بخشی از مقاله


بررسی فقهی حقوقی آثار مرگ از روي ترحم(آتانازي)

چکیده

از جمله مباحث نوین در عرصه اخلاق پزشکی، مبحث مرگ شیرین یا اتانازي و یا تسریع در مـرگ بیمـاران محتضـر و یـا لاعـلاج جهت راحت ساختن آنها از درد ها و رنج هاي طاقت فرسا از طریـق اقـدامات مـرگ آور مـی باشـد کـه طرفـداران آن بـا تاکیـد بـر خصوصی بودن تصمیم گیري براي مردن، و هدف خیرخواهانه از این کار، اتانازي را اخلاقی و جایز می شمارند. اما از نظـر دینـی بـه دلایل عدم مالکیت انسان نسبت به روح و جسم خود و حرمت شدید قتل خود و دیگران، چه از نظـر آیـات و روایـات و چـه از نظـر عقلی و اخلاقی و انحصار تصمیم گیري در مورد مرگ و زندگی انسان ها فقط براي ذات پروردگار و عدم قابلیت درد و رنج به عنـوان مجوز شرعی و اخلاقی مرگ وخروج از مسیر طبیعی مرگ و مقاصد و سوء استفاده هاي ناشی از اتانازي، این کار حرام اسـت و شـرعا و قانونا حکم قتل عمد را دارد.

لغات کلیدي:مرگ شیرین، اتانازي، قتل از روي ترحم، مرگ از روي شفقت، قتل، خودکشـی، درد و رنـج غیـر قابـل تحمـل، تـرك درمان، جرم انگاري اتانازي، اخلاقی بودن یا نبودن.

 

مقدمه

در قرآن، واژه مرگ با سه کلمه موت، فوت و قتل مورد بحث قرار گرفته است. براي نمونه در آیات 31، 91 و 92 سوره مائده، 178 سوره بقره و 29 سوره نساء به واژه قتل اشاره شده است. تمام این موارد در آیات یاد شده در این ظهور دارد که شخصی، دیگري را که زنده است، بکشد. در آیات دیگري از قرآن، از خاتمه دادن به حیات با واژه موت بحث شده است که براي نمونه، به آیات 2 سوره ملک و 61 سوره واقعه می توان اشاره کرد. در این دو آیه، تقدیر و ایجاد و خلقالﱠذ خَلَقَبهي موت نسبت داده شده است. خداوند در سوره ملک میفرماید: با مقایسهالْم توو ْحال یاَةلُول یب کُمأَیکُم أَحسأعنُملاً واژههاي یاد شده شاید بتوان گفت در قرآن، قتل با موت به یک معنا به کار نرفته است؛ یعنی موت به عنوان امري وجودي که خلق و تقدیر به آن متعلق گرفته، به خداوند متعال نسبت داده شده است، ولی قتل اینگونه نیست. بنابراین، در فرهنگ اسلامی، دو واژه براي بیان پایان یافتن زندگی مادي وجود دارد. در اینجا لازم است به عنوان یک موضوع مهم در این دو واژه دقت و تأمل بیشتري شود. به نظر میرسد علت صدور فتوا از جانب برخی فقیهان معاصر در صدور حکم به قتل عمدي بودن عمل در مرگ مغزي ـ که یکی از مصادیق اتانازي است ـ، همین باشد که در فرض مسئله، موضوع منقح نشده است. پس باید بین این دو واژه تفاوت گذاشت. فقیهان نیز در کتابهاي فقهی، قتل را به »ازهاق النفس« تعریف کرده و در این مقام آورده اند: »ازهاق النفس المعصومه المحترمه المکافئهعمداًعدواناً« (محمدحسن نجفی، بی تا،ج42،ص(18 توجهبهمعنیواژهازهاقمیتواندبرایدرکدقیقمفهومقتلوتمایزآنباموتوفوتکارگشاباشد.

در اینجا باید توجه کرد که آیا اتانازي غیرفعال یعنی درمان نکردن بیمار مبتلا به مرگ مغزي یا قطع وسایل مصنوعی از او، قتل مستوجب ضمان است؟ پاسخ مثبت به این پرسش، قول مشهور بین حقوقدانان و فقیهان است یا اینکه مرگ مغزي «Brain Death»، جدا کردن روح از بدن نیست، بلکه تنها روح نباتی و آخرین رمق در بدن باقی است. نظرهاي گوناگونی درباره مفهوم مرگ مغزي وجود دارد که به برخی از آنها اشاره می کنیم.

برخی درباره مرگ مغزي گفتهاند: »توقف غیرقابل بازگشت کلیه اعمال مغز.« (مجموعه مقالات دومین سمینار اسلام در پزشکی، 1385، ص(249 برخی نیز مبتلا به مرگ مغزي راعرفاً زنده تلقی کرده اند و معتقدند نمیتوان هرچند به شکل تارك فعل موجب مرگ وي شد. (سبحانی، همان، ص(258 عدهاي نیز ملاك تحقق قتل عمدي را استقرار و عدم استقرار حیات دانسته و مرگ مغزي را با گرفتن آخرین رمق حیات مقایسه کردهاند که ماده 217 قانون مجازات اسلامی در این باره است. (مرعشی، همان، ص(258 بنابراین، آنچه میتواند در تحقق یافتن یا نیافتن مرگ بر اساس نظر فقیهان ملاك باشد، استقرار و عدم استقرار حیات است. (همان، ص(258 یکی دیگر از فقیهان در این باره چنین اظهار داشته است: »پایان عمر باید اعلام شود و در اینجا فقها به شدت نیاز به تشخیص متخصص دارند. متخصص اگر احراز کرد که با این مرگ مغزي، دیگر روح مفارقت کرده ولو شما یک ماه هم این

فرد نگه بدارید، دیگر روح بازگشت ندارد. یک حرکاتی از نظر حیات نباتی است، ولی آن روح مفارقت کرده است، میگوییم از یک ماه پایان حیات بوده است. این را نمیشود گفت حیات به ]معناي[ حیاتی که علقه بین روح و بدن است و اگر شک در موت داشته باشیم، استصحاب حیات میکنیم.« (خزعلی، همان، ص(259 چهار بعد براي روان انسان قائلیکی از روانشناسان نیز در اینباره میگوید: »علی است که براي فهم مرگ مغزي مهم است. این ابعاد در ابتداي حیات و انتهاي آن روحالبدن وجود دارد. در مورد سقط جنین هم تا ماه چهارم، روحالبدن است و هر دو زنده هستند. در مورد مرگ مغزي با توجه به اینکه روحالبدن ممکن است چند سال در فرد ادامه پیدا کند و فقط تنها عاملی باشد که موجب حیات فرد باشد، در حقیقت، فرد زنده است و با این عنوان، روحالبدن در آن فعال است و به نظر می رسد که ما نمیتوانیم او را مرده تلقی کنیم.« (همان، ص.(266

بیان مسئله

مرگ شیرین یا اتانازي (مرگ از روي ترحم ) مسئله اي است که از مدت ها پیش مورد توجـه قـرار گرفتـه و امـروزه هـم در برخـی کشورها توجه زیادي به آن می شود. این نوع از مرگ بیشتر در بحث پزشکی مطرح می گردد و کسـانی کـه در معـرض ایـن نـوع از مرگ (یا قتل ) قرار دارند بیشتر بیماران لاعلاج یا افرادي هستند که از یک بیماري شدید روحی ( افسردگی حاد، آلزایمر و ... ) رنـج می برند و ممکن است که با رضایت خود از افرادي مثل پزشکان معالج یا پرستاران یا افراد خانواده خود و... بخواهند که بـه آنهـا در مردن کمک و یاري کنند.

این مسئله و بحث در مورد اصول اخلاقی و قانونی بودن مرگ شیرین (داوطلبانه) یا اتانازي بیشتر در نیمه آخر قرن بیسـتم و اوایـل قرن بیست و یکم مطرح گردید. بسیار قبل از آن رومی ها و یونانیان باستان اعتقاد داشتند که نباید به هـر قیمـت زنـدگی را حفـظ کرد، و براساس همین اعتقاد نسبت به خودکشی افرادي که امیدي به بهبودي آنان وجود نداشت نرمش نشان می دادند. ولـی تنهـا در صد سال اخیر توجه جدي به موضوع مرگ شیرین یا اتانازي شده است و برخی در صدد آن هستند که آن را قـانونی کننـد،براي مثال، سالهاست که در کشور سوئیس مساله کمک به خود کشی تحت شرایط خاص شکل قانونی بـه خـود گرفتـه اسـت، امـا هنـوز بسیاري از جوامع با این مسئله مخالف هستند و آن را خلاف اصول اخلاقی و قانونی می دانند از جمله کشور خود ما ایـران کـه ایـن نوع از مرگ (قتل) را برخلاف شرع و قانون و اخلاق می داند و به طور جدي با این مسئله برخورد می کند و آن را از نوع قتـل عمـد و مستحق قصاص می داند. مرگ شیرین یا اتانازي از منظر دین ما اسلام اخلاقی نیست چون مرگ همه انسـانها بـه دسـت خداونـد است و اوست که مارا آفریده و همه چیز ما به دست اوست ، و این مسئله (مرگ شرین یا اتانازي) یک نوع دخالت در کـار خداونـد و تعدي از دستورات اوست.

در این پژوهش به دنبال بررسی مسئله مرگ شیرین یا اتانازي (قتل از روي ترحم) را از دیـدگاههاي جوامـع مختلـف بـه خصـوص دین مبین اسلام و کشورایران می باشد.


مفهوم ادبی مرگ شیرین یا اتانازي

در فرهنگ فارسی از اتانازي یا مرگ شیرین سخنی به میان نیامده است ولی در فرهنگ انگلیسی به فارسی به معـانی مـرگ آسـان، مرگ یا قتل کسانی که دچار مرض سخت و لاعلاجاند براي تخفیف درد آنها بکار رفته اسـت . واژه اوتانـازي در نوشـتههـاي فارسـی اکنون به معناي بیمار کشی طبی یا سریع در مرگ محتضر و در مواردي هم به معناي مرگ آرام و آسان به کار برده میشود بـه هـر حال اتانازي به معنی مرگ شیرین، مرگ خوب، مرگ مطلوب، قتل ناشی از ترحم، مرگ سـفید و...مـورد اسـتفاده قـرار مـیگیـرد. و همچنین واژه آتانازي که ریشه آن از اصطلاح یونانی ( Euthanasia )به معناي خـوب و راحـت وthanasia بـه معنـاي مـرگ گرفته شده است و در معناي تحت الفظی به معناي مرگ خوب یا مرگ راحت میباشد آتانازي یک اصـطلاح عمـومی اسـت کـه بـر اساس زمینه مورد استفاده معانی مختلفی را می توان از آن استنباط نمود، از نظر لغوي این واژه بیانگر عملی اسـت کـه در آن مـرگ بیمار به شیوهاي صورت میگیرد که کمترین میزان رنج و عذاب را برایش به همراه داشته باشد.

مفهوم اصطلاحی یا تخصصی مرگ شیرین یا اتانازي :

همانطور که گفته شد واژه اتانازي که ریشه آن از اصطلاح یونانیEuبه معناي خوب و راحت وthanatousبه معنـاي مـرگ گرفتـه شده مرگ خوب یا مرگ راحت معنی می شود و اما مفهوم آن پایان دادن ارادي به حیات بیمار غیرقابـل درمـان توسـط پزشـک یـا اعضاي گروه درمانی است که بنابر رضایت بیمار یا نزدیکان او صورت می پذیردو واژهThanasiaخود از - «Thanatos» کـه الهـه مرگ در یونان بوده – گرفته شده است. می گویند این واژه براي اولین بار توسط فرانسیس بیکن فیلسوف انگلیسی در سـال 1620 در کتاب ارغنون نو((4که مرگ بدون رنج را تبلیغ می کرد ، وارد فرهنگ پزشکی شد.((5اتانازي اصطلاحی عمومی است کـه بالفعـل میتوان تعابیر مختلفی بر اساس زمینه اي که از آن استفاده میشود از آن استنبا ط کرد.تعدادي از این اص طلاحات، کـه بـه دقیـقتـر شدن زمینه موضوع و تشخیص انواع اتانازي کمک میکنند. را ذکر می کنیم اما منابع گوناگون هریک به طریقی اصطلاحات مربـوط به این واژه را تعریف کردهاند. برخی از این اصطلاحات عبارتند از:

-1 اتانازي فعال
-2 اتانازي غیرفعال (Passive)
-3 اتانازي داوطلبانه
-4 اتانازي غیرداوطلبانه ( non Voluntary )
-5 اتانازي اجباري ( ( involuntary
-6 خودکشی بـا هـمکاري پـزشک ( ( physician assisted suicide
این تقسیم بندي و انواع اتانازي یا مرگ شیرین در جاي خود به طور مفصل توضیح داده خواهند شد.

پیشینه تحقیق

با توجه به بررسی هایی که اینجانب با مراجعه به کتب، مقلات، مجلات و منابع اینترنتـی نمـودم کتـب و مقـالات چنـدي در مـورد مرگ شیرین یا اتانازي ( قتل از روي ترحم ) نوشته شده است که از آن جمله می توان بـه کتـاب، مسـائل اخلاقـی و حقـوقی قتـل ترحم آمیز، نوشته شهریار اسلامی تبار و محمدرضا الهی منش، تهران انتشارات مجد،چاپ اول 1386، و همچنـین مقالـه ي نوشـته شده توسط دکتر عادل ساریخانی با عنوان (مرگ مغزي (اتانازي غیرفعال غیرداوطلبانه) و آثار فقهی و حقوقی آن) در سـایت انجمـن علمی و پژوهشی فقه قضایی مشاهده کردم، و همچنین مقالات بسیاري که ذکر آنها در این قسمت مقدور نمی باشد.

اهداف و انگیزه

هدف از آن بررسی مرگ شیرین و یا اتانازي ( قتل از روي ترحم ) در فقـه حقـوق ایـران و بررسـی آن از دیـدگاههاي مختلـف بـه خصوص دین مبین اسلام براي روشن شدن ابعاد آن می باشد

پرسش هاي اصلی

-1 آیا مرگ شیرین یا اتانازي یا قتل از روي ترحم اخلاقی است ؟

-2 آیا این نوع از قتل ( قتل از روي ترخم یا اتانازي ) در قوانین کیفري ما جرم انگاري شده است ؟ -3 دیدگاه دین اسلام در مورد مرگ شیرین یا اتانازي یا قتل از روي ترحم چیست؟


روش تحقیق

براي انجام این پژ وهش از روش کتابخانه اي و مطالعه مجللات و مقالات نوشته شده در مورد موضوع بحث به خصـوص مقـالات اینترنتی استفاده شده است که در صفحات مربوطه منابع آن ذکر می گردد.

نتایج تحقیق


مبانی نظري یا تئوریک مرگ شیرین یا اتانازي ( قتل از روي ترحم)

الف ) چرا مرگ شیرین یا اتانازي اخلاقی و قانونی نیست ؟

بحث در مورد اصول اخلاقی و قانونی بودن مرگ داوطلبانه (اتانازي) بیشتر در نیمه آخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم مطرح شد. بسیار قبل تر از آن رومی ها و یونانیان باستان اعتقاد داشتند که نباید به هر قیمت زندگی را حفظ کرد و براساس همین اعتقاد نسبت به خودکشی افرادي که امیدي به درمان آنان وجود نداشت نرمش نشان می دادند. توماس مور، فیلسوف انگلیسی قرن


شانزدهم در تعریف جامعه آرمانی می گوید جامعه اي آرمانی است که مرگ افرادي که رنجی طاقت فرسا از بیماري لاعلاج را تحمل می کنند را فراهم سازدمساله مهم در مباحثات اخلاقی اتانازي احترام به تقاضا، استقلال فردي و انتخاب افراد تا وقتی که این انتخاب ضرري براي دیگران نداشته باشد، است.این حرمت بخشی ارتباطی مستقیم با دارا بودن صلاحیت و توان فکري افراد دارد .مردم در مورد مهم ترین تصمیم زندگی شان یعنی تصمیم در مورد قطع یا ادامه حیات باید طبق اعتقادات و تفکرات خاص خود تصمیم بگیرند. در بحث درباره استقلا ل یا تصمیم فردي طرفداران اتانازي عقیده دارند از آنجا که مرگ، بخشی از پروسه حیات است فرد خودآگاهانه مسوولیت ادامه و یا زمان خاتمه آن را باید انتخاب کند. بسیاري از افرادي که به مرگ داوطلبانه فکر می کنند تنها نگران درد غیرقابل تحمل یا ترس از مراحل آخر زندگی نیستند. آنان به عزت نفسی می اندیشند که در تمام طول حیات با آنان بوده است و می خواهند تا آخرین دم آن را حفظ کنند. مداخله ابزارهاي پیشرفته براي ادامه حیات گرچه دلگرم کننده و امیدبخش است، گاه باعث ادامه زندگی می شود که با از دست دادن توان فیزیکی و هوش و آگاهی بیمار غیرانسانی است. براي این سوال که چه موقع افراد به این مرحله می رسند، هیچ پاسخ روشنی وجود ندارد. مخالفین مرگ داوطلبانه گروه هاي مختلفی هستند. برخی از آنها اعتقاد به بررسی بیشتر شرایط قانونی کردن اتانازي دارند و اصل مساله را به نوعی قبول کرده اند . برخی دیگر که بیشتر دولت هاي مذهبی از این دسته هستند طرح مساله را از نظر مذهبی و اخلاقی غیرقابل قبول می دانند.

ب) چرا در سال هاي اخیر موضوع مرگ شیرین یا اتانازي به طورجدي مورد توجه قرار گرفته و برخی از جوامع در صدد قانونی کردن آن می باشند؟

با صنعتی شدن جوامع و پیشرفت هایی که در همه سطوح زندگی صورت گرفته و طبعا همزمان با این تحولات مشکلاتی هم با توجه به مقتضاي زمان در سطح جوامع مختلف به وجود آمده که براي مثال می توان از کمرنگ شدن روابط خانوادگی و مشکلات ناشی از آن ، بیماري هاي لاعلاج و افسردگی هاي حاد روانی و غیره یاد کرد که انسانها را به انجام کارهایی که ممکن است در شان یک انسان واقعی نباشد وادار کند ، از جمله این کارها می توان اتانازي یا قتل از روي ترحم را ذکر کرد که ظاهر این کار ممکن است رهایی دادن یک انسان از شرایط و زندگی سختی باشد که از آن رنج می برد اما باطن امر کاري است که نه با اصول اخلاقی سازگار است و نه با قانون و اعتقادات ادیان مختلف . وهمچنین با پیشرفت هاي اخیر دانش پزشکی و تکنولوژي، مفهوم مرگ و مردن در فرهنگ غربی تغییر یافته است . این دستاوردها در کشور ما نیز تاثیرات خاص خود را داشته است؛ به گونه اي که مفهوم مرگ نیز با این تحولات تغییر یافته است.بسیاري از بیماري ها که قبلا کشنده بودند در حال حاضر قابل درمان یا کنترل شده اند؛ مانند آبله، سل، مالاریا، پنومونی، فلج اطفال، آنفلوآنزا و سرخک .انسان ها اکنون به ندرت با این بیماري ها می میرند. کیفیت سازندگی نیز در 100سال اخیر به طور اساسی تغییر یافته؛ مثلا مصرف گوشت و چربی هاي حیوانی در رژیم هاي غذایی جدید افزایش پیدا کرده است. این موارد با تغییر در شکل مرگ همراه بوده است. انسان ها اکنون با بیماري هاي قلبی، سرطان، ایدز و دیابت مواجه هستند که نتیجه تغییر در روش زندگی است. در این بیماري هاي جدید، رنج و عذاب بیمار طولانی تر و درمان آن نیز دردناك تر و پرهزینه تر است. علاوه بر این، چون مدت زندگی طولانی تر شده، بیماري هاي وابسته به سن (مخصوصا در سنین پیري) به طور فزاینده اي افزایش یافته است. بسیاري از مردم اکنون از مشکلاتی مانند دمانس پیري و آلزایمر رنج می برند. در حالی که مفهوم مرگ و زمان آن تغییر کرده، روش هاي مرگ نیز فرق کرده است. شاید بتوانگفت در طول تاریخ، مرگ موض وعی »درون خانوادگی« بود.مردم معمولا در خانه هایشان بعد از مبارزه اي کوتاه با یک بیماري به دنبال وقوع حادث ه اي می مردند اما امروزه به طور فزاینده اي مرگ در یک مؤسسه مانند خانه سالمندان یا بیمارستان بعد از آنکه انواع تکنولوژي ها روي


بیمار به کار برده می شود تا حیات او طولانی تر شود رخ می دهد. البته اغلب این تکنولوژي ها کاملا مؤثرند و انسان ها می توانند براي ماه ها یا سال ها با وجود یک بیماري، زندگی کنند

پیشینه مرگ شیرین یا اتانازي ( قتل از روي ترحم )

الف ) سیر تاریخی و اجتماعی مرگ شیرین یا اتانازي

این واژه براي اولین بار توسط فرانسیس بیکن که مرگ بدون رنج را تبلیغ می کرد مطرح شده است .یهودیان به استناد آموزه هاي کتاب تورات به ویژه فرمان ششم از فرمان هاي ده گانه یعنی »قتل ممکن« بر این باور بودند که اتانازي به معناي اقدام ارادي فرد به مرگ با استفاده از دارو یا موارد دیگر با هر نیتی و در هر شرایطی نادرست و ممنوع است و نوعی قتل نفس به شمار می آید.در آیین مسیح هم خودکشی مورد نکوهش قرار گرفته بود. در قرون وسطی قانون ضمن اینکه از دفن افرادي که مرتکب خودکشی می شدند در قبرستان عمومی ممانعت می کردند همچنین اموال آنها را توقیف می کرد.ند. دین اسلام هم از همان ابتدا زندگی و حیات بشر را مقدس دانسته و این موضوع بارها در آیات مختلف قرآن مورد اشاره قرار گرفته است. و به تبع آن در کشور ما نیز تا به حال در هیچ دوره اي این نوع از مرگ و قتل مورد پذیرش قرار نگرفته است چنانکه محققان نگاشته اند ریشه واژگانی اصطلاح ((اتانازي )) از کلمه یونانی ((اوتاناتوس)) گرفته شده که مرکب از دو جزء به معناي مرگ خوب یاخوب مردن است و قدیمی ترین کاربرد آن به مضامین ((سوگند بقراط )) می رسد ودر یونان و روم باستان دیوژن به آناشاره کرده البته نزد رواقیان و اپیکوریان نیز این عقیده یافت شده است که حفظ حیات در همه موارد لزومی ندارد و اگر ضرورتی پیش می آمد در بعضی موارد که هیچگونه معالجه اي پاسخگو نیست می توان از آن صرفنظر کرد. یوزفوس در قرن نخست میلادي و آگوستین در قرن پنجم میلادي در آثارشان در ضمن بحث درباره خودکشی به این مساله نیز اشاره کرده اند. توماس مور در کتاب مشهورش به نام ((آرمانشهر )) اشاره اي به جواز مرگ براي رهایی از درد ورنج کرده است. در آمریکا و کشورهاي غربی نیز در طول سده هاي گذشته با این پدیده به طور معمول مخالفت می شد اما به نظر می رسد امروزه در این کشورها اتانازي یا مرگ شیرین طرفداران مصرّي پیدا کرده است.

ب ) سیر تقنینی مرگ شیرین یا اتانازي در جوامع مختلف

در آمریکا تا سال 1828 طبق ((قانون ضد اتانازي )) چنین اقدامی ممنوع بود اما بعد از جنگ داخلی ودر 1930 ((قانون حمایـت از اتانازي )) به تصویب رسید و از سال 1935 در انگلیس ودر سال 1938 در آمریکا (( انجمنهاي ضد اتانازي )) شکل گرفت . هر چند در 1937 قانون تجویز اتانازي در آمریکا و انگلیس به تصویب نرسید ولی در عمل تحت عناوینی مثـل ((بهبـود نـژ د )) یـادر مـوارد خاصی مثل (( معلولان ذهنی )) به کمک پزشک و بارضایت والدین انجام می گرفت . نوشتهاند کـه در دوران نـازي هـا در آلمـان 6 مرکز قتل ترحمی وجود داشت و زندانیان بیمار لاعلاج رادر بعضی اردوگاههـاي جنگـی مـی کشـتند . در حـدود سـال 1960 نـوع خاصی از ((اتانازي انفعالی و داوطلبانه )) براي کاهش درد ورنج و از روي ترحم مورد تایید کلیساي کاتولیک و بعضی روحانیـان مثـل

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید