بخشی از مقاله

چکیده:

در این مقاله به بررسی معنای تأویل و تأویل در دیدگاه مولانا و ناصر خسرو میپردازیم. اینکه مولانا با داشتن مشربی عارفانه و ذوقی چه تأویلاتی را در نظر گرفته و تأویل شایسته در نظر او تأویلاتی هستند که سبب شور و نشاط کردند و اینکه تمامی هستی قابل تأویل میباشد و تأویل مولانا بر مبنای تأویل در سه سطح آیات و احادیث و نمادها و اصطلاحات صورت گرفته است و تمامی تأویلات او عارفانه میباشد و در مقابل تأویلات ناصر خسرو که بیشتر جنبهی شرعی دارند که در راستای تبلیغ مذهب اسماعیلی به کار میبرد و اینکه ناصر خسرو هر کسی را شایستهی انجام تأویل نمیداند و از نظر او امام و جانشینان او و بزرگان مذهب اسماعیلی و دانایان شایستگی تأویل را دارند و در این مقاله بررسی میکنیم. آیا بجز تأویلات شرعی و بیان احکام میتوان رگههایی از عرفان را در تأویلات ناصر خسرو پیدا کرد. هر چند او حکیم و شاعری عارف نبوده است ولی زهد و دنیاگریزی داشته است.

کلیدواژهها: تأویل، مولانا، ناصر خسرو، تأویل عرفانی، تأویل شرعی.

مقدمه:

یکی از دلایل به وجود آوردن مبحث تأویل آیات متشابه بوده است، زیرا بسیاری تأویل را فقط در مورد آیات تشابه جایز دانشتهاند نه آیات محکم را بیشترین کسانی که راه تأویل را پیش گرفتهاند متوصفه و عارفان بودهاند و بعد از آنها بیشترین تأویل را در میان فرقهی اسماعیلیه میتوان یافت. ناصر خسرو که در مذهب اسماعیلی مقام حجت را داشته برای تبلیغ دین و مذهب اسماعیلی راه تأویل را پیش میگیرد زیرا از نظر اسماعیلیان ظاهر دلیل بر باطن میباشد و این را در کتاب وجه دین ناصر خسرو میتوان دید. مولانا نیز به تنها احادیث و آیات را دارای ظاهر و باطن میداند. بلکه تمام هستی و آنچه در آن میباشد را قابل تأویل میداند و از نظر او تأویل حقیقی آن است که به عالم وحدت برسد و این همان چیزی است که در عرفان مطرح میباشد. مهمترین مبحث هم نزد مولانا و هم ناصر خسرو تأویل میباشد و هر یک بنا بر مشربی که داشتهاند آیات و احادیث را تأویل کردهاند و در نزد هر دوی آنها تأویل شرایط خاصی دارد و هر کسی شایستگی تأویل را ندارد.

پیشینهی تحقیق:

در این مقاله که به مقایسهی دیدگاه تأویلگرایی مولانا و ناصر خسرو پرداختهایم که تفاوتهایی با هم دارند زیرا مشرب تأویلگرایی هر کدام و هدف هر کدام از آنها با یکدیگر متفاوت است. مقالهای در رابطه با تأویلگرایی ناصر خسرو و یا دریافت هرمنوتیکی ناصر خسرو و توسط مرتضی براتی - - 1393 نوشته شده و هم چنین مقالهای در رابطه با تأویلگرایی در اندیشهی مولانا نیز توسط بتول واعظ و رقیه کاردل - - 1392 نوشته شده که دیدگاههای مطرح شدهی مولانا را بیان کردند.در این مقاله برای تعریف تأویل از کتابهایی با عنوان تفسیر قرآنی و زبان عرفانی نوشتهی پل نویا و هرمنوتیک تطبیقی و دیگر کتابهای مطرح در زمینهی علم تأویل استفاده شده است. برای بیان تأویل در دیدگاه مولانا از دفاتر مختلف مثنوی نوشتهی کریم زمانی و کلیات شمس بدیع الزمان فروزانفر و برای ارجاعدهی اشعار مثنوی از کتاب مثنوی معنوی نسخهی نیکلسون استفاده گردیده است.

برای تأویل در دیدگاه ناصر خسرو از کتابهای وجه دین و زادالسافرین ناصر خسرو و دیگر کتب استفاده گردیده است. برای ارجاع دهی اشعار ناصر خسرو به دیوان ناصر خسرو رجوع شده است. در پایان مقاله مباحثی که هم مولانا و هم ناصر خسرو تأویل کردهاند بیان نمودیم. همچنین تأثیر پذیری ناصر خسرو و مولانا از آیات و احادیث و اینکه مولانا در ترویج تأویلات عرفانی و ناصر خسرو بر حسب تفکر اسماعیلیاش از تأویلات در خدمت ترویج عقاید اسماعیلی بهره جستهاند در این مقاله مطرح میشود.استفاده از قرآن و احادیث در ادب فارسی وجوه مختلف بسیاری داشته است اما استفاده ناصر خسرو برجستگی خاصی دارد و تأویلات مولانا که کاملا عرفانی میباشند تفاوت-های بسیاری دارند. زیرا مولانا مشربی عارفانه دارد و همه چیز را به عرفان و هدف آن وحدت میباشد، میرساند. هرچند که برای فقه نیز ارزش قائل است و تأویلات ناصر خسرو وجه شرعی و فلسفی دارند.

اشارهای به معنای تأویل

واژهی تأویل از ریشهی» اول « مشتق شده و به معنی جای اول یا به جای اول و یا به جای اصلی بازگرداندن چیزی است. اگرچه در آفرینش هست، اصل و مرجع؟؟؟ دارد که بر اساس اصل » کل شی یرجع الی اصله« سرانجام به همان اصل و مال میگردد: کلمه یا کلام نیز از این قاعده مستثنی نیست و قابل بازگشت به اصل خود است. - محمدی آسیابادی، - 30:1387 صاحب کتاب قاموس در تعریف این واژه میگوید: » اول یعنی رجوع کرد به سوی او؛ کلام راتأویل نمود یعنی آن را برگردانید، ارزیابی نمود و تغییر کرد. - « بلخاری، . - 1379:13هایدگر از جمله اندیشمندان متفکر در قلمرو وسعت معنای هرمنوتیک - که به معنای نظام تأویل میباشد - و گذر آن از عرصه دین به هستی است.

وی معتقد است دیدگاهها درباره متون و مفاهیم دین که آنها رازوارانه میدانیم. و لذا برای فهم و کشف آنها به هر وسیلهای متوسل میشویم- همانند نگرش ما به هستی است. به دیگر سخن، هستی در نگاه آدمی همچنان مهآلود و ابهامآمیز مینماید. - همان، . - 34-35واژهی تأویل جز در مورد معناهای رمزی متون به ورژه متون مقدس در قرآن، در عرفان اسلامی به معنای شناخت اسرار و رویاها نیز به کار رفته است که این معنا در اندیشهی هرمنوتیکی غرب بسیار چشمگیر و حائز اهمیت نخشت است. همچون مثال نوشتههای فرودوپل ریکور که بر همین روند دلالت دارد. - پورحسن، . - 31:1384

واژهی تأویل، واژهی قرآنی و اصطلاحی است در علم قرآن و تفسیر و حدیث به کار می رود و در قرآن نیز هفده بار آمده است. وجود مباحث و دیدگاههای مختلف دربارهی قرآن و متون دینی سبب تأسیس علم تأویل نزد اهل عرفان شده است.تأویل که بر خلاف تفسیر- که کشف مراد از لفظ مشکل و شرح و توضیح ظاهر قرآن کریم است- به باطن قرآن و کشف معانی محتمل از ظاهر آیات بدون قطع و جزم مربوط میشود، همراه با تغییر از همان آغاز اسلام شروع شد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید