بخشی از مقاله

چکیده

تأثیر فرهنگ بر معماری خانه، تاکنون با روش های گوناگون مورد بررسی قرارگرفتهاست. در این پژوهش روش نحو فضا که یک روش کمی و مبتنی بر استدلال منطقی و الگویابی است، انتخاب گردیده است. روش تحقیق، مبتنی بر جمع آوری نمونه موردی از خانههای آپارتمانی وغالباَ دوخوابه قشر متوسط در تهران است، که بیشترین فراوانی را در شهر دارند. دست آورد این پژوهش، چهار شاخص پیشنهادی است که شامل تعامل، قابلیت مهمانپذیری، ورودی بدون اشراف و سلسله مراتب هستند. نتایج پژوهش نشان میدهد، تعامل و حریم در فضای ورودی، در طول زمان بیشتر شده، اما سلسلهمراتب و تفکیک فضاهای عمومی و خصوصی کاهش یافتهاست. با استفاده از نمونههایی که واجد هر چهار شاخص بودهاند، میتوان راهکارهایی برای افزایش این ارزشها در معماری معاصر یافت. این راهکارها عبارتند از : ایجاد گره در فضای ورودی، افزایش تراسها، ایجاد فضاهای میانی و گرههای میانی بین فضاهای خصوصی و عمومی، جداسازی عرصه عمومی و خصوصی.

کلمات کلیدی: نحوفضا، ساختار فضایی، خانه، دوخوابه، ایرانی اسلامی.

.1 مقدمه

رابطه فرهنگ با خانه، در پژوهشهای گوناگون مورد بررسی قرار گرفتهاست؛ اما تاکنون هیچ یک از آنها، نتایجی که منجر به استخراج قوانین بومی باشد، ایجاد نکرده است. از طرف دیگر، نقش فرهنگ در کنار عوامل دیگر در شکلگیری خانه در زیر سایه سنگین عوامل اقتصادی و ضوابط ساختو ساز، کمرنگ شدهاست. این پژوهش تلاش می کند با تبیین تأثیر فرهنگ بر خانه و استخراج شاخص های فرهنگی خانه، به الگوی پیشنهادی برای ایجاد خانه مطلوب بر مبنای شاخصهای فرهنگ ایرانی اسلامی دست یابد. برای نیل به این هدف ابتدا فرهنگ و خانه باید شناخته شوند. سپس حلقههای واسط میان آنها یعنی سبک زندگی و فرهنگ سکونت شناخته شوند و در آخر شاخصهای فرهنگی خانه استخراج و ارائه شود.

.2 .2 ادبیات موضوع؛ فرهنگ، خانه و حلقه های واسط ×

فرهنگ به مفهوم عام، عبارت است از استنتاج ملتی در طی قرون متمادی از روش زیستن و اندیشیدن[1 ] که شامل مجموعهای از ارزشها، هنجارها، آدابورسوم، مذهب، سنن، زبان، ادبیات، قوانین اجتماعی، هنر و معماری، ابزار و اشیا مربوط به قوم یا ملتی میباشد. وظیفه اصلی فرهنگ نمایش ایدئولوژیها، اهداف و آرمانهای خاص یک جامعه به وسیله نمود اشکال عینی است و بر معماری و شهر که نمودار سیستم ارزشی حاکم بر جامعه است، تأثیر گذاشته و به آن فرم میدهد. وظیفه هر بنا عینیت بخشیدن به یک اندیشه ذهنی بوده و هر ساختمان نمودی برای سنجش فرهنگ و یک شاهد فرهنگی است.[2 ] فرهنگ یک جامعه هم شامل جنبههای نامحسوس - عقاید، اندیشهها و ارزشهایی که محتوای فرهنگ را میسازند و هم جنبههای ملموس و محسوس است - اشیا، نمادها یا فناوری که بازنمود محتوای یاد شدهاست. [3 ] بنابراین مؤلفههای اصلی فرهنگ، دین و جامعه هستند که فرهنگ در بستر آنها شکلگرفته و تکامل مییابد. به طور خلاصه، مهمترین عامل در ارتباط میان اعضای یک جامعه، »ارزش« است که از فرهنگ نشأت میگیرد و بر تعاملات اجتماعی، تأثیر میگذارد. فرهنگ عالی و مطلوب، نشأتگرفته از ارزشهاست که مظاهر آن، انگارههای تصعیدیافته در هنر و معماری هستند.[4 ] در حقیقت، این انسان اجتماعی فرهنگی است که شکل خاصی از مسکن با فضاهای ویژه آن، نوع خاصی از گذرگاهها، محلهها و غیره را خلق کرده و در آن می زید و تغییر ایجاد میکند .[5 ] در دیاگرام شکل 1 رابطه فوق که مثابه استخوانبندی این پژوهش است، به شکل کشیدهشدهاست.

شکل 1 ساختار عوامل شکلدهنده فرهنگ و نسبت آن با معماری - نگارنده -

مروری بر ادبیات موضوع نشان میدهد که نه موضوع »خانه« و نه »نگرش فرهنگی و اجتماعی به معماری« هیچکدام موضوع جدیدی نیستند. خانه، مفهومی غیر از مسکن است. واژه «homeness» که در آن معنای حس خانگی نهفته است، تفاوتی است که یافتن معادل آن در فارسی دشوار نماید. [6 ] فرهنگ سکونت، حلقه واسط میان این خانه و فرهنگ است. فرهنگ سکونت به نمایندگی از فرهنگ، در خانه حضور دارد. این وجه از فرهنگ که بر ساختار فضایی خانه تأثیرگذار است، همانند فرهنگ، از دین و اجتماع تأثیر می پذیرد و بر آن تأثیر می گذارد. از آنجایی که شناخت عوامل مؤثر بر فرهنگ سکونت، بدون درنظر گرفتن بستر آن، ممکن نیست، در بخش بعد، مؤلفه های مؤثر بر جامعه معاصر ایرانی، به عنوان بستر طرح به صورت مبسوط مورد بررسی قرار گرفتهاست.  

شکل -1ساختار عوامل شکلدهنده فرهنگ و نسبت آن با معماری - نگارنده -

.3 ویژگیهای فرهنگی خانه بر مبنای الگوی ایرانی اسلامی - الگوی مطلوب - ×
با توجه به مطالعات انجام شده و نیز سند چشمانداز پیشرو در کشور، فرهنگ ایرانی اسلامی، به عنوان شکلدهنده سبک زندگی ایرانی اسلامی و ایجاد کننده الگوی خانه ایرانی اسلامی، به عنوان خانه مطلوب، شاخصهای پیشنهادی برای خانه مطلوب را ترسیم میکند. در جدول 1 این شاخصها و نحوه استخراج آنها بیان شدهاست. این ویژگی ها عبارتند از:

1 وجود فضای باز یا نیمهباز: با توجه به نمونه های موجود، فضای باز خصوصی از معماری خانه های حذف شده و فضای نیمهباز خصوصی در بعضی خانهها تحت عنوان تراس وجود دارد.
2 سلسله مراتب: منظور از سلسله مراتب، وجود گره های میانی میان دو فضا با اهیمت یا حریم متفاوت است که دسترسی های متفاوتی ایجاد می کند.

3 حریم: عبارتست از ادراک فضای خانه، برای افراد مختلف، که در اینجاغالباَ منظور از حریم، حریم فضای ورودی به داخل خانه برای مابقی فضاهاست.

4 عرصه عمومی و خصوصی: این ویژگی به معنای تفکیک عرصههای مورد استفاده به نسبت میزان اهلیت افراد در خانه است و با توجه به شاخص های معماری ایرانی اسلامی، نشاندهنده میزان قابلیت پذیرش مهمان با حفظ شئونات
اسلامی در خانه است.

.4 روش تحقیق 

روش تحقیق در این پژوهش، نوعی استدلال منطقی است که به تحلیل و یافتن الگوهای حاکم بر معماری با استفاده از روشهای ریاضی میپردازد. این روش که به نام نحو فضا شناختهشدهاست، از طریق تعریف سامانههای صوری ریاضی، پلان معماری را به نقشهای انتزاعی به عنوان نقشه گاما تبدیل میکند . [7 ] در روش فوق، که در شکل 2 نشان داده شده است پس از جمعآوری نمونهها از خانههای مورد نظر، گرافهای نحو فضا استخراج شده و از روشهای حسابی و هندسی، مشخصات خانههای مختلف، استخراج گردیده و مورد بررسی قرار میگیرد.

شکل2 از کتاب منطق اجتماعی فضا، نوشته هیلیر و هنسن. پلانهای همکف - سمت چپ - به شکل نقشههای گاما - سمت راست - خلاصه شدهاند[7 ]    

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید