بخشی از مقاله

چکیده

هدف از این پژوهش بررسی تاثیر آموزش روانشناسی سلامت بر نگرش دانشجویان پزشکی نسبت به بیمار و بیماری می باشد.

جامعه مورد مطالعه شامل کلیه دانشجویان پزشکی در حال تحصیل دانشگاه شهید بهشتی و آزاد در سال تحصیلی سال94-95 بود که از این میان 30 دانشجو 15 - نفر طرح ریفورم از دانشگاه شهید بهشتی و 15 نفر طرح غیر ریفورم از دانشگاه آزاد - به شیوه در دسترس به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. و سپس بصورت تصادفی در دو گروه 15 نفره جایگزین شدند.

در نهایت، به علت افت آزمودنی ها ، نمونه پژوهش به 28 نفر کاهش یافت. شرکت کنندگان پرسشنامه محقق ساخته سنجش میزان آگاهی از روانشناسی سلامت را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها آزمون تی وابسته، تی مستقل، تحلیل واریانس مورد استفاده قرار گرفت.

نتایج حاصل از پژوهش نشان داد آموزش روانشناسی سلامت توانسته است نگرش دانشجویان سال آخر پزشکی را نسبت به بیمار و بیماری تغییر دهد و افراد طرح ریفورم نمره بیشتری نسبت به افراد طرح غیر ریفورم بدست آوردند.بنابراین با توجه به اینکه آموزش روانشناسی سلامت تاثیر بسزایی بر نگرش دانشجویان پزشکی در ارتباط با بیمار و بیماری دارد، قرار دادن چند واحد درسی تحت عنوان روانشناسی سلامت برای دانشجویان پزشکی با تاکید بر رویکرد کل نگر، ارتباط پزشک و بیمار و مسائل و مداخلات روانشناختی ضروری میباشد.

مقدمه

در سالهای متمادی، ارتباط میان تن و روان یکی از موضوع های بحث انگیز بین فلاسفه، پزشکان و روان شناسان بوده است.اعتقاد به دو گانگی تن و روان باعث شد تا پزشکان در سبب شناسی بیماری های جسمی، تنها به بررسی علل زیستی1 و فیزیولوژیکی بسنده کرده، و امکان هرگونه تاثیر عوامل روانی2 و اجتماعی3 را در بروز و ظهور این بیماری ها نادیده بگیرند - رویکرد زیستی-پزشکی 

بین جسم و روان در حیطه بیماری تاثیر متقابل ظریفی وجود دارد. روانشناسی و پزشکی در کنار هم می توانند درمان بیماری را به سطوحی ارتقاء دهند که قبلا هرگز قابل دستیابی نبود. بنابراین بدون در نظر گرفتن ساختارهای روانی- اجتماعی، پدیده ی سلامتی و بیماری قابل توضیح نیست، لذا پزشک باید همیشه یک نظام سه بعدی پویا، یعنی تعامل سه عامل زیستی، روانی و اجتماعی را در تشخیص و درمان در نظر داشته باشد

به طور کلی در حدود 20 تا 25 درصد از بیماران مزمن پزشکی از نظر بالینی، نشانههای روانی بسیار مهمی را تجربه میکنند. - کرایگ5، - 2000 هماکنون در بسیاری از مراکز درمانی کشورهای پیشرفته، راهبردهای درمانی مبتنی بر مفاهیم روانشناختی و رفتاری مانند:

آرامسازی و روشهای شناختی تغییر افکار منفی به عنوان راهبردهای درمانی مؤثر و کارآمد در درمان بسیاری از بیماریها مورد استفاده قر میگیرد.

این روشها گاهی به عنوان روشهای اختصاصی درمان و گاهی به عنوان روشهای مکمل به کار گرفته میشود

از سوی دیگر، مطالعات محققان نشان می دهد که برقراری یک ارتباط مناسب بین پزشک و بیمار، عنصری کلیدی در رضایت مندی بیمار و حتی پزشک بوده و در جلب همکاری بیمار جهت پیگیری د ستورالعمل های درمانی و م شارکت بیمار در فرایند درمان و ا ستقبال از طرح های درمانی ب سیار موثر ا ست - فاگرلیند6، - 2012 .تحقیقات ن شان می دهد، در ب سیاری از ک شورها وجود م شکلات جدی در برقراری ارتباط در کادر پز شکی و بالینی امری معمولی ا ست 

نتایج تحقیقات بنجامین براون8و همکاران - 2010 - در بررسی " تاثیر درمان زیستی – روانی – اجتماعی برای کم کاری تیروئید" نشان داد ترکیب درمان های عصبی – هیجانی با مدیریت رژیم غذایی در مورد این افراد موثر است. ترزا رودریگز بلانکو - 2010 - 9 در پژوهش خود با عنوان " مداخلات زیستی – روانی – اجتماعی در دردهای پشت"، کاهش در ناتوانی، شدت درد، طول مدت درد و افزایش کیفیت زندگی در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل را نشان داد.

شفیعی و رحمتی - 1391 - نیز در مطالعه خود به این نتیجه رسیدند که آموزش مهارت حل مسئله و مهارت جرات ورزی در کاهش علائم سندرم روده تحریک پذیر نقش بسزایی دارند و از لحاظ میزان اثربخشی تفاوتی با یکدیگر ندارند.در پژوهش خضری مقدم و همکاران - 1391 - نتایج حاکی از اثربخشی گروه درمانی در کاهش افسردگی و اضطراب بیماران ام اس بود. یوسفی و نکویی - 1389 - در مطالعه ای که از طریق مرور و دسته بندی و ارزشیابی تعدادی از مقالات و کتب مرتبط از سال های 2010 – 2000 انجام شد، نشان دادند که آموزش های شناختی – رفتاری چه به صورت مجزا و چه همگام با درمان دارویی در درمان بیماری های مزمن و عوارض منتج از آنها موثر بوده است.

کریستینا اورت گومر - 2012 - دریافت که مداخلات رفتاری برای بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونر باعث کاهش اضطراب و افسردگی می شود. پاتریسیا پاگلس و همکاران - 2006 - در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که حضور یک روانشناس در تیم درمانی، باعث کاهش اضطراب و افزایش بهبودی می شود. بیکر10 و همکاران - 2009 - نشان داده اند که درصد قابل توجهی از شکایت های بیماران از پزشک و به کار گیری نادرست دستورات درمانی نتیجه ی عدم کفایت پزشک نبوده بلکه از مشکلات ارتباطی نشات می گیرد.

زاهد نژاد و همکاران - 1389 - نیز نشان دادند بیمارانی که رابطه مطلوبی با پزشکان برقرار می کنند رضایت بیشتری از درمانشان دارند.

بنابراین با توجه به اینکه عوامل روانی – اجتماعی درایجاد و تشدید بیماری های جسمی نقش بسزایی دارند، در درمان بیماری ها، توجه به ابعاد زیستی – روانی – اجتماعی و همچنین بکارگیری مداخلات روانشناختی به همراه درمان های دارویی می تواند کیفیت درمان را ارتقاء بخشد. علاوه بر این برقراری یک ارتباط با کیفیت مناسب بین پزشک و بیمار باعث افزایش کیفیت درمان و نیز رضایت بیشتر بیمار و پزشک می شود.

لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش روانشناسی سلامت بر نگرش دانشجویان پزشکی نسبت به بیمار و بیماری است و بر اساس یافتهها و شواهد موجود در زمینه متغیرهای پژوهش فرضیه های زیر بررسی میشوند:

-1آموزش روانشناسی سلامت بر نگرش دانشجویان سال پنجم پزشکی نسبت به بیمار و بیماری موثر است.

-2تاثیر آموزش روانشناسی سلامت بر نگرش دانشجویان سال پنجم پزشکی طرح ریفورم و غیر ریفورم نسبت به بیمار و بیماری تفاوت دارد.

-3آموزش روانشناسی سلامت بر یادگیری دانشجویان پزشکی سال پنجم طرح ریفورم در سه حیطه ی ارتباط پزشک و بیمار، کل نگر و مداخلات روانشناختی تاثیر متفاوت دارد.

-4آموزش روانشناسی سلامت بر یادگیری دانشجویان پزشکی سال پنجم طرح غیر ریفورم در سه حیطه ی ارتباط پزشک و بیمار، کل نگر و مداخلات روانشناختی تاثیر متفاوت دارد.

روش

جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان پزشکی در حال تحصیل دانشگاه شهید بهشتی و دانشگاه آزاد در سال تحصیلی 93-94 می باشد. نمونه مورد پژوهش شامل 30 نفر از دانشجویان پزشکی سال پنجم دانشگاه های پزشکی شهید بهشتی و آزاد بودند که به شیوه در دسترس انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره جایگزین شدند. در طی آموزش 2 نفر از آزمودنی ها ی طرح ریفورم انصراف دادند و نهایتا نمونه پژوهش 28 دانشجو را در برگرفت. طرح پژوهش حاضر؛ شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه ریفورم و غیر ریفورم است.

در این پژوهش اعضای داوطلب از دو دانشگاه شهید بهشتی و آزاد انتخاب شدند. دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی شامل طرح ریفورم می باشند که در واحد های درسی شان مهارت های ارتباطی پزشک و بیمار را گذرانده اند. در حالی که دانشجویان دانشگاه آزاد هیچ آموزشی در این زمینه ندیده اند. گروههای آموزشی طی 8 جلسه به مدت دو ماه در جلسات گروهی شرکت کردند. در اولین جلسه؛ قبل از آغاز بحث پیش آزمون و پس از پایان جلسه هشتم؛ پس آزمون اجرا گردید.

پرسشنامه محقق ساخته سنجش میزان آگاهی از روانشناسی سلامت: از 3 خرده مقیاس رویکرد کل نگر، مهارت های ارتباطی بین پزشک و بیمار و مسائل و مداخلات روانشناسی تشکیل شده که در مجموع نشانگر میزان آگاهی دانشجویان است. این پرسشنامه 68 سوال دارد و بر اساس طیف لیکرت - می داند: 2 نمره؛ تا حدی می داند: 1 نمره؛ نمی داند: 0 نمره - نمره گذاری می شود.

پایایی سوالات پرسشنامه از طریق روش آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه برابر 0/79 و برای خرده مقیاس ها به ترتیب رویکرد کل نگر 0/74، مهارت های ارتباطی بین پزشک و بیمار 0/68 و مسائل و مداخلات روانشناختی 0/65 بدست آمد.روایی پرسشنامه توسط اساتید راهنما و مشاور پژوهش حاضر مورد بررسی قرار گرفت و پس از ملاحظه نظرات آنها؛ اصلاحات ضروری روی پرسشنامه صورت گرفت.

یافته ها:

داده های جمعیت شناختی مربوط به پژوهش نشان می دهد که تعداد کل دانشجویان شرکت کننده 28 نفر بوده است که شامل 13 دانشجو از دانشگاه شهید بهشتی 8 - دختر و 5 پسر - و 15 دانشجو از دانشگاه آزاد 11 - دختر و 4 پسر - می باشند.

فرضیه :1 آموزش روانشناسی سلامت بر نگرش دانشجویان سال پنجم پزشکی نسبت به بیمار و بیماری موثر است. جهت بررسی این فرضیه از آزمون تی وابسته استفاده شد که در جدول شماره 1 قابل مشاهده است

جدول شماره :1 آزمون t  وابسته برای مقایسه میانگین نگرش دانشجویان در پیش آزمون و پس آزمون

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید