بخشی از مقاله
چکیده
زمینه و هدف: امروزه متأسفانه علیرغم پیشرفت هایی که به مدد دانش نوین فن آوري حاصل شده است، انسان به موازات این توفیقات به آن نقطه اي از آرامش و ثبات روحی و روانی که دانشمندان مکاتب مختلف روانشناسی ترسیم نموده اند، نرسیده است و شاید عدم توجّه این مکاتب به ماهیت،جنبه روحی و روانی انسان سبب این عدم توفیق شده است که ازاین رو ارزش و اهمیت توجّه به آموزه ها و آموخته هاي دین مبین اسلام و منهج عالی آن - قرآن - مشخص می گردد.
یافته ها: خداوند در قرآن حقیقت انسان را ترکیبی از جسم و روح معرفی می کند و در آیات متعددي با ذکرآموزه هاي مانند:توحید،توکل،ذکر و یاد خدا،صبر،دعا،رضا و تسلیم،اعتقاد به قضا و قدر،اعتقاد به روزآخرت ، اعتقاد به نبوت و ... انسان و جامعه را به سوي سلامت روح و روان و دوري از روان رنجوري دعوت می کند.
نتیجه گیري:قرآن و مکتب اسلام با برنامه ي روشنی بخش و منوّر خود در آیات متعددي به سلامت روح و روان انسان و تأثیر آن بر فرد و جامعه اشاره کرده است که توجه و تمسّک به آن ها می تواند بهترین راه رسیدن به تعادل و آرامش روحی و روانی باشد و درمقابل می تواند بهترین نسخه ي شفابخش و مناسبترین راهکارمقابله با آسیب هاي روانی مانند:
روان پریشی و روان رنجوري باشد.تمسّک به قرآن و فرامین آن بی شک به زندگی واقعی انسان معنا می بخشد و روح و روان او در مقابل هر گزندي در امان خواهد ماند و تلاوت قرآن و ذکر رحمان باعث تثبیت و حاکمیت فطرت انسان و درنتیجه آرامش روح و روان او می شود.
مقدمه
موضوع سلامت انسان بحث بسیار مهم و ارزشمندي است که اکثر مکاتب روان شناسی در مورد سلامت انسان اساساً با نگرش مادّه گرایی به ماهیّت انسان مینگرند و تقریباً در بیشتر مطالعات خود جنبه معنوي انسان را نادیده میگیرند. این نگرش مادّه گرایی تأثیر چشمگیري بر مطالعات روانشناسی،روش تحقیق و روش هاي درمان بیماريهاي روانی ، تفسیر بیماري ها، اختلالات رفتاري و علاج مشکلات انسان داشته است.در میان نظریات روانشناسان غربی در مورد دست یابی به سلامت روان نمی توان، نظریهاي یافت که به اهمیت دین و جنبه ي روحی انسان و ارزشهاي اخلاقی در پرورش شخصیت وي و یا به نقش دین در سازگاري فرد با جامعه و کارایی آن در مواجهه با مشکلات زندگی توجّه نموده باشد.
بنابراین، نمی توان انتظار داشت روان شناسی نوین بتواند شخصیت بهنجار و متکامل را بدون توجّه به جنبه ي روحی او پرورش دهد در صورتی که بر اساس دیدگاه مکتب اسلام و آموزه هاي قرآن، انسان حقیقتی است ترکیب یافته از جسم و روح و هر انسانی همان طور که ملزم به رعایت بهداشت جسم است، روح و روان را نیز باید متعادل و سالم نگه دارد و اهمیّت زیادي براي بهداشت و سلامتی جسم و روان آدمی قایل شده است. خداوند رحمان در قرآن مجید، تنها راه رستگاري وسعادت انسان را در »تزکیه« و پالایش روح و روان آدمی می داند »قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَکﱠی ؛رستگار آن است که خود را پاك گردانید. - « اعلی - » - 14 قَدْ أَفْلَحَ مَن زَکﱠاهَا وَقَدْ خَابَ مَن دَسﱠاهَا که هر کس آن را پاك گردانید قطعا رستگار شد ،و هر که آلودهاش ساخت قطعا درباخت - .«شمس ٨-٩ -
بنابراین روانشناسان و صاحبنظران علم روانشناسی در ابعاد مختلف آن نمیتوانند ادعا کنند که بابررسی هایشان حقیقتی از نفس انسان را شناسایی کرده و توانسته اند تفسیر درست و مقبولی از رفتار انسان ارائه دهند، زیرا صفات نفس در برابر روشهاي تجربی و ابزارهاي جدید بررسیهاي علمی، مانند: بکار گرفتن منطق استنباط ، قیاس ، مشاهده و سایر روشهاي مادي، مانند: معیارها، و مقیاسها - به منظور شناخت پایایی و اعتبار دادههاي آماري - قابل اندازه گیري کامل و مشاهده نیست.
چنانچه روانشناسی بخواهد به کنه و ذات حقیقت و شخصیت انسان پی ببرد باید ابزار و اهدافش را عوض کند و زاویه تنگ دیدش را نسبت به انسان گسترش دهد تا به نتایجی برسد که بتواند بر اساس آن رفتار انسان را به گونه اي صحیح و سالم بسنجد و تفسیرکند و این هم ممکن نیست مگر این که از روش و برنامه ي اسلام و قرآن تأسی جوید همان برنامه اي که ماده و نظریات و افکار آن از علم لایتناهی خداوند رحمان و آیات روشن و مبرهن قرآن سرچشمه می گیرد و در این صورت است که می تواند دامنه ي مطالعات و تحقیقاتش را وسعت ببخشد و مرتکب فرضیه هاي نادرست و تحلیلات متناقض و ناقص نشود.
اسلام وجود آدمی را متشکل از دو بعد روانی - غیر مادي - و جسمانی - مادي - معرفی می کند - فجر- - 29 و سلامت هر یک را در گرو سلامت دیگري و متأثر از آن می داند. روح و بدن، هر یک براي خود سلامتی و بیماري مخصوص به خود را دارند و به هم خوردن تعادل در یکی از آنها دیگري را تحت تاثیر قرار می دهد. - یوسف- - - 184ابراهیمی، - 1389
در نفس یا روان انسان، حنبه ي جسمی شامل: انگیزههاي فیزیولوژیکی و مادي و تبعیت از هوي و هوس و شهوات و لذایذ جسمانی می باشد، و جنبه ي روحی در بردارنده ي همه ي فعالیت هاي معنوي است که انسان انجام می دهد،مانند:گرایش به خداشناسی و بندگی و عبودیت او،تقوي و پرهیزگاري،کسب ارزشها و فضائل والاي اخلاقی،مانند:خیر و نیکی،مهربانی،دوستی،صداقت،امانت داري،عدالت،و اشتغال به امور فکري و عقلی. قرآن کریم سه حالت از نفس را بیان نموده است: نفس امّاره، نفس لوّامه، نفس مطمئنه. هر یک از این حالات بر شخصیت انسان تأثیر خاصی دارند. طبیعت نفس ّارهام - که از پایین ترین درجه رشد و تکامل برخوردار است -
چنین است که انسان را به همه انواع زشتیها و ناپسنديها امر میکند، زیرا از خداوند متعال دور است و مطیع و منقاد خواهشهاي شهوانی و خواستههاي شیطانی است، در مقابل نفس امّاره، نفس مطمئنه قرار دارد که عالیترین درجه ي نفس را از لحاظ ایمان و وصول به کمالات و فضائل داراست. نفسی است که مطیع و فرمانبردار خداوند متعال است و به سبب معارضهاش با شهوات اضطراب را در انسان میزداید و به او آرامش و اطمینان میدهد،و به این خاطر به نفس مطمئنه توصیف شده است. اما نفس لوّامه، نفسی است که صاحبش را بخاطر کوتاهی در عبادات یا گناهانی که مرتکب میشود، سرزنش میکند.
از این رو، آرامش و اطمینان همیشه بر وي حاکم نیست، زیرا با کوتاهی در عبادات یا لغزش در گناهان، آرامش او به هم میخورد و به اضطراب و تشویش دچار میشود. بر این اساس، شخصیت بهنجار در اسلام فردي است که داراي نفس مطمئنه است و کل شخصیت او در یک حالت اعتدال و توازن قرار دارد. بین خواستههاي مادي و خواستههاي روحی اش تعادل برقرار می کند و نیازهاي خود را بدون افراط و تفریط و در حدود شرع برآورده میسازد.