بخشی از مقاله

مقدمه

شرایطی که در آن زندگی میکنیم بسیار متفاوت از اعصار گذشته و حتی چند سدهی اخیر گشته و قواعدی بر آن حاکم اسـت که با دورههای گذشته تفاوتهای زیادی دارد. جهانی شدن1 خصیصهی بارز عصر کنونی ما است که طـی آن وضـعیت کـل اقوام و ملل جهان به لحاظ سیاسی، اقتصادی و فرهنگی به یکدیگر گره خورده است و نمیتوان هیچ نقطهای از جهان بشری را فارغ از شرایط جهانی مورد بررسی قرار داد .[17] این اتفاق فارغ از جنبههای سیاسی و اقتصادی آن، رخدادی است که طی آن فرهنگهای جوامع مختلف در بنای تمدن جهانی مشارکت مینمایند. به تعبیر سالواتوره پولدا » 2آینده متعلق بـه فرهنـگ خاصی نیست. تنها آن فرهنگی برای ساختن این آیندهی مشترک فراخوانده خواهـد شـد کـه عکـسالعمـل نشـان دهـد، در گذشتهاش مروری کند و کشف کند که از میان عناصر هویت فعلی و هویت گذشته، چه کیفیتهایی، چه تجربـههـایی و چـه سنتهایی برای خودش و برای سایر کارکنان این سیاره ارزشمندترند.[11] «

از سویی توجه به مقوله هویت ملی در جهان کنونی بهویژه برای ما ایرانیان که دارای شرایط خـاص فرهنگـی و جهـانی هستیم، اهمیت بسیاری دارد. زیرا در فرآیند توسعه اقتصادی و سیاسی، رسیدن به وحدت ملی و گام نهادن در راه منافع ملـی که خود از شرایط تحقق توسعه هستند، ارتباط نزدیکی با مسئله هویت ملی پیدا میکند. بررسی هویت ملی یکـی از مبـاحثی است که از اهمیت تاریخی و جامعهشناختی فراوانی برخوردار است. اهمیت تاریخی آن به این جهت است که لاًاو ایـن پدیـده در فرآیند زمان در جامعه شکل گرفته و از رویدادها و تغییر و تحولات تاریخی ثیرتأ پذیرفته است. ثانیاً هر هویتی که امـروزه در جامعه و میان گروههای اجتماعی مشاهده میشود، برگرفته از جریانهای تاریخی ادوار مختلف است. از نظر جامعهشناختی هویت ملی به این لحاظ اهمیت دارد که یکی از عوامل مهم انسجام اجتماعی و وفاق ملی در هر جامعـه تلقـی میشـود. هـر


globalization Salvatore Puledda


1

2

اندازه یک ملت از هویت محکمتر و منسجمتری برخوردار باشد، بـه همـان انـدازه در تحکـیم پایـههای همبسـتگی و وفـاق اجتماعی موفقتر خواهد بود. اهمیت هویت ملی در ایران به دلیل تنوع و تکثر قومی و وجود پارهفرهنگهای قومی و محلی و هویتهای خرد در داخل کشور اهمیت زیادی دارد. از سویی دیگر در جوامـع سـنتی پیونـدهای گونـاگونی همچـون قبیلـه و مذهب و حکومت موجب همبستگی میشد، اما در عصر جدید، نوسازی و تحولات صنعتی میان اجزای متجانس و همبستهی قدیم، ناهماهنگی بهوجود آورده است. از این رو مسـئله حفـظ همبسـتگی در سـطوح فرهنگـی و اجتمـاعی و ملـی یکـی از موضوعات اصلی مورد علاقه در جوامع در حال گذر است .[4]

متاسفانه کشور ما که دارای سابقهی طولانی و درخشان فرهنگی میباشد، در اثر مواجهه با شرایط جدیـد (غـرب مـدرن) دچار انقطاع فرهنگی شده و تاکنون توان بازسازی این میراث را متناسب با شرایط جدید نداشته است. جهانیشدن چنانچه به مثابهی شوکی باشد که ما را به بازاندیشی در مورد میراث فرهنگیمان رهنمون سازد، موجب اعتلای مجدد ایران خواهد شد؛ در غیر این صورت به فراموشی خود (از خود بیگانگی) و به حاشیه رانده شدن هرچه بیشترمان در بازی جهانی منجر میگردد. از آنجاییکه هیچ حرکتی بدون درک از خود (هویت جمعی) امکان تحقق ندارد، حرکت به سمت بازیگر شدن در بازی جهانی نیز نیازمند درک از خویشتن است. تمدن، حاصل فرهنگ است و فرهنگ، حاصل تاریخ. برای فهم خویشـتن (هویـت جمعـی ایران) نیازمند غور در تاریخ و میراث به جا مانده از آن هستیم تا به خویشتن دست یابیم و از بلاتکلیفیای که مدتهـا بـا آن دست به گریبان هستیم، خارج شویم.

آگاهی تاریخی بهعنوان عنصر کلیدی در تقویت هویت ملی، خود میتواند تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله گردشـگری داخلی قرار گیرد. به نظر میرسد گردشگری داخلی و بهخصوص گردشگری میراث فرهنگی میتواند نقش مؤثری در آگـاهی ایرانیان از تاریخ و میراث خود داشته باشد و از این طریق موجب اعتلای هویت ملی گردد. در این پژوهش تلاش شده اسـت با مطالعه ادبیات موضوع به این پرسش که »نقش گردشگری خصوصاً گردشگری میراث فرهنگی در تقویـت هویـت ملـی چیست؟« پاسخ داده شود.

.2 روش پژوهش

برای انجام این پژوهش، از روش اسنادی استفاده شده است. روشهای اسنادی در زمره روشها و سنجههای غیـر مـزاحم و غیر واکنشی به شمار میآیند. در این روش، اطلاعات موجود هستند و طی آن محقق بر روی آثار و متون به مطالعه و تحقیق میپردازد. این روش خصوصاً درتحقیقات تاریخی و جامعهشناسی تاریخی کاربرد معتنابهی دارد .[3] زیرا که تنهـا راه تحلیـل گذشته، استفاده از اسناد موجود از آن دوره میباشد. از این رو در روش اسنادی، مراجعه به مآخذ معتبر از اهمیت بسیار بـالایی برخوردار است .[9] بهطور کلی میتوان گفت، پژوهش اسنادی، پژوهش مبتنی بر شواهد برگرفته از مطالعه اسناد است؛ ماننـد آرشیوها یا آمار رسمی .[18]

پژوهش اسنادی بر مبنای استفاده از اسناد و مدارک است و زمانی مورد کاربرد است که یـا تحقیقـی تـاریخی در دسـت انجام باشد یا آنکه تحقیق مرتبط با پدیدههای موجود بوده و محقق درصدد شناسایی تحقیقـات قبلـی در مـورد آن موضـوع برآمده باشد یا آنکه پژوهش، نیاز به استفاده از اسناد و مدارک را ایجاب نماید و در اصطلاح آنکـه بخـواهیم در یـک زمینـه خاص، مأخذیابی کنیم .[10]

.3 مبانی نظری پژوهش جهانی شدن و بحران هویت

یکی از مسائلی که بهویژه در سالهای اخیر در ایران مطرح شده است، مسئله بحران هویت است. زمانی که فرد یا جامعـه از عناصر هویتساز خویش مانند دین، زبان، نژاد، قومیت و فرهنگ آگاهی نداشته باشد و یا عناصر هویتی جایگـاه خـود را بـه-عنوان شاخصهای شناخت یک جامعه از دست بدهند و عناصر دیگر به جای آنها شناخته نشده باشند، فرد یا جامعه با بحران

هویتی مواجه میشود. از طرف دیگر نیروهای تدریجی مانند گسترش ارتباطات جهانی، میتواند بنیان هویت یک جامعه سابقاً منزوی را از طریق آگاهسازی مردم آن جامعه از یک دنیای کاملاً نوین از لحاظ کنش سیاسی، متزلزل سازند .[20]

جهانیشدن به معنای وابستگی متقابل و یکپارچگی اقتصادها، بازارها، ملتها و فرهنگها میباشد. به بیانی دیگر، چیـزی که برای یک ملت روی میدهد، بر عوامل خارج از مرزهای خود نیز تأثیر میگذارد. بسـیاری از نظریـهپـردازان مدرنیسـت و پستمدرنیست معتقدند که هویتها در مواجه با جهانیشدن با چالشهای بسیاری روبهرو شدهاند. برای مثال هینـگ3 معتقـد است که جهانیشدن و تجارت بینالمللی فزاینده، در حالی که فرصتهایی را بر روی ملتها میگشاید، روند ملتسازی را نیز با چالشهایی مواجه میکند .[2] آیریش4 معتقد است جهانیشدن هویتهای موجود را به چالش وا میدارد و این زمانی اتفاق میافتد که جوامع موجود با تغییرات سریع اقتصادی و اجتماعی ناشی از جهانیشدن مواجه میشوند. از طریـق جهـانیشـدن، افراد بیشتری به جای تجربه جهان خود بهعنوان بخشی از یک جامعه یا ملت، با جهان بهعنوان یک مکان واحد تعامـل پیـدا میکنند. بدین ترتیب، جهان شخصی و جمعی ما از طریق قرار گرفتن در معرض ایدهها، فعالیتها، افراد، مکانها و شیوههای مصرف جدید گسترش یافته است. این تغییرات پایههای هویت فردی و جمعی ما را متزلزل کرده و حتی در برخی موارد آنهـا را از بین برده است. به بیانی دیگر میتوان گفت که جهانیشدن به نوعی منجر به بحران هویت شده است .[27]

3 Hing 4 Irish

مفهوم هویت و شکلگیری آن

واژه هویت5، ریشه در زبان لاتین دارد و دارای دو معنای اصلی است: معنای اول آن بیانگر مفهوم تشابه مطلق است و معنای دوم آن به مفهوم تمایز است که با مرور زمان، سازگاری و تداوم را فـرض مـیگیـرد. بنـابراین مفهـوم هویـت - بـه معنـای اصطلاحی آن- میان اشیاء و افراد دو نسبت محتمل برقرار میسازد: از یک طرف شباهت و از طرف دیگر تفاوت .[15] هویت در مفهوم کلی به ظرفیت یک فرد یا یگ گروه برای به رسمیت شناختن خود و نیز به رسمیت شناخته شدن توسـط دیگـران اطلاق میگردد. فعل شناسایی به ضرورت لازمه هویت است. آنچه مردم دربارهی ما میاندیشند، از آنچه ما در مورد خودمان میاندیشیم، اهمیت کمتری ندارد. اینکه افراد بر هویت خود تأکید کنند کافی نیست، اشخاصی که با آنان سر و کار داریم نیز باید آن هویت را معتبر بدانند. هویت هرگز امری یک جانبه نیست .[12]

هویت به طور کلی دارای دو وجه اساسی میباشد: هویت فردی و هویت جمعی. هویت فـردی، ویژگـیهـای اساسـیای است که فرد را از دیگران متمایز میسازد و به او فردیتی خاص میبخشد و منحصر به خود فرد است. هویت جمعـی، هـویتی است که یک جمع را از دیگر جمعها جدا میسازد و باعث ایجاد »ما« میگردد. در این معنـا، افـراد بـر اسـاس شـباهتهـا و همسانیهایشان با یکدیگر در مقولههایی دستهبندی میشوند.[1] هویت اجتماعی، یک بعد از هویت جمعی است که هویـت ملی ذیل آن قرار دارد. هویت اجتماعی یعنی درک فرد مبنی بر این که به کدام یک از گروههای اجتماعی معین متعلق مـی-باشد و این تعلق با احساس و ارزش به عضویت گروهی خود همراه است .[6]

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید