی توسط طبقه دلال و غیر مولد جامعه را به وجود آورده است.


در ایران روزانه 50 میلیون کیلوگرم زباله تولید می شود که که از این مقدار فقط 5 درصد توسط بازیافت به چرخه محیط بازمی گردد و این مساله فاجعه ای برای محیط زیست محسوب می شود. مهمترین عامل ایجاد این مشکل فرهنگ مصرف گرایی می باشد که از طریق تبلیغات رسانه های داخلی و خارجی، ... ترویج میابد.

یکی از تبعات مصرف گرایی افزایش تولید زباله می باشد. 40 درصد از زبالهها در کشور ما به هیچ عنوان قابل استفاده نیست، بنابراین دفن می شوند که خود مضرات بسیار زیادی دارد. یکی از این مضرات تاثیر بر آبهای زیر زمینی است. به عنوان مثال در هر 100 میلی لیتر شیرابه زباله در حدود 10) به توان (8 کلی فرم (میکروب) وجود دارد که می تواند حجم زیادی از آب را آلوده نماید. در برخی از ایستگاه های موقت زباله و محل های دفن، آبهای سطحی و شیرابه بدون توجه به عواقب آن به چاه های جاذب هدایت می شوند. این آب به راحتی می تواند به آبهای زیرزمینی نفوذ کند و آلودگی را در سطح وسیعی منتشر نماید.

اکثر پژوهشگران محیط زیست افزایش جمعیت را مهمترین عامل ایجاد زباله و در نتیجه تخریب محیط زیست میدانند در صورتی که عامل مهمتری به نام فرهنگ مصرف گرایی نادیده گرفته شده است.

ما در این تحقیق به بررسی عامل مصرف گرایی می پردازیم تا بتوانیم راهکاری در جهت رفع این مشکل ارائه دهیم.

-1 مصرف گرایی


-1-1 تعریف مصرف


آقای رضا طیاری آشتیانی، کارشناس ارشد روانشناسی بالینی، مصرف را چنین تعریف می کند:


»مصرف کردن در معنای عادی و هنجار آن یعنی استفاده درست و به اندازه از منابع طبیعی برای زنده ماندن و زندگی کردن.« آقای دکتر عابدی جعفری مصرف را چنین تعریف کرده است:


» مصرف، عبارت است از استفاده از منابع برای رفع نیاز؛ بدین معنا که ما به عنوان انسان، نیازهایی داریم که به طور طبیعی باید آنها را برطرف کنیم. هنگامی که برای رفع نیازهای خود از منابع مان استفاده میکنیم، این اقدام »مصرف« نامیده میشود.«

آقای سید محمد جواد وزیری کارشناس مذهبی و علوم معارفی مصرف را این گونه تعریف می کند:


»استفاده از منابع مادی و غیر مادی است که خودآگاه یاناخودآگاه در راستای هدف یا اهدافی به صورتی روشمند یا غیر روشمند انجام می شود.«

تعریف آقای طیاری، تعریف کلی مصرف نیست، بلکه تعریف بهینه مصرف است و شامل حال مصارف بی رویه نمی شود. در تعریف بهینه مصرف استفاده درست و به اندازه از منابع طبیعی مطرح است. وقتی بحث استفاده درست، به اندازه، مقدار، موفقیت زمانی پیش می آید، توجه به تقیسم بندی ها می شود، نه توجه به تعریف خود مصرف.

در تعریف آقای عابدی جعفری شامل نیازهای کاذب، شامل مصرف های ناخودآگاه و غیر روشمند نمی شود فلذا تعریف جامعی

نیست.


در ضمن تعریف آقایان عابدی و طیاری آشتیانی فقط از منظر مصارف مادی تنظیم شده اند و شامل مصارف غیر مادی نمی شود. اما تعریف آقای وزیری جامع ترین تعریف می باشد، چرا که علاوه بر اشاره به استفاده از منابع مادی و غیر مادی به خاطر قید ناخودآگاه در تعریف شامل: مصارف کور، ناهنجاری ها در مصرف و... می شود و به خاطر قید روشمند شامل تمام مصارف پروژه ای، تکنوکال، سازمانی، اتوماسیون، تئوریزه شده و... می شود و به خاطر قید غیر روشمند شامل: تمام مصارف عمومی، جبلی، فرهنگ خواسته و... می شود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید