بخشی از مقاله

چکیده

بی شک یکی از مهمترین حقوق جوانان، حق بر انتخاب شغل است. این مهم به صراحتِ مورد اشارة، مقدمه و اصل 43 قانون اساسی قرار گرفته است، از طرف دیگر سالهاس ت، که در کش ور با بحران بیکاری و عدم امکان جذب حداکثری نیروی انسانی به بازار کار و به تبع آن انتخاب آزادانة مشاغل از طرف افراد علیالخصوص جوانان هستیم. چنین به نظر می رسد، که ایران اسالمی اولین کشور در دچار شدن به اینگونه از مش کالت اجتماعی نباش د. تورقی کوتاه از تاریخ اروپا بعد از انقالب صنعتی و باالخص بعد از جنگ جهانی دوم روشن کنندة  وجود بحرانی شدیدتر از آنچه در جامعة امروزین ما وجود دارد؛ در آن زمان آن جوامع است. اینگونه بحران ها ریشه در نگاه نوین معرفتی حاکم بر جهان دارد. به نظر می رسد راهحل هر بحران را باید در نظام معرفتی موجد آن بحران جستوجو کرد. با این تفصیل راهی جز تحلیل تأثیر شبکه های اجتماعی در رفع چنین معضالتی باقی نمی ماند. نهادی که در جوامع غربی سالیان است که به پاس خگویی حقوقی از قبیل حق انتخاب شغل و رفع معضل بیکاری پرداخته است. در این مقاله برآنیم، تا سازمانهای غیردولتی را به عنوان محطّ ی برای آزادسازی پتانسیل نیروی کار کشورمان مورد بررسی قرار داده، سپس در ادامه، به تبیین شبکه سازمان های غیردولتی و تأثیر آن در رشد و پیشرفت کشور و حل معضل بیکاری بپردازیم.

واژگان کلیدی: سازمان های غیردولتی، شبکه اجتماعی، اشتغال جوانان
 مقدمه جوامع انسانی گسترده گردیده و روابط به ورطة پیچیدگی رسیده است. سیطرة اطالعات انسانها را از فضای خصوصی خود خارج گردانده و ماوراءالطبیعه را به تنگا کشانده است؛ و این بزرگترین غم قرن تکنولوژی است. افزایش جمعیت، کمبود منابع و توسعة فرهنگ مصرف گرایی، اقتضائات زندگی سنتی را به زندگی مدرن متغیر و دگرگون ساخته است. حوزه های تاثیرگذاری این تغییر در سبک زندگی انسانها به وضوح مشخص است. قرن تکنولوژی قرنی است که فردیت انسان در عین روابط پیچیدة اجتماعی به اوج می رسد و از این منظر هرکس برای خود شخصیت مستقل اجتماعی طلب می کند.

امروز در ایران اسلامی بهواسطة رویارویی و قرار گرفتن تحت سیطره ی 1 فرهنگی غرب2 با بحرانهای اجتماعی بی شماری دست به گریبان هستیم، که برونرفت از آنها مستلزم تحول بنیادین در حوزة نظر و عمل فردی و اجتماعی است. هرچند به نظر می رسد، زمینه تحول بنیادین در جامعه، روشنایی می زند؛ اما تا رسیدن به نقطه ای که زمینه سازی برای تحول بنیادین اجتماعی محقق باشد؛ ناگزیر از مدیریت و حل این بحران های اجتماعی هستیم. آنچه در دهة گذشته نقل محافل و آفت مخرب جامه ایرانی گشته دغدغة شغل و موضوع بیکاری است و به صورت مشخص دامن گیر جوانان در عرصة اجتماع است. علل و عوامل رشد درصد بیکاری در سالهای اخیر متفاوت و متنوع بوده است. بخشی از آن ریشه در سیاست گذاری های اقتصادی و بخشی ریشه در سیاست گذاری های فرهنگی- اجتماعی و بخش عظیمی از آن ریشه در رشد جمعیت چند برابری دهة 60 دارد؛ جمعیتی که هم اکنون مستعد جذب در بازار کار است. اما زمینه مناسب آن فراهم نیست. جدول ذیل به خوبی نشان دهندة این واقعیت است:

جدول - - 1 رشد جمعیت و تناسب افزایش بیکاری                       

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید