بخشی از مقاله
چکیده:
صلح مفروضه ی اصلی به وجود آمدن رشته ی روابط بین الملل بوده است. از ایجاد کرسی روابط بین الملل قضیه ی صلح وکنترل جنگ یکی از دلایل اصلی بحث و مجادلات نظری و عملی در جهان بوده است. تاکنون تئوری های زیادی در جهت ایجاد صلح و بر قراری امنیت جهانی در عرصه ی مطالعاتی روابط بین الملل به وجود آمده است. از مهم ترین تحولات روی داده در این زمینه کار با ورود بازیگران جدید در عرصه جهانی بود، با ورود سازمان های بین المللی دولتی و تأثیرگذاری آنان در عرصه بین الملل، سازمان های بین المللی غیردولتی نیز با اعتراف به نقش پررنگ تری در عرصه بین الملل ایفا کرده و جایگاه مناسبی را در حقوق بین الملل به خود اختصاص داده است. حرکت این سازمان ها به سوی اهداف حقوق بین الملل است، که همان صلح جهانی و ساختن دنیایی بهتر است. دیپلماسی ورزش به عنوان ابزاری کارآمد و قابل انعطاف در سیاست خارجی، زمینه ساز ارتقا روابط دولت ها و به تبع آن افزایش تفاهم میان ملت ها و ایجاد صلح و ثبات بین المللی است. امروزه با ناکارآمدی راهکارهای نظامی در حل مناقشه ها و منازعات جهانی و برقراری امنیت بین المللی نیاز به استفاده از این پدیده به عنوان راه حلی بنیادین در میان دولتها بیش از پیش احساس می شود. ورزش می تواند نمایندگان همه کشورهای جهان را ورای تفاوتهای آشکار آنها در زبان، رنگ، نژاد، ایدئولوژی، فرهنگ و... در کنار یکدیگر قرار داده و صحنه های شورانگیز انسانی را بیافریند. سیاستهای توسعه ای راهبردی که در ارتباط با فدراسیونهای ورزشی، سازمانهای دولتی بین المللی و ملی است، بررسی کارکرد صلح، توسعه و ورزش، نیروهای ایدئولوژیک را به نمایش می گذارند که از این طریق به بحث ها و دستورالعمل های سیاسی شکل می دهد. در این پژوهش از روش کتابخانه ای، مبتنی بر فیش برداری از منابع مکتوب و اینترنتی استفاده گردیده است. روش پژوهش حاضر از نوع کیفی تحلیل محتوا است که با استخراج مفاهیم مرتبط با صلح و ورزش بین الملل به دست آمد. در این جا این سوال مطرح می شود که سازمان های غیر دولتی بین المللی با بکارگیری دیپلماسی ورزشی چه تاثیری در صلح جهانی و امنیت بین المللی داشته است به همین علت در این پژوهش سعی می شود تا با استفاده از رویکرد نهاد گرایی به این موضوع پرداخته شود.
واژگان کلیدی: سازمان های غیردولتی بین المللی، ورزش، صلح جهانی.
-1مقدمه
ورزشمعمولاً به عنوان یک امر تفریحی شناخته میشود. بسیاری از مردم آن را تفریح میدانند. در حالی که امروزه ورزش نه تنها یک امر حیاتی در جهت سلامتی انسان و جامعه محسوب میگردد؛ بلکه یک دیپلماسی عمومی در سطح بین الملل نیز به شمار میرود. شماری از اندیشمندان ورزش را بخشی از آموزش میدانند و معتقدند که ورزش میتواند ابزار مهمی در جهت پالیسیهای کلان ملی قابل استفاده باشد، به تعبیر دیگر ورزش میتواند باعث انتقال فرهنگی، شناخت اقوام، ایجاد حس همدلی و همبستگی ملی گردد .ورزش ستون جامعهای سالم است؛ جامعهای که با خودش و در درون خود احساس آسایش میکند، در عین تنوع متحد است و بر مبنای حقوق بشر و اصل برابری کرامت انسانی فعالیت دارد. ورزش نمی تواند به تنهایی مولد صلح باشد ولی می تواند نقش حیاتی در ایجاد جهانی بهتر و صلح آمیز داشته باشد و می تواند باعث تسهیل گفتگو میان جوامع مختلف گردیده و به عنوان کاتالیزور برای درک متقابل در جامعه عمل نماید. باور سازمان ملل متحد درمورد نقش ورزش در جهت صلح و توسعه این است که: »ورزش توان آن را دارد تا جهان را دگرگون کند. ورزش باید به عنوان ابزاری قدرتمند در خدمت انسجام اجتماعی، تساوی جنسیتی و توانمندسازی جوانان باشد. هیچ چیز مانند ورزش قادر نیست مردان و زنان را از فرهنگهای مختلف دور هم جمع کند و این پیوند را در قالب تأکید بر ارزشهای مشترک بازی عادلانه، احترام متقابل و روحیه کار گروهی ایجاد میکند - .«میرزائیان، - 1395
امروزه بسیاری در دنیا به دنبال رسوخ به تار و پود جامعه برای خلق فرصت های ارزشمندی هستند که بتواند صلح و دوستی پایدار را برپا دارد، طرفه آنکه ورزش با الهام بخشی و قدرت متحول کننده ای که دارد می تواند در این راستا موثر واقع شود. آنگونه که ورز به ما آموخته است، هر وقت که صحبت از صلح به میان می آید، مسلک نظیف ورزش را می توان همراستا با آموزه های توسعه و صلح دانست، چرا که ورزش همان رود سیال و خروشان است که انسان را به دریای کمال رهنمود می کند و آلام را التیام می دهد و عزت نفس می بخشد. نلسون ماندلا بر این باور بود که ورزش می تواند دنیا را عوض کند، قدرت الهام خلق کند و انسانها را به گونه ای که تا به حال تصور آن نمی رفته، متحد کند.
ورزش همچنین به عنوان یک فعالیت اجتماعی، ارتباط نزدیکی با فرهنگ و توسعه جوامع مختلف دارد و یکی از عمده ترین ابزارهای میانبر توسعه است که برای ارتقای بهداشت و پیشگیری از بیماری به کار می رود، بنیه جسمانی نسل جوان را تقویت و به رشد و تحصیل آنها کمک می کند، مشارکت اجتماعی را پرورش می دهد، برابری جنسی ایجاد کرده، مشارکت افراد معلول را فراهم و صلح ایجاد می کند. از دید واعظان ورزشی، ورزش ابزاری مساعد برای اجتناب و حل کردن تقریباً همه مسائل، مشکلات و نیز ارتقای کیفیت کلی زندگی افراد در جامعه است. آنها ادعا می کنند توسعه جوانان از طریق ورزش حاصل شده و به شکل گیری ویژگی های شخصیتی از طریق نظاممند کردن آنان در فعالیت های تیمی و قبول مسئولیت کمک می کند و همچنین بستر لازم را برای موفقیت های شغلی در آینده فراهم خواهد کرد. ورزش مدرسه زندگی و تمرینی برای فراگیری مهارتهای زیست اجتماعی است و در تبارنامه آن مؤلفه های فراخناک و گرانمایه ای نهفته است که باید با مداقه و فراست، آنها را تبیین کرد و به سطوح جامعه تعمیم داد تا زین پس نظاره گر استقرار واثقتر آرمانهای توسعه و صلح از طریق ورزش باشیم. - حسنوند، :1396 ص - 18
دیپلماسی ورزش به عنوان ابزاری کارآمد و قابل انعطاف در سیاست خارجی، زمینه ساز ارتقا روابط دولت ها و به تبع آن افزایش تفاهم میان ملت ها و ایجاد صلح و ثبات بین المللی است. امروزه با ناکارآمدی راهکارهای نظامی در حل مناقشه ها و منازعات جهانی و برقراری امنیت بین المللی نیاز به استفاده از این پدیده به عنوان راه حلی بنیادین در میان دولتها بیش از پیش احساس می شود. ورزش می تواند نمایندگان همه کشورهای جهان را ورای تفاوتهای آشکار آنها در زبان، رنگ، نژاد، ایدئولوژی، فرهنگ و... در کنار یکدیگر قرار داده و صحنه های شورانگیز انسانی را بیافریند. سیاستهای توسعه ای راهبردی که در ارتباط با فدراسیونهای ورزشی، سازمانهای دولتی بین المللی و ملی است، بررسی کارکرد صلح، توسعه و ورزش، نیروهای ایدئولوژیک را به نمایش می گذارند که از این طریق به بحث ها و دستورالعمل های سیاسی شکل می دهد. در این پژوهش از روش کتابخانه ای، مبتنی بر فیش برداری از منابع مکتوب و اینترنتی استفاده گردیده است. روش پژوهش حاضر از نوع کیفی تحلیل محتوا است که با استخراج مفاهیم مرتبط با صلح و ورزش بین الملل به دست آمد. در این جا این سوال مطرح می شود که سازمان های غیر دولتی بین المللی با بکارگیری دیپلماسی ورزشی چه تاثیری در صلح جهانی و امنیت بین المللی داشته است؛ به همین علت در این پژوهش سعی می شود تا با استفاده از رویکرد نهاد گرایی به این موضوع پرداخته شود.
-2 منظومه مفهومی
1؛-2ورزش از نگاه سیاست:
ورزش در دیپلماسی عمومی به عنوان ابزاری موثر و صلح آمیز برای توسعه روابط بین المللی مورد تاکید است، خصوصاً برای آن دسته از کشورهایی که دارای فضای سرد سیاسی متقابلی هستند می تواند موجب تلطیف و عادی سازی رابطه میان دو کشور شود. از لحاظ تاریخی از ورزش و جذابیت آن به عنوان یک روش برای پیشبرد برنامه های سیاسی استفاده می شود.
می توان گفت سیاست در اساس شکل گیری رویدادهای ورزشی، چون المپیک موثر بوده به گونه ای که از چندین روز پیش از برگزاری بازی ها المپیک باستان تعاملات نظامی و جنگی بین دولت شهرهای یونان متوقف می شد تا بازی ها در صلح کامل برگزار شود. هیتلر در سال 1936 زمینه برگزاری هر چه باشکوه تر المپیک را فراهم آورد تا بستری برای تبلیغ حزب سیاسی خود باشد. سیاه پوستان در المپیک 1968 مکزیک با اجرای حرکات خاص، ضدیت خود را با سیاست های نژاد پرستانه آمریکا نشان دادند. درسال1971 نیکسون رئیس جمهور وقت ایالات متحده برای آغاز دوباره روابط میان دو کشور آمریکا و چین نسبت به اعزام تیم پینگ پنگ