بخشی از مقاله
چکیده
ادبیات عامه به باورها، عقاید، آداب و رسوم یک ملت اطلاق می شود که به وسیله هنرمندان بی نام و نشانی که در آغوش مردم جامعه زندگی می کرده اند و از اندیشه های آنان متاثر بوده اند پدید آمده و در قالب ترانه ،لالایی، افسانه و ضرب المثل و ... در میان مردم رواج یافته و طی سالیان دراز به صورت شفاهی نقل شده و به امروز رسیده است و پدیده ای ملی و فرهنگی است که در کنار ادبیات رسمی به حیات خود ادامه می دهد.
ادبیات عامه بیانگر احساسات یک ملت است که قشر گمنام جامعه حس و درک و بینش و تجربه خود را صادقانه بر زبان آورده اند و مقدار اندکی از آن در تاریخ آمده است و بقیه سینه به سینه در نسل های مختلف زمزمه شده ،جریان یافته و شرایط گوناگونی را در اعصار مختلف تجربه کرده و دگرگونی هایی در آن ایجاد شده است هم بر جوامع مختلف تاثیر گذارده و هم مسایل جامعه بر آن تاثیر گذاشته است.
جستار حاضر با رویکردی زنانه سعی در تبیین نقش ادبیات عامه در جامعه و نقش جامعه و فرهنگ مردم در ساختن مضامین ادبیات عامه دارد و به نقش و جایگاه زنان و آن چه از ادبیات عامه که به زنان مربوط است می پردازد.
واژه های کلیدی: ادبیات عامه، جامعه، زنان، لالایی، ترانه.
.1 مقدمه
بسیاری تصور می کنند که ادبیات همان آثار مکتوبی است که از گذشته به جا مانده یا امروز به صورت شعر و قصه و رمان و ... توسط طبقه تحصیل کرده جامعه به وجود می آید و در حوزه ادبیات رسمی بدان پرداخته می شود .حال آنکه ادبیات مکتوب تنها بخشی از ادبیات است و در کنار آن ادبیات شفاهی وجود دارد که ریشه های آن در فرهنگ جامعه و تاریخ است و از طرف دیگر اگر بگوییم برای مطالعه ریشه های تاریخ یک جامعه هم باید از آن کمک گرفته شود حرفی به گزاف نگفته ایم .
بی شک بالاترین و والاترین عنصری که در موجودیت هر جامعه دخالت اساسی دارد ، فرهنگ آن جامعه است ، فرهنگ هر جامعه هویت و موجودیت آن جامعه را تشکیل می دهد و با انحراف فرهنگ ،هرچند یک جامعه در ابعاد اقتصادی،سیاسی ، صنعتی، و نظامی قدرتمند و قوی باشد، باز هم پوچ و میان تهی خواهد بود . و اگر فرهنگ جامعه ای وابسته به فرهنگ های بیگانه باشد، ناچار دیگر ابعاد آن جامعه هم به بیگانگان گرایش پیدا می کند و بالاخره در آن مستهلک می شود و موجودیت خود را در تمام ابعاد از دست می دهد.
در دوره حاضر از حیات اجتماعی و فرهنگی مردم ایران ،که فرهنگ های قومی و سنتی در معرض هجوم فرهنگ های بیگانه قرار گرفته اند، پرداختن به پژوهش درباره جامعه های سنتی و ادبیات عامه که نشانگر آداب و رسوم مردم یک جامعه در طی سالیان دراز است و شناخت ارزش های فرهنگی انسان ساز در این جوامع ، از اهمیت زیادی برخوردار است.
امروزه ارزش فرهنگ عامه در میان تحصیل کرده ها بسیار کم رنگ شده و این مهم نیروی زایایی و پویایی خود را از دست داده است و همین امر ایجاب می کند که بیشتر به آن پرداخته شود زیرا اگر نسل جوان ما از هویت فرهنگی-اسلامی برخوردار باشند و از شکل زندگی و نحوه اندیشه و رفتار مردم در گذشته مطلع گردند در ایجاد پیوستگی و انسجام قومی و فرهنگی موثر خواهد بود. و برای این امر باید جامعه و فرهنگ آن چنان که هست به نسل جوان نمایانده شود .
برای نمایاندن فرهنگ یک جامعه ،چه کسی بهتر از زن که از تولد تا مرگ بر حیات آدمی تاثیر می گذارد، چه در کودکی به عنوان دخترکی شیرین زبان و چه در جوانی با عنوان یار و همسر مرد که پا به پای او بار زندگی را به دوش می کشد و چه هنگامی که مادر می شود و مسئولیت تعلیم و تربیت را به دوش می گیرد و چه درپیری که شهرزاد قصه گو می شود و در زیر کرسی داغش در زمستان از رنج ها و امید ها و آرزوهای بر باد رفته اش می گوید .او تعریف می کند که چگونه در رویارویی با احساسات، رنج ها و سوز و گدازهای زندگی همواره مورد تبعیض واقع شده است و هرگاه نتوانسته حرف دلش را بیان کند به شعر و قصه پناه برده و چه صادقانه و صمیمانه حرف دلش را گفته است.
.2 بحث و نظر
.1-2 ادبیات عامه و جامعه
ادبیات عامه از یک سو با جامعه و از سوی دیگر با ادبیات ارتباط دارد آنجا که به آداب و رسوم و اعتقادات مردم می پردازد جزء فرهنگ و جامعه است و آنجا که با قصه ها و لالایی ها و ترانه ها به عنوان شعر و داستان سرو کار دارد جزء ادبیات است.
ادبیات عامه ناب ترین و زیباترین قسمت ادبیات و هنر است که می تواند پیچیده ترین مفاهیم و لطیف ترین احساسات انسانی را به شکلی بسیار ساده بیان کند و دریایی از کلمات وحوادث را در جرعه ای از سخن کوتاه یا ضرب المثل ادا کند.ادبیات عامه گنجینه ای است از راز ها و رمزهای فراموش نشدنی که تمام افراد جامعه می توانند آن را درک کنند .
ادبیات عامه صدای درونی ملت ها است که با آن اندیشه ها متولد می شوند ،با آن رشد می کنند و با آن می میرند و افکار جمعی مردم است که در طول سالیان دراز جمع شده و کاخ با شکوهی از اندیشه های بشری در میان ملت ها بنا نهاده است . و این اندیشه ها مانند آبی روان در تمام تاریخ و جامعه جاری است، از درونی ترین لایه های جوامع بشری سرچشمه می گیرد،و در زمان های گوناگون بر ذهن و افکار توده مردم اثر می گذارد،هم بر جامعه تاثیر می گذارد و هم از آن تاثیر می پذیرد ،هم فضای جامعه را لطیف می کند و هم پلشتی ها و زشتی های جامعه بر آن اثر می گذارد.
از گذشته های دور ادبیات عامه نقش مهمی در تنظیم روابط اجتماعی و تفکر جمعی و انسجام و تعمیم معیارهای رفتاری مردم و ارایه طریق به مردم در مقابله و مبارزه با دشواری ها و بیدادگری ها داشته و مجموعه ای از ارزش های اجتماعی و فرهنگی مردم نسل های گوناگون گذشته را تشکیل می دهد.