بخشی از مقاله

چکیده

پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش خوددفاعی در بهبود رضایت و توافق خانوادگی در زنان قربانی خشونت خانوادگی صورت گرفت. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه زنان متأهلی بودند که در سال 1394 برای طلاق یا شکایت به دلیل خشونت خانوادگی به دادگاه استان اردبیل مراجعه کرده بودند که به روش تصافی ساده 30 نفر انتخاب در دو گروه آزمایش 15 - نفر - و کنترل 15 - نفر - گمارده شدند. گروه آزمایش مورد 6 جلسه 75 دقیقه آموزش خوددفاعی - براساس پکیج آموزشی، جکی و همکاران، - 2013 قرار گرفتند.

گردآوری اطلاعات با استفاده از مقیاس تجدید نظر شده سازگاری دو نفره صورت گرفت. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیری استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد آموزش خوددفاعی موجب افزایش توافق خانوادگی می شود .بنابراین براساس این نتایج می توان برنامه های از سوی مسئولان و مراکز ذیربط برای ارائه آموزشهای خوددفاعی به زنان قربانی خشونت تدارک دیده شود.

-1 مقدمه

در دههی اخیر از خشونت علیه زنان به عنوان جدیترین مشکل اجتماعی ورای مرزهای فرهنگی، اجتماعی و منطقه ای یاد شده است - واحد،. - 2007 مطالعه انجام شده توسط سازمان بهداشت جهانی بر روی سلامت وخشونت علیه زنان که اطلاعات خود را از مطالعه بر روی بیش از 24 هزار زن از 15منطقه از 10 کشور جهان جمع آوری کرده، نشان داده است که فراوانی خشونت جسمی یا جنسی یا هر دو، از طرف شریک جنسی در طول زندگی، 15 تا71 درصد و در بیشتر مناطق بین 29 تا 62 درصد بوده است

خشونت خانوادگی به تجاوز فیزیکی که توسط یک عضو خانواده علیه عضو یا اعضاء دیگر صورت میگیرد، تعریف می گردد - گیدنز و دانیرٌ، . - 2003 سازمان بهداشت روانی خشونت علیه زنان را از علل اصلی اضطراب، افسردگی، افکار خودکشی و استرس در بین زنان میداند

محیط خانواده و شبکه ارتباطی درون آن یکی از بسترهای خشونت است، برخی از این خشونتها عبارتند از خشونت جسمانی، خشونت کلامی، خشونت عاطفی و خشونت جنسی. خشونت خانگی آثار مخربی بر جو روانشناختی و عاطفی خانواده و اعضای آن میگذارد و میتواند پیامد مخربی بر ساختار خانواده به دنبال داشته باشد،که به تاثیر آن بر کارکرد خانواده و سلامت روان خانواده میتوان اشاره نمود 

خشونت خانگی معمولا از خطر چندگانه و پیچیده نشأت میگیرد، که از جمله عمدهترین این عوامل میتوان به آسیبهای روانشناختی زوجین و زمینههای اجتماعی و فرهنگی اشاره داشت

زنان کتک خورده طیف وسیعی از علائم آسیب شناسی روانی و مشکلات جسمانی دراز مدت را تجربه می کنندکه افسردگی، استرس پس از ضربه، جسمانی کردن و سوءمصرف مواد، احساس بی کفایتی و فقدان عزت نفس، خشونت خصمانه، ترس و انزوا، نگرش منفی نسبت به ازدواج و رابطه ی صمیمی از جمله هستند. از سوی دیگر ممکن است برخی از مشکلات زنان کتک خورده در روابط آنها بروز کند، خصومت، حسادت، ناامنی و وابستگی عاطفی از جمله این مشکلات است

زنان مورد خشونت همواره به دلیل قرار گرفتن در چنین محیطی بررضایت و توافق خانوادگی این زنان تاثیر گذارده می شود. رضایت خانوادگی زوجین در واقع تضمین کننده بقای زناشویی می باشد. رضایت زناشویی وضعیتی است که درآن زن و شوهر در بیشتر مواقع احساسی ناشی از خوشبختی و رضایت از همدیگر دارند. روابط رضایت بخش در بین زوجها از طریق علاقه متقابل، میزان مراقبت از همدیگر و پذیرش و تفاهم یکدیگر قابل سنجش است. در واقع رضایت زناشویی یک ارزیابی کلی از وضع فعلی ارتباط ارائه میدهد. برای تعیین و نشان دادن میزان شادی و میزان پایداری رابطه، یکی از رایجترین مفاهیم، رضایت و سازگاری زناشویی است

بر این اساس، عوامل گوناگونی شناسایی شده اند که از بین آنها میتوان به عوامل فردی، عوامل اجتماعی-فرهنگی، وضعیت کنونی زندگی، عوامل ارتباطی دوجانبه و فرآیندهای بین فردی اشاره کرد. روی هم رفته، شواهد موجود نشان میدهند که عوامل شخصیتی، پیش بینی کنندههای تجربی موثری برای سازگاری و ثبات زناشویی هستند و وجود روابط بین عوامل شخصیتی و بازدهی زناشویی زوجین با استفاده از طرحهای طولی و مقطعی گوناگون تایید شده است 

خشونت یکی از مشکلات شایع اجتماعی است. آثارهایی که این خشونت در بطن روابط صمیمی و توسط شریک جنسی انجام میگیرد، فرضیه های اساسی فرد در زندگی نظیر اعتماد، اطمینان، امنیت و صمیمیت و ... را مختل میسازد و به این دلیل خشونت های خانوادگی اثرات منفیتر نسبت به سایر خشونت ها برجای می گذارد. مداخلات در زمینه پیشگیری اولیه یا ثانویه از خشونت خانگی علیه زنان به دو دسته کلی تقسیم می شود: دسته ی اول، مداخلاتی که بر روی زنان انجام میشود و با هدف کاهش موارد خشونت خانگی علیه آنها و ارتقاء وضعیت سلامت آنان انجام می شود این مداخلات از طریق راهکارهایی از قبیل جلب حمایت زنان، مشاوره های آموزشی روانی و درمانی در زنان انجام میشود. این مداخلات به مداخلات متمرکز برزنان معروف هستند

دسته دوم مداخلات به مداخلات متمرکز برسیستم خدمات بهداشتی درمانی معروفاند. به منظور توانمندسازی کارکنان مراکز بهداشتی درمانی وسازمانهای مرتبط با سلامت زنان در زمینه پیشگیری اولیه و یا کاهش موارد خشونت خانگی علیه زنان میباشد، این مداخلات از قبیل آموزش کارکنان در زمینه خشونت خانگی، فراهم آوردن شرایط و منابع لازم برای پیشگیری اولیه یا ثانویه از خشونت خانگی می باشد

یکی از مداخلات متمرکز بر زنان آموزش مهارتهای خوددفاعیٍ است. آموزش خوددفاعی، دسترسی زنان به مجموعه ای جدید از پاسخ های قاطعانه و مبارزه با ارعاب و تهدید در امتداد زنجیره خشونت جنسی به اشکال مختلف میباشد

آموزش خوددفاعی، آمادگی روحی و جسمی به زنان برای حملات بالقوه، با ارائهی فرصت مشاهده، یادگیری و تمرین مهارتهای فیزیکی، اجتماعی و شناختی ازطریق استفاده از نقش نمایشنامه، بحث وشبیه سازی تمرینات ارائه میدهد

آموزش خود دفاعی با اهداف زیر انجام میگیرد:

- 1 شناسایی تجاوز جنسی وخشونت علیه زنان به صورت واقعی؛

- 2 ارائه ی اطلاعاتی در مورد نگرش عمومی و ویژگیهای خوددفاعی مانند ابراز حمایت، آگاهی، اعتمادبه نفس وآگاهی جسمانی؛

- 3 راهی برای یادگیری دانش آموزان در مورد نحوه ی شناسایی شرایط پرخطر و تهدید کننده؛

- 4 ارائهی فعالیتهایی که موجب به وجود آمدن مهارت که ترکیبی از تکنیکهای خوددفاعی جسمانی وروانیست؛

- 5 ارائه ی راهبردهایی در شرایط خاص که ممکن است در دانشگاه رخ دهد؛

- 6 ارائه ی اطلاعاتی در مورد منابع موجود درباره ی زنانی که مورد حمله یا آزار قرار گرفته اند.

تکنیک های اموزشی خوددفاعی زنان به صورت عملی، ساده و در شرایط معمول موثر است به گونه ای که تمام زنان میتوانند آنهارا بدون در نظر گرفتن سن، تجربیات قبلی و یا قدرت فیزیکی به کار گیرند

انواع آموزشهای خوددفاعی در دسترس زنان متفاوت است. با این حال این برنامه ها هنوز هم در سراسر کشور به آسانی در دسترس زنان وحتی محیط های دانشگاهی نمی باشد

رابرتسون و همکاران - 2014 - در تحقیقی نشان دادند بیشتر زنان مورد خشونت به مهارتهای خود دفاعی - دفاع شخصی، رزمی کار بودن و ... - مسلط نبودند. از بین زنان مورد بررسی تنها 4/17 درصد زنان به مهارتهای خود-دفاعی تسلط داشتند. اکثر روش زنان مورد خشونت و وتجاوز داد زدن و گریه کردن بود. همچنین نتایج نشان دادند زنانی که به مهارتهای خود دفاعی تسلط داشتند، در مقایسه با زنان غیر مسلط امید بیشتری برای مقابله و دفاع از خود داشتند.

در مطالعه بارت و ابراین - 1991 - نشان دادند زنانی که آموزش خوددفاعی دیده بودند، از مقاومت و بهزیستی بیشتری برخوردار بودند. بنابراین با توجه به مطالب بیان شده، این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش خوددفاعی در بهبود توافق و رضایت خانوادگی در زنان قربانی خشونت خانوادگی صورت گرفت.

-2روش پژوهش

روش پژوهشی حاضر از نوع طرح های نیمه آزمایشی است. در این پژوهش از طرح پیش آزمون -پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری در این پژوهش کلیه زنان متأهلی بودند که در سال 1394 برای طلاق یا شکایت به دلیل خشونت خانوادگی به دادگاه استان اردبیل مراجعه کرده بودند که به روش تصافی ساده 30 نفر انتخاب در دو گروه آزمایش 15 - نفر - و کنترل 15 - نفر - گمارده شدند. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات گرداوری شده از آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیری استفاده گردید. مشخصات ابزار گردآوری اطلاعات یه شرح ذیل می باشد:

- 1 مقیاس تجدید نظر شده سازگاری دو نفره: این مقیاس مشتمل بر 14 سؤال بوده و یک ابزار خوبی برای اندازه گیری کیفیت سازگاری و رضایت زناشویی براساس مقیاس 32 آیتمی سازگاری دو نفره اسپانیر - 1976 -

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید