بخشی از مقاله
شرایط زیست محیطی یک شهر سالم در اندیشه ابن خلدون
چکیده :
اگر چه "شهر سالم " و مسائل زیست محیطی " آن بلحاظ بعض جزئیات پژوهشی و علمی مباحثی تازه تلقی می شوند، لکن بجهت موضوع، از قدمتی تاریخی برخوردارند. توجه به این سابقه و پیشینه، ضمن آنکه از بعد مرور تاریخی اهمیت خود را داراست، بجهت توجه دادن افراد به جنبه فرهنگی آن می تواند در بهسازی شهر و رعایت مسائل زیست محیطی تاثیر بسزایی داشته باشد. ابن خلدون - جامعه شناس و مورخ معروف اسلامی قرن هشتم هجری قمری - با طرح موضوعات شهر سالم و مسائل زیست محیطی مربوط به آن در چندین قرن قبل توانسته است بسیاری از مبانی شهرسازی را بخوبی بیان کند. بسیاری از آراء وی هنوز هم از صحت و کارایی تحسین برانگیزی برخوردار می باشند. در این مقاله سعی شده است با استفاده از روش پژوهش کتابخانه ای، آراء و نظرات ابن - خلدون، در مورد شهر سالم و مسائل زیست محیطی آن جمع آوری و مورد بحث و تجزیه و تحلیل قرار گیرد. کلمات کلیدی : ابن خلدون - جامعه شناسی شهری - شهر سالم - مسائل زیست محیطی
مقدمه:
ولی الدین عبدالرحمن بن محمدبن محمدبن محمدبن حسن بن جابربن محمد بن ابراهیم بین عبدالرحمن بن خلدون معروف به ابن خلدون، در رمضان ۷۳۲ هجری قمری مصادف با ۱۳۳۲ میلادی در تونس در خانواده ای اندلسی بدنیا آمد. عصری که ابن خلدون زندگی می کرد در اروپا به عصر رنسانس مشهور شد. او سه دوره مسهم در زندگی اش داشت:
* الف ) دوره نخست که فعالیت های سیاسی اوست، یعنی سالهای (۱۳۷۴ - ۱۳۵۲) میلادی
* ب ) دوره دوم که چهار سال طول کشید و دوره گوشه نشینی اوست و در همین دوره تالیفات خود را به انجام رسانید .
* ج ) دوره سوم که دوره اشتغال به تدریس و قضاوت است (۱۴۰۸ - ۱۳۷۸ میلادی). او که به قول هامر، منتسکیوی عرب بود و فلسفه تاریخ را به وجود آورد ()، در سال ۱۴۰۱ میلادی به دمشق سفر کرد، که همزمان با محاصره این شهر توسط تیمور لنگ بود و ملاقاتی نیز با تیمور داشت که در نامه ای از مصر جریان دیدار خود را با امیر تیمور به سلطان مغرب نوشته است(۲). وی در سال ۱۴۰۶ میلادی چراغ عمرش خاموش شد.
سومین همایش کشوری بهداشست محیط ابن خلدون را مقدم بر آگوست کنت و ویکو در جامعه شناسی و تاریخ دانسته اند. او نه تنها نسبت به زمان خود استثنایی جلوه می کند که با انسان متفکر زمان ما هم سخنان بسیار دارد (۳). کتاب مهم او به نام (کتاب العبر و دیوان المبتدا و الخبر فی ایام العرب و العجم و البربر و من عاصر هم من دوی السلطان الاکبر) است، مقدمه این کتاب به نام مقدمه ابن خلدون مشهورتر از اصل کتاب است که در دو جلد منتشر شده است و در سال ۱۳۳۶ هجری شمسی توسط محمد پروین گنابادی به فارسی ترجمه شده است، این کتاب یکی از گرانبهاترین متون اسلامی درباره مطالعات اجتماعی است (۴) در این اثر مطالب متنوع مربوط به زندگی اجتماعی انسان (عمران و تمدن) چندان زیاد است که قدما و متاخراگاه آن را یک دایره المعارف دانسته اند.(۵) در کتاب مقدمه بحث مفصلی راجع به مسائل زیست محیطی و رابطه آنها با الگوی زندگی و خلق و خو و شیوه معاش بشر می نماید که در نوع خود کم نظیر است خصوصا با شرایطی که ابن خلدون داشته است او در این میان فصل مهمی را به اصول و قوائد شهر سازی اختصاص می دهد که جای تامل بسیار دارد (۶)،
جامعه شناسی (Sociolgy)
جامعه شناسی علم امور اجتماعی است (۷) و ما اگر جامعه شناسی را "دانشی در خانواده علم انسان که هدف از آن شناخت علمی ابعاد اجتماعی پدیده های حیات است " (۸) تعریف کنیم، می توانیم - به قول ناتانیل اشمیت، استاد دانشگاه کورنیل آمریکا ابن خلدون را " مورخ و جامعه شناسی و فیلسوف " (۹) بنامیم که گاه در مقدمه او بذر مکتبهای مختلف جامعه شناسی دیده می شود (۱۰)، اگر چه بعضی ها مقدمه را اساساً کتابی در موضوع جامعه شناسی محض تلقی کرده اند (۱۱). بحث اصلی ما در این مقاله در حوزه جامعه شناسی شهری ( gyاUrban Sociol) است یعنسی : " شاخه ای از جامعه شناسی که در آن حیات شهری با ابعاد گوناگون آن مورد مطالعه قرار میگیرد" (۱۲) و لذا سعی شده است که دیدگاه این خلدون در مورد ویژگیهای شهر سالم خصوصا ویژگیهای زیست محیطی آن مورد بررسی قرار گیرد. ابن خلدون مانند خیلی از حکماء انسان را ناچار از زندگی اجتماعی می داند ومعتقد است: " اینکه اجتماع نوع انسان ضروری است و حکیمان این معنی را بدینسان تعبیر می کنند که: انسان دارای سرشت مدنی است " (۱۳) و در اینکه انسان متأثر از شرایط محیطی است کمتر کسی تردید دارد (۱۴)، او عمران و اجتماع بشر را اینگونه تقسیم میکند:" عمران و اجتماع گاهی بصورت بادیه نشینی است و گاهی به شکل شهرنشینی " (۱۵)، یعنی دو شیوه زندگی را ذکر می کند و برای هر کدام خصوصیات خاصی را متذکر می گردد: بادیه نشینی را زندگی در بیابان و غیر ساکن از واحه ای به واحه دیگر و دائم در حال کوچ و در حد ضروریات می داند در حالیکه شهرنشینی را زندگی مرفه و تجملاتی و همراه بسا نساز و نعمت میداند. و چون انسان در ابتدا زندگی در حد ضروریات داشته و کم کم بر اثر تجاربی که پیدا نموده از ضروریات گذشته، و به تجملات رسیده است. پس زندگی بادیه نشینی مقدم بر شهرنشینی است. از دیدگاه وی: بادیه نشینی بمنزله اصلی و گهواره ای برای شهرها و تمدن است و مقدم بر شهر نشینی می باشد" (۱۶). ابن خلدون بادیه نشینان را به خیر و نیکی نزدیکتر و دلیرتر از شهرنشینان می داند، چرا که شهرنشینان امر حفاظت از خود را به گروهی واگذار کرده و خود آرام غنوده اند ولی بادیه نشینان دائم آماده نبرد هستند پس دلیرترند، با این همه بادیه نشینان را نیازمند شهریان می داند و بیان می کند که : " اجتماعات بادیه نشین نسبت به اجتماعات شهرهای کوچک و بزرگ، ناقص است زیرا کلیه امور ضروری و لازم که در اجتماع مورد نیاز است برای بادیه نشینان فراهم نیست " (۱۷). ابن خلدون در بحث از دولتها لازمه تشکیل یک دولت را عصبیت می داند و معتقد است که عصبیت عموما در زندگی بادیه نشینی حاصل می شود بر همین اساس بیان می کند که دولتها را ابتدا بادیه نشینان تشکیل می دهند و سپس بدلیل غرق شدن در تجملات و به عبارتی رسوخ خوی شهرنشینی در انان دولت تضعیف شده و منقرض میشود. " پس دولت در آغاز تشکیل آن به شکل بادیه نشینی است سپس هرگاه کشورداری و سلطنت حاصل شود به دنبال آن آسایش و فراخی معیشت و گشایش احوال همراه خواهد بود و شهرنشینی و" (۱۸). وی معتقد است که تشکیل دولتها مقدم بر شهرهاست زیرا شهرها بسا زور پادشاه و نیروی کار رعیت ساخته می شود و به محض از بین رفتن دولتها عمر آن شهر نیر پایان می پذیرد. در این مورد تعبیر بسیار زیبایی دارد: که اگر " مقتضیات جوی و ارضی در آن مراعات شود آن وقت بقاء یا عمر آن شهر وابسته به دوران فرمانروایی " (۱۹) خواهد بود و گرنه همین مقدار نیز دوام نخواهد آورد، ضمن آنکه تذکر می دهد شهرهای بزرگ یادگاران دولتهای قوی و بزرگ است.
مسائلی که برای ساخت یک شهر لازم است و عدم مراعات انها نتایج سوء خواهد داشت ابن خلدون در مقدمه به طور مبسوط به این بحث می پردازد که برای شهرسازی چه اصولی باید رعایت شود و عدم رعایت آنها را مشکل آفرین قلمداد کرده و نمونه هایی را در این زمینه متذکر می شود. لازم به ذکر است توجه به دوران و مکانی که ابن خلدون زندگی کرده است ما را به اهمیت آنچه که او گفته است واقف می گرداند زیرا بحث مسائل زیست محیطی حتی امروزه در کشورهایی که ابن خلدون مسافرت کرده و یا مطالعه نموده است هنوز به یک مسئله جدی مطرح نیست چه رسد هفت قرن قبل.
ابن خلدون ضمن تذکر این نکته که مردم، شهرها را بعنوان پناهگاه و مامن خود می دانند و متوقع هستند که در آنها آسایش داشته باشند توضیح می دهد که " چون این شهرها اقامتگاه و پناهگاه بشمار می روند باید در آنها دفع زیانهااز قبیل نگهبانی از دستبرد دزدان و هجوم آوران - و هم جلب منافع و آسان کردن - مرافق - راه آبها و جزء اینها رعایت شود " (۲۰). وی در این جمله سه نکته اساسی را تذکر می دهد
* الف) دفع زیانها که بیشتر بحث مسائل دفاعی و امنیتی و شاید سیاسی ( نگهداریحکومت) مطرح است
. * ب) بحث جلب منافع و راه بدست آوردن منافع بهتر برای مردم شهر است که تذکری کلی است چون منافع، عام بوده از هوای سالم گرفته تا زندگی راحت، تجارت آزاد و را در بر می گیرد .
* ج ) بحث آسان کردن - مرافق - راه آبها، که بحث آب امروزه یکی از مسائل ضروری بشر است بگونه ای که بعضی، مسئله آب را عامل جنگهای قرن آینده میدانند.
از دیگر مسائلی که ابن خلدون ذکر میکند این است: برای حمایت شهر از آفات اسمانی چند مسئله باید رعایت شود: الف) هوای سالم شهر
ب) را کد نبودن هوا و به اصطلاح متموج و در حال جنبش بودن آن
* ج) عدم نزدیکی به آبهای تباه و حوضچه های ناسالم
* د) دوری از چراگاههای ناپاک و پلید.
وی در یک جمله این چند مسئله مهم زیست محیطی را مطرح می کند:
" و از نکاتی که برای حمایت آن (شهر) از آفات آسمانی مراعات می شود خوشی هوا برای سالم ماندن از بیماری هاست زیرا اگر هوا راکد و ناپاک باشد یا شهر در نزدیک آبهای تباه و حوضچه های ناسالم یا چراگاههای ناپاک و پلید قرار گیرد سبب مجاورت بسرعت عفونت بدان راه خواهد یافت و در نتیجه موجودات زنده یا جانوران آن بی درنگ دچار بیماری خواهد شد " ( ۲۱). اشاره به این مسائل مهم زیست محیطی آن هم در آن دوران و شرایط که هنوز بحث رابطه بین آب و انتقال بیماریهای عفونی مطرح نبوده است (این بحث برای اولین بار چندین قرن پس از ابن خلدون مطرح شده است) حکایت ار عمق نبوغ و تیزهوشی ابن خلدون و اهمیت این مسائل در نزد وی دارد، مسائلی که او اشاره می کند امروزه نیز در اصول شهر سازی به عنوان اصول قطعی و پذیرفته شده است. همگان می دانند که از مشکلات جدی هوای شهر تهران همین رکود هواست که عدم جابجایی هوا مانع از دور شدن آلودگیها از شهر می شود. یکی از نکات جالب توجهی که ابن خلدون برای جلوگیری از رکود هوای شهر ذکر می کند افزایش جمعیت است و معتقد است که: هرگاه شهری پر جمعیت باشد و رفت و آمد ساکنان آن فزونی یابد خواه ناخواه هوا متموج می