بخشی از مقاله

آینده نگری و پیش بینی تحولات جمعیت ایران با تاکید بر جایگاه و نقش جمعیت در برنامه پنج متوسعه

چکیده
یکی از مهمترین متغیرهایی که در برنامهریزی مبنای محاسبات قرار می گیرد، حجم و خصوصیات جمعیت و روند دگرگونی های آن در گذشته، حال و آینده است. تأمین نیازهایی مانند تغذیه، بهداشت و درمان، آموزش، اشتغال، مسکن، تأمین اجتماعی و... ارتباط مستقیمی با حجم و روند تحولات جمعیتی دارد. در اکثر برنامه ریزی ها ضمن توجه به رقم مطلق جمعیت، گروه بندی های خاصی نیز ضرورت مییابد. بنابراین علاوه بر آگاهی از حجم و نرخ رشد جمعیت در حال و آینده، شناخت ساختار سنی و جنسی جمعیت نیز از اهمیت زیادی برخوردار است.نتایج مطالعات جمعیتی نه تنها برای استفاده در برنامهریزی بخشهای مختلف مورد استفاده قرار می گیرد، بلکه از بعد اتخاذ سیاستهای مناسب است؟ اجرای سیاستهای جمعیتی از جمله برنامه های تنظیم خانواده چگونه باید ادامه یابد؟ آیا ضرورتی بر اجرای متفاوت این سیاستها در مناطق مختلف وجود دارد و ... در حوزه مطالعات جمعیتی می گنجد.جمعیت کشور ما در حال حاضر دوران گذار خود را طی میکند و از نظر جمعیت شناسی، در نیمه دوم مرحله سوم از مراحل چهارگانه گذار خود قرار دارد.
بر مبنای نتایج پیش بینی جمعیت برنامه پنجم توسعه، متوسط نرخ رشد طبیعی جمعیت ایران طی دوره بیست ساله ۱۴۱۰-۱۳۸۵، ۱/۰۵ درصد خواهد بود و جمعیت کشور با ۱۶/۵ میلیون نفر افزایش به ۹۰/۳ میلیون نفر در سال ۱۴۱۰ خواهد رسید که ۲۳ درصد بیش از جمعیت کشور در ابتدای دوره است. نرخ رشد جمعیت در طول دوره ثابت نیست و از ۱/۲۷ درصد در پنج سال اول دوره به تدریج کاهش مییابد و به ۰/۷ درصد در پنج سال آخر دوره میرسد. متوسط نرخ رشد سالانه جمعیت طی برنامه پنجم توسعه (۱۳۹۳-۱۳۸۹) نیز ۱/۲۶ درصد برآورد می شود و پیشبینی سازمان ملل و صندوق جمعیت این سازمان حاکی از این است که این رقم در سال ۲۰۵۰ به حدود ۱۰۰ میلیون نفر می رسد.با توجه به سیاست های دولت در زمینه تشویق رشد جمعیت با شعار خطر پیری جمعیت توجه به نکاتی حائز اهمیت است:اولاً پیری زمانی اتفاق می افتد که نرخ رشد منفی باشد، و کاربرد پیری برای جمعیت کشوری که نصف جمعیت آن جوان است و تازه وارد مرحله بزرگسالی شده است کمی قابل تامل می باشد. ثانیاً: با توجه به آمار موجود روند رشد جمعیت ایران هنوز با شیب ملایمی رو به مثبت می باشد.

نقاط ضعف و قوت جایگاه جمعیت در برنامه چهارم
از آنجا که تامین اکثر نیازها مخصوصاً در جوامع در حال توسعه به دلیل اقتصاد معیشتی بر پایه منابع استوار است که عمدتا از طریق بهره برداری از منابع طبیعی صورت میگیرد، بنابراین، بررسی تحولات جمعیتی در برنامه ها و سیاستگذاریهای مربوط با محیط زیست بسیار حیاتی است.همچنین از آنجایی که مسیر پیشرفت و عدالت کشور در سالهای آتی در قالب برنامه چشم انداز بیست ساله طراحی شده نیازمند بهره مندی از توان انسانی و نیروهای موجود در کشور هستیم.پیش بینی های جمعیتی که به شدت تحت تأثیر اتفاقات روزمره و آمارهای ناکارآمد گذشته قراردارند، ارقام ۸۵ تا ۱۰۰ میلیون نفر را برای پایان قرن هجری جاری به دست میدهند.
شتاب بیش .3 اندازہ برای تدوین برنامه چهارم توسعه که موجب شد حتی فرصت استفاده .3 نظرات صاحب نظران و مجامع علمی جمعیمت شناسی کشور فراهم نشود، منطق برنامه چهارم را در زمینه جمعیت با منطق برنامه سوم متفاوت است به موازات، به باور تدوین کنندگان برنامه چهارم توسعه، میزان رشد جمعیت در طی این برنامه، بالاتر از ارقام اعلام شده در سال های اخیر خواهد بود؛ درحالیکه موج زاد و ولدهای انبوه سالهای ابتدایی انقلاب، کم کم گروههای سنی فعالتر باروری را پشت سر می گذارند و ورود آنها به این سنین نیز بر عکس تصور بعضی افراد، به انفجار جمعیتی موردنظرشان نیانجامیده و تحقق چنین وضعی به دلیل باروری بسیار پایین و رو به کاهش دختران متولد شده در اوان انقلاب نیز محتمل نبوده است. با این همه، معلوم نیست که چه استدلالی در برنامه چهارم چنین بازگشتی را توجیه کرده است.یکی از شاخص های مهم در جمعیت شناسی، ساختار جمعیت است. این بحث میتواند هم پوسته بیرونی یعنی شکل ظاهری جمعیت را شامل شود و هم ویژگی های بنیادی آن را در نظر آورد. منظور از شکل ظاهری، همان تجلیات بیرونی ترکیب جنسی و سنی جمعیت یعنی هرم سنی جمعیت است. جمعیت ایران در فاصله سالهای ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۵ دگرگونی مهمی را آغاز کرده که با گذشت زمان، آن را از سنین پایین به بالا تسری خواهد داد. سؤال مهمی که از نظر آینده نگری جمعیت مطرح است، تجستم شکل تثبیت شده آن است. آیا این شکل مانند کشورهای اروپایی باید ساختار بسیار سالخوردهای به خود بگیرد؟ در آن صورت برای جبران کاستی های آن چه چارهای باید اندیشید؟ آیا ایران سال ۲۰۵۰ نیز از همان امکاناتی برای جذب مهاجر و اصلاح ساختار جمعیت برخوردار خواهد شد که امروزه چند کشور بسیار پیشرفته اروپایی از آن برخوردارند؟ و یا اینکه در دام تنیده عدم توسعه یافتگی نسبی، سیر قهقرایی و کاهش تعداد جمعیت و سالخوردگی سریع و پیشرس گرفتار خواهد آمد و راه برونرفتی از آن
نخواهد داشت ؟
پیش بینی سیر و روند تحولات جمعیتی از سال ۹۰ تا ۱۴۱۰
با کاهش اندک نرخ باروری در ابتدای دوره و افزایش تدریجی امید به زندگی و احتمال بقا در کل دوره و تحت تأثیر ساختار سنی جمعیت در سال پایه، ساختار سنی جمعیت در سال های آتی به تدریج تغییر خواهد کرد.
به رغم کاهش نرخ باروری در ابتدای دوره، به دلیل افزایش جمعیت زنان واقع در سنین باروری و افزایش احتمال بقای کودکان، جمعیت ۴-۰ ساله یا پایین ترین گروه سنی هرم جمعیت از ۵/۶۳ میلیون نفر در سال ۱۳۹۰ به ۶/۸۴ میلیون نفر در سال ۱۳۹۲ افزایش خواهد یافت اما با خروج تدریجی انبوه متولدان دهه ۶۰ از سنین باروری، جمعیت ۴-۰ ساله در ادامه دوره کاهش مییابد و در سال ۱۴۱۰ به ۵/۷ میلیون نفر میرسد که نزدیک به جمعیت این گروه سنی در ابتدای این دوره ۲۰ ساله است.
این نتایج روند تحولات جمعیتی در دورده ۲۰ ساله مطلوب نسان میدہنگڈء مشروط بر آنکه نرخ باروری تا سالهای ۱/۸ فرزند نشود و سیاستهای جمعیتی نیز به گونه ای اتخاذ شود که از دوره ۱۴۱۰ - ۱۴۰۰ به بعد، نرخ باروری به تدریج افزایش یابد تا به ۲/۱ فرزند برسد. در این صورت هرم سنی جمعیت کشور، به تقریب صاف و تثبیت خواهد شد و از بروز موجهای جمعیتی دیگر در نسل های آینده جلوگیری می شود.
براساس نتایج این پیش بینی، ساختار سنی جمعیت کشور در ۲۰ سال آینده تحولات زیر را تجربه خواهد کرد:

- جمعیت زیر ۱۵ سال از ۱۷/۸۸ میلیون نفر در سال ۱۳۹۰ به ۱۹/۶۱ میلیون نفر در سال ۱۴۰۰ افزایش و سپس به ۱۸/۱ میلیون نفر در سال ۱۴۱۰ کاهش مییابد. با توجه به افزایش کل جمعیت در طول دوره، سهم این گروه سنی از ۲۳/۷ درصد در سال ۱۳۹۰ به ۲/ ۲۰ درصد در سال ۱۴۱۰ کاهش خواهد یافت.
- شمار جمعیت بالقوه فعال (۶۴-۱۵ ساله) کشور در دوره ۲۰ ساله از ۵۳/۷۲ میلیون نفر به ۶۴/۷۵ میلیون نفر و سهم آنان از کل جمعیت از ۷۱/۳ به ۷۲/۳ درصد افزایش مییابد.
- جمعیت سالمند ۶۵ ساله به بالا نیز در این مدت از ۳/۸۷ میلیون نفر از سال ۱۳۹۰ به ۶/۷۶ میلیون نفر در سال ۱۴۱۰ و سهم آنان از کل جمعیت، از ۵ درصد به ۷/۵ درصد افزایش خواهد یافت.
- کاسته شدن از سهم جمعیت زیر ۱۵ سال، در کنار افزایش تدریجی سهم جمعیت سالمند ۶۵ ساله به بالا، باعث تثبیت نسبی نسبت وابستگی (نسبت جمعیت واقع در سنین زیر ۱۵ سال و بالای ۶۵ سال به جمعیت ۶۴-۱۵ ساله) در سطح پایین می شود و این نسبت با اندکی کاهش، از ۴۰/۳ درصد در سال ۱۳۹۰ به حدود ۳۸/۳ درصد در سال ۱۴۱۰ خواهد رسید. جمعیت جوانان ۲۹-۱۵ ساله نیز که مرکز ثقل جمعیت در سالهای اخیر هستند و بخشی از آنان نیروی کار جدید را شکل میدهند، از ۲۴/۳ میلیون نفر در سال ۱۳۹۰ به ۲۰/۸ میلیون نفر در سال ۱۳۹۵ و ۱۷/۷
میلیون نفر در سال ۱۴۱۰ کاهش خواهد یافت و سهم آنان از ۳۲/۳ درصد کل جمعیت به ۱۹/۸ درصد تقلیل مییابد.
جدول یک - پیش بینی جمعیت کل کشور و جمعیت ۱۰ساله و بیشتر

- میانه سنی جمعیت کشور از ۲۶/۸ سال در ابتدای دوره، به ۳۶/۹ سال در انتهای دوره ۲۰ ساله افزایش خواهد یافت.
پیش بینی می شود در ادامه روند گذشته، ضریب شهرنشینی از ۷۲/۸ درصد در سال ۱۳۹۰ به حدود ۷۹/۶ درصد در سال ۱۴۱۰ افزایش یابد. این بدان معناست که جمعیت شهرنشین کشور نفر افزایش مییابد در حالی که کاهش جمعیت روستایی کشور که از سال ۱۳۷۰ به بعد آغاز شده است، همچنان ادامه داشته تبدیل روستاها به شهر و ایجاد شهرهای جدید، توسعه فیزیکی شهرها، در کنار مهاجرت روستاییان به شهرها از دلایل کاهش جمعیت روستایی کشور که در دوره های پیش بوده در دهه های آتی نیز خواهد بود.
مهمترین ویژگی ها و تحولات جمعیتی کشور
- ایران هیجدهمین کشور پرجمعیت جهان بوده و در ۲۰ سال گذشته سریع ترین کاهش نرخ رشد جمعیت را در دنیا تجربه کرده است. بر اثر کاهش شدید نرخ باروری، نرخ رشد طبیعی جمعیت کشور از حدود ۳/۲ درصد در سال ۱۳۶۵ به ۱/۲ درصد در سال ۱۳۸۵ رسیده است. پیشبینی می شود نرخ رشد جمعیت در دهه ۱۳۹۰- ۱۳۹۵ به حدود ۱/۱۶ درصد و جمعیت کشور از ۷۵ میلیون نفر، در سال ۱۴۰۰ به حدود ۸۴ میلیون نفر
برسد. نرخ رشد جمعیت در دهه ۱۴۱۰-۱۴۰۵، ۰/۷ درصد و جمعیت کشور در سال ۱۴۱۰ حدود ۹۰ میلیون نفر برآورد می شود.
- متعاقب کاهش شدید نرخ باروری، سهم جمعیت ۱۴ - ۰ ساله از کل جمعیت کشور در دوره ۱۳۹۰-۱۳۶۵ از ۴۵/۵ به ۲۳/۷ درصد تنزل یافته است. این روند کاهشی به آهستگی در ۲۰ سال آینده نیز ادامه خواهد داشت و سهم جمعیت ۱۴- ۰ ساله در سال ۱۴۱۰ به حدود ۲/ ۲۰ درصد میرسد.

- سهم جمعیت ۶۴-۱۵ ساله در دوره ۱۳۹۰ -۱۳۶۵ افزایش قابل توجهی یافته و از ۵۱/۵ درصد به ۷۱/۳ درصد رسیده است. پیش بینی می شود این سهم با افزایشی اندک، به ۷۲/۳ درصد در سال ۱۴۱۰ برسد.
- شمار جمعیت سالمند ۶۵ ساله به بالا نیز از ۱/۵ میلیون نفر در سال ۱۳۶۵ به ۳/۸ میلیون نفر در سال ۱۳۹۰ رسیده است و پیشبینی می شود
جمعیت این گروه سنی به ۶/۸ میلیون نفر در سال ۱۴۱۰ افزایش یابد. سهم این گروه سنی از کل جمعیت کشور در سالهای ۱۳۶۵، ۱۳۹۰ و ۱۴۱۰ به ترتیب ۳، ۵ و ۷/۵ درصد دیده میشود.
- در پی تغییرات ساختار سنی جمعیت که به آن اشاره شد، نسبت وابستگی یا بار تکفل نظری (خارج قسمت جمعیت واقع در سنین زیر ۱۵ سال و بالای ۶۵ سال بر جمعیت ۶۴-۱۵ ساله) از ۹۴/۲ درصد در سال ۱۳۶۵ به ۴۰/۳ درصد در سال ۱۳۹۰ کاهش یافته است. برآورد می شود این نسبت در دوره ۱۴۱۰ به عدد ۳۸/۳درصد برسد.
در صورت ایجاد شغل برای جوانان، تثبیت این نسبت در سطح پایین، تقلیل نسبی هزینههای مصرفی، کاهش بار تکفل اقتصادی و قوی تر شدن امکان پس انداز و سرمایه گذاری را به همراه دارد و ظرفیت رشد اقتصادی کشور را تقویت میکند.
- یکی از مهمترین ویژگی جمعیت کشور در این مقطع، تمرکز ۲۴ میلیون نفر جوان در گروه سنی ۲۹-۱۵ ساله در سال ۱۳۹۰ است، هر چند این رقم در سال ۱۴۱۰ به ۱۷ میلیون کاهش خواهد یافت ولی با وجود این رقم باز هم زیاد خواهد بود. اوج ورود جوانان به بازار کار در این گروه سنی است. بنابراین تأمین کار و درآمد برای این خیل عظیم از مهمترین دغدغه های دولت و جامعه در مقطع حاضر است. جمعیت این گروه سنی در سالهای ۱۳۹۵ و ۱۴۱۰ به ترتیب به ۲۰/۸ و ۱۷/۷ میلیون نفر کاهش خواهد یافت و به تدریج تمرکز جمعیت به گروههای سنی بالاتر منتقل خواهد شد.
با بهبود شرایط زندگی و کاهش میزان مرگ و میر کودکان، امید به زندگی و احتمال بقا روندی صعودی پیدا می کند و در آینده نیز افزایش مییابد اما به دلیل تغییر تدریجی ساختار سنی و مسن تر شدن جمعیت کشور، میزان خام مرگ و میر طی دوره ۱۴۱۰-۱۳۷۵ در حدود ۶ در هزار باقی می ماند.
- نرخ باروری کل در کشور با کاهشی قابل توجه از حدود ۷ فرزند در سال ۱۳۶۵ به کمتر از ۲ فرزند در سال ۱۳۹۰ رسیده است. پیشبینی می شود که تغییرات نرخ باروری در دهه آینده اندک باشد. میزان خام موالید نیز از ۴۲ در هزار در سال ۱۳۶۵ به ۱۷ در هزار در سال ۱۳۹۰ کاهش

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید