بخشی از مقاله

چکیده:

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین طرحوارههای ناسازگار اولیه با سرسختی و بهزیستی روانشناختی کارکنان بیمارستان نور شهر اصفهان انجام گرفته است. روش پژوهش همبستگی بود. جامعهآماری اینپژوهشرا کلیه کارکنان بیمارستان نور شامل111 نفر تشکیل دادند.به دلیل کوچک بودن جامعهآماری، نیازی به نمونهگیری نبود. بین 111 نفر پرسشنامه توزیع گردید که عدد پرسشنامه مرجوع گردید.

به منظور جمعآوری دادههای پژوهش از پرسشنامه های طرحوارههای ناسازگار اولیه یانگ - 1982 - ،سرسختی اهواز - - 1976 و پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف - - 1989 استفاده شد.برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون همبستگی پیرسون ،رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد بین متغیرهای طرحواره های ناسازگار اولیه باسرسختی و بهزیستی روانشناختی رابطه معناداری معکوس وجود دارد و بهزیستی روانشناختی بیشترین همبستگی را با طرحواره های ناسازگار اولیه نشان داد . - P>0/000 -

مقدمه

واژه طرحواره در روانشناسی، تاریخچه غنی و برجستهای دارد. در حوزه رشد شناختی، طرحواره را به صورت قالبی در نظر میگیرند که بر اساس واقعیت یا تجربه شکل میگیرد، تا به افراد کمک میکند، تجارب خود را تببین کنند. علاوه بر این، ادارک از طریق طرحواره، واسطه مندیٌ میشود، و پاسخهای افراد توسط طرحواره ها جهت پیدا میکنند و در حقیقت طرحواره بازنماییٍانتزاعی خصوصیات متماتیز کننده یک واقعه است.

طرحواره های ناسازگار اولیه مضمون تلویحی و ناهشیاری هستند که توسط افراد حفظ میشوند و به عنوان الگویی برای پردازش تجربههای بعدی بکار میروند و در نتیجه در سراسر زندگی گسترش یافته و رفتارها، افکار و احساسات و رابط سایر مردم را تعیین میکنند. از طرفی از جمله موضوعات مورد توجه دیگر خصوصا در مشاغل و کارکنان همانگونه که ذکر گردید، سرسختی روانشناختی است. سرسختی روانشناختی به معنای طاقت، توانایی و تحمل در موقعیتهای مشکل و سخت است.

سرسختی در واقع به عملکرد فرد بر اساس ارزیابی شناختی اشاره داشته و شامل سه مولفه تعهد، کنترل و مبارزه جویی« است شخصی که از تعهد بالایی - نقطه مقابل بیگانگی - برخوردار است، بهاهمیت ارزش و معنای این که چه کسی هست و چه فعالیت هایی انجام می- دهد، پی برده است. افرادی که درمؤلفه کنترل - نقطه مقابل ناتوانی - قوی هستند، رویدادهایزندگی را قابل پیش بینی وکنترل میدانند و بر این باورند که قادرند با تلاش، آنچه را که در اطراف شان رخمیدهد، تحت تأثیر قرار دهند. مبارزه جویی - نقطه مقابل احساس خطر یا ترس - نیز باور به این موضوع دارد که تغییر و نه ثبات و امنیت، جنبه طبیعی زندگی است - کوباس و مدیْ، . - 1982

بیان مساله

از جمله عوملی که باعث کاهش فشار روانی در محیط کار میگردد، سرسختی روانشناختی است. سرسختی روانشناختی ، در میان عوامل موثر بر مقابله با فشارهای روانی، به عنوان یک ویژگی شخصیتی مقاوم ساز، امروزه مورد توجه بوده و بسیاری معتقدند که می تواند فعالان مشاغل خدماتیو بیمارستانی را در برابر استرس های ناشی از شغل، مقاوم می سازد. یکی از ویژگی های مهم شخصیتی سرسختی روان شناختی است.

کوباسا در سال 1970سرسختی روان شناختی را به عنوان یکی از صفات شخصیتی که ارتباط زیادی با بعد برون گرایی دارد مورد بررسی قرارداده است. وی اظهار کرده است که داشتن سرسختی روان شناختی بالا نشانه ای از داشتن شخصیت سالم افراد محسوب می گردد. کوباسا با استفاده از نظریه های روان شناسی وجودی در شخصیت،سرسختی روان شناختی را ترکیبی از باورها در مورد خویشتن و جهان تعریف میکند که از سه سازه تعهد، کنترل و مبارزهجویی تشکیل شده است.

شخصی که از تعهد بالایی برخورداراست و معنای اینکه چه کسی است و چه فعالیت هایی انجام می دهد را باور دارد و بر همین مبنا قادراست در مورد هرآنچه که انجام میدهد، معنایی بیابد و کنجکاوی خود را برانگیزد این اشخاص با بسیاریاز جنبه های زندگی شان همچون شغل، خانواده و روابط بینفردی کاملاً درآمیخته می شوند. افرادی کهدر مؤلفه کنترل قوی هستند رویدادهای زندگی را قابل کنترل و پیش بینی می دانند و براین باورند کهقادرند با تلاش آنچه در اطرافشان رخ می دهد تحت تأثیر قرار دهند. چنین اشخاصی برای حل مشکلات،به مسؤولیت خود تأکید میکنند. مبارزهجویییعنی تغییر، نه ثبات. اشخاصی که مبارزهجویی بالایی دارند موقعیت های مثبت و یا منفی را که به سازگاری مجدد نیاز دارد، فرصتی برای یادگیری و رشدبیشتر میدانند تا تهدیدی برای امنیت و آسایش خویش.

هدف تحقیق

تعیین رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه با سرسختی و بهزیستی روانشناختی کارکنان بیمارستان نور علی اصغر - ع - شهر اصفهان

فرضیه تحقیق

بین طرحواره های ناسازگار اولیه با سرسختی و بهزیستی روانشناختی کارکنان بیمارستان نور علی اصغر - ع - شهر اصفهان رابطه وجود دارد

طرحواره های ناسازگار اولیه

یانگ مجموعه ای از طرحواره ها را مشخص کرده است که به آنها طرحوارههای ناسازگار اولیهٌمیگوید - یانگ،. - 3112 طرح- واره های ناسازگار اولیه، الگوهای شناختی، هیجانی و واکنشهای جسمی خود ویرانگری هستند که در دوره های اولیه کودکی شکل می گیرند و در طول زندگی فرد تکرار می شوند. درحوزه ی شناختی تعاریف زیادی از طرحواره ارائه شده است . بک طرحواره های ناسازگار اولیه از جمله فقدان، شکست و مورد علاقه نبودن را معرفی کرد. این طرحواره ها در سالهای اولیه کودکی پدید می آیند. بالبی معتقد است اختلالهایی که در مرحله اولیه زندگی روی می دهند بر پردازش اطلاعات در سالهای آخر تأثیر می گذارند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید