بخشی از مقاله

چکیده

هویت از موضوعات بحث برانگیز معماری معاصر ایران است. امروزه در جامعه ما در میان معماران، هنرمندان و گروه کوچک منتقدان، اندیشمندان، مردم و مدیران، از هویت بسیار سخن گفته میشود.معمولاً کانون سخن نگهداری از ارزشهای کهن و جلوگیری از ورود ارزشهای بیگانه است. هویت ایرانی اسلامی بیانگر خصوصیات فرهنگی و مشخصات این سرزمین است. موضوعی که باید در تمام شئونات زندگی، بخصوص عرصه معماری و شهرسازی نیز متجلی شود. دستیابی به معماری با هویت، موضوعی بسیار پر اهمیت در معماری معاصر ایران است. کوشش در حرکت به سوی معماری با هویت درمعماری و شهرسازی معاصر ایران، پاسخی به نیازهای معنوی انسانها، در کنار تمامی نیازهای مادی ایشان است. این پژوهش در نظر دارد به دنبال کشف راهبردها و رویکردهایی در دوران معاصر - پسامدرن - ما را در یافتن روش عام برای احیای هویت ملی معماری ایران و توجه به طرحهای جدید و حمایت از هنرمندان معمار برای ارائه هر چه بهتر خلاقیت و نوآوری در طرح های معماری یاری نماید.

با توجه به مطالب مطروحه فوق در بیانی کلی، روش تحقیق این پژوهش را میتوان، تحقیقی دانست که با نگاه به داشته های کهن معماری سنتی ایران درصدد ایجاد معماری مطابق با نیازهای روز دانست - روش تحلیلی توصیفی - . نتایج تحقیق با بررسی نمونه موردی نشان دهنده این است که عناصر معماری سنتی ایران نقش مهمی در ایجاد هویت بنای معماری داشته و برای ایجاد هویت های جدید لازم است از آنها الهام گرفته شود.

واژههای کلیدی: هویت، معماری، سنت معماری ایرانی، ساختمان میراث فرهنگی .

مقدمه

معماری ایران به زعم بسیاری از اهل نظر و فعالان در این عرصه دچار نوعی اغتشاش و سردرگمی ناشی از بحران هویت و فرهنگ است، به نحوی که باعث میگردد برآیند معماری موجود در قالبی مشخص و تعریف شده قرار نگیرد. » روند معماری ما رضایت بخش نیست... معماری در کشور ما نه تنها در زمره ارکان فرهنگ بلکه حتی در ردیف عناصر درجه دوم آن هم به شمار نمیآید...تصویر معماری ما آنقدر مغشوش و متزلزل است که اصولاً قادر به تثبیت معنی و تعریفی از معماری برای خود نیست « .[1] پس از ورود مدرنیته به ایران تقابل دو معیار سنجش سنتی و مدرن بر روی معماری تأثیر گذاشت و جواب های متفاوت این دو دیدگاه در مورد چیستی و کیستی معماری، بحران هویتی را در ایران و سرزمینهای مشابه آن ایجاد کرد. در این زمان، معماری ما بر سر یک دو راهی قرار گرفت: از یک طرف شیفته و خودباخته معماری غرب بود و از طرف دیگر شاهد از دست رفتن معماری سنتی و گذشته پر افتخارش بود، در حالی که چیزی از خودش برای ارائه در دنیای معاصر نداشت. این چنین شد که بحران هویت و مسئله هویت ملی در ایران مطرح شد .[2] امروز تعابیر متعددی از وضعیت معماری معاصر ایران، نقل گردیده و میگردد. به این تعبیر، معماری امروز ایران در میان گذشته و آینده معلق و برای یافتن مسیر خود، در تکاپو است. در چنین شرایطی گاه حسرت و خاطره گذشته پرافتخار، و زمانی دیگر معماری متجمل و چشم نواز غرب او را به سوی خود خوانده و از یافتن مسیر حقیقی اش دور مینمایند. لیکن شناخت و دریافت مسیر حقیقی در این میان، راهی بس دشوار است، زیرا که از سویی گذشته و سنن ما هنوز سرشار از اندیشه ها و اصول جاودان بوده و از سوی دیگر کنکاشها و پاسخهای امروزین معماری مغرب زمین نمیتواند پاسخی مناسب به شرایط پدید آمده از بستر فرهنگی- اجتماعی سرزمین مان باشد .[3]

این مقاله بدنبال ایجاد چارچوب فکری مناسبی برای این بحث در زمینه معماری می باشد. همچنین در پی یافتن پاسخ هایی برای این پرسش ها، که علل و نیازهای توجه به بحث هویت ملی در معماری امروز چیست؟ چگونه با بازخوانی اصول پایدار معماری کهن ایرانی، میتوان بخشی از هویت بارز فرهنگی- اجتماعی را در معماری امروز احیا نمود؟ چه عواملی از معماری با هویت گذشته ما قابل امتداد در معماری امروز میباشد؟ بوده است.

معنای لغوی هویت

مروری بر معانی ذکرشده برای واژه هویت حاکی از جایگاه والا و ارزشمند و معنوی این لغت در زبان اصلی آن - عربی و فارسی - است. به منظور دریافت مفهوم هویت و ابعاد معنایی آن، به ادبیات موجود در این زمینه اشاره میشود و واژههای کلیدی که مترادف با هویت بوده و با آن در یک حوزه معنایی قرار میگیرند، مورد بحث قرار خواهند گرفت. » اولین معنای مذکور برای هویت "ذات باری تعالی" و معنای بعدی آن "هستی و وجود" میباشد. به دنبال این معانی آمده است: "آنچه موجب شناسایی شخص" باشد. در فلسفه، "هویت عبارت است از حقیقت جزئیه است، یعنی هرگاه ماهیت با تشخص لحاظ و اعتبار شود هویت گویند و گاه هویت به معنی وجود خارجی است و مراد تشخیص است و هویت گاه بالذات و گاه بالعرض است" .[4] «

» فرهنگ دهخدا نیز در معنای هویت آورده است: "هویت عبارت است از تشخیص، و همین معنی میان حاکمان و متکلمان مشهور است. هویت گاه بر وجود خارجی اطلاق میگردد، و گاه بر ماهیت با تشخیص اطلاق میگردد که عبارت است از حقیقت جزئیه" .[5] « در فرهنگ عمید هویت یعنی حقیقت شیء یا شخص که مشتمل بر صفات جوهری وی باشد. هویت در لغت به معنای شخصیت، ذات، هستی و وجود است » .[6] در زبانهای لاتین، واژه هویت را در برابر واژه «Identity» برگزیدهاند. این واژه از قرن شانزدهم در زبان انگلیسی کاربرد داشته است و شکلهای دیگر آن در سایر زبانهای اروپایی از واژه «Identities» در لاتین متأخر گرفته شده است. «Identities» از دو بخش «Iden» به معنای »همان« و «Entities» به معنای »وجود« تشکیل شده است. که در نهایت به معنای همان موجود بودن و همانی مطلق است.[7] «

دیدگاه برخی از صاحب نظران درباره هویت

استورات هال1 هویت را یک روند در حال شدن میداند که شناسنامه و عامل شناخته شدن است .[2] هویت عامل شناسایی فرد از افراد، شیء از اشیاء و گروه از سایر گروه ها به حساب میآید. چارلز جنکز2 معتقد است: » هویت طبقه بندی اشیاء و افراد و مرتبط ساختن خود با چیزی یا کسی دیگر است و از پدیدهها به شامل شدن در یک اجتماع یاد میکند .[8] علیرغم این واقعیت که هویت در مشابهت ریشه دارد، همواره به تفاوتها نیز مربوط میگردد . کاترین وودوارد 3 معتقد است که هویت از طریق تشابه ارزیابی میشود؛ تشابه با انسان هایی مثل ما و تفاوت با آنهایی که مثل ما نیستند. از این رو لغت هویت مستلزم درک دو معنای متضاد است؛ دو معنایی که در تقابل های دوگانه در مقابل هم قرار میگیرند ولی در واقع تکمیل کننده یک مفهوم به نام هویت هستند. این دو معنا شباهت و تفاوت میباشند؛ شباهت درون گروهی و در عین تفاوت برون گروهی. این کیفیت به مفهوم متباین بودن در عین هماهنگی نیز شباهت دارد و میتوان آن را »تمایز از غیر و تشابه با خودی« دانست . [9]

هویت به طور ضمنی بیانگر این حقیقت است که هر پدیده از طریق بروز برخی صفات عینی و ذهنی، شباهت خود را با گروهی از اشیاء و تفاوتش را از گروهی دیگر نشان میدهد. از این رو هویت عامل شناسایی پدیده در ضمن داشتن دو مفهوم تفاوت و شباهت، معرفی و تبیین میشود. کریستوفرالکساندر 4 هویت را تجسم کالبدی کیفیت های بی نام در بناها میداند، کیفیت هایی که مبنای اصلی حیات و روح انسان، شهر، بنا و یا طبیعت بکر هستند، اما نمیتوان نامی بر آنها گذاشت .[10] والتر بور5 معتقد است که هویت همان تفاوتهای کوچک و بزرگی است که باعث بازشناخت یک مکان و خوانایی محیط می شود و حس دلبستگی محیط را بوجود میآورد.[2] کالهن6 بر اهمیت تفاوت هر محیط با سایر محیط ها تأکید دارد. او هویت را توجه به شخصیت فردی هر محیط و پرهیز از یکنواختی و تشابه محیط های شهری از طریق به جلوه در آوردن ویژگیهای خاص هر محیط تعریف میکند.[2] کاستلز7 معتقد است که هویت، الگوهای رفتاری منحصر بفردی است که سرچشمه معنا و تجربه برای مردم است .[11]

عوامل تأثیر گذار بر هویت

» احساس هویت یا احساس "این همانی" انسان با فضا و محیط خویش، یکی از روش ها و فرایندهای تأثیر محیط بر انسان است. این رابطه را در وجوه و از منظرهای مختلف میتوان شناسایی کرد. یکی این که انسان هویت خویش - و به ویژه هویت تاریخی و فرهنگی خود - را در هویت محیط جستجو نموده و به عبارت دیگر، هویت محیط را هویت خویش میپندارد. وجه دیگر این است که انسان آنچنان ارزش و احترامی برای عوامل هویتی محیط قائل شود که سعی در استحاله مختصات هویتی خویش به سمت کسب مختصات هویت محیط بنماید. منظر دیگر این است که انسان سعی در استحاله مختصات هویتی به سمت ویژگیهای هویتیای بنماید که مطلوب و مراد اوست. در واقع، برای انسان و محیط، تعداد یا درجاتی از هویت قابل شناسایی میباشند، که این درجات از هویت انسان و محیط، ارتباطات تنگاتنگی با یکدیگر دارند .[12] « از نظر اریکسون،

: Stuart Hall 1 یکی از چهرهای اصلی مؤثّر در پیشرفتِ مطالعات فرهنگی در انگلستان.

: Jencks Charles 2 معمار و منتقد مشهور آمریکایی است که طی سه دهه اخیر حضوری مؤثر در عرصه سبکشناسی، نقد و تدوین مبانی نظری معماری معاصر داشته است. 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید