بخشی از مقاله

چکیده

پژوهش حاضر با هدف شناسایی اثرات درمان چندوجهی لازاروس بر آلکسی تایمیا در زنان قربانی خشونت خانگی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنانی که مورد خشونت خانگی قرار گرفته و در سال 1394 به مراکز پزشکی قانونی و کلینیکهای روان درمانی و مشاوره مراجعه کرده-اند، میشد.

با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس از این مراکز، زنانی که مورد خشونت خانگی قرار گرفته بودند و جهت مشاوره و درمان مراجعه کردند 150 نفر انتخاب کرده، بر روی 150 نفر پرسشنامه آلکسی تایمیا تورنتو اجرا شد. پس از غربالگری 40 نفر - با استفاده از جدول کوهن و در نظر گرفتن حجم اثر 0/05، توان آزمون0/99 برای هر گروه آزمایش و کنترل، حجم 20 نفر محاسبه گردید - انتخاب شده و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گواه قرار گرفتند. پس از اجرای درمان چندوجهی لازاروس، از آزمودنیها پس آزمون - پرسشنامه الکسی تایمیا تورنتو - به عمل آمد. به منظور طبقهبندی دادهها، رسم نمودار، محاسبه شاخصهای آماری از آمار توصیفی و از طریق آزمون تحلیل واریانس MANCOVA به تحلیل دادهها پرداخته شد.

یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس تک متغیری، نشان داد که اجرا متغیر مستقل - درمان چندوجهی لازاروس - باعث شده تا تنها بعد مشکل در بیان احساسات آلکسی تایمیا در دو گروه متفاوت شود. بنابراین نتایج پژوهش حاضر از فرضیه اول پژوهش مبنی بر این که »درمان چند وجهی لازاروس منجر به کاهش نشانه دشواری در شناسایی احساسات در زنان قربانی خشونت خانگی میشود« حمایت ننمود ولی نتایج پژوهش از فرضیه دوم مبنی بر این که »درمان چند وجهی لازاروس منجر به کاهش نشانه دشواری در بیان احساسات در زنان قربانی خشونت خانگی میشود«، حمایت نمود همچنین نتیجهگیری شد که استفاده از شیوه درمان چندوجهی لازاروس منجر به کاهش نشانه تفکر برونمدار آلکسی تایمیا در زنان قربانی خشونتخانگی نمیشود.

مقدمه

خانواده یکی از نخستین و پایدارترین نهادهای اجتماعی است که هویت انسانی و جامعهپذیری فرد در آن شکل می-گیرد و موجب پذیرش ارزشها، هنجارهای اجتماعی و همچنین انتقال الگوهای روابط و تعامل از خانواده به سایر نهادهای اجتماعی است

میتوان گفت بهنجاری یا نابهنجاری در گرو شرایط عمومی خانواده است و هیچ یک از آسیبهای اجتماعی فارغ از تأثیر خانواده پدید نمیآید

یکی از آسیبهای اجتماعی مهم، موضوع خشونت است. خشونت رفتاری است که در افراد همهی کشورها مشاهده میشود و موجب اضطراب مردم و احساس ناامنی گروههای ستمپذیرتر در برابر نابرابری اجتماعی و اقتصادی میشود - اکبری و اکبری، . - 1390 گنلی1 و شکتر - 1995 - 2 خشونت خانگی را بدینگونه تعریف میکنند:

»خشونتخانگی عبارت است از رفتارهای هجومی و سرکوبگرانه، از جمله حملات فیزیکی - جسمی - ، جنسی و روانی و همچنین اعمال فشار اقتصادی توسط هر فرد بالغ و جوان نسبت به فردی که با او ارتباط نزدیک و تنگاتنگ دارد - «گنگلی و شکتر، . - 1995 طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی - - - WHO3به نقل از دورتاج، شکرابی و بنیاسدی، - 1389 هرگونه عمل خشونتآمیز شوهر علیه زن که منجر به صدمه عاطفی، روانی، جسمی یا جنسی در وی شده یا احتمال تأثیر بر سلامت او به صورت پنهان یا آشکار را داشته باشد همسرآزاری نامیده می شود.

از دید بعضی نظریهپردازان زیستی/ اجتماعی، زنان و مردان با توجه به آسیبپذیری های زیستشناختی خود- با درنظرگرفتن اینکه مردانفطرتاً گرایش بیشتری به پرخاشگری دارند- با یکدیگر متفاوت هستند. بعضی روانشناسان اظهار داشتهاند که تفاوتهای جنسیتی در پرخاشگری، بسیار زود و پیش از آنکه جامعهپذیری بتواند بر رفتار تأثیر بگذارد، بروز مییابند. به نظر میرسد در همه جوامع انسانی، مردان پرخاشگرترند - سیگل4 و سنا 5، . - 2000 به عقیده کاپلان خشونت زمانی روی میدهد که تعادل بین فشارها و مهار درونی درهم میشکند

بنابراین خشونت خانگی را نمیتوانصرفاً بر اساس فشارهای روانی بیرونی تببین کرد. زیرا تمامی ازدواجها دست کم با چند فشار روانی مواجه هستند.اطلاعات حاصل از پژوهشها، رابطهی بین سلامت روانی و خشونت در بین قربانیان و نجات یافتگان را مشخص کرده است

مروری بر مطالعات، عوارض روانشناختی خشونت نظیر اضطراب، رفتارهای خودکشی، سوءمصرف موادمخدر، افسردگی، اختلال تنش پس از سانحه، اختلال وسواسی جبری و اختلال اضطراب منتشر را گزارش کرده است

پژوهش در مورد زنان تحت آزار، تأثیر خشونت را بر سلامت جسمی قربانی نشان داده است. این زنان شیوع بالاتری از علائم جسمی شامل سردردها، درد مزمن، مشکلات خواب و استفاده بیشتری از خدمات بهداشتی درمانی دارند

زنانی که مورد خشونت همسران واقع میشوند، واکنشهای بلندمدتی بروز میدهند که شامل ترس، اضطراب اختگی، خواب و اشتهای نامرتب و دردهای جسمانی میباشد. این زنان ممکن است عدم استقلال و اعتماد به نفس داشته و تصمیمگیری به تنهایی برایشان مشکل باشد

یافتههای مطالعه لیبوکو11 و ویلکینسون - 2008 - 12 بر روی زنان تحت خشونتخانگی نشان داد که 60درصد نمونهها عقیده داشتند باید خشونت را تحمل کرد. از جمله دلایل آنها، وجود فرزندان و مسئولیت خانواده - 82/5درصد - ، مسائل مالی - 80درصد - ، مصرف الکل توسط همسر و مقصر ندانستن آنها برای سوءرفتار و هنجارهای مذهبی و فرهنگی بود.

یکی از پیامدهای خشونتخانگی، الکسی تایمیا در قربانیان است

نتایج پژوهش دابکوسکا - - 2007 نشان داد که شیوع آکسی تایمیا در میان قربانیان خشونت خانگی بالاتر از جمعیت عمومی است. الکسی تایمیا یا نارسایی هیجانی به عنوان یک پدیدهی هیجانی شناختی به اختلال خاص در کارکرد روانی اطلاق میشود که در نتیجهی فرآیند بازداری خودکار اطلاعات و احساسات هیجانی به وجود میآید. برخی محققان اختلال در سیستم لیمبیک، جانبی شدن نابهنجار مغز و یا اشکال در کارآمدی ارتباط بین نیمکرهای را در ایجاد آن مؤثر دانستهاند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید