بخشی از مقاله

چکیده - کارآفرینی از محورهای اصلی و اساسی رشد و توسعه در هر کشوری میباشد به طوری که آن را موتور توسعه اقتصادی در هرکشوری میدانند. تجربه کشورهای دارای رشد بالای درآمد ملی نشان می دهد که یکی از دلایل موفقیت این کشورها این است که مدیران این کشورها به نقش و اهمیت کارآفرینی در پیشرفت و توسعه کشور پی بردهاند. کارآفرینی مزایایی دارد که از جمله آنها تسهیل بازاریابی محصولات، ایجاد اشتغال، افزایش سود و سرمایه سرمایهگزاران، تأمین رفاه اجتماعی، افزایش صادرات، د ریافت ارز و غیره را میتوان نام برد، بنابراین وجود سازمانهای غیردولتی و مدیران کارآفرین فعال باعث خلاقیت، نوآوری میگردد که زمینهساز ایجاد اشتغال پایدار در روستاها میبا شد و باعث رونق اقتصادی میگردد. در این مقاله سعی شده است ضمن بیان مفاهیم، جایگاه و نقش سازمانهای غیردولتی در جوامع روستایی با تأکید بر کار آفرینی مورد توجه قرار گیرد.

.1 مقدمه

قرن بیستم در کنار سایر مشخصههای خود با تنوع و توسعه مشاغل نیز شناخته میشود با پیشرفت علم و صنعت اقتصاد جوامع از سادگی به پیچیدگی حیرت انگیزی تغییر یافته است . مؤرخان معتقدند از غارنشینی تا شهرنشینی به سیاق امروزی تقریبا ده هزار سال میگذرد . آمارها نیز نشان میدهد که جمعیت کره خاکی در 5000 سال پیش فقط حدود 10 میلیون نفر در 2000 سال پیش حدود 100 میلیون نفر بود که در سال 1880 حدود یک میلیارد نفر و در سال 1960 حدود سه میلیارد نفر و در سال 2000 به بیش از 6 میلیارد نفر رسید.

[3] رشد جمعیت که مترادف با افزایش طول عمر انسانها است در قرون گذشته اندیشمندان، صاحبنظران و مدیران جوامع بشری را به چالشهای عظیمی برای پاسخبهگوییمسائل ناشی از رشد جمعیت جهانی کشانده است که این مسأله باعث گردیده کیفیت آموزش در جهان دچار تحول گردد و جوامعی توانستهاند با ارتقاء سطح کمی و کیفی زندگی مردم خود گسترهای از مشاغل را ایجاد کنند که پاسخگوی نیازهای آن جوامع باشد. پرورش نیروی متخصص کارآمد از جمله اهداف و وظایف هر دولت وکشوری میباشد تا این افراد با قرار دادن عوامل گوناگون در کنار همدیگر بهره وری از منابع را افزایش داده و موجب رشد و توسعه آن کشور گردند کارآفرینی برای توسعه اقتصادی یک جامعه بهعنوان یکی از ارزانترین ابزارها با بهترین نتیجه و بیشترین کارآیی مطرح است .

کارآفرینان از عوامل ضروری تغییر در یک اقتصاد مبتنی بر بازارند، آنها امکان استفاده مؤثر و فزاینده از منابع را فراهم میآورند و داد و ستد بین بخهایش مختلف با امکانات و اولویتهای متفاوت را تسهیل می سازند .[4] کارآفرینان، موقعیتهایی را که در بازار دیگران به آنها توجهی نمی کنند می یابند و همین ایده بهرهبرداری کردن از این موقعیتها را در ذهن آنها شکل می دهد. آنها خودشان را به خوبی در بازاری که در حال انتقال و تغییر است جا میاندازند که از این نظر مبتکر و مخترع شناخته میشوند .[5] کارآفرینان منابع را مدیریت میکنند و کار خود را با افزایش در کیفیت یک کالا یا محصول ایجاد میکنند.  کارآفرینی نقش عمده ای را در سازمان های غیردولتی ایفا میکند و بقای این سازمان ها را تأمین مینماید.

اگر سازمان های غیردولتی نتوانند خود را با شرایط روز تطبیق دهند و برای باقیماندن در عرصه رقابتی، از نوآوری و خلاقیت بهرهای نداشته باشند محکوم به زوال خواهند بود. همچنین جایگاه خاص سازمانهای غیردولتی در ایران و نیاز به توانمندسازی آنها درجهت بهبود فعالیتها از یک طرف و افزایش جمعیت و بیکاری در کشور وبه تبع آن نیاز به کارآفرینی از سویی دیگر سبب شد تا اقدام به بررسی وضعیت و جایگاه کارآفرینی در سازمانهای غیردولتی کشور نماییم تا از این رهگذر بتوان با ظرفیتها وتنگناهای پیش روی کارآفرینی در این بخش آشنا شده و راهکارهای عملی جهت تسهیل فرایند کارآفرینی در این سازمانها ارائه گردد تا بر این اساس، سازمان های غیردولتی نسبت به تقویت و بهبود توانمندیهای خود اقدام نمایند و از آمادگی لازم برای ایفای نقشهای مؤثرتر برخوردار گردند..[6]

تعریف کارآفرینی

واژه کارآفرینی در حدود سال 1475 از واژه فرانسوی Entreprendre به معنای undertake - متعهد شدن - مسولیتپذیری گرفته شده و اولین بار توسط استوارت میل در سال 1848 وارد دایره لغات انگلیسی شده است7]بر.[ اساس تعریف واژه نامه دانشگاهی وبستر، کارآفرینکسی است که متعهد می شود مناظرههای یک فعالیت اقتصادی را سازماندهی، اداره و پذیرش نمایند.[8] از کارآفرینی تعاریف گوناگونی ارائه شده است که در اینجا به چند مورد اشاره می شود.

کارآفرینی فرایندی از ارائه اندیشه های تازه و نو، بهرهگیری از امکانات و فرصتهای موجود با تکیه بر دانش، پیشه و کار مربوط به آن و پذیرش خطر است.[9] کارآفرینی فرایندی است که فرد کارآفرین با ایده های نو و خلاق و شناسایی فرصتهای تازه و با بسیج منابع، مب ادرت به ایجاد پیشه و کار و شرکتهای نو، سازمان جدید، نوآور و رشد یابنده میکند؛ این فرآیند که مستلزم خطر و ریسک است،منجر به عرضه محصول یا خدمت تازه به جامعه میشود.[6] پارستون - 1989 - فرایند کارآفرینی را - - به عنوان رفتار مدیریتی که به طور دایم از فرصتها برا ی دستیابی به نتایج مافوق ظرفیتهای افراد بهرهبرداری میکند - - تعریف میکند.[1]

کیرزنر - 1982 - نیز از استادان اقتصاد دانشگاه نیورک است، از طلایهداران مکتب نوین اتریش است. او کار آفرینی را این گونه تشریح میکند: "کارآفرینی یعنی ایجاد سازگاری و هماهنگی متقابل بیشتر در عملیات بازارها".[2] برای انتخاب مهمترین تعریف کارآفرینی در نواحی روستایی باید مهارتهای کارآفرینی مورد لزوم برای بهبود کیفیت زندگی افراد، خانوادهها و اجتماعات و نیز مهارتهای مورد لزوم برای تثبیت یک محیط و اقتصاد سالم را مورد توجه قرار دهیم [10] در اینجا مناسبترین تعریف کارآفرینی که با زمینه توسعه روستایی نیز تناسب دارد مطرح میگردد. در این تعریف که در عین حال گستردهترین توصیف از کارآفرینی محسوب می شود و این اصطلاح اینگونه تشریح میگردد. »نیرویی که سایر منابع را برای پاسخگویی به تقاضای بیپاسخ بازار بسیج میکند« ، »توانایی خلق و ایجاد چیزی از هیچ« و »فرایند خلق ارزش به وسیله امتزاج مجموعه واحدی از منابع برای بهرهگیری از یک فرصت.« بهطور کلی کارآفرینی به سه دسته کلی تقسیم میشود :

-1 در قالب افراد مستقل و غیر وابسته به سازمان - کارآفرینان شخصی -کارافرینی مستقل -

-2 در قالب کارکنان سازمان - کارآفرینان سازمانی-کارآفرینی درون سازمانی -

-3 در قالب سازمان - سازمان کارآفرین -کارافرینی سازمانی - .[11]

توسعه و کارآفرینی روستایی

اگرتوسعه راعامل دوام و بقا وتعالیملتها قلمداد نموده و آن راشرط حضور غرورآفرین درعرصه معادلات جهانیتلقی کنیم وتوسعهیافتگی کشورها وملتهارا شاخص شکوفایی، پویایی، قابلیت، شایستگی، مدنیت و مدرنیته بدانیم، شایسته است تاحرکت درمسیر توسعه و تلاش درراستای دستیابیبه آن را یکی از الزامات اساسی حضور در جوامع عصر حاضر و نیز میزان و معیار آگاهی و آرمانخواهی و تعالیجوییملتها بیان نماییم. .[12]

اکنون توسعه روستایی بیش از گذشته با پدیده کارآفرینی سرو کار دارد به طوری که مؤسسات و شخصیتهای رواجدهنده توسعه روستایی، کارآفرینی را به منزله یک مداخله راهبردی میدانندکه میتواند فرایند توسعه روستایی را تسریع بخشد. اما به نظر میرسد که همگی آنان بر نیاز به گسترش بنگاه های اقتصادی روستایی نیز توافق دارند. آژانس های توسعه، کارآفرینی روستایی را به عنوان یک نیروی اشتغالزای بزرگ، سیاستمداران آنرا همچون یک راهبرد کلیدی برای جلوگیری از ناآ رامی در مناطق روستایی و کشاورزان آن را وسیلهای برای بهبود درآمد خویش می دانند.

بدون آن دیگرواملع توسعه به هدر رفته و تلف میشود، با این حال پذیرش این نکته مین تواند بهتنهایی به توسعه روستایی و پیشبرد فعالیت های اقتصادی بیانجامد. آنچه که علاوه بر تمام این موارد ضروری است همانا محیط مساعدی است که کارآفرینی را در نواحی روستایی قوت بخشدوجود. چنین محیطی عمدتاً وابسته به وجود سیاست های ترویج کارآفرینی روستایی است. کارآیی چنین سیاستهایی نیز به نوبه خود متکی به وجود یک چارچوب مفهومی درباره کارآفرینی به ویژه جنبههای مربوط به ماهیت و منشأ پیدایش آن می باشد.

[9] نکته قابل ذکر در این زمینه این است که کارآفرینی روستایی ماهیتاً با کارآفرینی در محیطهای شهری تفاوتی ندارد کارآفرینی در نواحی روستایی در جستجوی ترکیب واحدی از منابع ، هم در درون و هم در خارج از فعالیتهای کشاورزی است. مثالهای متنوعی از کاربردهای غیر کشاورزی منابع موجود همچون : پذیرایی از گردشگران، آهنگری، درودگری، ریسندگی و مثال هایی از تنوعبخشی به فعالیت های نهچندان وابسته به کشاورزی در زمینه های منابع آب اراضی جنگلی، ساختمان، مهارتهای موجود و توانمندیهای محلی وجود دارد که همگی با کارآفرینی روستایی متناسب است.

ترکیب کارآفرینانه این منابع در رشته فعالیت هایی همچون: تسهیلات گردشگری، ورزش و اوقات فراغت، آموزش فنی و حرفه ای، خرده فروشی و عمده فروشی، فعالیتهای صنعتی - در سطح مهندسی و استادکاری - ، خدمات مشاوره ای، تولیدات با ارزش افزوده بالا - همچون گوشت، شیر، فرآوردههای چوبی و سایر فعالیت های خارج از مزرعه - تجلی مییابد.[10] برای تشویق کارآفرینی در مناطق روستایی جستجو برای یک رهبر با این ویژگی ها بسیار ضروری است. این در حالی است که آموزش به مردم میتواند در بهبود برخی از این زمینهها کمک نماید.

.2 روش تهیه مقاله

این مقاله از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و اطلاعات مورد نیاز آن از طریق مطالعات کتابخانهای و اسنادی گردآوری شدهاند. در این مقاله در ابتدا با تعریف کارآفرینی و کارافرینی روستایی سعی کردیم به نقش کارافرینی در توسعه روستایی نیز اشاره نموده و نیز به تحلیل نقش سازمانهای غیردولتی در توسعه کارآفرینی روستایی پرداخته میشود. 

.3 یافتهها و نتایج نقش کارآفرینی در توسعه اقتصادی روستاها

توسعه کارآفرینی تنها استراتژی مناسب برای توسعه اقتصادی روستاها نیست، اما نسبت به سایر استراتژیها هزینه کمتری دارد و برای محیط روستایی مناسبتر است. با توسعه کارآفرینی و ایجاد شرکتهای کوچک کارآفرین، روستاییان به کالاها و خدمات مورد نیاز خود دست مییابند و این امر تأثیر زیادی در رشد اقتصادی روستاها و کاهش پدیده مهاجرت به شهرها دارد. روستاها نیز همچون شهرها، مملو از فرصتهای جدید و کشف نشده هستند که کشف و بهرهبرداری به موقع از این فرصتها و ایجاد کسب وکارهای جدید و رقابتپذیر بر مبنای آن، میتواند مزایای اقتصادی چشمگیریاز جمله موارد زیر را برای روستاییان به همراه آورد:

-1 دستیابی روستائیان به کالاها و خدمات مورد نیاز

-2 رشد اقتصادی روستاها؛

-3 کاهش پدیدهی مهاجرت به شهرها؛

-4 ارتقای سطح امنیت اجتماعی و رفاه در روستاها؛

-5 تشویق به ایجاد کسب وکارهای جدید؛

-6 تشویق به توسعه دادن کسب و کارهای موجود.[12]

سازمانهای غیردولتی و کارآفرینی

یکی از علائم کارآفرینی نوآوری است. به همین دلیل است که میگویند کارآفرینی کار را به سمت پیشرفت و توسعه سوق میدهد .کارآ فرینی محصولات جدیدی را معرفی می کند و بازارهای جدید را کشف میکند . نوآوری کارآفرینان همواره موجب انقلاب در زندگی روزمره می شود. بررسیهای جامعهشناختی و روان شناختی نشاندهدمی که هر گ اه مردم فرصت و مجال بیان اندیشههای خود را بیابند و در تصمیماتی که بر سرنوشت آنها اثر میگذارد شریک شوند؛ نوآوری، خلاقیت و آفرینندگی بسیاری از خود نشان می دهند و مسئولیتهای بیشتر را در راستای تعالی جامعه پذیرا میشوند و نهایتا بهرهها و ثمرات توسعه و شکوفایی اقتصادی و اجتماعی بهگونه ای متعادل بین گروه های مختلف مردم پخش می گردد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید