بخشی از مقاله
*** این فایل شامل تعدادی فرمول می باشد و در سایت قابل نمایش نیست ***
بررسی عوامل مؤثر بر تقاضای بنزین در استانهای ایران
خلاصه
بنزین از میان منابع مختلف تأمین انرژی در بخش حملونقل ایران جایگاه نخست را داراست و مطالعه عوامل مؤثر بر تقاضا بنزین موضوع مهمی است. تحقیق حاضر به تعیین عوامل مؤثر در میزان تقاضا بنزین در استانها ایران با استفاده از الگوی دادههای تابلویی در سالهای1 -1385392 پرداخته است. نتایج حاکی از پذیرفته شدن الگوی اثرات ثابت دو جانبه دارد و اینکه بنزین در ایران به عنوان کالای ضروری طبقه بندی میشود نتایج حاصل از اثرات ثابت زمان در دادههای تابلویی، نشان می-دهد افزایش قیمت بنزین در نتیجه اجرا طرح هدفمندسازی یارانه، در کاهش مصرف بنزین مؤثر بوده است.
کلمات کلیدی: تقاضای بنزین، دادههای تابلویی، اثرات ثابت، استانهای ایران
1. مقدمه
انرژی یکی از مهمترین عواملی است که نقش مهمی در بسیاری از فعالیتهای اقتصادی و سطح کیفی زندگی انسان ایفا مینماید. تقریباً برای انجام هر فعالیت انسانی، به انرژی نیاز است. بنابر گزارش بانک جهانی از میان منابع مختلف تأمین انرژی در جهان، سهم سوختهای فسیلی در سال 2012 در حدود 81 درصد است. که نشاندهنده اهمیت جایگاه سوخت فسیلی، در دنیا است. وابستگی اجتناب ناپذیر رشد اقتصادی و آینده هر کشور به تأمین انرژی مورد نیاز، سیاستگذاران را بر آن داشته است که به پیش بینی تدابیر لازم جهت هماهنگ سازی میزان عرضه و تقاضا بیاندیشند.
یکی از بخش های اصلی استفاده کننده از انرژی، بخش حملونقل است. گسترش روز افزون استفاده از اتومبیل از یک سو و ارتباط تنگاتنگ پیشرفت اقتصادی با قابلیت جابهجایی انسانها و کالاها از سوی دیگر، حملونقل را به یکی از ارکان اصلی اقتصاد و ابزاری در جهت توسعه تبدیل کردهاست. به همین جهت تأمین میزان تقاضا مورد نیاز انرژی در این بخش همواره یکی از مهمترین دغدغهی مسئولین بودهاست. مطابق با ترازنامه انرژی سال 1392 ایران، از کل مصرف انرژی صورت گرفته در بخش حملونقل، 86/44 درصد آن به مصرف فرآوردههای نفتی تعلق دارد. همچنین با توجه به گزارش اطلاعات حملونقل و انرژی کشور در سال 1390، در بخش حملونقل جادهای، بنزین بیش از 99 درصد مصرف انرژی را به خود اختصاص دادهاست. هدف اصلی تحقیق نیز تعیین عوامل مؤثر بر میزان تقاضا بنزین در میان استان-ها کشور در سالهای 1392-1385 است. روش تجزیه تحلیل این پژوهش استفاده از روشهای اقتصاد سنجی و مبتنی بر الگوی تابلویی است.
مقاله حاضر از پنج بخش تشکیل شده است پس از مقدمه، در بخش دوم به بررسی مبانی نظری موجود پرداخته میشود و در بخش سوم پیشینه مطالعات انجام گرفته در ایران و جهان ارایه میشود. در بخش چهارم، بررسی روشناسی تحقیق در کنار نتایج و تحلیل آن بررسی میشود. در بخش انتهایی نتیجهگیری مقاله ارایه میشود.
2. مبانی نظری
مبانی مورد استفاده در برآورد تابع تقاضای بنزین، مربوط به مباحث اقتصاد خرد و کلان است. که براساس آن قیمت از جمله مهمترین عوامل مؤثر بر تقاضای هر کالا به شمار میآید. تغییر قیمت یک کالا تأثیر معکوس بر مقدار تقاضای آن دارد، یعنی با افزایش یا کاهش قیمت یک کالا، تقاضا برای آن کالا کاهش یا افزایش مییابد. عامل مهم دیگر در تعیین میزان تقاضا، درآمد مصرفکننده است. تغییر درآمد کل یا قدرت خرید مصرفکننده، اثر مستقیم بر مقدار تقاضای آن کالا خواهد داشت به طوری که با افزایش یا کاهش درآمد، تقاضا برای کالا افزایش یا کاهش مییابد. از جمله عوامل مؤثر دیگر در تعیین میزان تقاضا، جمعیت یا تعداد متقاضیان بالقوه برای کالای مورد نظر است که یک رابطه مستقیم بین افزایش جمعیت و افزایش میزان تقاضا وجود دارد. طی سه دههی گذشته از قرن بیستم مدلهای ارایه شده در برآورد میزان تقاضای بنزین به انواع مختلفی تقسیم میشوند. با این حال تمامی این مدلها در سالهای مختلف در دو متغیر قیمت و درآمد مشترک بوده اند و چنانچه مطالعهای فاقد هر یک از این دو متغیر باشد، مدل به درستی تصریح نشدهاست (داهل و استرنر.(1991 1
تابع تقاضای انرژی دارای ماهیت متفاوت از سایر توابع تقاضا برای کالاها و خدمات است. این تفاوت از آنجا ناشی میشود که افراد انرژی را به صورت مستقیم تقاضا نمیکنند بلکه مثلاً در بخش حملونقل تقاضا برای جابهجایی، عاملی برای وارد شدن تقاضای بنزین به عنوان نهاده است. به عبارت دیگر، تقاضا برای بنزین یک تقاضای مشتق شده است. در بخش حملونقل، مصرف بنزین توسط خودروها صورت میگیرد بنابراین عامل مهم دیگر در میزان مصرف بنزین، تعداد وسیله نقلیه است.
با توجه به علاقه اقتصاددانان در تعیین عوامل مؤثر بر تقاضای بنزین، تحقیقات زیادی جهت تجزیهوتحلیل آن صورت گرفته است که از جمله این تلاشها، میتوان به مدلهای مختلف زیر اشاره کرد:
مدل تقاضا بر اساس مطلوبیت
مصرف کنندگان را با تابع مطلوبیت زیر در نظر بگیرید:
(1)
در اینجا S بیانگر خدمات حاصل از اتومبیل و Z بیانگر سایر کالاها است. خدمات حاصل از اتومبیل به شیوه زیر حاصل میشود: (2)
K بیانگر تعداد اتومبیل هایی است که خانوارها یا مصرف کنندگان دارا هستند. M بیانگر مقدارمسافت پیموده شده توسط مصرف کنندگان است و L بیانگر کیفیت اتومبیلی است که مصرف کننده مالک آن است. برای حل معادلات فوق باید معادله (2) را در (1) جایگزین کرده و سپس معادله (1) بر اساس قید بودجه حداکثر شود(رضا و اسپیرو.(1979 2
مدلهای ایستا
در مدلهای ایستا تعدیلات کوتاهمدت در نظر گرفته نمیشود و در مجموع مدلهایی هستند که برای بلندمدت جوابگو است. داهل( 2012) 3 پیشنهاد میدهد که نتایج مدلهای ایستا باید برای میانمدت استفاده شوند گرچه نسبت به مدلهای پویا برآورد ضعیفتری را نتیجه میدهد. مدل ارایه شده در تحلیلهای ایستا، معادلهای مشابه با
معادله زیر است:
(3)
بیانکننده تقاضای بنزین، Y درآمد سرانه واقعی، P قیمت واقعی و سایر متغیرهای توضیحی مربوطه است.
مدلهای پویا
مدلهای پویا، مدلهای مختلفی هستند که در بعضی از موارد به مدلهای خود بازگشت با وقفه توزیعی((ARDL اشاره دارند که ابتدا توسط کندی(1974)4 یا هوتاکر(1974)5 ارایه شدند. در اینجا تابع تقاضا، به شکل لگاریتم خطی در نظر گرفته شدهاست:
2
(4) مقدار ارایه شده تقاضا در بالا ممکن است با مقدار مطلوب آن همخوانی نداشته باشد. تعدیلی در زمان برای رسیدن به سطح مطلوب تقاضا انجام میگیرد.
)5(
با جایگزینی معادله (4) در (5) و گرفتن لگاریتم از هر دو طرف معادله و افزودن جزء اخلال به معادله زیر دست مییابیم: (6)
ضرایب و در معادله بالا برآورد کوتاه مدت برای درآمد و قیمت است که در نتیجه تقسیم این ضرایب بر مقدار و در بلندمدت به دست خواهد آمد. این ترکیب ساده از کشش بلندمدت و کوتاهمدت در یک معادله، این معادله را به معادله رایج و پرطرفدار تبدیل کرده است(هاورانک و کوکس6 .(2015
مدل به کار رفته در این تحقیق رویکرد سویینی(1978)7 و گریفن( 1979) 8 است. در این مدل، تقاضای بنزین به سه قسمت: میزان استفاده از خودرو ، کارایی بنزین در خودرو و موجودی خودرو تقسیم میشود.
بالتاجی و گریفین( 1983) 9 در مقاله خود با استفاده از مدل بالا و تغییر جزیی آن به دلیل کمبود داده، مدل ایستا زیر را ارایه می دهد:
)7(
Y/N درآمد سرانه، P قیمت واقعی و CAR/N سرانه اتومبیل است. به علاوه باید دانست که افزایش سرانه اتومبیل به احتمال زیاد منجر به کاهش در استفاده از اتومبیل خواهد شد. چرا که به احتمال زیاد خانوادههای دارای دو اتومبیل دو برابر خانواده های دارای یک اتومبیل رانندگی نمیکنند(بالتاجی و گریفین .(1983
3. پیشینه تحقیق
1-3 مطالعات خارجی
از میان مطالعاتی که به تحقیقات مختلف در زمینه تقاضای بنزین پرداختهاند میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
بالتاجی و گریفین (1983) با استفاده از دادههای مربوط به 18 کشور عضو OECD در دوره زمانی 1978-1960 به برآورد تابع تقاضای بنزین پرداختهاند. رویکرد مورد استفاده در این مدل استفاده از مدل سوئینی (1978) و گریفین (1979) و با استفاده از دادههای ترکیبی و تابلویی است. کشش قیمتی در بلندمدت بسته به نوع مدل برآورد زده شده، در فاصله -0/55 تا -0/9 برآورد شده است.
التونی(1992) 10 تابع تقاضای بنزین را در بخش حملونقل در کانادا در بازه زمانی 1988-1969با استفاده از دادههای ترکیبی و مقطعی برآورد کرد. وی نتیجه گرفت واکنش خانوارها نسبت به تغییر قیمت بسیار سریع است به طوری که خانوارهای دارای اتومبیل تمایل به پیمایش کمتر با اتومبیل از خود بروز میدهند و کسانی که تمایل به خرید اتومبیل دارند، خرید خود را به تعویق انداخته یا به دنبال خرید اتومبیل با مصرف کمتر هستند. همچنین در بلندمدت تولیدکنندگان اتومبیل به دلیل انتظار در افزایش قیمت سوخت در آینده به دنبال تغییر در تکنولوژی مورد استفاده در وسایل نقلیه و کم مصرف کردن آنها هستند.
رمنتان( 1999) 11 به بررسی رابطه بین تقاضای بنزین، درآمد ملی و قیمت بنزین در بازه زمانی 1972 تا 1994 با استفاده از الگوی تصحیح خطا و همجمعی12 در هند پرداخته است. نتایج حاکی از آن است که با افزایش تولید ناخالص ملی، تقاضای بنزین به طور قابل ملاحظهای افزایش مییابد و این افزایش در دوره بلندمدت بیشتر خواهد بود. تقاضای بنزین در کوتاه مدت و بلندمدت در برابر تغییر قیمت نسبتاً بیکشش است.
اکینبود، زیرامبا و کومو(2008) 13 تقاضای بنزین را با استفاده از روش ARDL در کشور افریقای جنوبی طی سالهای 1978 تا 2005 برآورد کردند. در این تحقیق وجود رابطه همجمعی تأیید شده است و کشش قیمت و درآمد به ترتیب -0/47 و 0/36 برآورد شده که نشاندهنده بیکشش بودن قیمت و درآمد است.
مبارز حسنف(2015) 14 تقاضا برای سوخت در حملونقل در ترکیه از بازه زمانی سه ماهه اول 2003 تا سه ماههی سوم 2014 با استفاده از چهار روش مدل تعدیل جزئی15، مدل وقفه توزیعی16، مدل خودبازگشت با وقفه توزیعی17 و مدل تصحیح خطا 18مورد بررسی قرار داد. متغیرهای مورد استفاده در این تحقیق شامل تقاضای بنزین، تقاضای دیزل، درآمد سرانه واقعی و جمعیت است. نتایج میدهد که هیچگونه رابطه بلند مدت میان مصرف بنزین با درآمد و قیمت واقعی بنزین وجود ندارد. در کوتاه مدت نیز تقاضای بنزین تنها نسبت به قیمت از خود واکنش نشان میدهد و واکنشی به درآمد از خود بروز نمیدهد.
ارزاقی و اسکوالی(2015)19 در اقتصادهای دارای یارانه سوختی به برآورد کشش قیمت و درآمد در 32 کشور در بین سالهای 1998 تا 2010 با استفاده از دادههای تابلویی هر دو سال یکبار این کشورها پرداختند. آنان نشان میدهند نتیجه رسیدند که تقاضای بنزین در دوره کوتاه مدت و بلند مدت نسبت به قیمت بیکشش است. در این مقاله کشش قیمت و درآمد در کوتاه مدت به ترتیب -0/05 و 0/16 برآورد شده است.
2-3 مطالعات داخلی
چیت نیس (1384) به برآورد کشش قیمتی تقاضا بنزین با استفاده از مدل سری زمانی ساختاری و مفهوم روند ضمنی پرداخته است. نتیجه به دست آمده حکایت از آن دارد که ماهیت روند در تابع تقاضا تصادفی است. این تابع در بلند مدت و کوتاهمدت نسبت به قیمت بیکشش است اما واکنش مزبور در بلندمدت بیش از کوتاهمدت است. علاوه بر این، تقاضا نسبت به درآمد در کوتاهمدت بیکشش اما در بلندمدت باکشش است.
اقدامی و ختایی (1384) به تحلیل کشش قیمتی تقاضای بنزین در بخش حملونقل زمینی ایران و پیشبینی آن تا سال 1394 با استفاده از مدل ARDL پرداختهاند. متغیرهای مورد استفاده در این پژوهش شامل تقاضای کل بنزین، قیمت واقعی بنزین، جمعیت، تعداد خودرو، درآمد ملی و متوسط عمر خودروها است. نتایج نشان از یک رابطه منفی و ضعیف میان قیمت واقعی بنزین و تقاضای کل بنزین دارد که دلیل آن نیز پایین نگه داشته شدن قیمت بنزین از قیمت تعادلی بینالمللی توسط دولت عنوان شده است.
بغزیان و نصرآبادی (1385) به پیشبینی مصرف فرآورده های نفتی و مقایسه سیستم معادلات اقتصاد سنجی با شبکه عصبی پرداختهاند. در این مقاله مصرف فرآورده-های نفتی در دوره 1386 تا 1400 پیشبینی شده است. نتایج پیشبینی در خصوص رشد مصرف بنزین، نفتگاز، نفتسفید و نفت کوره بر اساس سیستم معادلات همزمان به ترتیب 8/9، 0/9، 0/1 و 0/8 درصد و براساس شبکه عصبی فازی 10/1، 1/1، 0/7 و 1/1 درصد است.
مزرعتی (1386) به محاسبه متوسط عمر خودروها و اثر آن بر مصرف سوخت پرداخته است. متغیرهای مورد استفاده در این تحقیق قیمت بنزین، راندمان خودروها، عمر خودروها، تعداد خودرو فعال در ناوگان و سایر متغیرهای ساختاری و فنی است. نتایج حاکی از آن است که کشش قیمتی بنزین -0/17 و کشش عمر خودرو و تعداد خودروهای سواری 0/16 و 0/43 است که نشانمیدهد که رشد سریع تعداد خودروها نقش زیادی در رشد مصرف آتی بنزین دارد.
صادقی، ذوالفقاری و حیدری زاده (1388) به برآورد تابع تقاضای بنزین در بخش حملونقل با استفاده از روش الگوریتم ژنتیک پرداختهاند. در این مقاله تقاضای بنزین تابعی از تولید ناخالص داخلی، قیمت بنزین، جمعیت، تعداد خودروهای بنزین سوز، عمر متوسط خودرو و راندمان مصرف در نظر گرفته شده است. نتایج نشان می-دهد که مدل درجه دو از دقت بالایی نسبت به سایر مدلها در تقاضای بنزین برخوردار است.