بخشی از مقاله

چکیده:

این تحقیق بر اساس هدف کاربردی و به شیوه همبستگی می باشد و نحوه گردآوری اطلاعات پیمایشی و هدف این پژوهش، تاثیر اهرم مالی و نقدینگی بر مدیریت سود - مطالعه ای در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران - است .

روش این پژوهش از بعد هدف توصیفی و از بعد مخاطب استفاده کننده کاربردی و از بعد گردآوری داده ها غیر تعاملی و پس رویدادی و از بعد زمان ، روش تحقیق مقطعی می باشد. در این پژوهش اطلاعات مالی 70شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی دوره زمانی 1391 - تا - 1392 بررسی شده است 140 - شرکت - سال - .

برای تجزیه و تحلیل نتایج به دست آمده ی پژوهش از نرمافزارSpss 22 استفاده شده است. فرضیه های پژوهش عبارت است از فرضیه اول بین اهرم مالی و مدیریت سود رابطه معنی داری وجود دارد و فرضیه دوم بین اهرم عملیاتی و مدیریت سود رابطه معنی داری وجود دارد و فرضیه سوم بین نقدینگی و مدیریت سود رابطه معنی داری وجود دارد که نتایج تحقیق در ارتباط با فرضیه های پژوهش نشان از آن داشت که فرضیه ی اول پژوهش رد و فرضیه ی دوم و فرضیه سوم پژوهش تایید شدند و در پایان بر اساس یافته های پژوهش پیشنهاداتی ارائه گردید.

مقدمه:

یکی از متغیرهای مهم اقتصادی، مقدار سرمایه گذاری است که در یک اقتصاد انجام میشود و تحقق آن در اقتصاد به بهبود تمامی متغیرهای اقتصادی از جمله اشتغال و تولید منجر میشود. تردیدی نیست که افزایش تولید که یکی از نخستین گامهای فرآیند توسعه محسوب میشود، مستلزم افزایش سرمایه گذاری است و به همین دلیل نظریههایی در علم اقتصاد مطرح است که علت توسعه نیافتن برخی کشورها را کمبود سرمایه وسرمایه گذاری پنداشتهاند.

تأمین مالی و سرمایه گذاری دو روی یک سکهاند. وجوه حاصل از منابع مالی، صرف سرمایهگذاری میشود، تأمین مالی سرمایه گذاریها در بنگاه های تولیدی از دو محل آورده مالکان و همچنین از محل بدهیها است. حال سؤال این است که بین تأمین مالی از محل بدهیها و ایجاد اهرم مالی و تصمیمات سرمایه گذاری چه ارتباطی وجود دارد 

سود خالص یکی از مهمترین اقلام تهیه شده با سیستم حسابداری است که توسط استفاده کنندگان درون و برون سازمانی به منظور گرفتن تصمیمهای اقتصادی مورد استفاده قرار میگیرد. اهمیتی که سود حسابداری برای استفاده کنندگان از اطلاعات مالی دارد، باعث شده است که مدیریت واحد تجاری به مبلغ و چگونگی تهیه و ارائه آن توجهی خاص قائل شود.

یکی از جنبه های با اهمیت سود حسابداری نقش آن در قراردادهای تأمین مالی است. وجود بدهیها علاوه بر اینکه خود یکی از عوامل ایجاد انگیزه برای مدیریت سود است. میتواند از طریق کاهش رفتارهای فرصت طلبانه مدیران به کاهش نوسانات سود واحد تجاری و بنابراین کاهش مدیریت سود منجر گردد. از عواملی که میتواند در میزان رفتارهای فرصت طلبانه مدیران تأثیرگذار باشد، میزان جریان نقدی آزاد و فرصتهای رشد و سرمایه گذاری شرکت است 

یکی ازملزومات اولیه و پیشنیازهای اصلی برای قرار گرفتن در مسیر توسعه، تامین و تخصیص سرمایه و منابع مالی به شکل مطلوب است که در این میان نقش و جایگاه نهادها و موسسات مالی اهمیت مییابد که به نوعی در تجهیز، تامین و گردآوری سرمایه و منابع مالی از یک طرف و از طرف دیگر در تخصیص و توزیع مطلوب آن موثرند .در این راستا بانکها نقش بسیار حساس و مهمی را در اقتصاد کشور ما بر عهده دارند. در واقع بانکها از جمله قدیمیترین، فعالترین و گستردهترین واسطههای مالی هستند که نقش غیر قابلانکاری در جمع آوری و توزیع مطلوب منابع مالی بر عهده دارند.

نیازهای متفاوت جوامع پیشرفته و در حال پیشرفت و همچنین مداخلات دولتها در بازار پول برای تحقق اهداف مختلف از جمله اهداف توسعهای باعث شده است تا بانکها در طول زمان دچار تحول شده و در چارچوبهای مختلفی ساماندهی گردند که از جمله این تقسیمبندیها میتوان به بانکهای توسعهای، تجاری، تخصصی اشاره نمود که هر کدام از آنها بنابر اقتضائات جوامع مختلف به صورت دولتی و خصوصی ایجاد و توسعه یافته اند.

بانکداری در ایران نیز به همین منوال شکل گرفته و بنابر شرایط اقتصادی و سیاسی و به صورت کلی متناسب با دیدگاههای توسعهای سیاستگزاران و برنامهریزان اقتصادی کشور توسعه یافته است. از طرف دیگر، محیطی که بانکها امروزه در آن فعالیت میکنند محیطی در حال رشد و بسیار رقابتی میباشد و بانکها برای ادامه حیات مجبور به رقابت با عوامل متعددی در سطح ملی و بینالمللی و بسط فعالیتهای خود از طریق سرمایهگذاریهای جدید هستند.

بانکها برای سرمایهگذاری احتیاج به منابع مالی دارند، اما منابع مالی و استفاده از آنها باید به خوبی تعیین شود تا بانکها بتوانند سودآور باشند و این وظیفه مدیر اعتبارات بانک می باشد که منابع مالی و نحوه استفاده از آنها را تعیین کند. اما مدیر اعتبارات باید همیشه مواظب باشد که روش تامین مالی با نوع سرمایهگذاری بانک    سازگار باشد و همچنین از اهرم مالی در حد معقول آن استفاده کند تا هم ارزش بانک حداکثر شود و هم از پیامدهای نامطلوب ریسک مالی به واسطه استفاده از بدهی، جلوگیری کند. همچنین به نظرمیرسد که باید انگیزهای در بانکها ایجاد شود تا از منابع تامین مالی محدود، استفاده بهینه شود و این استفاده بهینه در قالب افزایش  سودآوری نمایان میشود.

بنابراین، این پژوهش به دنبال پیدا کردن یک رابطه معنادار بین اهرم مالی و نقدینگی بر مدیریت سرمایه وسود بانکهای تجاری کشور میباشد. به طور کلی ساختار سرمایه شرکتها از دو بخش تشکیل گردیده است :

نخست میزان سرمایه مورد نیاز و دوم ترکیب منابع تأمین مالی - فارکلین2، . - 25 :2011 وام و سهام دو گونه اصلی شکلدهنده ساختار سرمایه محسوب میشوند. با توجه به منابع تأمین مالی، شرکتها دارای بازده و ریسک متفاوتی در عرصه بازارهای تأمین سرمایه هستند. بنابراین تصمیمات مربوط به ساختار سرمایه نقش مؤثری در کارایی و اعتبار شرکتها نزد مؤسسات تأمین سرمایه خواهد داشت. اما اهمیت شرکتها از لحاظ وسعت عملکرد، سودآوری، امکانات رشد، اندازه و نوع فعالیت، تعیین کننده نیاز مالی متنوع آنان خواهد بود.

در این میان منابع حاصل از بدهی ضمن افزایش هزینه ثابت موجب افزایش اهرم و در نتیجه ریسک سیستماتیک آنان خواهد بود. ضمن اینکه توجه به هزینه سرمایه روشهای مختلف تأمین مالی و توجه به آن باعث پیدایش فرصتهای مناسب سودآوری و یا پیشآمد وضعیت بحران مالی شرکت خواهد گردید بنابراین توجه به ویژگیهای حاکم بر تفکر مالی مدیران، موجب ثبت جایگاه اصلی شرکتها در بازارهای مالی و اعتباربندی صحیح آنان از سوی اعتبار دهندگان بازارهای سرمایه خواهد گردید - هوجی3، . - 34 :2010 با توجه به موارد مذکور مسیله اساسی تحقیق تاثیر اهرم مالی و عملیاتی و نقدینگی بر مدیریت سود بانکها بوده و تلاش میگردد به بررسی اثر اهرم مالی و عملیاتی بر مدیریت سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، پرداخته شود.

مبانی نظری پژوهش:

- بررسی رابطه بین اهرم مالی و مدیریت سود واقعی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران

- بررسی اثر اهرم مالی بر مدیریت سود واقعی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران

- تأثیر اهرم مالی و جریان نقدی عملیاتی غیر عادی بر مدیریت عایدات در شرکتهای تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران

نتایج و یافتهها

در این پژوهش از متغیرهای جریانهای نقدی عملیاتی غیرعادی، هزینه تولید غیرعادی و هزینه اختیاری غیرعادی به عنوان معیارهای مدیریت سود واقعی استفاده شده است. پس از تحلیل داده ها، نتایج حاکی از آن است که بین جریان های نقدی عملیاتی غیرعادی و اهرم مالی و هزینه اختیاری غیرعادی و اهرم مالی رابطه معنی داری و منفی وجود دارد و بدین معنی که با افزایش اهرم مالی، انگیزه مدیران برای مدیریت سود واقعی کاهش مییابد.

در این پژوهش معیارهای مدیریت سود واقعی شامل جریان های نقد عملیاتی غیرعادی، هزینه غیرعادی تولید و هزینه اختیاری غیرعادی است . مدیریت سود واقعی به عنوان متغیر وابسته و اهرم مالی متغیر مستقل است برای بررسی رابطه بین اهرم مالی و معیارهای مدیریت سود واقعی از تحلیل رگرسیون چندمتغیره به روش دادههای ترکیبی استفاده شده است، نتایج بررسی نشان داد که بین اهرم مالی و معیارهای مدیریت سودواقعی، رابطه معناداری وجود دارد.

نتایج آزمونها بیانگر وجود رابطه معکوس و معنیداری بین اهرم مالی کوتاهمدت با معیار جریان نقدی عملیاتی غیر عادی و هزینههای غیر تولیدی غیر اختیاری و عدم رابطه معنیدار بین اهرم مالی با بهای تمام شده تولید غیر عادی میباشد. همچنین وجود رابطه منفی بین اهرم مالی بلندمدت با جریان نقدی عملیاتی غیر عادی و بهای تمام شده غیر عادی تأیید گردید.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید