بخشی از مقاله

چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیرات مدیریت در مراحل بحران بر امنیت شهری میباشد. روش پژوهش حاضر توصیفی - تحلیلی میباشد که با مرور منابع کتابخانهای و با ابزار فیشبرداری انجامشده است. امنیت پیشزمینه یک اجتماع سالم و احساس امنیت بسترساز توسعه جوامع انسانی است و سعادت یک اجتماع درگرو حفظ و بقاء امنیت و احساس ناشی از آن است. جوامع را بدون بحرانها نمیتوان تصور کرد و بحرانها جزء جداییناپذیر زندگی اجتماعی شدهاند و بهمنظور اداره هر چه مؤثرتر بحرانها نیازمند اتخاذ رویکردی همهجانبه نگر هستیم. بر این اساس، پیشبینی، پیشگیری و آمادگی، سهگام اساسی در مدیریت مرحله قبل از بحران بهحساب میآیند که از اهمیت خاصی در چرخه مدیریت بحران برخوردارند. همچنین، بازیابی، بازسازی و یادگیری، مهمترین گامهای مدیریت در مرحله پس از بحران به شمار میآیند. در این میان، عملیات امداد و نجات، عملیات ویژه و مهار ساختن بحران، مهمترین اقدامات مدیریت در حین بحران بهحساب میآیند. مدیریت در مرحله شروع بحران بهعنوان یک مرحله با ویژگیهای خاص، اقداماتی چون هشدار و مصونیت، ارزیابی مقدماتی و آغاز بسیج منابع و بالأخره پاسخگویی سریع را میطلبد.
واژههای کلیدی: بحران، مدیریت بحران، امنیت، امنیت شهری.
.1 مقدمه
امنیت در لغت به معنای رهایی از خطر، تهدید، آسیب، اضطراب، هراس، ترس، نگرانی یا وجود آرامش، اطمینان، آسایش، اعتماد، تأمین، ضامن است. امنیت دارای دو عنصر تهدید و فرصت است و برقراری امنیت منوط به رهایی نسبی از تهدید و بهرهگیری بهینه از فرصتهاست و پدیدهای چندبعدی که مطالعه و میزان آن در یک جامعه از جهات مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی امکانپذیر است  امنیت شهری یکی از شاخصههای کیفیت زندگی در شهرهاست و آسیبهای اجتماعی از مهمترین پیامدهای مختلف امنیت به شمار میرود  در این راستا بحران جزء جداییناپذیر و همیشگی جوامع نوین است و در یک رابطه همنشینی با مفاهیم دیگر همچون، امنیت، قدرت، منافع، اهداف، مصالح، ارزشها، تهدیدها و فرصتها که همگی از مفاهیم مبهم، توسعهنیافته و سیال هستند، مصادیق خود را پیدا میکند در پارهای از ادبیات موضوعی و تخصصی، اندیشمندان ترجیح دادهاند

در توصیف بحران از مفاهیم جایگزین مانند عدم ثبات، جنگ، شورش و غیره استفاده نمایند که این امر از یکسو، دامنه و گستره گونه شناسی بحران را افزایش داده و از سوی دیگر موجب پدید آمدن جغرافیای معرفتی و مطالعات بینحوزهای گردیده و بر پیچیدگی مفهوم آن افزوده است بحران به وضعیتی اطلاق میگردد که با تهدید شدید، عدم قطعیت و احساس فوریت همراه است. طیف وسیعی از پدیدهها مانند فجایع طبیعی و تکنولوژیک، ستیزهها، آشوبها و اقدامات تروریستی میتوانند در این تعریف جایگیرند  امروزه مدیریت بحران یکی از شاخههای مهم دانش مدیریت بوده و در سطح بینالمللی و در کشورهای توسعهیافته، موردتوجه خاص قرارگرفته است. از اقدامات اساسی برای مدیریت بحران، توصیف بحرانها و تشخیص اندازه و حجم آنها همراه با پیشبینی توانمندی موردنیاز برای حل بحران است و بر اساس این توانمندی میتوان مواقع بحرانی را برای سازمان یا بخشی از آن تعریف نمود. مدیریت بحران تلاش نظامیافته توسط اعضای سازمان همراه با ذینفعان خارج از سازمان برای پیشگیری از بحرانها یا مدیریت اثربخش آن در زمان وقوع است.

مدیریت بحران و تصمیمگیری در شرایط عدم اطمینان در چهار مرحله زیر انجام میگیرد: فرماندهی و واپایش، سازماندهی هرجومرج، ارائه برنامههای آموزشی و حل مشکلات حکومتی. فرماندهی، هنر و توانمندی اتخاذ تصمیمات و استفاده مؤثر از منابع موجود برای طرحریزی، سازماندهی، هماهنگسازی، واپایش و هدایت نیرو برای اجرای مأموریتهای محوله میباشد. دومین بخش اعمال مدیریت بحران،

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید