بخشی از مقاله

چکیده

از آنجایی که نیروي انسانی، مهمترین سرمایه سازمان ها است، هر چه این سرمایه از کیفیت مطلوب و بیشتري برخوردار گردد، احتمال موفقیت، بقا و ارتقاي سازمان بیشتر خواهد شد. بدین ترتیب، براي بهبود کیفیت نیروي انسانی باید به میزان بسیاري تلاش کرد، زیرا این کار به نفع سازمان و کارکنان آن است. 

توانمندسازي محرکی براي ایجاد تحول اجتماعی است که به طور بالقوه موقعیتهاي برابري را براي افراد به وجود می آورد، آنان را براي تحرك شغلی و استفاده از استعدادهایشان آماده می سازد و در نهایت باعث ایجاد حوزهاي وسیع از اندیشه ها و مهارتهاي ضروري براي ساختن جامعه اي نوین و توسعه یافته میشود. - تبار بائی،1393، 2 - در این پژوهش به اهمیت و ضرورت این تحقیق و قلمرو آن و توانمند سازي کارکنان و انعطاف پذیري سازمان و تحقیقات انجام شده در رابطه با این دو موضوع می پردازیم.

.1 مقدمه

ساختارهاي سازمانی دیوان سالارانه، در دنیاي به سرعت در حال تغییر و رقابت و محیطهاي متلاطم جوابگو نیستند . علاوه بر این، کارکنان متخصص و حرفه اي، از جمله عواملی هستند که با پدیده دیوانسالاري مقابله می کنند .کارکنان حرفه اي نباید در پیچ و خم دیوانسالاري چنان گرفتار شوند که نتوانند از خلاقیت خود استفاده کنند .

از مهمترین منابع یک سازمان میتوان به نتایج حاصل ازتحرّك خلاّقیتو کارکنان آن اشاره نمود و توانمندسازي،محرّك جدید این محیط کاري در حال رشد است .همچنین رشد سریع فناوري، تمامی جوانب سازمانها را به نوعی تحت تأثیر قرار داده است - علیپور، - 5-6 1389از طرفی توانمندي شغلی یکی از پیچیده ترین وظایف در اداره امور هر سازمان و به ویژه در مدیریت نیروي انسانی است .

راهبردهاي مبتنی بر کنترل دیوانسالاري، یعنی کاربرد مقررات و قوانین، رویه ها و دستورالعمل ها، سیاست ها و سلسله مراتب اختیار و استاندارد کردن امور براي یکنواخت و هماهنگ کردن رفتارهاست و موجب عدم ابراز عقاید و اندیشه هاي کارکنان می شود و بی عدالتی را در توزیع قدرت ایجاد می کند و در نهایت، موجب عدم توانایی کارکنان می گردد .از این رو، ساختار سازمانی باید متناسب با اهداف سازمانی و میزان توانمندي کارکنان طراحی گردد .

از آنجایی که نیروي انسانی، مهمترین سرمایه سازمان ها است، هر چه این سرمایه از کیفیت مطلوب و بیشتري برخوردار گردد، احتمال موفقیت، بقا و ارتقاي سازمان بیشتر خواهد شد .بدین ترتیب، براي بهبود کیفیت نیروي انسانی باید به میزان بسیاري تلاش کرد، زیرا این کار به نفع سازمان و کارکنان آن است .نیروي انسانی توانمند، یکی از شاخص هاي عمده برتري یک سازمان نسبت به سازمان هاي دیگر است از این رو، صاحب نظران مدیریت، ساختار سازمانی را یکی از عوامل مرتبط با توانمندسازي کارکنان می دانندو معتقدند که ساختارهاي دیوانسالار و سبک هاي استبدادي مدیریت، موجب ناتوانی کارکنان می شوند - نفري،1389، - 63 لذا این تحقیق به دنبال توانمندسازي کارکنان بر قابلیت انعطاف پذیري سازمان می باشد .

.2 اهمیت وضرورت تحقیق

امروزه توانمند سازي یک مفهوم جدید مدیریتی است که ناگزیر از تغییر و تحول شتابان و رقابت روز افزون مطرح شده است . توانمند سازي یکی از اقداماتی است که براي بهبود و اصلاح سازمانها بخصوص شرکتهاي تولیدي انجام می گیرد و نوآفرینی شرکتها و گرایش آنان به سو ي شرك1تی شدن و تمرکز زدایی به علت عدم انعطاف پذیري در ساختار هاي سنتی ، جنبشی ایجاد کرده است که به نقش کارمند و نیاز به توانمندي آنان به عنوان مرکز ثقل هر گونه تلاش براي حذف دیوان سالاري و بهبود خدمات به مشتري مورد تأیید جدي قرار گرفته است . 

