بخشی از مقاله
چکیده
رودخانه هیرمند با حوزه آبریزی به وسعت 350 هزار کیلومتر مربع، بزرگترین رود فلات ایران و افغانستان است. همچنین با طول 1100 کیلومتر، طولانیترین رودخانه در جنوب شرق آسیا نیز محسوب می شود. در زمان جدایی افغانستان از ایران در سال 1857 میلادی و تعیین رودخانه هیرمند به عنوان مرز میان دو کشور، تلاش های زیادی برای توافق بر سر چگونگی تقسیم آب میان دو کشور انجام شده است. با گذشت ده ها سال از آن زمان، همچنان کشاورزان سیستان با مشکل بیآبی در منطقه رو به رو هستند و هنوز توافق درستی درباره تقسیم آب منطقه امضا نشده است.
-1مقدمه
اختلاف بر سر رودخانه مرزی و مشترک هیرمند میان ایران و افغانستان از حدود یک قرن قبل یعنی از زمان تعیین مرز میان دو کشور روی شاخه اصلی این رودخانه، آغاز شد. ژنرال فردریک گلداسمیت انگلیسی در سال 1251 - ه.ش - با این حکمیت، سبب بروز اختلاف میان ایران و افغانستان بر سر تقسیم آب شد. از آنجایی که آب برای کشاورزان استان سیستان و بلوچستان ایران و همچنین استان هلمند افغانستان از اهمیت حیاتی برخوردار است، مناقشه بر سر آن بسیار هزینه آور است.
مرزهای بین المللی ایران و افغانستان را در بخشی در سیستان رود هیرمند تشکیل میدهد. سالهاست که این دو همسایه بر سر مرز توافق دارند - هنوز اختلاف دارند ولی با همکاری نزدیک در حال حل و فصل آن هستند - اما هنوز بر سر چگونگی تقسیم آب هیرمند و دیگر حقوق مربوط به این رودخانه که از کوههای بابا در هندوکش سرچشمه گرفته و پس از طی 1100 کیلومتر به دریاچه هامون در سیستان می ریزد. رود هیرمند دارای رژیم آبدهی متغیر در طول سال می باشد به گونه ای که 84 درصد جریان آب رودخانه مربوط به ماههای بهمن تا خرداد است . همچنین میزان آبدهی رودخانه در سالهای مختلف به شدت تغییر می یابد
-2 اختلافات بر سر رود رودخانه مرزی و مشترک هیرمند
اختلاف بر سر استفاده از آب رودخانه هیرمند بین ایران و افغانستان از زمان شکلگیری مرزهای شرقی ایران با دخالت انگلیسیها آغاز گردید . دو کشور بر اساس معاهدات جداگانهای که با انگلستان داشتند ، حل این مسائل را به حکمیت دولت بریتانیا سپردند .دولت بریتانیا نیز ژنرال فردریک گلداسمیت را مأمور رسیدگی به این مسئله نمود. وی در ماه مه سال 1871 م 1250 - ه. ش - مأمور انجام حکمیت مرزی میان ایران و افغانستان در مورد مناقشات دو کشور در منطقه سیستان شد.
گلداسمیت با تحقیق و بررسی در سرحدات سیستان در 19 اوت 1872م - 1251 ه.ش - رأی خود را در تهران صادر نمود .رأی گلداسمیت به طور کامل به مسأله مشخص نمودن مرز دو کشور اختصاص داشت. بر اساس آن گلداسمیت منطقه سیستان را به دو بخش سیستان درونی و سیستان بیرونی تقسیم کرد. وی سیستان بیرونی را که بخش بزرگتر و وسیعتر را دربرمی گرفت به افغانستان داد و بخش دیگر را به ایران داد. همچنین شاخه اصلی هیرمند در خاوریترین بخش دلتا پایین کوهک را به عنوان مرز دو کشور تعیین نمود بدین ترتیب قسمتی از دلتای هیرمند که بخش وسیعتر زمینهای کشاورزی و جمعیت بیشتری داشت به ایران واگذار گردید و ناحیه ای که مسیر عبور آب جهت شرب در این قسمت را تشکیل میداد به افغانستان سپرده شد
مناسبات سیاسی ایران و افغانستان پس از سال 1300 خورشیدی پایان جنگ جهانی اول و فروکش کردن بحرانهای سیاسی، برای نخستین بار در اوایل سال 1300 - ه.ش - ، مذاکرات سیاسی رسمی بین دو کشور ایران و افغانستان آغاز شد. پایان جنگ جهانی اول و فروکش کردن بحرانهای سیاسی، برای نخستین بار در اوایل سال 1300 - ه.ش - ، مذاکرات سیاسی رسمی بین دو کشور ایران و افغانستان آغاز شد. این مذاکرات در اوایل تیرماه 1300 به نتیجه رسید و نخستین قرارداد بین دو کشور با عنوان عهدنامه مودت بین دولتین ایران و افغانستان امضاء شد که منجر به ایجاد فضای دوستانهای در روابط سیاسی دو کشور گردید و فصل جدیدی در روابط سیاسی بین دو کشور گشوده شد. شش سال پس از استقلال افغانستان در سال 1306 - ه.ش - عهدنامهای میان دو دولت منعقد گردید که موجب تحکیم روابط سیاسی شد.
در این زمان رضاخان نیز در این زمان حکومت مرکزی مقتدری تشکیل داده بود و حل مناقشههای مرزی را در اولویت کاری خود قرار داده بود. در سال 1309، سفیر ایران در کابل با وزیر امور خارجه وقت افغانستان مذاکراتی در خصوص اختلافات مرزی انجام داد و قرار شد به مناقشات پایان دهند. در سال 1310 ایران و افغانستان به طور مستقیم باهم مذاکره کردند و درنهایت پیشنهاد تنصیف آب را پذیرفتند اما در مورد مکان تقسیم آب به توافق نرسیدند
باوجود شکست مذاکرات کمیسیون مشترک هیرمند، فضای دوستانه حاکم بر روابط سیاسی بین دو کشور مانع از قطع کامل گفتگوها گردید و طرفین تمایل خود را جهت ادامه مذاکرات اعلام کردند - حافظ نیا, علی زاده, مجتهد زاده, . - 1385 با شروع کاهش آب رودخانه و کمآبی در تیر ماه 1315 ، کشاورزان افغان برای تأمین آب مورد نیاز خود با محکم کردن بند لخشک در دهانه نهر مارنگی ، تمام آب را به طرف زمین های کشاورزی خود جاری ساختند که این موضوع کشاورزان سیستان را با بحران جدی رو به رو کرد. کشاورزان سیستان به ناچار چاه آب حفر کردند.
خشم کشاورزان سیستان از تصمیم افغانها به حدی بود که گروهی از آنان به سد یورش بردند و آن را تخریب کردند. البته ازآنجاییکه در آن زمان روابط دولتهای افغانستان و ایران حسنه بود، اغتشاشات و زدوخورد کشاورزان ادامه نیافت - ضرغامی, . - 1315 در سال 1317، باقر کاظمیبه عنوان سفیر ایران به افغانستان اعزام شد تا درباره مساله رودخانه هیرمند مذاکره کند. در نهایت وی موفق شد قراردادی با 16 ماده به همراه اعلامیه آن در سال 1317 با علی محمدخان وزیر امور خارجه افغانستان امضا کند. برابر آن قرارداد دو کشور میزان آبی را که به بند کمال خان میرسید بطور نصف نصف تقسیم میکردند. همچنین دولت افغانستان متعهد میگردید که از چهار برجک تا بند کمال خان کانال تازهای احداث ننموده و حتی تعمیر نکنند .طبق ماده هشتم قرارداد نیز طرفین موافقت میکردند که از بند کمال خان تا ده دوستمحمد خان و سیخ سر که آخرین مکان تقسیم آب است اقداماتی که باعث کاهش سهم آب طرف مقابل گردد انجام ندهند.
- قرارداد تقسیم آب هیرمند بین ایران و افغانستان در سال - 1317 این قرارداد در سال 1318 توسط مجلس ملی ایران تصویب شد. هیات انجمن شورای ملی افغانستان نیز قرارداد را تصویب کرد اما از تصویب اعلامیه سرباز زد که این موضوع از اجرای مفاد قرارداد جلوگیری کرد. با اشغال ایران در سال 1320، افغان ها فرصت یافتند تا با آمریکایی ها درباره احداث سدهای مخزنی و انحراف و انشعاب کانالهایی از هیرمند به توافق برسند.
این موضوع سبب خشکسالی گسترده در سال 1324 در سیستان شد. در سال 1326 این خشکسالی به حدی رسید که حتی مجرای رودخانه در بخش سفلی برای مدتی خشک شد. در آن زمان دولت ایران تصمیم گرفت هیئتی را برای بررسی علت کمآبی سیستان برای بازدید از حاشیه هیرمند به افغانستان اعزام کند که با مخالفت افغانستان روبهرو شد. ایران نیز تصمیم گرفت موضوع را به شورای امنیت ارجاع دهد اما کمی بعد با توجه به اوضاع سیاسی و رقابت میان آمریکا و شوروی، آمریکا ایران را منصرف کرد و پیشنهاد تشکیل کمیسیونی بی طرف برای حل مساله تقسیم آب هیرمند را داد که مورد موافقت دو کشور قرار گرفت . این کمیسیون در نهایتکاملاً به ضرر ایران رای داد و اعلام کرد » مقدار آب لازم را برای سیستان 0/62 میلیارد متر مکعب در سال یعنی بطور متوسط 22 متر مکعب در ثانیه تعیین کرد..« این میزان در سالهای کمآبی کاهش می یافت واصلاً با نیازهای سیستان مطابق نبود. با توجه به آنکه در مذاکرات بعدی، افغانستان همواره به نظر کمیسیون بیطرف استناد میکرد، گریزی از این گزارش نبود. بدین ترتیب اسناد کمیسیون بینالمللی هیرمند تبدیل به جزئی از تاریخ اختلافات بین ایران و افغانستان در مورد هیرمند گردید که گریزی از اسناد آن وجود ندارد.
-3اهمیت موقعیت ژئوپلیتیکی هیرمند
از دهه 1320 به بعد، کشور افغانستان به صحنه رقابت سیاسی میان دو ابرقدرت آمریکا و شوروی تبدیل شد. هر یک از این کشورها تلاش می کردند با اعطای کمک مالی به افغانستان، نفوذ خود را در منطقه افزایش دهند. در همین خصوص، محمد صلاحی سفیر وقت ایران در افغانستان گزارش دقیقی درباره وضع سیاسی آن دوره ارائه میدهد: »دولت امریکا نظر به حفظ مصالح خود با دادن وام و ساختمان سدهای کجکی و ارغنداب و بقراء و دیگر کمکهای فنی نفوذ خود در افغانستان را تحکیم نموده و از طرف دیگر افغانستان روابط نزدیکی با دولت شوروی پیدا کرده به طوریکه متخصص و کارگر به افغانستان وارد نموده و هر روز بر تعداد آنها افزوده میشود. به اضافه ساختمان مخازن نفت در شمال و در شهر کابل به عمال دولت شوروی محول گردیده است و روابط بازرگانی آنها با دولت شوروی توسعه یافته است. ایجاد روابط و مناسبات مذکور بالنتیجه موجب رقابت سیاسی بین دولتین امریکا و شوروی در افغانستان گردیده و انتظار هر گونه مساعدت را از طرف امریکاییها نسبت به ایران در حل قضیه اختلاف هیرمند غیر عملی نموده است.
1-3 معاهده تقسیم آب هیرمند درسال 1351
سال 1345 ش بار دیگر مذاکرات برای حل مساله هیرمند میان دو کشور آغاز شد. در جریان مذاکرات بین دو کشور در سال 1349 خشکسالی هولناکی در منطقه دلتا رخ داد.