بخشی از مقاله
چکیده
مقاله حاضر در پی بررسی و تبین جامعه شناختی اندیشه ابن خلدون به عنوان یکی از چهره های مهم و شاخص در تاریخ نظریه اجتماعی است. هدف این مقاله ارایه پاسخی مناسب به این سؤال می باشد که؛ آیا می توان ابن خلدون را یک جامعه شناس دانست؟
در جهت تحقق این هدف به بررسی افکار ابن خلدون با تأکید برسه محور اصلی علم اجتماع وی یعنی موضوع، روش و هدف پرداخته شده است و سپس با نظریه متفکران کلاسیک نظیر، دورکیم، وبر و مارکس مورد مقایسه تطبیقی قرار گرفته است. مقاله با استفاده از روش اسنادی و کتابخانه ای انجام گرفته است.
یافته های این مقاله حاکی از آن است که هر متفکری در عین حال که به زمان و مکان خاص خود تعلق دارد، ولی از تاریخ ، فرهنگ و شرایط محیطی جامعه خود نیز تأثیر می پذیرد. آنچه که از مطالعه اسنادی و مقایسه ای این پژوهش برمی آید این است که می توان از حیث ابداع در موضوع، روش و هدف، ابن خلدون را پدر علم جامعه شناسی اسلامی از یک طرف و هم ردیف جامعه شناسان کلاسیک از طرف دیگر دانست، چراکه وی دارای مفاهیم ابداعی نظیر عصبیت و علم عمران است. همچنین از حیث نگاه جامعه شناختی وی را می توان جامعه شناس تغیرات اجتماعی دانست و در نهایت از حیث روش مورد استفاده در تحقیق، از یک روش تحقیق معتبر که ریشه در فلسفه اجتماعی دارد، برخوردار است.
مقدمه
ظهور اسلام در دهه سوم قرن هفتم میلادی در عربستان، موجب ظهور تمدنی نیرومند در مقابل تمدن مسیحی اروپایی شد و تغییرات شگرف و پر دامنه ای را در مناطق عربی و کشورهای همجوار پدید آورد و نظام اجتماعی، اخلاقی و سیاسی جدیدی را به عالم بشریت عرضه داشت. بنابراین اسلام با چنین اهدافی پایه عرصه ظهور نهاد:
-1 پیشاهنگ توسعه و علم و ادب در جهان گردد و اجتناب نسبی از تعصب را گسترش دهد.
-2 تمجید از عقل در عالم هستی و اجتناب از سستی و پژمردگی در اندیشه و تفکر - بقره 171 و مائده - 104
-3 مردمان را از تقلید کورکورانه نهی کند و به پیروانش هشدار دهد که از پذیرش هر مطلبی بدون دلیل و برهان بپرهیزند - سوره ملک آیه 10، سوره انعام آیه 50 و سوره انفعال آیه . - 21
-4 اذهان مردم را به سوی واقع بینی و حقیقت انسانی راهنمایی کند و انسان را از کجروی هایی که ممکن است بر مبنای شرایط اجتماعی، فکری و اخلاقی به وجود آید آگاه سازد. - زرین کوب 16 :1369 به نقل از ستوده - .
علم و دانش جایگاه بارزی در اسلام دارد و در بسیاری از موارد قرآن مجید به دانش و آگاهی اشاره نموده است. به عنوان مثال بیش از 150 بار واژه علم و 770 بار اشکال مختلف آن در قرآن به کار رفته است - در واقع واژه علم از نظر تعداد دومین واژه است که پس از »االله« در قرآن آمده است - . ژول لابوم دانشمند فرانسوی در مقدمه ای که بر ترجمه قرآن نوشته 12 مشخصه برای اسلام ذکر نموده که یکی از آنها، ارزشی است که اسلام برای علم قائل است
در اسلام ، علم وسیله ای برای زندگی بهتر است، هم از نظر مادی، که از طریق کشفیات و توسعه صنعت ایجاد می شود و هم از نظر بهبود زندگی اجتماعی و رشد معنوی، تأکید و تشویق اسلام نسبت به علم و علما زمینه بسیار مناسبی را برای آشنایی مسلمانان و متفکران با فرهنگ و دانش انسانی فراهم می کند. به گونه ای که اسلام شهادت »صاحبان علم« را تالی شهادت خدا و ملائکه خوانده است - زرین کوب، . - 26 : 1369 همچنین روایات و احادیث در پیروی از قرآن کریم به تأمل و تدبر در احوال و پژوهش و اندیشه در جهان طبیعی را مورد تأکید قرار می دهند.
یکی از ویژگی های فکری موجود در دنیای اسلام نهضت ترجمه بود، که توانسته است تاثیری شگرف بر ایده پردازی های متفکران مسلمان داشته باشد.آرمانها و توصیه های دانش پژوهی آیین اسلام به پیروان این دین باعث شده تا علم را همچون گمشده ای بجویند و به دانش های موجود در دورترین سرزمین ها دست یابند. و نخستین نشانه های اخذ و اقتباس از علوم و فنون پیشینیان و ملل متمدن در آثار فکری متفکران مسلمان در دوره نهضت ترجمه تحقق یافت.
رونق و رشد علوم در ابتدای ظهور اسلام به دنبال نهضت ترجمه صورت پذیرفت. انعطاف پذیری فرهنگ اسلامی موجب شد که از یک طرف مسلمانان، به فراگیری علوم و فنون سایر ملل تشویق و ترغیب گردند و از طرفی دیگر مواد و مقدمات کافی، برای تحقیقات بعدی فراهم شد. درنهایت می توان باتوجه به مدل زیر عناصر دخیل در شکل گیری اندیشه ابن خلدون را باز شناخت.
شرایط سیاسی
نمودار-1عوامل مؤثر در پیدایش آراء و نظریه ابن خلدون
ابن خلدون به طور آشکار مدعی شده است که علم جدیدی را تأسیس کرده است و اصطلاح »علم عمران« را برای آن انتخاب نموده است. هر چند که برطبق نظر متفکران و منتقدان مفاهیمی نظیر : علم فرهنگ، فلسفه ، تاریخ، علم جامعه و جامعه شناسی، به عنوان معادل علم عمران ابن خلدون مرح کرده اند، اما انتخاب ابن خلدون به گونه ای است که علم جامعه با آنچه وی مطرح کرده است سنخصیت و هم سویی بیشتری داشته به گونه ای که ابن خلدون معتقد است که : »هدف ما در تألیف کتاب اول این تاریخ همان است، و گویا این شیوه خود دانشی مستقل باشد، زیرا دارای موضوعی است که همان عمران بشری و اجتماع انسانی است، و هم دارای مسائلی است که عبارت از بیان کیفیات و عوارضی است که یکی از پس از دیگری به ذات و ماهیت عمران می پیوندد و این امر ، یعنی داشتن موضوع و مسایل خاص، از خصوصیات هر دانشی است، و معنی علم همین است خواه وضعی باشد و خواه عقلی
در این جا تفسیری که می توان از متن بالا داشت بدین صورت است که -1 ابن خلدون تاریخ را مقدمه ای برای کار اصلی خود می داند و در واقع علم تاریخ را نردبانی برای دست یابی اطلاعات و دیدگاه های جدید می داند.-2 ابن خلدون این بحث و مطالعات ارایه شده را یک بحث جدیدی می داند. -3 ابن خلدون علمی را که مدعی آن است؛ دارای موضوع ، روش و هدف متفاوتی می داند بنابراین یک علم جدید می باشد و آن را علم عمران می داند