نیروي انسانی توانمند، یکی از شاخص هاي عمده برتري یک سازمان نسبت به سازمان هاي دیگر است.اولین گام براي توانمندسازي کارکنان، شناخت عوامل مؤثر بر آن است - عباسپور بورا و همکاران، - 1394 بررسی مطالعات صورت گرفته در سازمانهاي موفق به اجراي برنامه توانمندسازي ، نشان می دهند که یکی از مهم ترین عوامل اثرگذار در استقرار ابعاد مختلف فرآیند آن می باشد

در واقع، این دو حالت منجر به هدر رفتن منابع مادي و معنوي سازمان و دست نیافتن به اثربخشی میگردد بنابراین توجه به عوامل کاهنده ناتوانی هاي کارکنان در انجام وظایف شغلی از جمله مسائل مورد توجه براي بهبود عملکرد آنان است . ویژگی هاي فردي مانند اعتماد به نفس، خلاقیت و نوآوري ، مثبت اندیشی و ... ، در جهت چیرگی بر این مشکلات از اهمیت خاصی برخوردار اند.

دستیابی به چنین اهدافی نیازمند به کارگیري راهکارهاي مناسب و علمی مرتبط با آن است توانمندسازي یکی از مهم ترین راهکارها براي ایجاد این ویژگی ها در افراد بوده و عامل انگیزشی جدید در محیط کاري پویاست . امروزه منشاء اصلی مزیت رقابتی، در کاربرد صرف فناوري نیست، بلکه خلاقیت، نوآوري، مثبت اندیشی،کیفیت، تعهد و توانایی کارکنان آن را شکل میدهد توانمندسازي کارکنان موجب اثرات مثبتی بر نگرش و رفتار کارکنان است بنابراین در شرایط متلاطم کنونی، سازمان ها چاره اي جز بهره برداري مناسب از نیروي انسانی به عنوان یک مزیت رقابتی ندارند. بررسی مطالعات صورت گرفته در سازمانهاي موفق به اجراي برنامه توانمندسازي ، نشان می دهند که یکی از مهم ترین عوامل اثرگذار در استقرار ابعاد مختلف فرآیند توانمندسازي « ساختار سازمانی » می باشد .

اهمیت ساختار سازمانی در شکل گیري فرآیندهاي سازمانی - بخصوص شیوه هاي توسعه منابع انسانی در سازمان - ، توجه بیشتر به رابطه و اثرات آن بر فرآیند توانمندسازي کارکنان را می طلبد .این موضوع از اوایل دهه 1970 مورد توجه سازمان ها و محققین توانمندسازي قرار گرفت . این مطالعات منجر به تغییرات وسیع در جایگزینی ساختارهاي سنتی، متمرکز و غیر فعال با ساختارهاي سازمانی پویا، فعال، مشارکتی و خود مدیریتی گردید در واقع ساختارهاي سنتی با ویژگی هایی چون تمرکز، تقسیم شدید کار، عدم انعطاف در برابر تغییرات محیط ، کنترل نزدیک و شکل مکانیکی خود ، هرگونه تحرك و پویایی را از کارکنان می گیرد .

در مقابل، ساختار هاي سازمانی پویا و ارگانیک با اشکال شبکه اي و ویژگی هایی چون مشتري محوري، عدم تمرکز در تصمیم گیري، تقسیم قدرت، انعطاف بالا، کاهش عدم اطمینان محیطی و گرایش به خودکنترلی زمینه قوي تري براي اجراي فرآیند توانمندسازي فراهم می کند بنابراین هر ساختاري مستعد و مناسب اجراي فرآیند توانمندسازي کارکنان نیست. - واعظی،1389، - 3 این موضوع کمتر در مطالعات گذشته مورد توجه قرار گرفته است از این رو سنجش رابطه توانمندسازي با ابعاد ساختار سازمانی و بررسی اثرات متقابل آنان بر یکدیگر امري لازم می نماید.

.3 قلمرو تحقیق

1-3 قلمرو موضوعی

این تحقیق به حوزه مدیریت منابع انسانی مرتبط بوده و در صدد بررسی تاثیر توانمندسازي کارکنان بر قابلیت انعطاف پذیري سازمان می باشد .
2- 3 قلمرو زمانی

قلمرو زمانی این تحقیق، از مهر سال 1395 لغایت آذر ماه 1395 می باشد.

.4 تعاریف مفهومی

1- 4 توانمندسازي
منظور از توانمندسازي دراین تحقیق عبارتست از قدرت بخشیدن و این یعنی به افراد کمک کنیم تا احساس اعتماد به نفس خود را بهبود بخشند، بر ناتوانی یا درماندگی خود چیره شوند و در افراد شور و شوق انجام فعالیت ایجاد گردد و انگیزه هاي درونی آنها براي انجام وظیفه بسیج شود.
2- 4 معناداري
منظور ازمعنی دار بودن عبارتند از تطابق بین الزامات نقش و شغل با اعتقادات، ارزش ها و رفتارهاي فردي کارکنان.
3-4 شایستگی
منظور ازشایستگی دراین تحقیق عبارتنداز باور فرد به قابلیت هایش براي انجام موفقیت آمیز وظایف واگذار شده است .
4- 4 حق انتخاب - خودتعیین -
منظور از حق انتخاب دراین تحقیق عبارتنداز آزادي عمل کارکنان در تعیین فعالیت هاي لازم براي انجام وظایف شغلی کارکنان.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید