بخشی از مقاله
چکیده
سعدی شاعر و نویسنده ای است که آوازهاش جهان را در نوردیده است. گلستان او -که کتاب درسی در بسیاری از حوزههای دینی بود- نخستین اثری هم بود که به انگلیسی ترجمه شد. مقولیّتب سریع گلستان در اروپا، نشانگر این است که گفتههای سعدی فرازمانی و فرامکانی هستند که تأثیرپذیری نامدارانی چون لافونتن، ولتر و آراگونمویّد آن است.
بدون شک محیط جغرافیا تأثیری فراوان بر شکل دهی به جهان بینی انسان دارد؛ بر این اساس، اقلیم فارس در قلب ایران، همچون چهارراهی بوده که هم کاروان های تجاری را در کاروانسراهایش دیده وهم اوضاع متغیّر سیاسی و اجتماعی را در اثر حکومت حاکمان ایرانی و انیرانی پذیرفته است؛ گاهی شاهد صدور فرمان های شاهنشاهان مقتدر به اقصای عالم و گاهی شاهد دولتهای مستعجل بوده است. چه از بُعد سیاسی و نظامی و چه از بُعد فرهنگی، این ایالت در کانون رویدادهای ایران تا روزگار ما قرار داشته است.
موقعیّت جغرافیایی این ایالت و برخورد هر روزهی ساکنانش با فرهنگهای متنوّع و سلیقههای مختلف و پیروان دین های گونه گون، نقش بسزایی در تسامح مردم این ایالت و تلطیف دیدگاهها و پرورش جهان نگری آنان داشته است؛ چنان که همین جهان نگری باعث شده که به جایتعصّبهای نابجا اندیشه هایی در آنجا ببالد که افق هایش تا دوردست های جهان را درنوردد. این جستار برآن است که نقش جغرافیایی ایالت فارس را در شکلدهی به جهاننگری سعدی برجسته کند.
مقدّمه
دربارهی سعدی، شاعر و نویسندهی پرآوازهی ایرانی، گفتنیهای زیادی گفته و نوشته شده است. آنچه وجه مشترک اغلب این نوشتهها است، جهانی بودن و جهانیاندیشی او است؛ بدین معنی که سخن او به یک اقلیم خاص محدود نشده و در چارچوبه ی فکری و آیینی ویژه ای هم نیفتاده، بلکه از چنان ظرفیتی برخوردار است که به هر زبانی ترجمه شده، گویشوران آن زبانش گرامی داشتهاند. بنا به تحقیق مینوی سعدی تنها شاعری است که آوازهاش به عنوان شاعری توانا در زمان حیات خودش در جای های دیگر طنین انداخته بود و بنا به اعتراف ابنبطوطه، جهانگرد مراکشیِ سده ی هشتم، آوازه خوانان چینی یک شعر سعدی را بر عرشهی کشتی مدام با موسیقی بازمی گفتند که ابن بطوطه آن را از بر کرد
بدین ترتیب،ادّعای »ذکر جمیل سعدی که در افواه عوام افتاده است و صیت سخنش که در بسیط زمین رفته« - سعدی، :1371 15محقّق - شد و چند سالی پس از اتمام گلستان در 656و پس از تنظیم طیّبات در 658 شیخ شیراز به تدریج مشهور آفاق شد و در همه جا از جمله در روم پراکند که شاید مولوی هم از آنها بهرهمند شده است
گلستان نخستین اثر ایرانی بود که از راه ترجمهی گئورک گنتس - Gontes Georg - به آلمانی در 1615م. به اروپا رفت - رودی و نیکی، - 10 :1371 و در 1634م. با ترجمهی گلستان به فرانسوی توسّط آندره دوریه - Andre Dorie - دری بر آشنایی اروپاییان با سعدی و دیگر شاعران و نویسندگان ایرانی گشوده شد
کم اند شاعران و نویسندگانی که آوازهی اندیشه شان کران تا کران عالم را درنوردد و آثارشان به هر زبانی که ترجمه شد، خوش بنشیند و گویشوران آن زبان، آن شاعر یا نویسنده را ازآنِ خود بدانند. سعدی چنین کسی است که با نام او نه تنها سخنان طنزآمیز و پندهای دلانگیزش تداعی میشود، بلکه فرهنگ متسامحی هم با آن به ذهن می آید که در جای جای سخناش نشسته است. نگاهی به کارنامه ی سعدیپژوهی این گفته را تأیید میکند که اندیشههای او گسترهی گیتی را درنوردیده و اندیشمندان ملّت های گوناگون را سخت شیدای خود کرده است
برخورداری از چنین اندیشه های بزرگی پیش از هر چیز ناشی از تربیت خوب سعدی است. سعدی انسانی خودساخته است و با چشیدن تلخیها و خوشی های زندگی و نیز کسب تجربههایی که در سفرهایش اندوخته است، از او انسانی سرد و گرم چشیده وخردمندی شیرین زبان ساخته است. امّا اگر نیک بنگریم، این دو دلیل - خود ساختگی و سفر - به تنهایی در تعالی اندیشهی سعدی مثّرؤ نبودهاند، چراکه اگر اینگونه بود، می بایست جهانگردانی همچون ابن فضلان، مقدسی و ابن بطوطه هم به چنین اندیشههایی دست مییافتند که چنین نشد.
ما در این جستار برآنیم که بر نقش یک عامل دیگر در کنار دو عامل ذکر شده تأکید کنیم و آن نقش اقلیم فارس در پروراندن سعدی و تعالی دادن به اندیشهی او است.
آثار سعدی حلقهی رابط فرهنگ ایران
نگاهی به آثار سعدی و از آن میان گلستان، این حقیقت را بر ما آشکار میکند که سعدی شاعر تودههای مردم استطبقات. گوناگون مردم، از شاه گرفته تا رعیّت، در این کتاب جلوهگری میکنند؛ به همان سان طیف های گوناگون خوانندگان هم، از شاه گرفته تا رعیت، زبان حال خود را در آن می جویند
گلستان تنها یک کتاب معمولی ادبی نیست، بلکه شاهکاری است که ایران پیش از حملهی مغول را به ایران پس از مغول گره میزند. بنابراین، گلستان درست در زمانی که گسست فرهنگی در اثر حملهی مغول، ایران را تهدید میکرد، نوشته شد که همچون یک حلقهی رابط، دو سوی این فرهنگ را به هم گره زد و از گسست آن جلوگیری کرد.
اگر بر آن باشیم تا اصلیترین بنمایههای اندیشهی سعدی را کوتاه و گویا بیان کنیم، میتوان دو بنمایهی اصلی را در آن یافت که عبارتند از شادی و تسامح.
آثار سعدی بر مدار دل نبستن به جهان و آنچه در جهان است، می چرخد. آن همه تأکید بر فضیلت هایی که در آداب تهذیب نفس در کتاب های اخلاق به عنوان هنرهای حسبی از آنها سخن می رود، مانند: صبر، قناعت، خاموشی، رضا به قضا و ... همه بیانگر یک چیز است و آن اینکه جهان پستتر از آنی است که بدان دل ببندیمبه؛ بودِ دو روزه و دادهی ازلی شاد باشیم و درویشصفت بر سر دنیای دون نزاع نکنیم. شادی، در این معنیمفهومی، عمیق دارد که به دَور جهانبینی ایرانی حلقه زده است.
اگر سعدی وستاندرب عمیقاً تحت تأثیر تصوّف قرار دارد - در این باره رک. همان: - 431 آن را عبوس و گرفته به خواننده نمیشناساند؛ بلکه آن را با همان ذوقی که در عرفان خراسان جریان دارد، بازمی گوید. آثار سعدی، شادیبخشند؛ خواننده میتواند آشکارا رد پای شادی را در آن ببیند، گاه با طنز، گاه در پوشش تصوّف، گاه بستری برای اندرزگوییالبتّه. پژوهشگران در این باره داد سخن داده اند و نیازی به بازگویی آن نیست