بخشی از مقاله

چکیده

انسان در گردونه روزگار با مشکلاتی روبروست. یکی از ابزارهای حل مشکلات، عقل که یک موهبت الهی است میباشد و آینده-نگری یکی از بهترین دلایل بر قوت عقل است؛ چرا که آینده نگری معرفتی است که افق تازهای در مقابل انسان میگشاید که چارهاندیشی برای رخدادهای احتمالی و پدیدههای جدید از خصلت آن است. از این رو درطول تاریخ یکی از دغدغههای اساسی انسانها = مسئله آیندهنگری و آگاهی از آینده بشر است. در این میان دیدگاههای مختلفی وجود دارد. عدهای بر این باور بودند که برای انسان آیندهای وجود ندارد و هر چه که هست در زمان حال و گذشته است و بیرون از این دو چیز دیگری وجود ندارد. اما آنچه این پژوهش روشن میسازد این است که اگر شخص آیندهنگر نباشد سرنوشتش را به سان هیولایی میداند که به انتظارش نشسته و میخواهد او را به کام خود فرو برد.

از طرفی تغییر و تحول هر چیزی در گرو زمان است و انسان و موجودات بدون زمان تحقق نمییابند. همانا انسان با اختیار و اراده خویش از مقطع »گذشته« و »حال« عبور میکند و به آینده میرسد و فردای خود را با میل و اراده خویش میسازد و وضعیت هر انسانی، به کارهایی که امروز انجام میدهد وابسته است و باید با تدبیر و پایاناندیشی در کارها وارد شود تا از بلاها و مصیبتها در امان باشد. از اینرو آیندهنگری روش زندگی انسان را عوض میکند و افق آینده را پیش رویش روشن میسازد. همچنین غلبه بر مشکلات را بر ایشان میسر میکند. تمام انسانهایی که به سعادت خویش میاندیشند میتوانند با تدبیر و برنامهریزی صحیح به اهداف عالی و کمال مطلوب برسند.

واژههای کلیدی: آیندهنگری، قرآن، حدیث، فلسفه، مهدویت.

-1مقدمه

میل فطری انسان نسبت به شناخت آینده از دیرباز مطرح بوده است. در علوم انسانی و اجتماعی پیشبینی آینده، آمادگی برای آن، و حتی طراحی آینده، دغدغه خاطر فرزانگان اقوام به ویژه فیلسوفان بوده و در این باره مدتها "روش تحلیلی فلسفی"روش برتر پیشبینی آینده شناخته شده بود. در اهمیت این بحث باید بگوییم که آینده نگری در عرصه علوم دینی همانند عرصههای دیگر علمی از جایگاه مهم و اساسی برخوردار است و علوم دینی نیز چشماندازهای آینده - نگرانهای را برای روشن شدن مسیر حرکت آدمی ترسیم نمودهاند که نقش اساسی در جهت دهی و کیفیت بخشی در بینش، نگرش و اعمال آدمی ایفا میکند. بر اساس تعالیم ادیان، نظام هستی به دست خالقی توانا، با غایت و هدفمند آفریده شده که بشریت را به سوی آیندهای درخشان و زیبا امیدوار میکند. ترسیم این آینده و اینکه دانسته شود حرکت و تکاپوی بشریت، کور و بیهدف و یا به سوی سقوط و زوال و بدبختی نیست بلکه در تعقیب آیندههای پرفروغ و به سوی عدل و داد و رشد و ترقی و سعادت همهجانبه است، به آدمی این امکان را میدهد تا با کسب شناخت و بینش پیرامون جوانب مختلف آن با آگاهی و معرفت صحیح و لازم به سوی هدف نهایی گام بردارد. از اینرو مسأله آینده نگری هم در زمان گذشته و هم در زمان حال در میان فلاسفه و علما سابقهای طولانی دارد. سؤال این است که چگونه میتوانیم به آینده شناخت پیدا کنیم؟ با توجه به اینکه پیشبینی آینده ادامه بحث پیشرفت و تکامل در تاریخ است و ممکن است این تفکر را به بار آورد که نسبت به گذشته تا حال میشود پیشرفت و تکامل را تشریح کرد که برچه اصول و مبنایی بوده ولی از این به بعد را نمیتوان پیشبینی و پیشگویی کرد، بر این اساس فرضیههایی قابل تصور است:

-1 میتوان گفت امکان شناخت آینده وجود دارد.
-2 دو نگرش مثبت و منفی در مورد آیندهنگری به چشم میخورد.

-3 آیندهنگری میتواندنقشه راه آتی بشر باشد.

لازم به ذکر است از آنجا که مبحث آینده نگری یک بحث جدیدی است و نخست در کشور های غربی مطرح شده، و با توجه به اهمیتی که پیش بینی آینده میتواند بر اساس مسائل، نگرش و شیوه های علمی به دست بدهد، لذا در کشور ما نیز فعالیتهای اندکی در رشته آینده پژوهی صورت گرفته است که در صورت تعمیق میتواند در تمام رشته های دانشگاهی و علمی مورد بهره برداری قرار گیرد. و تا حدیاز ابهامات آینده علم مربوطه بکاهد و مسائل پیش روی آن علم را شفاف سازد. مقاله حاضر برآن است تا به مسأله آیندهنگری و تدبیر که لازمه زندگی انسان و روشی برای غلبه بر مشکلات و رسیدن به موفقیتها و زندگی پیروز است بپردازد و با بررسی بحثها و دیدگاههای متفاوت، چگونگی شناخت آینده را تبیین کند.

-2مفهوم آینده نگری

دو تعریف لغوی و اصطلاحی برای آینده نگری مطرح است؛ که به قرار زیر است: تعریف لغوی: آینده نگری تقریبا معادل لفظ تدبیر در عربی است به معنای پشت سر و عاقبت چیزی است. بنابراین، تدبیر به معنای بررسی کردن عواقب کارها و مصالح را سنجیدن و بر طبق آن عمل کردن است - مکارم شیرازی، 1377، ص. - 230
 تعریف اصطلاحی: آینده نگری یعنی گسترش افق دید خود و نظاره وجوه مختلف امور وحوادث، یعنی در زمان حال، آینده را دیدن که نتیجه آن، چاره اندیشی برای رخدادهای احتمالی است. شخص آیندهنگر قطعا در سامان بخشی به آینده از فردی که فاقد چنین ارزشی است، موفق تر است؛ چرا که آینده نگری غلبه بر مشکلات را هموار میکند - محدثی، 1379، ص . - 78 البته لازم به ذکر است که صرف آینده نگری ارزشی ندارد، بلکه عمل به آن و یافتن راه حل های مناسب و رفع و مشکلات است که آینده نگری را عینیت میبخشد و نتیجه آن را تضمین می کند.

اگر آینده نگری طبق معیارهای اسلامی نباشد، پیامدهای نامناسبی را خواهد داشت؛ تا جایی که میتواند سبب هلاکت فرد شود. امام علی - ع - در این باب میفرماید: من ساء تدبیره کان هلاکه فی تدبیره هرکه دور اندیشی صحیحی نداشته باشد هلاکتش در تدبیرش است. - عبدالواحد تمیمی آمدی، 1366، ج1، باب العاء - از این رو آینده نگری و تدبیر، لازمه مدیریت انسان در امور فردی و اجتماعی است. زیرا آدمی در زندگی با مسائلی مواجه میشود که برای برخورد صحیح با آنها نیازمند تدبیر و پایان نگری است. نکته قابل توجه دیگر آن که آینده نگری به هیچ وجه قابل تطبیق با مسئله ترس از آینده نمیباشد بلکه اتفاقاً باید گفت، این توجه بی حد به آیندهای مجهول و ترس از حوادث آن و بلند پروازی و انتظارات بیش از اندازه و عدم هماهنگی امکانات با اهداف مورد نظراست که باعث رکود و نگرانی میشود.

ممکن است این سوال پیش بیاید که سخن از آینده جهان بشریت چه نتیجای برای امروزیها میتواند داشته باشد؟ این سخن کسانی است که همیشه با دید سطحی حوادث را مینگرد و تصور میکنند امروز از دیروز و فردا، جداست و جهان را مرکب از واحدهای پراکنده و از هم گسسته میپندارد. ولی با توجه به اینکه ریشههای حوادث امروز در گذشته است و آینده را هم از امروز باید بسازیم و از اینکه توجه به یک آینده تاریک یا درخشان، انعکاس فوری در زندگی امروز و موضع گیریهای ما در برابر حوادث دارد روشن میشود که به خاطر امروز هم که باشد باید گذشته و آینده را مورد بررسی دقیق قرار دهیم - مکارم شیرازی، 1382، ص . - 89

-3اقسام آینده نگری

آیندهنگری بردو نوع است:

-1 آیندهنگری کلی؛ در این نوع آینده نگری، نگرش به آینده با رویکرد کلی صورت میگیرد و متعلق آن، نوع بشر است و دغدغه انسان براین است که فرجام و سرانجام تاریخ بشریت به چه صورت است.

-2 آیندهنگری جزئی؛ در این فرض دغدغه و دلمشغولی انسان، فردی و جزئی است. هرکس برای فردا و فرداهای خود نگران است که چه پیش میآید. در این رویکرد تلاش انسانها برای داشتن فردایی بهتر برای خویش است. در این قسم علاوه بر انسانها، حیوانات نیز برای فردای خود با انجام کارها و جمع کردن غذا و ساختن لانه تلاش میکنند که آینده خوبی برای خودشان داشته باشند. قسم اول آیندهنگری کلی، مخصوص انسان است زیرا نگاه کلی و کلینگری، از خصیصههای عقل و نگاه جزئی و جزئینگری از خصیصههای وهم است و انسانها هستند که دارای نیروی عقلاند و میتوانند بدین معنا، فرجامنگری

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید