بخشی از مقاله

چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر عامل رفتاری اطمینان بیش از حد مدیریت بر ساختار سرمایه - اهرم مالی - شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد. دوره زمانی پژوهش، 1386-1392 بوده و بر اساس روش حذفی، تعداد 153 شرکت انتخاب شده است. برای تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش در حالت تلفیقی - ترکیبی - ، از مدل-های رگرسیونی چند متغیره از نرمافزار EViews استفاده شده است. در این پژوهش، ساختار سرمایه - اهرم مالی - ، متغیر وابسته و اطمینان بیش از حد مدیریت - بر اساس دو معیار مخارج سرمایهای و سرمایهگذاری بیش از حد در داراییها - ، متغیر مستقل بوده و از متغیرهای کنترلی مؤثر بر ساختار سرمایه نیز شامل اندازهی شرکت، فرصتهای رشد، سودآوری، نقدینگی و داراییهای مشهود استفاده شده است.یافتههای پژوهش نشان میدهد که سرمایهگذاری بیش از حد در داراییها بر ساختار سرمایه - اهرم مالی - شرکتهای بورسی، تأثیر ندارد. این در حالی است که تأثیر مخارج سرمایهای بر ساختار سرمایه - اهرم مالی - ، منفی و معنیدار است. همچنین تأثیر اندازهی شرکت بر ساختار سرمایه - اهرم مالی - ، مثبت و تأثیر سودآوری و نقدینگی بر ساختار سرمایه - اهرم مالی - ، منفی بوده است. با توجه به نتایج حاصله، پیشنهاد میشود که تأمینکنندگان مالی شرکتهای بورسی و به ویژه وامدهندگان در تعیین ظرفیت بدهی شرکتهای بورسی، عامل رفتاری اطمینان بیش از حد مدیریت را مدنظر قرار دهند.

واژههای کلیدی: اطمینان بیش از حد مدیریت، مخارج سرمایهای، سرمایهگذاری بیش از حد در داراییها، ساختار سرمایه - اهرم مالی - و شرکتهای بورسی.

×مقدمه
مدیران دارای اعتماد بیش از حد1 - خوشبین - 2 بازدههای آتی ناشی از سرمایهگذاریهای شرکت را بیش از حد برآورد میکنند. مالمندییر و تاته - 2005 - 3 مدیران دارای اعتماد بیش از حد را به عنوان مدیرانی تعریف میکنند که بازدههای آتی ناشی از پروژههای شرکت را بیش از حد برآورد میکنند. هیتون - 2002 - 4 اصطلاح خوشبین را برای مدیرانی به کار میبرد که بطور سیستماتیک، سودآوری ناشی از عملکرد شرکتهای خوب را بیش از حد و سودآوری ناشی از عملکرد شرکتهای ضعیف را کمتر از حد برآورد میکنند. تحقیقات قبلی نشان میدهد که اعتماد بیش از حد مدیریت بر روی سرمایهگذاری، تأمین مالی و سیاستهای تقسیم سود شرکت تأثیر دارد 

بررسی تأثیر اعتماد بیش از حد مدیریت بر روی سیاستهای شرکت از قبیل خطمشی و سیاستهای حسابداری شرکت موضوع مهمی است؛ چرا که اعتماد بیش از حد میتواند منجر به تصمیماتی گردد که ارزش شرکت را از بین میبرد. به عنوان مثال رول - 1986 - 6 معتقد است که دلیل درگیر شدن مدیران در فعالیتهای ادغام و تحصیل7 نابودکننده ارزش شرکت، اعتماد بیش از حد مدیریت است. اختلال و عدم موفقیت در فعالیتهای سرمایه-گذاری، تأمین مالی و سیاستهای حسابداری میتواند هزینهبر باشد - بن-دیوید و همکاران8، . - 2010 از سوی دیگر، اعتماد بیش از حد مدیریت میتواند تحت شرایطی منجر به ایجاد منافعی برای شرکت گردد. برای مثال، انگیزه ریسکپذیری به وسیله مدیران دارای اعتماد بیش از حد نسبت به سایر مدیران دارای هزینه کمتری است 

بدهی یکی از اجزای اصلی ساختار سرمایه اکثر شرکتها است که نقش مهمی در تأمین مالی آنها ایفا کرده و روند استفاده از آن در شرکتها، به ویژه شرکتهای آمریکایی در

طی پانزده سال گذشته سیر صعودی داشته است، به طوری که نسبت بدهی به سرمایه در ساختار تأمین مالی در سال 1982 دو به یک بوده و در سال 1993 از مرز پنج به یک گذشته است. در کل شواهد بیانگر آن است که بدهی شرکتها در دورههای اخیر افزایش یافته است، اگر چه ارقام آن در بین شرکتهای مختلف متفاوت بوده است.

یکی از دلایل اشتیاق روز افزون به استفاده از بدهی، وجود صرفه جوئی مالیاتی و کاربرد اهرم مالی میباشد که بازده داراییها را افزایش میدهد

نظریه سود خالص بیانگر این موضوع است که واحدهای انتفاعی و بنگاههای اقتصادی با استفاده از بدهی میتوانند هزینه سرمایه خود را کاهش و در نتیجه ارزش شرکت را افزایش دهند. بر اساس این نظریه، ساختار بهینه سرمایه زمانی به دست میآید که هزینه سرمایه در کمترین مقدار خود باشد. طبق نظریه سود خالص عملیاتی، واحد انتفاعی با استفاده از اهرم مالی قادر به تأثیرگذاری بر روی کل هزینه سرمایه شرکت نیست و این امر به دلیل افزایش حساسیت سهامداران به بالا رفتن میزان بدهی در ساختار سرمایه شرکت است. بر اساس دیدگاه و نظریه سنتی، هزینه سرمایه شرکت و بنگاه اقتصادی با یک ترکیب مناسب از بدهی و سهام در ساختار مالی شرکت قابل کاهش است. نظریه مودیلیانی و میلر متکی بر مفروضات بازار رقابت کامل، وجود یا عدم وجود مالیات و هزینههای مرتبط با تصفیه بدهیها و معاملات در بازار سرمایه است. آنها معتقدند در صورت وجود برخوردهای متفاوت مالیاتی با انواع مختلف اوراق بهادار، بیشترین مقدار بدهی به دلیل مزیت و صرفهجویی مالیاتی بالا در ساختار سرمایه شرکتها استفاده میشود 

از آنجا که بدهیها از قبیل بدهیهای کوتاهمدت - دائمی و موقت - و بلندمدت یک منبع مهم تأمین مالی شرکتها است، در این پژوهش تمرکز بر روی نسبت کل بدهیها به کل داراییها است و این نسبت به عنوان معیاری برای اهرم مالی در نظر گرفته شده و به بررسی عوامل مؤثر بر آن به ویژه تأثیر عامل رفتاری اطمینان بیش از حد مدیریت بر ساختار سرمایه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته شده است.

مبانی نظری پژوهش

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید