بخشی از مقاله

چکیده

وقتی به آمار درآمد 1.075 - میلیارد دلاری - گردشگری از طرف سازمان جهانی گردشگری در سال 2012 توجه کنیم متوجه اهمیت صنعت گردشگری برای کشورهای جهان به خصوص کشورهای در حال توسعه می شویم و متوجه رقابت شدید کشورهای جهان در سهیم بودن هر چه بیشتر در این صنعت پر سود . اما این صنعت پر سود یکی از شکننده ترین صنایع جهان بوده و به سرعت نسبت به تغییرات اطراف خود عکس العمل نشان می دهد و نیازمند برنامه ریزی های منظم و مدیریت کارآمد می باشد از این رو خود این صنعت نیز در اطراف خود تغییراتی ایجاد میکند هر چند پیامدهای مثبت این صنعت بر پیامدهای منفی آن چیره گی دارد اما این امر مستلزم برنامه ریزی و شناخت دقیق از جوامع میزبان و صنعت گردشگری دارد.اگر متولیان این صنعت بدون توجه به ظرفیتها و قابلیتهای محیط اطراف قصد فراخوانی گردشگران را داشته باشند هم جوامع میزبان و هم صنعت گردشگری دچار صدمات جبران ناپذیری می شوند.

توجه زیاد کشورهای دنیا به توسعه صنعت گردشگری و استفاده از آن بعنوان یکی از مهمترین منابع ایجاد اشتغال و درآمد از بخش خدمات یک سیاست استراتژیک اقتصادی تلقی می شود اما این فرهنگ و این صنعت در کشور ما جایگاه و موقعیت لازم را در سیاست های کلان ملی به دست نیاورده و در سالهای گذشته از توجه کافی برخوردار نبوده است . متاسفانه در حالی که از سود این صنعت بی بهره بوده ایم از طرفی با بی توجهی خسارات جبران ناپذیری به محیط جوامع میزبان گردشگران هم وارد کرده ایم. در این راستا بررسی و شناخت رابطه انسان ایدئولوژی و محیط با گردشگری یک ضرورت در جهت هدف والای توسعه صنعت گردشگری برای کاهش بحران های ملی خواهد بود. هدف این پروژه شناخت ظرفیتهای گردشگری و اقلیمی ایران و تحلیل تاثیرات متقابل این دو بر هم می باشد.

واژگان کلیدی : گردشگری ، تغییرات محیطی ، جغرافیا ، انسان ، مدیریت

مقدمه

هنوز در کشور ما تعریف جامع و دقیقی از گردشگری و پیادمهای مثبت و منفی آن بر محیط جغرافیایی که ارتباط مستقیمی با آب و هوا و تغییرات آن و تاثیرات آن بر گردشگری دارد ارائه نشده است و نگرش ها در این زمینه سطحی و سلیقه ای بوده نه منطقی و تخصصی از طرفی ما هنوز به درستی تاثیرات آن را درک نکرده ایم از این رو هم به محیط اطراف خود صدمه زده ایم و هم در جذب درآمد حاصل از گردشگری نا کام بوده ایم . یکی از مشکلات بزرگ در مبحث گردشگری فصلی بودن این صنعت بزرگ می باشد که اگر برنامه ای برای این موضوع نداشته باشیم نمی توانیم به سود موثر برسیم و در خیلی از مواقع متحمل زیانهای بسیاری می شویم که این مشکلات ریشه در سیاستهای کلان ملی،نگرش ناکارآمد سازمان ،غیر تخصصی بودن فعالیتها ،عدم تعامل و همکاری میان دستگاه های ذیربط ،ناپایداری سیستم ،کندی نظام بروکراتیک و عدم توسعه منابع انسانی در امر گردشگری دارد و نیازمند چاره اندیشی است،چنانچه نتوانیم با تصحیح نگرش به ارتقا دانش و مهارت حرفه ای ،هماهنگی و کارآمد مدیریت و کارکرد سازمان نائل آییم به داشته های تاریخی تمدن فرهنگی و زیست محیطی خود و درآمد حاصل از آنها و ایجاد اشتغال خیانت کرده ایم.برای گسترش گردشگری نادیده گرفتن پیامدهای منفی این صنعت بر جوامع میزبان از قبیل تاثیرات زیست محیطی فرهنگی و غیره ...مشکلات جبران ناپذیری برای جوامع میزبان به وجود می آورد هر چند در این میان تاثیرات این تغییرات بر گردشگری هم باید مد نظر قرار گیرد.

رابطه جغرافیای طبیعی با گردشگری

تحقیقات عمده ای در مورد تفریح و گردشگری از دهه1930 تا 1950 انجام شد، با آغاز دهه 1960 بررسی های مختلف و عمده ای در مورد جغرافیای گردشگری انجام شد و در دهه های 1970 به بعد شکوفا گردید.با در نظر گرفتن این که صنعت گردشگری، یک مقوله چند بعدی است، شناخت آن و تلاش در جهت توسعه این صنعت، بایستی ابعاد مختلف را مد نظر داشته باشد. این جنبه ها ممکن است شامل مواردی همچون اقتصاد، جامعه شناسی، مدیریت، روانشناسی و جغرافیا باشد. در رابطه با "گردشگری و اشتغال و ارتباط جغرافیا و گردشگری" می توان گفت، فضاها و چشم اندازهای طبیعی بدون حضور انسان قابل کاربری نیستند، بلکه برقراری رابطه انسان با محیط جغرافیایی - مکان - است که به فضاها هویت خاص و پویایی می بخشد.

فضاهایی که دارایبُعد معیشت و پتانسیل بالقوه هستند تنها توسط مدیریت و تفکر انسان سازنده قابل تعریف و نمود می گردند. - فرج زاده اصل، - 32:1384موارد بالا تعریف اصیل جغرافیا یعنی "علم تفسیر رابطه انسان با طبیعت" و "جغرافیا علم مکان ها" را با خود دارد، به علاوه در اینجا صنعت گردشگری به عنوان یک مفهوم کلیدی جایگاه ویژه ای در علم جغرافیا دارد. یک نکته قابل توجه است و آن، آثاری که جریان های گردشگری بر فضاهای جغرافیایی یا چشم انداز های طبیعی بر جای گذاشته است، که خیلی زود مورد توجه جغرافیدانان قرار گرفت و از دهه 1930 در ایالات متحده امریکا و از دهه 1950 در آلمان گردشگری بعنوان عامل جدید تحول چشم اندازها از دیدگاه بسیاری از جغرافیدانان مورد مطالعه قرار گرفته تا جایی که جغرافیای گردشگری در دهه های 1960 و 70 از مهمترین مباحث این دوره بشمار می رود.

می توان گفت، گردشگری به منظور سفری کوتاه بر دو عامل "انسان" و "مکان" تکیه دارد و بدون انسان و محیط چنین واژه ایاساساً نمی تواند معنا پیدا کند از سوی دیگر از دو عامل انسان و محیط و بر روابط فی مابین بنیان شده است و از بررسی چنین مجموعه ای پیوند میان جغرافیا و گردشگری آشکار می گردد. با توجه به تنگاتنگ بودن رابطه انسان و محیط که از اجزاء جدایی ناپذیر حوزه مطالعات جغرافیا بشمار می روند، لازم است که مدیریتی کارآمد برای هدایت این صنعت بزرگ و پردرآمد بکار گرفته شود. در صورت عدم برنامه ریزی صحیح و مدیریت ناکارآمد صدمات جبران ناپذیری بر پیکره محیط زیست و فرهنگ ساکنین جوامع میزبان گردشگری وارد خواهد آمد . لازم به ذکر می باشد که برای توسعه صنعت گردشگری نباید نقش مدیریت و جغرافیا را نادیده گرفت.

صنعت گردشگری با مداخلاتی که در محیط انجام میدهد هم بر فضای جغرافیایی انسانی از قبیل شکل شهر ،روستا نشینی ، الگوهای زندگی مردم ، جغرافیای مهاجرت و .... اثر می گذارد و هم با خلق میکرواقلیمها و برداشت از منابع آن و تغییر شکل ناهمواریهای زمین بر ابعاد سه گانه جغرافیای طبیعی شامل آب و هواشناسی ،هیدرولوژی و ژئومورفولوژی اثر گذار است . از این رو نمی توانیم تاثیرات محیط طبیعی و اقلیم را بر گردشگری نادیده بگیریم و فقط با مطالعه و تامل بر این تاثیرات می تواند به مراتب موجب بسط و گسترش و توسعه و اشتغال و درآمد زایی شود . امروزه علم اقتصاد به گردشگری مانند یک صنعت پویا نگاه می کند طبق آمار سازمان جهانی گردشگری در سال 2012 به ازای ورود هر گردشگر یازده شغل ایجاد شده. این پدیده پیامدی چون جذب سرمایه برای کشورها و شهرها را دارد .

در کشوری مانند ایران می توان توسعه گردشگری را علاوه بر سطح ملی از نظر استانی هم مورد توجه قرار داد احیاء و توسعه و رشد گردشگری در کشور با ایجاد رقابت کمک بسیار زیادی به اقتصاد کشور از نظر وابستگی به تولید تک محصولی خواهد نمود و برای رسیدن به این هدف شناسایی کامل و دقیق فضاهای توریستی و برنامه ریزی اندیشمندانه برای بهره گیری مفید از فضاهای جذاب توریستی غیر قابل اجتناب می باشد - پوروخشوری، - 70: 1377 .توجه به این تنوع اقلیمی ایران توانایی جذب توریست در فصول مختلف را مهیا میسازد به ویژه از نظر گردشگری طبیعت - اکوتوریسم - که هر منطقه ویژگی خاص خود را دارد. اما برای رسیدن به این هدف نیازمند شناخت از محیط طبیعی و صنعت گردشگری را داریم و با تفکیک سود ها و زیانهای این دو بر هم می توانیم کمربندی امنیتی برای محیط زیست خود و سود سرشار گردشگری ترسیم کنیم .

-1تاثیرات گردشگری بر محیط طبیعی

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید